۳۰ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۵۱
کد خبر: 81652824
T T
۰ نفر
از بیابان زایی تا بیابان زدایی

تهران- ایرنا- مناطق خشك و بیابانی ایران بر اثر تغییر اقلیم، بهره برداری های بی رویه از زمین و مدیریت نادرست منابع طبیعی در حال گسترش است. به طور حتم بی توجهی به این آسیب زیست محیطی، پیامدهای زیانباری برای محیط زیست به همراه خواهد داشت. اما راهكار چیست؟

هفدهم ژوئن برابر با بیست و هفتم خردادماه روز جهانی بیان زدایی بود. یادآوری این روز شاید تلنگری باشد از جانب زمین بر انسان هایی كه روز به روز به گسترش بیابان هایش دامن می زنند و رنگ سبز زمین را به رنگ خاك درمی آورند.

مانند دیگر بخش های زیست محیطی ایران، بیابان ها، جنگل ها و دشت ها هم حال خوشی ندارند. جنگل ها می روند به سمت بیابان شدن، خشك شدن و خاكی شدن. فقط این نیست. جنگل و درخت كه از بین برود، انسان ها مهاجر می شوند، حیوان ها می میرند، خاك تنها می شود و شروع به فرسایش می كند. خودش را به دست باد می سپارد و می شود ریزگرد و به دنبال انسان ها راه می افتد تا انتقام گیرد. انتقام تخریب خانه اش.

دشت ها و بیابان های خشك در كشور به سرعت در حال افزایش است حال آنكه برنامه های احیای منابع طبیعی بخصوص جنگل ها و پوشش های گیاهی یا به كندی صورت می گیرد یا تلاش های صورت گرفته در این زمینه آنقدرها كه باید و شاید، كافی نیست. كارشناسان و مسوولان منابع طبیعی كشور هم این موضوع را تایید می كنند و از افزایش زایش بیابان و سرعت تخریب منابع طبیعی در كشور خبر می دهند. بنا بر تعریف سازمان ملل متحد، بیابان زایی به معنای تخریب سرزمین بر اثر شرایط اقلیمی و عامل های انسانی است و بیابان زدایی به هر عملیاتی گفته می شود كه در جهت كاهش یا قطع علت های تخریب سرزمین انجام گیرد.

در همین زمینه «حسن احمدی» رییس انجمن علمی مدیریت و كنترل مناطق بیابانی ایران در گفت و گو با پژوهشگر ایرنا نسبت به رشد بیابان در كشور هشدار داد و وقوع پدیده ی ریزگردها را یكی از پیامدهای خشكسالی، تخریب زمین و از بین بردن پوشش گیاهی در مناطق جنگلی عنوان كرد.

وی گفت:40 میلیون هكتار از سطح ایران پوشیده از بیابان است كه از محدوده ی جنوب استان البرز شروع می شود و استان های تهران، خراسان، سیستان و بلوچستان، كرمان، یزد، اصفهان، قم و قزوین را در بر می گیرد. به این مناطق، بیابان های داخلی گفته و مناطق ساحلی خلیج فارس و دریای عمان نیز بیابان های ساحلی نامیده می شود. هر یك از این بیابان ها شرایط خاص خود را دارا است. تمام تمدن های ایران از این مناطق شكل گرفته است و آثار باستانی فراوانی از دوره های تمدنی در این بخش ها دیده می شود. این موضوع نشان دهنده ی این است كه در زمان های دور، شرایط اقلیمی و آب و هوایی این مناطق طوری بوده كه مردم در آن سكونت می گزیدند و با امكان بهره برداری از زمین كه در شرایط مناسبی بوده است، گذران زندگی می كردند. بیابان ها به رغم داشتن شرایط اقلیمی شكننده مانند دمای بالا و بادهای شدید، مناطق غیرقابل كشت محسوب نمی شود. آن ها تنها به دلیل استفاده ی بی رویه ی انسان دچار این وضعیت شده اند.



*** وضعیت بیابان های ایران از زبان آمار

بر اساس گفته های این استاد دانشگاه، امروزه بیابان زایی تنها به مناطق خشك محدود نمی شود بلكه بیابان زایی بر اثر عوامل اقلیمی و انسانی به مناطق نیمه خشك و نیمه مرطوب نیز در كشور رسیده است تا جایی كه حتی در مناطق مرطوب ایران نیز پدیده ی بیابان زایی در حال رخ دادن است. سطح جنگل های شمال ایران در 40 سال پیش، سه میلیون هكتار بوده است اما امروزه تا زیر یك میلیون هكتار كاهش یافته است. بیابان زایی به كاهش تولید در یك اكوسیستم گفته می شود كه ممكن است در مناطق بیابانی، مرطوب یا حتی جنگلی نیز رخ دهد. در حال حاضر تخریب زمین در سراسر ایران وجود دارد. وضعیت منابع طبیعی ایران در شرایط بحرانی قرار گرفته است. تخریب آب، خاك و پوشش گیاهی روز به روز افزایش می یابد و حتی در شمال ایران و جنگل های زاگرس نیز بیابان زایی رخ داده است.

