۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۳۲
کد خبر: 81602238
T T
۰ نفر

تاملي بر نزاع نمايشگاهي-فروشگاهي نمايشگاه كتاب تهران

۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۳۲
کد خبر: 81602238
تاملي بر نزاع نمايشگاهي-فروشگاهي نمايشگاه كتاب تهران

تهران- ايرنا- روزنامه كيهان در مطلبي با عنوان «تاملي بر نزاع نمايشگاهي – فروشگاهي نمايشگاه كتاب تهران» به موضوع تغيير الگوي برپايي نمايشگاه كتاب، پرداخته است.

روزنامه كيهان يكشنبه بيستم 1394 خورشيدي، يادداشتي با عنوان «تاملي بر نزاع نمايشگاهي-فروشگاهي نمايشگاه كتاب تهران» به قلم «محمدصادق عليزاده» در صفحه ادب و هنر خود منتشر كرده است. در اين يادداشت مي خوانيم: نمايشگاه كه شروع مي‌شود دوباره سر باز مي‌كند اين دمل چركين دوگانه نمايشگاه-فروشگاه بودن نمايشگاه كتاب تهران! مساله‌اي كه تاكنون لاينحل مانده و هر سال هم دوباره سوژه مجدد رسانه‌ها شده و براي بار چندم دست‌مالي مي‌شود. گروهي گلوي خود را صاف مي‌كنند و از تفاوت فاحش صوري و ذاتي نمايشگاه كتاب تهران با ديگر همتايان خود در دنيا دم مي‌زنند و گلايه از اينكه نمايشگاه تهران، يك فروشگاه بزرگ است كه آتش مي‌زند به خرمن اندك كتاب‌فروش‌هاي باقي‌مانده از يكي دو دهه قبل و بازار كسادشان را كسادتر مي‌كند و اين روند در چند سال آينده، نام و نشاني نخواهد گذاشت از صنف كتاب‌فروش و بخشي از حلقه توزيع!

گروه ديگر هم به مانند قبلي‌ها گلو صاف كرده و از فشل بود‌گي و ناكارآمدي حلقه سيستم توزيع كتاب در مملكت دم مي‌زنند و سيستمِ توزيعي كه بايد در شبكه‌اي مويرگي، كتاب را به دست مخاطب در دورترين نقاط كشور برساند كه نيست و دور از دسترس بودن كتاب مخاطبانِ غيرمركز نشين و امثالهم و در ادامه هم سخن را مي‌كشانند كه نمايشگاه فروشگاه كتاب تهران، بستري است براي اينها كه بيايند و اصل جنس را در دمِ دست‌ترين حالت ممكن – البته اگر بُعدِ مسافت تا پايتخت را فاكتور بگيريم – پيدا كرده و توشه يك سال‌شان را بسته و راهي ديار خود مي‌شوند.

هر دو گروه بخشي از حقيقت را با خود حمل مي‌كنند. نگارنده فعلا در مقام قطعيت نيست اما با همه اين احوالات معتقد است نمايشگاه/فروشگاه بين‌المللي كتاب تهران چه در مقام فروشگاه و چه در مقام نمايشگاه، پيش و بيش از آنكه صرفا رويدادي متعلق و خاصِ حوزه نشر باشد، رويدادي فرهنگي و در نسبت مستقيم با بازديدكننده‌هاي ميليوني آن است. نمايشگاه كتاب در كنار پديده راهيان نور از مقوله آن دست از رويدادهاي قابل تامل حوزه فرهنگ است. كمتر رويدادي از جنس فرهنگ در مملكت است كه بتواند با اين حجم از توده عام نسبت برقرار كند. چه آمار استقبال از نمايشگاه را بپذيريم و چه آن را حبابي بدانيم ولي نمي‌توان اين نكته را ناديده گرفت كه نمايشگاه/ فروشگاه كتاب، جنبش و حركتي در بدنه جامعه ايجاد مي‌كند.

از همين جهت است كه طرف مقابل اين رويداد، بيش از آنكه صرفا حوزه نشر باشد، حوزه فرهنگ است. اينجا همان جايي است كه قصد دارم روي آن دست بگذارم. نمايشگاه يا فروشگاه بين‌المللي كتاب تهران، فستيوالي فرهنگي به بهانه كتاب است. فضايي كه ايرانيان به بهانه كتاب، در محيطي فرهنگي حاضر شده و نفس مي‌كشند. شايد قدري سطحي و ظاهري باشد اما به نظرم، نمايشگاه/ فروشگاه بين‌المللي كتاب تهران، بستر و اردو و اتمسفري بر پايه كتاب است كه ايرانيان در آن ريه‌هاي خود را پر از فرهنگ مي‌كنند. امري كه در سخنان سال گذشته معاون فرهنگي ارشاد هم قابل رصد است.

