تهران- ایرنا- «عبد الباری عطوان» سردبیر روزنامه رای الیوم و تحلیلگر مشهور عرب در واكنش به طرح دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریكا برای تقسیم لیبی به سه بخش نوشت: این طرح تجزیه، لیبی را با بحران، تنش ها و آشوب های خونریز بر سر تقسیم منابع و درآمدهای این كشور روبرو خواهد كرد.

عطوان در سرمقاله این روزنامه نوشت: با روزنامه قدیمی انگلیسی «گاردین» رابطه ای خاصی داشتم كه چندین سال ادامه داشت. در آن روزنامه مقاله های زیادی درباره لیبی نوشتم و نسبت به دخالت نظامی ناتو در این كشور هشدار دادم و گفتم كه این دخالت، لیبی را تبدیل به كشوری شكست خورده و بستری برای هرج و مرج خونین و گروه های تندرو و نقطه ای مناسب برای آغاز سفر هزاران مهاجر به اروپا به دلیل نزدیكی به خشكی ایتالیا و امتداد سواحل آن به بیش از دو هزار كیلومتر در دریای مدیترانه خواهد كرد.
وی می افزاید، روزنامه گاردین كه من به اطلاعاتش اعتماد دارم روز دوشنبه یكی از طرح های دولت «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریكا را برای تجزیه لیبی به سه كشور كوچك بر اساس میراث دولت عثمانی یعنی یكی در ایالت «برقه» در شرق، دومی در طرابلس در غرب و سومی در «فزان» در جنوب این كشور فاش كرد و نوشت كه «سباستین گروكا» یكی از مشاوران رئیس جمهور جدید آمریكا در امور خارجی و بارزترین كاندیدای به عهده گرفتن مقام فرستاده دولت آمریكا به لیبی پشت این طرح تجزیه است و نقشه آن را برای یك فرستاده اروپایی بلندپایه به عنوان بهترین راه حل برای بحران لیبی ارائه كرد، زیرا به باور وی دولت وفاق ملی به نخست وزیری «فایز السراج» كه مورد حمایت سازمان ملل می باشد هیچ موفقیتی نداشته است.
این تحلیلگر عرب ادامه داد: این طرح، طرح تجزیه لیبی است كه در سال های گذشته در روزنامه های انگلیسی و در این روزنامه نسبت به آن هشدار داده ایم، زیرا این طرح بحران لیبی را حل نمی كند بلكه بر پیچیدگی اش می افزاید چرا كه اختلاف ها و نزاع ها را شعله ور كرده و نیز جنگ های داخلی بسیار خونینی را بدتر از جنگ های خونین كنونی در رابطه با ترسیم مرزها و توزیع ثروت های نفتی كه بیشتر آن در هلال نفتی در اقلیم برقه در شرق لیبی است به راه می اندازد و این در حالی است كه چنین ثروت هایی در طرابلس و فزان وجود ندارد و جامعه لیبی جامعه ای قبیله ای منطقه ای است و طرف های دخالت كننده در این كشور چه عربی باشند چه خارجی در دامن زدن به نزاع میان قبایل لیبی نقش بازی می كنند.
به اعتقاد عطوان، این نكته قابل توجه است كه آمریكایی ها با طرح های انگلیس و فرانسه برای تقسیم و تجزیه لیبی بر اساس نقشه عثمانی پس از جنگ جهانی دوم مخالفت كردند، زیرا آنها به عنوان طرحی «وحدت گرا» و «فدرال گرا» می خواستند كه درآمدهای نفتی میان همه ملت لیبی به تساوی و بدون هیچ گونه تفرقه ای تقسیم شود.
عطوان می افزاید، هنگامی كه با دخالت ناتو در لیبی كه به بهانه (ادعای) حمایت از مردم این كشور بود، مخالفت كردم «درهای جهنم» به روی من باز شد و از سوی دولت های عربی كه همچنان از هرج و مرج خونین در این كشور حمایت می كنند و نیز از «لابی» صهیونیستی كه می خواستند «لیبی جدید» از كشورهای سازشكار با این رژیم باشد، نامه های هجومی سختی به زبان انگلیسی با نام های لیبیایی رسید كه به مانند آنها حتی خود ویلیام شكسپیر هم نمی تواند بنویسد. ده ها نامه به من و صدها نامه به گاردین و شبكه تلویزیونی بی بی سی انگلیسی رسید كه در صفحه های تلویزیونی خود در آن زمان به عنوان صدای مخالف منتشر كردند.