احمدی گفت: از 41 بلای طبیعی موجود در جهان، 31 بلا در ایران نیز اتفاق می افتد كه مهمترین آن خشكسالی و فرسایش خاكی و بادی است. بر اساس آمار منتشر شده، اكنون در حال پرداخت روزانه 400 میلیون تومان خسارت حاصل از سیل هستیم. از سال 1330 تا 1378 شمسی، در هر دهه 500 میلیون تن از خاك كشور تخریب شده و از بین رفته است. در دهه ی 40، 60 میلیون تن، در دهه ی 50، 750 میلیون تن، در دهه ی 60، یك میلیارد تن، در دهه ی 70، یك و نیم میلیارد تن و در دهه ی 80 بیش از 2 میلیارد تن از خاك كشور بر اثر سیل شسته و از دسترس خارج شده است. این در حالی است كه برای تولید هر یك سانتیمتر خاك در شرایط مناسب، 300 سال زمان لازم است و این میزان در شرایط نامناسب به یك هزار سال افزایش پیدا می كند.

رییس انجمن علمی مدیریت و كنترل مناطق بیابانی ایران ادامه داد: در پیامدهای از بین رفتن پوشش گیاهی، زمانی كه مراتع و جنگل ها از بین برود، روان آب ها مخرب ترین عامل فرسایش خاك خواهد شد. 125 هكتار از سطح كشور تحت فرسایش آبی و بادی است. همچنین در مناطق بیابانی نیز فرسایش بادی وجود دارد. پدیده ی ریزگردها به نوبه ی خود، نوعی بیابان زایی است كه بر اثر تغییر اقلیم، سدسازی های متعدد و غیركارشناسی شده، خشكسالی و عوامل انسانی پدید آمده است. بر اساس آمار موجود در سال 1332 سطح جنگل های ایران و كشور تركیه برابر با 18 میلیون هكتار بود اما امروزه، تركیه 36 میلیون هكتار جنگل دارد و جنگل های ایران هم به 12 میلیون و 400 هزار هكتار كاهش پیدا كرده است. این آمار نشان دهنده ی میزان تخریب در جنگل ها است.



*** عوامل بیابان زایی

خشكسالی و كاهش سطح آب های زیرزمینی، سدسازی های غیراصولی و بدون كارشناسی، چرای بیش از اندازه و بدون حساب و كتاب دام ها در مراتع و جنگل ها، از بین بردن پوشش گیاهی، بهره برداری از منابع طبیعی بدون در نظر گرفتن مسایل زیست محیطی، هدررفتن آب در بخش های كشاورزی و كشت غیر اصولی از مهمترین عوامل بیابان زایی در نگاه كارشناسان است.

بر اساس گفته های احمدی، استفاده ی بی رویه از آب یكی از مهمترین عوامل بیابان زایی است. در گذشته استفاده از قنات در قسمت های بیابانی مرسوم بوده است كه متاسفانه در دهه های اخیر چاه، جایگزین قنات شده است و به دلیل استفاده ی بی رویه از آب های زیرزمینی و زیر كشت بردن زمین ها، سطح آب چاه ها افت كرده است. در نتیجه، آب مصرفی به درجه ی شوری رسیده و آب شور باعث تخریب زمین ها در مناطق بیابانی شده است. این در حالی است كه كشاورزی ایران پایین ترین بازدهی آب را در كل جهان دارا است.

وی افزود: بر اثر چرای بی رویه ی دام، مراتع در حال تخریب شدن است. تعداد دام ها حدود 2 و نیم برابر ذخیره ی مراتع است و چرای آن ها پوشش گیاهی مرتع ها را از بین برده است. بر اثر این واقعه، روان آب ها شكل می گیرد و تخریب خاك رخ خواهد داد. حدود پنج میلیون راس دام در جنگل ها وجود دارد كه دولت هیچگونه مدیریتی بر آن ها ندارد. چرای دام ها باعث از بین رفتن بوته های كوچكی می شود كه قرار است به درخت تبدیل شوند. پس از آن فرسایش خاك نیز در انتظار زمین است. این در حالی است كه برای رشد یك درخت و تنومند شدن آن 100 سال زمان لازم است. افزون بر این ها، هماهنگ نبودن دستگاه های اجرایی و آموزشی از دیگر عوامل تشدید وضعیت نابسامان آب و هوایی در مناطق زیست محیطی ایران است.