ايرانيان به نمايشگاه فروشگاه بين‌المللي كتاب به چشم يك محل تخصصيِ حوزه نشر نمي‌نگرند. آنها اين فضا را بهانه‌اي مي‌كنند براي تجربه زيسته‌اي فرهنگي. نوعي گذران يا فراغت از دغدغه‌هاي روزمره حول فرهنگ. اين بستر به راحتي شكل نمي‌گيرد. در مقام يك برنامه‌ريز تصور كنيد چقدر اعتبار و زمان و انرژي و نيروي انساني بايد صرف شود تا چنين جشنواره‌اي برگزار شود كه بتواند اين حجم از بدنه جامعه را به طور مستقيم يا غيرمستقيم با خود درگير كند. جشنواره نمايشگاه/ فروشگاه بين‌المللي كتاب تهران يكي از معدود گردهمايي‌هايِ در سطحِ ملي ايرانيان است كه استعدادهاي فراواني درون خود دارد.

همه اين حرف‌ها اما به معناي ناديده گرفتن حقوق صنوف صنعت نشر در نمايشگاه/ فروشگاه بين‌المللي كتاب تهران. به اين معنا نيست كه روز به روز از توجه به وجوه كتاب و نشر غافل شده و نمايشگاه فروشگاه بين‌المللي كتاب تهران را تبديل به يك شهربازي بزرگ و پاركِ ملي و فلافلي و ساندويچي كنيم! نه! هرگز به اين معنا نيست! حوزه نشر ما به هزار و يك دليلي كه مجال آن فراهم نيست، قابل قياس با صنعت نشر بسياري از كشورها نيست.

نه حلقه‎هاي كتابي و ادبي به آن معنا در كشور وجود دارند كه مايه بازخورد آثار نويسندگان را فراهم كنند، نه سنديكاهاي حرفه‌اي نشر وجود دارد كه جايگاهي حرفه‌اي داشته باشند، نه سيستم توزيع و فروش قابل قبولي وجود دارد كه موجبات حيات و گردش نشر را فراهم آورد و نه قوانين شفاف و مشخصي در حوزه تقنين در نسبت با كتاب و نشر طراحي شده است و نه سيستم بازار و ماركِتينگ خاص حوزه نشر وجود دارد كه فعالان اين حوزه در بستر آن به تعامل با يكديگر بپردازند. نمايشگاه‌هاي مطرح كتاب دنيا بروندادِ طبيعي چنين سيستم‌هايي هستند و در فضايي مشابه كشور ما كه هيچ‌كدام از اين نهادها شكل نگرفته، طبعا مقايسه نمايشگاه/ فروشگاه بين‌المللي كتاب تهران با همتايانِ لندني و فرانكفورتي و امثالهم چندان درست نيست.

معتقدم ما بايد نمونه و الگوي خاص خود را داشته باشيم. كسي منكرِ حركت به سمت فضاي حرفه‌اي نشر و نمايشگاهي و امثالهم نيست. سخن آنجاست در فضايي كه مختصات حوزه نشر و كتابِ ما اصولا تفاوت‌هاي معناداري با همتايان خود در كشورهاي توسعه‌يافته دارد، چرا نبايد الگوي نمايشگاهي فروشگاهيِ نمايشگاه / فروشگاهِ بين‌المللي كتاب تهران تفاوت نداشته باشد؟!

تفاوت مختصات، تفاوت الگو مي‌آفريند. چرا نبايد از فرصت‌هاي بي‌شمار فروشگاه/ نمايشگاه بين‌المللي كتاب تهران با همه عيوب و ايرادهايش بهره جست؟ كسي منكر حركتِ صنعت نشر به سمت مختصات حرفه‌اي خودش نيست اما آيا اگر از همين فردا، برگزاري نمايشگاه / فروشگاه بين‌المللي كتاب تهران را تخته كنيم و آن را به شيوه‌اي كاملا نمايشگاهي و همسان با استانداردهاي نمايشگاه‌هاي كتاب در دنيا برگزار كنيم، ايرادي نخواهد داشت و كاركردش دقيقا مشابه كاركرد نمايشگاه‌هاي مورد اشاره خواهد رسيد؟

بايد الگوي نمايشگاهي خودمان را داشته باشيم. الگويي كه در عين توجه به انتقادات اهالي حرفه‌اي نشر، مزيت‌هاي عمده نمايشگاه/ فروشگاه بين‌المللي كتاب تهران به فنا نرود! راه‌اندازي يك جشنواره فرهنگي در قواره نمايشگاه / فروشگاه بين‌المللي كتاب تهران قطعا كاري دشوار است و مسيري دارد صعب و پيچيده! مي‌توان از اين مزيت‌ها حداكثر بهره را برد و در عين حال به سمت مختصات حرفه‌اي هم حركت كرد. مقدمات اين امر درگير كردن بخش‌هايي از جامعه آكادميك و اهالي علوم انساني و اجتماعي است كه البته در نشست هم‌انديشيِ سال گذشته نمايشگاه نيز پيشنهادش را به معاون محترم فرهنگي ارشاد دادم.

اين كار هم قبيله علوم انساني و اجتماعي خوانده اين ديار را به سمت مساله‌دار شدن مي‌كشاند و هم بهره‌اي خواهد داشت براي شناسايي حقايقِ بكري كه در لايه زيرين اين فستيوال فرهنگي جا خوش كرده‌اند.

*منبع: روزنامه كيهان

**پژوهش**3211**9131

سرخط اخبار پژوهش