تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۷ - ۰۸:۴۵

بیرجند - ایرنا - وزیر جهاد كشاورزی در سومین روز سفرش به استان خراسان جنوبی با كشاورز طبسی روبرو شد و حرفهایی كه پیرمرد درباره قیمت گوجه فرنگی و وضعیت كشور به وزیر گفت، بازتاب گسترده ای یافته است.

به گزارش ایرنا 'محمود حجتی' را دیگر خیلی ها می شناسند از مردم و مسئولانی كه در دولت ها و از جریان های سیاسی مختلف با او كار كرده اند؛ وزیری مشهور به جهادی بودن، آشنا به بخش كشاورزی، باتجربه، پركار و از جمله دولتمردانی است كه از رفتن به میان مردم ابایی ندارد.
واقعیت این است وقتی رویداد خاصی در سفر یكی از مسئولان به مناطق مختلف كشور حاشیه ساز می شود عادت داریم از جنبه منفی به آن نگاه كنیم و به قول معروف 'نیمه خالی لیوان را ببینیم'.
آنچه در آخرین روز سفر پركار حجتی به استان مرزی خراسان جنوبی كه قطب تولید محصولاتی چون زرشك، عناب، زعفران و انار در ایران است، گذشت جنبه های مثبتی هم دارد و همان است كه می گوییم مدیر در نظام جمهوری اسلامی باید مردمی باشد، صبور باشد، حرف مردم و جامعه هدف خود را بشنود و مهمتر اینكه عصبانی نشود و زود واكنش نشان ندهد.
ما در فیلم هایی كه از گفت و گوی كشاورز طبسی با وزیر جهاد كشاورزی در فضای مجازی منتشر شده است این خصوصیات را می بینیم و اگر غیر از این بود حتما فیلم واكنش را هم تهیه و پخش می كردند.
یادمان هم باشد كلیپ ها و فیلم ها بخشی از یك واقعه را نشان می دهند و مقدمه و موخره را تصویربردار به ما تحویل نمی دهد.
اما ماجرا چه بود؟
وزیر جهاد كشاورزی جمعه هجدهم آبان وارد خراسان جنوبی شد و پس از حضور در هفت شهرستان استان روز یكشنبه در سومین و آخرین روز سفرش در طبس حضور داشت و علاوه بر افتتاح طرح تسطیح 800 هكتار اراضی كشاورزی از كارخانه تولیدات عرقیات گیاهی در شهرك صنعتی طبس بازدید كرد.
محمود حجتی با همراهان و مسئولان محلی از مرحله نهایی این كارخانه بازدید می كردند كه پیرمردی به آنها نزدیك شد و پس از سلام از وزیر اجازه صحبت كردن خواست.
این در حالی است كه وزیر در روستای تشكانان از توابع شهرستان طبس نیز با كشاورزان و دامدارانی كه بدون اطلاع قبلی درخواست های خود را مطرح كردند، دیدار كرد و دستور رسیدگی داد؛ همچنین در جلسه جمع بندی سفر خود به خراسان جنوبی نیز به همه مسئولان حاضر از مقامات كشوری، استانی و محلی گفت كه خواسته های خود را مطرح كنند.
پس از پایان این جلسه نیز با اینكه دقایقی بعد پرواز داشت، باز هم به درد دل كشاورزان و دامدارانی كه آمده بودند، گوش سپرد.
همان گونه كه در كلیپ منتشر شده مشاهده می شود، وزیر جهاد كشاورزی به تمام حرف های پیرمرد طبسی گوش داد اما این كشاورز پس از پایان سخنش نماند تا پاسخی بگیرد.
او با خواندن دو بیت شعر با لهجه محلی و این جمله كه «خودتان می دانید و مملكت تان خداحافظ» از آنجا رفت.
حجتی كه به دلیل لهجه محلی كشاورز طبس، دقیق متوجه حرف هایش نشده بود از مسئولان محلی سئوال كرد كه منظور ایشان چه بود و همراهان گفتند این پیرمرد از وضعیت گرانی و اقتصاد گله كرد.
وزیر رو به معاون خود كرد و گفت: «بدو» و دوباره تاكید كرد «بدو برو ببین مشكلش چیست».