به باور این كارشناس، میان سه بخش آموزش، تحقیق و اجرا از هم گسستگی وجود دارد و هر بخش به صورت جداگانه مشغول فعالیت است. نتیجه بخش بودن اقدام ها در جهت بیابان زدایی زمانی رخ می دهد كه این سه بخش در ارتباط و فعالیت كامل با یكدیگر باشند.



*** تلاش های صورت گرفته، در مسیر درست یا نادرست؟!

احمدی با مثبت ارزیابی كردن اقدام های صورت گرفته در جهت بیابان زدایی از سوی سازمان های گوناگون، به ویژه دفتر بیابان زدایی سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری كشور گفت: تاكنون اقدام های مناسبی در بیابان ها به منظور كنترل فرسایش بادی صورت گرفته است و برنامه های اجرایی در این مورد قابل قبول است. دفتر بیابان زدایی سازمان جنگل ها نیز در این زمینه پرتلاش بوده است. همچنین در دهه های اخیر بیش از یك و نیم میلیون هكتار جنگل كاری صورت گرفته است كه به اصطلاح «تاغ كاری» نامیده می شود. تاغ نام نوعی گیاه مقاوم به خشكی است. برای نمونه در روستاهای شهر كاشان، تثبیت تپه های ماسه یی باعث شده تا منطقه ی روستایی كه تا پیش از آن به دلیل روان شن ها خالی از سكنه شده بود، دوباره مسكونی شود و مردم به خانه های خود برگردند. این اقدام باید در دیگر بخش های بیابانی نیز صورت گیرد.

بر اساس گفته های وی، ایران در بخش بیان زدایی نسبت به دیگر كشورهای حاضر در آسیا و آفریقا پیش قدم بوده و كارشناسان تجربه های خوبی در این زمینه دارند.

در برابر این گفته ها، «پرویز كردوانی» جغرافیدان و پدر علم كویرشناسی ایران با بسیاری از روش های اجرا شده در زمینه ی بیابان زدایی و مقابله با ریزگردها در كشور مخالف است.

كردوانی معتقد است كه شیوه های مالچ پاشی، جنگل كاری و تاغ كاری كه در كشور برای تثبیت شن ها و ماسه های روان استفاده می شد، روشی نادرست است. همچنین اقدام های مربوط به بیابان زدایی باید محلی باشد و مواد آن از همان محل دریافت شود.

وی دلیل های خود در این زمینه را اینگونه توضیح داد: مالچ نفتی از سال 1342 از كشور لیبی وارد ایران شد. از آن پس در هر كجا كه ماسه و ریزگردی می بینیم مالچ می پاشیم. اقدام های زیست محیطی باید محلی، ارزان، پایدار، بدون آلودگی و همراه با نوآوری باشد.

كردوانی با اشاره به اینكه مالچ در زبان آلمانی و فرانسه به معنای پوشش است، در معایب استفاده از مالچ گفت: مالچ ماده یی نفتی است كه خود ماده یی ارزشمند بوده و از آن می توان مشتقات فراوانی دریافت كرد. همچنین مراحل فراوری و تولید مالچ بسیار پرهزینه و زمان بر است زیرا نفت در مراحل گوناگون و پرزحمت باید تبدیل به مالچ شود. از طرفی هر لیتر مالچ قابلیت پوشانندگی سطح بسیار كمی را دارد و برای مناطق گسترده باید مقدار بسیار زیادی از آن استفاده شود. برای پاشیدن این ماده كه بسیار گران نیز تولید می شود، نیاز به ابزار و ماشین های خاصی است كه تنها در این مورد به كار می رود و قابلیت كارایی در بخش های دیگر را ندارد. پس از مالچ پاشی منظره یی بسیار زشت شبیه زمین سوخته از آن منطقه باقی می ماند و به دلیل رنگ سیاه مالچ، ضریب حرارتی در منطقه افزایش پیدا می كند. همچنین تمام موجودهای زنده ی زیر خاك اعم از حیوان ها و گیاهان می سوزند و از بین می روند. مالچ پس از پاشیده شدن، سبب بدبو شدن منطقه نیز می شود و در صورت بارندگی از ورود آب به درون زمین جلوگیری می كند. موجودهای زنده و ماشین ها نباید روی مناطق مالچ پاشی شده قدم بگذارند كه این امر در مناطق گسترده غیرقابل كنترل و ناشدنی است. در پایان نیز مالچ نفتی پایداری ندارد و پس از 3 یا 4 سال از بین می رود و مناطق باید دوباره مالچ پاشی شوند.