«باراك اوباما» رئیس جمهور سابق آمریكا به اشتباه خود (در لیبی) اعتراف و از حمایت دخالت نظامی در لیبی توسط ناتو ابراز ندامت كرده و گفته بود كه این حمایت بزرگترین اشتباهی بود كه در دو دوره ریاست جمهوری اش مرتكب شد و همپیمانان فرانسوی و انگلیسی خود را مسئول كامل آن چه در لیبی اتفاق افتاد و مسئول زیان هایی كه در نتیجه این دخالت به بار آمد، دانست.
عطوان می نویسد، دولت ترامپ می خواهد سیاستی مخالف با سیاست اوباما در لیبی اتخاذ كند و در نهایت پشت دولت «وفاق ملی» را خالی كند و چه بسا طرح تجزیه این كشور را در پیش گیرد و راهی را برود كه «جرج بوش» پسر در عراق در پیش گرفت و چیزی كه دولت ترامپ اكنون در سوریه تلاش می كند، یعنی ایجاد كشور كُرد در شمال این كشور.
سردبیر روزنامه رای الیوم معتقد است، لیبی اكنون در بدترین دوران تاریخ خود به سر می برد؛ حتی بدتر از دوران اشغال توسط ایتالیایی ها؛ در این كشور سه دولت و سه پارلمان و ده ها گروه شبه نظامی وجود دارد كه با هم درگیرند و هرج و مرج خونین سراسر این كشور را فراگرفته و به طور كامل امنیت و ثبات لیبی از دست رفته است. لیبی در فساد بی سابقه به سر می برد؛ طی شش سال گذشته از عمر «انقلاب»، 200 میلیارد دلار ودیعه ها و ثروت این كشور كه نظام سابق به جای گذاشت، از سوی حاكمان جدید و هواداران آنها به سرقت رفت و به بانك های خارجی منتقل شد و نیمی از ملت لیبی به تونس و مصر و كشورهای اروپایی پناهنده شدند؛ این در حالی است كه نیمی دیگر در این كشور مانده و با گرسنگی مواجهند و حداقل خدمات اساسی را در سایه شبه دولت ها كه حتی به كارمندان شان حقوق نمی دهند، نمی بیند. این در حالی است كه این كشور روی دریاچه ای از نفت قرار دارد.
عطوان می نویسد، همانطور كه با حمله به لیبی توسط ناتو و كشته شدن 50 هزار نفر از مردم این كشور در بمباران های هواپیماهای آن مخالفت كردیم و بسیار نسبت به این مسئله اندوهگین شدیم، اكنون نیز با تجزیه این كشور مخالفیم. پرسشی كه در این جا مطرح می كنیم این است كه هواداران و تاییدكنندگان حمله به لیبی و بمباران این كشور و دادن پوشش قانونی و اشغال تریبون ها برای چند سال و دادن مژده برای آینده روشن برای لیبی جدید، آنها كجا رفته اند؟ چرا هیچ صدایی از آنها نمی شنویم و آیا از ملت لیبی همانند باراك اوباما كرد عذرخواهی می كنند؟.
عطوان در پایان نوشت: ما نمی خواهیم كه عذرخواهی كنند، زیرا برخی از آنها همچنان در طرح های تخریب لیبی دست دارند و چهره واقعی خود را با ماسك های جدید پوشانده اند و برخی دیگر هم از نظرها پنهان شدند، چه بسا از ترس یا از شرم. خداوند به ملت نیك و دانای لیبی یاری دهد كه سناریو دروغ ها و گمراه كردن ها را دریافت و چشمانش را به واقعیت باز كرد و اكنون حسرت زمان گذشته را می خورند.
خاورم**9366*1275
مترجم:صغری رحیمی*انتشار دهنده: مجید جعفری