خبرنگار ایرنا در طبس پس از انتشار این كلیپ در فضای مجازی و تفسیرهای گوناگون از این ماجرا، پی این پیرمرد گشت و با او گفت و گو كرد.
آدرسش را از اهالی منطقه پرسیدم تا بالاخره به خانه اش رسیدم، خانه ای كه دیواری برای حیاط نداشت.
مرد كشاورز اهل منطقه دیهشك طبس، مرا به خانه اش دعوت كرد؛ رادیو ضبط قدیمی، بخاری كوچك، دو مبل رنگ و رو رفته، پشتی های كوچك و قدیمی و پرده های سفیدی كه ساده و كوتاه روی پنجره نصب شده بود و گربه ای كه مدام اصرار داشت وارد خانه شود، خودنمایی می كرد.
او خود را میرزاعلی شجاعی متولد 1312 و صاحب 9 فرزند معرفی كرد و گفت: من آقای وزیر را نمی شناختم گاهی تصویرش را در تلویزیون نشان می داد، از روی شباهت او را شناختم رفتم خدمت ایشان، سلام كردم كه جوابم را دادند و گفتم می خواهم یك كلام با شما صحبت كنم اجازه می دهید یا نه؟ آقای وزیر گفتند هرچه می خواهی بگو.
وی ادامه داد: گفتم یك عدد گوجه فرنگی در مملكت هفتصد تومان شده و بعد این شعر را خواندم كه «روزگار است هر روز بدتر می بینم/ این جهان را پر از خوف و خطر می بینم/ دختران را همه جنگ است با مادر/ پسران را به بدخواه پدر می بینم» و بعد گفتم خودتان می دانید و مملكتتان، دست بر شانه ایشان زدم و گفتم خداحافظ و سپس از آنجا رفتم.
میرزاعلی گفت: پس از اینكه رفتم هنوز دور نشده بودم كه هدیه ای از سمت وزیر برای من آوردند.
وقتی درباره محتوای هدیه سئوال كردم، گفت: اگر برگ گلی از سمت دوست باشد یك دنیا برایم ارزش دارد.
پیرمرد طبسی ادامه داد: خدا خیرش دهد وزیر آدم خوبی بود، اگر آدم خوبی نمی بود، نمی ایستاد كه من صحبت كنم یا صحبتم را تمام كنم یا این كه دستم را به شانه اش بزنم.
وی درباره علت این كار خود توضیح داد: من از حضور وزیر بی اطلاع بودم و برای انجام كاری به شهرك صنعتی رفته بودم كه شنیدم وزیر جهاد آمدند.
میرزاعلی گفت: دیدم خُلق مردم از گرانی ها تنگ است و وقتی خلق شما تنگ باشد بدانید كه خلق دیگران هم تنگ است، مسئولین باید بر خرید و فروش نظارت دقیق كنند و مردم را وانگذارند؛ «ای خدا مگذار كار من به من/ گر گذاری وای بر احوال من».
او اما 2 گاو شیرده دارد و اضافه می كند: این 2 گاو 15 كیلو شیر می دهند و مردم برای خرید آن صف می كشند برخی می گویند چرا گران نمی كنی وقتی همه جا گران شده و من پاسخ می دهم من بركت آن را از خدا می گیرم.
پیرمرد طبسی می گوید: اگر تمام دنیا را داشته باشید عاقبت آن مرگ است، اگر خوراك به اندازه كف دست و نصف آن باشد و اگر تن سالم و بی نیاز از دارو و دوا باشد، كافی است و بدانید حاجت خود را از خدا گرفتید.
وی در پاسخ به سئوالم كه زیر پوشش نهادهای حمایتی هستید گفت: زیر پوشش كمیته امام (ره) و حتی بیمه نیستم؛ ما این چهار روزی كه زنده هستیم به قناعت زندگی می كنیم.
صحبت های من و میرزاعلی كه به پایان رسید ظرف میوه ای آورد؛ به پیرمرد طبسی گفتم آیا می دانید كه معروف شده اید و او گفت: خدا كند كه این حرف من به نفع همه مردم و جوانان تمام شود و هرچه خدا بخواهد همان می شود.
او در پایان گفت: شما جوانید، ممكن است رودربایستی كنید اما من به راحتی آمدم و حرفم را زدم؛ به همین سادگی.
گزارش: سجاد نجفی
7217*3028