وی افزود: اگر مالچ پاشی روش مفیدی بود، چرا باید هر چند سال یك بار این روش را تكرار كرد؟ آیا ریختن مالچ در زمین های كشاورزی كه دارای صاحبانی است، روشی پسندیده است؟ بسیار از ساكنان مناطقی كه از مالچ برای مقابله با ریزگردها استفاده شده است، نسبت به بوی بد این ماده اعتراض دارند.

این در حالی است كه به دنبال وقوع پدیده ی ریزگردها و تشدید آن در مناطق جنوبی كشور، قرار شده مسوولان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تصمیم گیری تازه ی خود، 10 هزار تن مالچ رایگان در اختیار مناطق و كانون های گرد و غبار قرار دهند.

این كویرشناس همچنین در انتقاد از تاغ كاری و كاشت نهال برای مبارزه با بیابان زایی گفت: به دلیل كاهش سطح آب های زیرزمینی در زمین ها و دشت های ایران، امكان كاشت پوشش گیاهی در دشت ها وجود ندارد زیرا در سال های اخیر سطح آب چاه ها تا 540 متر كاهش پیدا كرده است و اگر در زمان های پیش نهالی كاشته می شد و پس از 2 سال ریشه هایش به آب های زیرزمینی می رسید و برای ادامه ی حیات از آب چاه تغذیه می كرد، در حال حاضر این امكان به دلیل كاهش آب های زیرزمینی وجود ندارد. اگر هم ریشه های گیاهان تا عمق 300 یا 400 متری رشد كند، آبی برای تغذیه پیدا نمی كنند. از طرفی درخت كاری برای مناطق خشك مانند اصفهان و كرمان كه دارای بارندگی كمی هستند و سطح آب زیرزمینی پایین رفته، امكان پذیر نیست.

در چنین شرایطی و بر اساس تازه ترین اخبار، «خداكرم جلالی» رییس سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری كشور از تخصیص اعتبار 300 میلیارد تومانی از محل هدفمندی یارانه ها برای اجرای عملیات بیابان زدایی در كشور خبر داده است. به گفته ی وی با توجه به عنایت دولت به مسایل زیست محیطی، 10 برابرِ بودجه ی عملیات بیابان زدایی سال گذشته، بودجه در نظر گرفته شده است.



*** برای جلوگیری از زایش بیابان چه باید كرد؟

از نگاهی، راهكارهای مطرح شده برای بیابان زدایی نه تنها راهكارهای دشوار و غیرقابل اجرا نیست بلكه دستورهای كار ساده یی به شمار می رود كه تنها نیاز به پشتوانه و مدیریتی قوی دارد. در این زمینه احمدی اظهار كرد: به جای اضافه كردن تعداد سدها در كشور باید تولید را در واحد سطح بالا برد در حالی كه این كار صورت نمی گیرد. همچنین، مشكل كمبود آب در مناطق بیابانی را باید حل كرد زیرا در غیر این صورت با پدیده ی مهاجرت مردم ساكن در قسمت های خشك و نیمه خشك مواجه خواهیم شد و بحران شدت خواهد گرفت. اصلاح الگوی كشت در هر منطقه از كشور نیز از دیگر راهكارهای لازم در این راستا است. در هر كجا باید محصول متناسب با آب و هوای آن منطقه كشت شود. برای نمونه كاشت درخت سیب در منطقه ی ارومیه به دلیل نیاز فراوان به آب، روشی نادرست است.

از نگاه این صاحب نظر در زمینه ی منابع طبیعی، وظیفه ی دولت و سازمان جهاد كشاورزی است كه از راه آموزش و ترویج كشاورزی درست، برنامه ی مدونی برای كشاورزان در نظر گیرند تا از تخریب بیشتر زمین جلوگیری شود. همچنین دولت باید اطلسی از منابع طبیعی كشور، برای استعداد هر منطقه در بخش های گوناگون تهیه كند كه طرح های توسعه یی و كشاورزی بر اساس آن اجرا شود. همچنین باید برنامه های مدون و كارشناسی شده در جهت اصلاح كشاورزی و استفاده از منابع طبیعی تهیه كرد. اولین گام در این مسیر نیز تسلط نگاه جامع نگر در حوزه های آبخیزداری است.

