مولفه های ثبات از دیدگاه قدرت های منطقه ای

بیروت-ایرنا-دومین پنل نشست تخصصی و فرعی «كنفرانس امنیتی تهران2» در بیروت با موضوع « مولفه های ثبات از دیدگاه قدرت های منطقه ای» برگزار شد.

به گزارش ایرنا، نخستین نشست فرعی تخصصی «كنفرانس امنیتی تهران 2» با موضوع «غرب آسیا در فضای تك قطبی پساغربی: چالش های دوران گذار» با حضور پژوهشگرانی از لبنان و چند كشور دیگر از جمله ایران پنجشنبه گذشته در بیروت برگزار شد.
این نشست با همكاری موسسه پژوهشی ابرار معاصر تهران به عنوان دبیرخانه كنفرانس امنیتی تهران و مركز مطالعات راهبردی و اسناد لبنان در هتل «رامادا» در بیروت برگزار می شود.
نشست تخصصی بیروت یكی از سمینارهای مقدماتی دومین كنفرانس امنیتی تهران است.
دومین كنفرانس امنیتی تهران با عنوان «امنیت منطقه ای در غرب آسیا؛ چالش ها و روندهای نوظهور» به كوشش موسسه ابرار معاصر تهران و ده ها موسسه تحقیقاتی دیگر در 18 دی ماه 1396 در تهران برگزار خواهد شد.

**پنل دوم: مولفه های ثبات از دیدگاه قدرت های منطقه ای
تشدید خشونت ها در منطقه، چالش های مشتركی را برای قدرت های منطقه ای رقم زده و توسل به شیوه های نظامی را به اوج رسانده است. در چنین شرایطی قدرت های منطقه ای نیازمند آن هستند تا با نزدیك كردن دیدگاه های خود به یكدیگر به ویژه در رابطه با ثبات منطقه ای، به سمت همكاری و شراكت حركت كنند.
باید دید در شرایطی كه كشورهای منطقه زیر فشارهای سنگین اقتصادی و پرسش های مهم سیاسی قرار دارند برای استمرار ثبات چه چاره ای می توان اندیشید؟ و چه موانعی را باید از سر راه برداشت؟
آشوب و ناامنی جز برای یك مدت كوتاه به نفع برخی نخبگان حاكم نیست و در نهایت باید سیاست ها را بر اساس منافع عمیقی كه ملت ها دارند تنظیم كرد. سوال این است كه آیا نخبگان حاكم این مساله را درك می كنند؟
در پنل دوم نشست بیروت چهار سخنران «بهزاد احمدی» از ایران، «عبدالحسین شعبان» از عراق، «محمد عبدالقادر خلیل» از مصر و «سعد محیو» از لبنان نقطه نظرات خود را در قالب سخنانی مطرح كردند.

