۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۱۳
کد خبر: 82919633
T T
۰ نفر

سنگ تمام اروپا براي حفظ برجام

۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۱۳
کد خبر: 82919633
سنگ تمام اروپا براي حفظ برجام

پيوند تجاري روسيه و اتحاديه اروپا با ايران بعد از خروج دونالد ترامپ رييس جمهور آمريكا از توافقنامه هسته اي كشورهاي 1+5 با ايران زمينه را براي ارايه تضمين حقوقي و سياسي اروپا براي حفظ برجام فراهم كرده است.

برجام توافقي است كه در روز سه‌‌‌‌‌شنبه 14 ژوئيه 2015 به امضاي ايران، اتحاديه اروپا و گروه 1+5 رسيد و آن موقع تصور‌‌‌‌ مي‌شد كه با به امضا رسيدن اين توافق مناقشه بر سر برنامه هسته‌اي ايران پس از حدود 12 سال به راه‌حل مسالمت‌آميزي رسيده و به همين جهت اميد‌‌‌‌هايي از گشايش‌هاي بعد از برجام به وجود آمد اما زمان زيادي لازم نبود تا عيار آن تصور و اميدهايش مشخص شود. در واقع، برجام در اين زمان كوتاه‌مدت از عمرش حكم بيماري را دارد كه روي تخت و با دستگاه و دوا و دارو به حيات خود ادامه مي‌دهد و دست‌كم آمريكا به عنوان يكي از طرف‌هاي اين توافق اجازه نمي‌دهد تا اين بيمار سلامت خود را به دست بياورد و از روي تخت بيماري بلند شود.
بايد به ياد داشت كه برخلاف تأييد و حمايت‌هاي اوباما و جان كري، وزير خارجه اسبق امريكا، از برجام، اين دولت آمريكا بود كه از طريق خزانه‌داري خود اجازه نمي‌داد تا بانك‌‌‌‌‌ها بتوانند با ايران معامله با دلار انجام بدهند و همين نيز شاهرگ اصلي حيات برجام را بسته و آن را عليل كرده بود.
اين حال زار و نزار برجام با آمدن دونالد ترامپ به كاخ سفيد بدتر شد، چرا كه او از روز اول شمشير را از رو بسته بود و در اين حدود 500 روز از حضورش در كاخ سفيد چنان برجام را به تب و لرز انداخته بود كه حتي نزديك‌‌‌‌‌ترين متحدان اروپايي‌اش را هم به تقلا انداخته بود تا او را به حفظ برجام ترغيب كنند.
در هر صورت، ترامپ با امضاي فرمان اجرايي در ماه جاري آمريكا را از حلقه برجام خارج كرد و بايد ديد كه پس از اين كار او وضعيت به چه صورت پيش مي‌رود. وضعيت در ظاهر امر چنين است كه تمام ديگر طرف‌هاي برجام مي‌خواهند سر قول و قرارشان بمانند چنان كه واكنش‌هاي رسمي چين، روسيه، اتحاديه اروپا، آلمان، بريتانيا و فرانسه به كار ترامپ دلالت بر اين موضوع دارد. به نظر مي‌رسد كه آنها مي‌خواهند به ايران اطمينان بدهند كه جاي نگراني نيست و آنها با وجود خروج ترامپ از برجام پاي اين توافق ايستاده‌اند اما بايد گفت كه اين اطمينان دادن‌‌‌‌‌ها به خصوص از سوي اروپايي‌‌‌‌‌ها چه معنايي دارد و چه تضميني بر ايستادگي آنها مقابل امريكا هست.
نه تنها پيوندهاي تجاري آلمان با ايران با تصميم ترامپ در معرض خطر قرار دارد بلكه با اعمال مجدد تحريم ها به نظر مي رسد كه پيش بيني هاي آلمان درباره آينده با سياست نادرست آمريكا در خاورميانه غلط از آب در خواهد آمد. در ليبي، وزير امور خارجه وقت، هيلاري كلينتون، در طول بهار عربي در سال 2011 با متقاعد كردن قطر و پيوستن اين كشور به ائتلاف ضد قذافي، به جاي تماشاي اوضاع به عنوان كشور اميرنشين سرشار از نفت، توانست در حدود 400 ميليون دلار براي شورشيان فراهم كند. نتيجه اين كار، ايجاد دولتي شكست خورده و هجوم صدها هزار پناهنده نااميد به آلمان و ساير بخش هاي اتحاديه اروپا بود.
به شكلي قابل توجه، كلينتون همين سياست را سوريه پيش گرفت و با ايجاد اتحادي ميان عربستان سعودي، قطر و ساير كشورهاي حوزه خليج فارس آنها را تامين مالي براي هجوم داعش به سوريه تشويق كرد. نتيجه اين ماجرا كشته شدن تعداد زيادي انسان بي گناه، پناهندگان بيشتر و گسترش گروه تروريستي داعش بود كه دامنه كارهايش را به پاريس، بروكسل، نيس، منجستر، بارسلونا و برلين گسترش داد. اگر همه اينها براي اينكه آلمان را عليه واشنگتن بشوراند كافي نيست بايد به مخالفت آمريكا با خط لوله گاز طبيعي نورد استريم 2 اشاره كرد. پروژه اي روسي ـ آلماني تحت مديريت گرهارد شرودر، صدراعظم سابق. به اين ماجرا، موافقتنامه آب و هوايي پاريس را هم اضافه كنيد كه ترامپ كشورش را از آن خارج كرد.
حالا تصميم ترامپ براي خروج از برجام، توافق هسته اي ايران، به طور رسمي اعلام شده است. مساله اي بسيار مهم كه اوضاع را بدتر كرده است. ابتدا، اسرائيل از اين حركت استفاده كرد تا حمله اي بزرگ به سوريه را ترتيب بدهد تا اين حمله آشوب و بحران را در خاورميانه بيشتر و بيشتر كند. ريچارد گرنل، سفير آمريكا نظر واقعي ترامپ در اين رابطه را اين طور توييت كرد: «همانطور كه ترامپ گفته است تحريم هاي آمريكا بخش هاي حياتي اقتصاد ايران را هدف خواهد گرفت. شركت هاي آلماني كه با ايران تجارت مي كنند بايد هر چه سريع تر فعاليت هاي خود را متوقف كنند.»
اما اين تنها آلمان نيست كه اين مشكلات را تحمل مي كند. روسيه هم دچار مشكل است. آنها در حمايت از رئيس جمهور سوريه، بشار اسد با ايران متحد هستند اما به نوعي سعي دارند تا رابطه خوب خود با اسرائيل را هم حفظ كنند. به همين دليل بود كه پوتين بنيامين نتانياهو را به عنوان مهمان شخصي خود به مسكو دعوت كرد. اما اين روند نمي تواند ادامه پيدا كند. به ويژه پس از اينكه اسرائيل دخالت هاي خود را بيشتر مي كند و شورشيان القاعده بيشتر و بيشتر با همكاري مشترك روسيه و سوريه شكست مي خورند. هرچقدر اين كشمكش عميق تر شود حفظ موقيعت كنوني براي پوتين سخت تر خواهد شد.
6026/7339
**گروه ايرنا مقاله
از: محمدرضا يوسف نژاد خبرنگار خبرگزاري ايرنا سمنان
انتشاردهنده: جانعلي فتحي

سرخط اخبار استان‌ها