وی افزود: متاسفانه در منابع طبیعی و استفاده از آن نگاه جامع نگر نداریم. باید بدانیم در جنگل ها، مراتع و مناطق بیابانی قرار است چه اقدام هایی صورت گیرد و چه بهره برداری هایی خواهد شد. برنامه های موجود در این زمینه نیز با سرعت تخریب منابع طبیعی در ایران یكسان نیست. شیب تند تخریب از یك طرف و سرعت پایین عملیات جلوگیری از تخریب از طرف دیگر باعث خواهد شد منابع طبیعی تا چند دهه ی آینده در ایران به طور كامل تخریب شود. همچنین می توان از فایده ی گردشگردی در مناطق بیابانی نیز در راستای احیای این مناطق نیز سود جست و با استفاده از جذابیت های دشت ها و بیابان های ایران، گردشگری خارجی را توسعه داد.

به گفته ی این كارشناس بیابان زدایی، فرهنگ سازی در جهت استفاده از منابع طبیعی و طبیعت نیز از دیگر وظایف دولت در زمینه ی مقابله با بیابان زایی است. احمدی اظهار كرد: به اعتقاد بنده بیشترین تخریب از سوی مهندسان عمران صورت می گیرد چرا كه هر یك از جاده سازی ها، سدسازی ها و بناهای عمرانی كه باعث تخریب زمین شده، به دست مهندسان عمران صورت گرفته و برای آن ها هیچ كار كارشناسی در جهت حفظ منابع طبیعی صورت نگرفته است. در این زمینه می توان به سدسازی های غیراصولی بدون درنظر گرفتن حق آبه ها اشاره كرد.

در پیوند با مساله ی بیابان زدایی، كردوانی در بیان راهكار مقابله با شن های روان و ریزگردها گفت: مالچ پاشی بر تپه های ماسه یی در خوزستان امری نادرست است زیرا ریزگردها از تپه های ماسه یی برنمی خیزند بلكه باد ریزگردهای آن ها را به محل دیگری برده است. برای مهار ریزگردها، باید از ریگ استفاده كرد. ریگ ها در بسیاری از نقاط مانند مخروط افكنه ی رودها فراوان یافت می شوند و انتقال آن با كامیون ساده است. برخی می گویند ریگ پاشی هزینه بر است در حالی كه حتی یك سانتی متر ریگ نیز برای مهار بیابان ها كافی است.

وی در اشاره به مزیت های ریگ پاشی بیان كرد: پاشیدن ریگ در مزارع كشاورزی كه دارای صاحب است و در آن كشت و زرع صورت نمی گیرد، باعث می شود افزون بر اینكه زمین قابلیت كاشت خود را حفظ كند، منظره ی زیبایی نیز داشته باشد. همچنین می توان در مناطقی كه ریگ پاشیده شده مكان های تفریحی نیز ایجاد و از مناظر آن استفاده كرد. از طرفی امكان كاشت درخت در ریگزارها وجود دارد.

پدر كویرشناسی ایران، برای تثبیت شن های روان پاشیدن مالچ رسی را پیشنهاد كرد و گفت: باید 40 درصد خاك رس، 10 درصد ماسه بادی و 50 درصد آب را مخلوط كرده و روی تپه های ماسه یی بریزیم. در این میان حتی می توان از خانه های خشتی و گلی متروكه در روستاهای خالی از سكنه، كه در اطراف یزد فراوان دیده می شود نیز استفاده كرد.

وی با انتقاد از بی توجهی به راهكارهای ساده و نادیده گرفتن اصول زیست محیطی در رویارویی با چالش های منابع طبیعی، توجه بیشتر به تولید علم و نوآوری را خواستار شد.

در فرجام باید به خاطر داشت كه تخریب، آسان و كوتاه اما ساختن دشوار و طولانی است. همچنین این پرسش پیش می آید كه در زمانی كه از موهبتی همچون جنگل ها و مناطق سبز بهره مند هستیم چرا آن ها را تخریب می كنیم، منابع آبی را بر اثر استفاده های نادرست هدر می دهیم و سپس در تنگناها به فكر چاره جویی می افتیم؟ به این ترتیب باید هم اكنون به دنبال راهی برای احیای زمین هایی باشیم كه روزگاری سبز و پردرخت بود و حیات در آن جریان داشت. عاقلانه و شایسته است كه به فكر حفظ داشته های زیست محیطی خود باشیم زیرا در صورت ایجاد خلل در عملكرد هر بخش از اقلیم و محیط زیست، پیامدها و آسیب های گوناگونی متوجه زندگی انسانی ما خواهد شد.

*از:فرشته ذبیحیان (گروه پژوهش و تحلیل خبری)

*پژوهشم** 9283** 9279**2054
۰ نفر

سرخط اخبار جامعه