** نظم نوظهور منطقه‌ای در غرب آسیا: مولفه‌های ثبات منطقه‌ای از نگاه ایرانی
بهزاد احمدی معاون موسسه پژوهشی ابرار معاصر تهران اولین سخنران پنل دوم نشست بود. وی گفت: تحولات سال‌های اخیر نظیر تحول در نظم بین‌المللی غربی و به چالش كشیده شدن آن ازسوی قدرت‌های نوظهور؛ گرایش ایالات متحده به‌سمت نوعی سیاست خارجی گزینشی و كاستن از مسئولیت‌های بین‌المللی این كشور و سپردن آنها به متحدان در راستای سود اقتصادی بیشتر، و تحول در نقش بازیگران فروملی، ملی و فراملی، منطقۀ غرب آسیا را در نقطۀ عطف ژئوپلیتیكی خود قرار داده است و امروزه درجۀ بالایی از بی‌ثباتی و غیرقابل پیش‌بینی بودن به مشخصۀ اصلی منطقه تبدیل شده و پویایی‌های این منطقه تأثیرات خاص خود را بر نظم درون منطقه‌ای، منطقه‌ای و جهانی گذاشته است. مجموعه تحولات فوق باعث شده تا یك دوران گذار شكل گیرد كه از زمان فروپاشی نظام دو قطبی تا به امروز یعنی بیش از 27 سال طول كشیده و همچنان تا رسیدن به یك نقطه ثبات فاصله دارد.
وی به پنج مولفه دوره گذار در نظام بین الملل اشاره كرد كه عبارتند از : «غیرغرب محور بودن»، « تاثیرگذاری امنیت مناطق بر امنیت نظام بین الملل»، «تنوع منابع قدرت و فراتر رفتن از مباحث دفاعی و سخت»، «پایان عصر هژمونی و بخصوص هژمونی آمریكا»، «خارج شدن انحصار كنشگری در عرصه بین‌المللی از انحصار دولت‌ها.»
احمدی تاكید كرد قرار گرفتن منطقة غرب آسیا در نقطة عطف ژئوپلیتیكی خود و تغییر ژئوپلیتیك موازنة قدرت در آن، ماحصل تحول در نظام بین‌المللی غربی و به چالش كشیده شدن آن است.
معاون پژوهشی موسسه ابرار معاصر تهران مهمترین دلایل تغییر در نظم منطقه ای غرب محور را اینگونه برشمرد: «كاهش نفوذ نسبی ایالات متحده و اروپا در خاورمیانه از یك سو و افزایش نقش‌های منطقه‌‌ای بازی‌ساز روسیه و چین، از سوی دیگر»، « بازخیزش رقابت ژئوپلیتیك بین ایران و عربستان سعودی»، «ظهور تعدادی از دولت‌های دوسویه مانند قطر، تركیه و تا حدودی مصركه نه در یك بلوك خاص، بلكه در بین جناح‌های مختلف منطقه‌ای قرار می‌گیرند»، «افزایش چشمگیر و فزایندة نقش بازیگران غیردولتی در شكل دادن به تحولات منطقه‌ای و چرخة شكنندة حمایت و پشیتبانی منطقه‌ای از آنها» و «تقویت سیاست هویت و فرقه‌گرایی.»
احمدی در ادامه از «امنیت درونزا و با مشاركت تمام كشورهای منطقه»، « نفی حضور نیروهای خارجی و سیاست‌های اشغالگری»، «نفی حضور نیروهای خارجی و سیاست‌های اشغالگری»، « تشكیل دولت‌های فراگیر و مردمی»، « مبارزه با تروریسم و افراط‌گرایی» و «كمك به توسعه اقتصادی منطقه» به عنوان مولفه های تجویزی برای نظم منطقه در دوره پساغربی یاد كرد.
وی درباره سیاست ایران در منطقه نیز گفت: ایران عقلانیت و نوعی خردگرایی ثبات‌آفرین دارد كه جهان به‌شدت پذیرای آن است و به جای دمیدن بر شعله‌های فرقه‌گرایی تكفیری و خشونت ناشی از آن، كه بی‌ثباتی را در منطقه تشدید و تحریك می‌كنند، در سطح ژئوپلیتیكی به نفع امنیت و ثبات بین‌المللی است.

**شاهد شكل گیری جهانی چند قطبی هستیم
«عبدالحسین شعبان» متفكر و تحلیلگر عراقی با شرح تحولات نظام بین المللی از مرحله ماقبل جنگ جهانی اول و مهمترین برهه های تاریخی آن تا به امروز گفت: ما در حال حاضر در مرحله گذار از نظام قدیم به جهان چند قطبی هستیم و این مرحله شكل گیری جهانی چند قطبی را به دنبال خواهد داشت.
وی گفت: چالش هایی همچون موضوع پناهجویان، جنگ با تروریسم، انرژی و نفت و سیطره بر ثروت های نفتی، سلاح هسته ای اسرائیل از جمله موانع پیش روی راه شكل گیری نظام جدید وجود دارد كه باید راه حل های واقع بینانه برای آن پیدا كردد.
شعبان احترام گذاشتن به هویت های كوچك و محلی و فرعی در داخل كشورها در زیر چتر هویت جامع و عامتر آن كشورها را مساله ای ضروری دانست كه در كنار همسویی و اتحاد بین كشورهای منطقه می تواند عامل مهمی برای تقویت وحدت داخلی این كشورها باشد و منجر به تولد نظام جدید جهانی از طریق اصلاح سازمان ملل و نهادهای بین المللی شود.
شعبان تصریح كرد: آمریكا در مرحله كنونی همچنان بر منطقه هیمنه دارد و نباید قدرت آن را دست كم گرفت لذا ملت های منطقه برای مقابله با این هیمنه نیازمند همبستگی و كمك یكدیگر هستند و باید همه نیروها در این جهت به كار گرفته شود.

