جامعه حقوقي ايران به معناي وسيع كلمه از اين فقدان عميقاً ماتم زدهاند و بيشترين لطمه را از اين مصيبت بر پيكره خود احساس ميكنند.
نظام حقوقي كشور هميشه از اين بابت مغموم و مغبون باقي خواهد ماند. خلأيي كه در اثر اين فقدان در نظام حقوقي كشور ايجاد ميشود، خلأيي است كه هيچ گاه پر كردن آن ممكن نخواهد شد.
عمق اين خلأ نيز به اندازه وزن علمي استاد پردامنه خواهد بود زيرا او فقط ناقل علوم نسل هاي پيشين نبود كه علم افزايي او بدون ترديد در تاريخ حقوق كشور مثال زدني خواهد ماند.
او با اجتهاد خود در حقوق بومي نه تنها توانايي خود را در استدلال و استنتاج در تمام رشتههاي حقوقي به اثبات رساند و ثابت كرد كه متجزي نيست، بلكه در مطلق رشتههاي حقوق صاحبنظر است. علاوه بر آن بالفعل نيز آثار ارزشمندي از خود در زمينههاي متعدد حقوق به جاي گذاشت.
وي استاد مهم ترين و اصيلترين رشته حقوق يعني حقوق مدني بود و در تمام زمينههاي اين علم قلم زد و ميراث گرانبهايي در حقوق قراردادها و عقود معين، مسئوليت مدني، حقوق اشخاص، حقوق اموال، ارث و وصيت و بالاخره حقوق خانواده براي جامعه حقوقي كشور به يادگار گذاشت ولي ساير زمينههاي حقوق خصوصي از قبيل آيين دادرسي مدني(ادله اثبات دعوا و اعتبار امر قضاوت شده) و حقوق تجارت نيز مديون آثار قلمي و سخنرانيهاي علمي ايشان باقي ميماند.
تراوشات عميق ذهني ايشان، مرزهاي حقوق خصوصي را نيز درنورديد و در فلسفه حقوق، كتاب ارزشمند و پرمايهاي به جامعه علمي كشور عرضه شد و تأليفات متعددي در زمينه حقوق عمومي و مباني حقوق عمومي توسط ايشان تدوين شد.
آنچه گفته شد شمهاي از وسعت بيكران بحر علمي استاد فقيد بود، ليكن آنچه كه اين نگارنده را وا داشته تا اين سطور را رقم بزند، بيشتر از شأن علمي ايشان، شخصيت، اخلاق و منش استادي ايشان بوده است. دكتر كاتوزيان در قبال دانشجويانش در نسلهاي مختلف در يك كلمه، شاگردپرور بود.
شاگردآموزي را همه بلدند گرچه عمق آموزش، بسته به توانايي استاد تغيير ميكند، ليكن شاگردپروري هنري است كه نصيب هر استاد نميگردد. نهال دانشجو در بستان دانشگاه به هر حال آب و تغذيه متناسب با ظرفيت خود را دريافت ميدارد، ليكن مراقبت بر نمو و رشد صحيح، جلوگيري از انحراف و كجروي اين نهال و از بين بردن شاخهها و خارهاي زائد آن كاري است كه بر عهده استادان فرزانه دانشگاه قرار دارد و دكتر كاتوزيان در اين امر نهايت تلاش خود را مبذول ميداشت.
در طول چند سالي كه رئيس دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران بودم بارها مشاهده كردم كه ايشان شاگردانش را حتي پس از اشتغال به تدريس و عضويت در هيأت علمي دانشگاه رها نميكرد و بر رعايت اصول اخلاقي و حرفهاي تأكيد داشت و گاهي هم مستقيم تذكر ميداد.
از خصلتهاي برجسته اين استاد فرزانه، قناعت و ساده زيستي ايشان بود. مطلقاً زرق و برق دنيوي نتوانست ايشان را از مدار علمي خارج كند و با اينكه يكي از وكلاي پيشكسوت دادگستري بود و در مجامع وكالتي هميشه حاضر بود و از رهنمودهاي خويش وكلا را بهرهمند ميساخت، با اين وصف هيچ گاه از پروانه وكالت خويش استفاده نكرد و مصداق بارز كساني بود كه با تمام وجود خود اين حديث قدسي را درك كرده بود كه علماندوزي فقط با قناعت ميسر ميگردد.
از ديگر خصلتهاي ارزشمند ايشان كه در اين وجيزه علاقهمندم ذكر كنم، تواضع ايشان در مقام بينيازي است. رفتار ايشان اين كلمه قصار حضرت امير(ع) را به ذهن متبادر ميكرد: «ما اقبح التواضع عند الحاجه و التكبر عند الغناء» كه چه خوب ايشان از تواضع قبيح پرهيز كرده بود و چه نيكو متواضعي در مقام خود بود. در قبال آناني كه به ايشان نياز داشتند و خوشه چين خرمن علمي ايشان بودند يا از ارباب رجوع ايشان در زمينههاي مختلف محسوب ميشدند، تواضع پيشه ميكردند و برعكس در قبال صاحب منصبان و قدرت مداران از ابتداي فعاليت خويش در دستگاه قضا و سپس دانشگاه، هيچ گاه كرنش نكرد و هميشه راست قامت ايستاد. روحش شاد و راهش پررهرو باد.
*رئيس سابق دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران
*روزنامه ايران
اول**
فردا (پنجشنبه) ساعت 9 صبح جامعه دانشگاهي كشور براي آخرين وداع با استاد نمونه كشور در عرصه حقوق، مسجد دانشگاه تهران را ميعاد خود قرار داده است.