**مولفه های سیاست خارجی مصر در دوره كنونی
«محمد عبدالقادر خلیل» پژوهشگر مصری و كارشناس مركز پژوهش های الاهرام در سخنان خود بر روی وضعیت داخلی مصر و جایگاه این كشور در رویدادهای منطقه ای تمركز كرد.
وی مقابله با گروه های تروریستی و انعقاد تفاهم های جزیی با كشورهای منطقه را جزو اصلی ترین مبانی سیاست خارجی مصر در زمان كنونی دانست.
به گفته عبدالقادر خلیل احیای جایگاه منطقه ای مصر در گرو اصلاحات داخلی در این كشور است اما در عین حال مصر تلاش می كند در یك روند آرام روابط خود را با كشورهای مختلف گسترش دهد.
خلیل با اشاره به رویكرد منفعت طلبانه و پراگماتیستی مصر گفت: حمایت دولت مصر از نظام سوریه باید در راستای سیاست مبارزه با گروه های تروریستی و افراطی مورد ارزیابی قرار گیرد.
تحلیلگر مصری اهتمام این كشور به چین و روسیه را ناشی از تلاش مصر برای برقراری تعادل و توازن در روابط خود با غرب و شرق دانست.

**تحلیل رویكردهای ایران و تركیه در منطقه
«سعد محیو» نویسنده و تحلیلگر لبنانی پرداختن به تحولات سه ضلع مثلث طلایی مصر، ایران و تركیه را برای اطلاع از وضعیت منطقه ضروری و پیش بینی وضعیت آینده آن ضروری دانست و گفت: یك ضلع این مثلث یعنی كشور مصر در حال حاضر درگیر تحولات حساس داخلی است كه مانع از نقش آفرینی آن در سطح منطقه شده است و نمی توان چشم انداز آتی آن را پیش بینی كرد. اما دو كشور ایران و تركیه بعد از انقلاب اسلامی سال 1979 در ایران و به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در تركیه در سال 2002 به دو عنصر قدرتمند و تاثیر گذار در تحولات منطقه ای تبدیل شده اند كه می تواند تاثیرات مهمی در روند تمدن اسلامی داشته باشد.
محیو با مقایسه بین ایران و تركیه در رویكرد اسلام گرایی و تاكید بر كشف گنج های راهبردی نهفته در این مسیر آن را خلاف سكولاریسم برجا مانده از زمان آتاتورك دانست و گفت: تركیه در حال حاضر سعی می كند با شنا كردن خلاف جریان رودخانه، بین اسلام و مدرنیسم پیوند برقرار كند.
وی خاطر نشان كرد: تلاش برای پیوند دادن اسلام و مدرنیسم درباره ایران هم صدق می كند. محافظه كاران ایران با وجود تمایلات قوی ایدئولوژیكی، با بسیاری از نمادهای مدرنیسم مانند انتخابات دموكراتیك و پارلمان كنار آمده و پذیرای آن شدند.
این رویكرد بازگشت به عمق فرهنگی و تمدن اسلامی در ایران و تركیه خیلی زود در عرصه سیاست خارجه دو كشور نمودار شد و برای اولین بار بعد از سقوط حكومت عثمانی، منطقه خاورمیانه به میدان نفوذ بین دو این دو كشور تبدیل شد.
نویسنده لبنانی با اشاره به سخنانی از مقام معظم رهبری درباره خارج شدن اسلام از حاشیه و ورود به میدان معادلات سیاسی و اجتماعی جهان نوشت: بلند پروازی ایران در مقدمه چینی برای تاسیس تمدن اسلامی متكی به بیداری اسلامی است كه منجر به انقلاب دینی در سطح جهانی می شود و به نفوذ ایالات متحده پایان می دهد.
وی در پایان به نقل از كتاب «ائتلاف سوری ایرانی و منطقه» نوشته «عبدالحلیم خدام» مسئول پرونده ایران در دوره «حافظ اسد» در سوریه گفت: ایران به طور جدی به دنبال پیاده كردن پروژه منطقه ای خود از افغانستان تا لبنان است و برای تحقق این هدف به ابزار نظامی متوسل نخواهد شد بلكه از فرصت هایی كه به دست می آورد بهره خواهد گرفت.
خاورم**2054
انتشاردهنده: محمد خواجوئی

سرخط اخبار جهان