آرامش ذهنی و امنیت فكری و روحی دو اصل لازم برای شكلگیری جامعه پرنشاط است و روحانی بارها بر لزوم حفظ آرامش به عنوان یكی از اهداف دولت تأكید نموده است.
این رویكرد در سطح منطقهای نیز نتیجهبخش بوده و امروز قدرت نرم دیپلماسی ما از مهمترین عوامل تحقق امنیت ایران در منطقه پرآشوب خاورمیانه محسوب میشود.
در واقع ایران توانسته از طریق دیپلماسی فعال، بدون قرار گرفتن در لوپ معیوب جنگ و خونریزی و خشونت، چند حركت اساسی انجام دهد.
یكم- عقلانیت در سیاستگذاری و تصمیمگیری:
در مواجهه با بحرانهای بینالمللی عمدتاً دو روش متداول و تجربه شده به كار میرود. یك روش عكسالعملهای آنی، احساسی و زودگذر، اما پر هزینه و درگیرانه است و در آن رویكرد استراتژیك و نگاه بلند مدت نسبت به منافع و مصالح ملی كمتر دیده میشود.
برای مثال حمله به سفارتخانهها توسط گروهی خودسر، ناشی از این نوع نگاه است.
روش دیگر، نگاه عمیق و استراتژیك به مسائل دارد و تلاش میكند ضمن پرهیز از ورود به مناقشات بینالمللی، بهعنوان یك بازیگر اصلی در استقرار امنیت پایدار ایفای نقش كند. خوشبختانه رویكرد دولت روحانی بر همین نگاه استوار بوده و به مدد این استراتژی، دولت موفق شده نقش جمهوری اسلامی ایران را به عنوان قدرت برتر منطقه در ایجاد آرامش و پرهیز از مناقشه تثبیت كند؛ تا جایی كه دولتمردان آمریكایی و اروپایی اذعان كردهاند كه امنیت در خاورمیانه بدون حضور و مشاركت ایران محقق نخواهد شد.
دستیابی به این موفقیت حاصل تلفیق سه ضلعی است كه در كنار هم مثلث قدرتمندی را شكل دادهاند: سه گانه تدابیر مقام معظم رهبری، حمایت مردم به عنوان پشتوانه اصلی نظام و دولت و همچنین وجود قوای نظامی و نیروی مسلح قدرتمند و حاضر در صحنه كه با تقویت بنیه دفاعی، اقتدار خود را به رخ جهانیان كشیدهاند. در واقع این سه عامل با همافزایی و همبستگی، موفقیت دیپلماسی در منطقه را مكمل توفیقات در عرصه داخلی كردهاند.
دوم- این یك واقعیت است كه دوگانه دیپلماسی و اقتدار ملی توأمان و در كنار هم جواب میدهد و چگونگی استفاده از این دوگانه در جهت استفاده از منافع ملی، تراز مناسبی برای موفقیت یا ناكامی دولتها به شمار میرود.
واضح است كه این نیرو و همین دیپلماسی در گذشته هم وجود داشت، اما از آنجا كه قدرت تجزیه و تحلیل كلان مسائل منطقهای و بینالمللی و دورنمای مصالح و منافع ملی را از منظر رویكرد استراتژیك دنبال نمیكرد، نتیجه آن چیزی جز تشدید مناقشات نبود.
سوم- نكته مهمتر در زمینه امنیت بینالمللی، قدرت و توان دیپلماسی در تصمیم گیری برای رسیدن به توازن قدرت جهانی است و این نكتهای است كه دولتها و چهرههای برجسته سیاست خارجی در دنیا به آن معترفند.
از این منظر ظهور قدرت جدید منطقهای ایران با عنوان دیپلماسی در عرصه سیاست خارجی از مهمترین دستاوردهای مذاكرات هستهای و تعاملات بینالمللی است كه به اعتقاد نگارنده، فراتر از موضوع برجام و به عنوان یك طرح كلان، موجب شد نسل جدید دیپلماسی در ایران همپا و حتی پیشروتر از نهادها و شخصیتهای دیپلماسی جهانی بروز و ظهور یابد. به همین دلیل معتقدم اگر چنین ظرفیتی ایجاد نمیشد و فرصت عرضه نمییافت، امكان ورود به فضای درگیری، جنگ و منازعه محتمل بود.
با وجود رفتار غیرعقلانی و كودكانه برخی كشورهای بازنده منطقه و دولتهای مدعی قدرت و مرتجع عربی در مقابل این شكست دیپلماسی، جمهوری اسلامی با نگاه بلند و پرهیز از تنش و برخورد، در جهت وحدت جهان اسلام و منافع كلان خود حركت میكند.
این یك واقعیت غیرقابل كتمان است كه كوچكترین ضعف در دستگاه دیپلماسی و نظامی یا تصمیمهای احساسی در شورای امنیت ملی براحتی میتوانست ما را وارد فضای جنگ و نزاع كند.
چهارم- امنیت امروز ما بر سه پایه اساسی استوار است كه یك پایه آن در داخل، یك پایه در منطقه و پایه دیگر آن در نظام بینالملل قرار میگیرد. البته منشأ اصلی امنیت ذات مطلق خداوند است و با این نگاه، مرجع اصلی امنیت در داخل مرزهای كشور، بیتردید مردم هستند. در سطح منطقه نیز نیروهای انقلابی وفادار جمهوری اسلامی كه تحت تأثیر آموزههای امام(ره) و رهبری معظم قرار دارند، امنیت منطقهای ما را فراهم كردهاند.
همچنان كه پایه سوم این امنیت در فضای بینالمللی، قدرت فرامنطقهای ایران به عنوان یك متغیر تأثیرگذار در ابعاد جهانی است. البته در جهان امروز رسانه نیز به عنوان كانون امنیت یا ناامنی نقش تأثیرگذاری بر عهده دارد و از این منظر باید گفت متأسفانه رسانه ملی نقش پایه چهارم امنیتی را آن چنان كه انتظار میرود، ایفا نكرده است.
بسیاری از رسانههای غربی یا همین رسانههای عربی، در هدایت افكار عمومی و تصویرسازی در ذهن جوامع با تمام توان فعالیت میكنند، اما جمهوری اسلامی در بهرهگیری از این عنصر مؤثر در قدرت و امنیت، به جای نگاه كلان، جامع و همه جانبه نسبت به پدیده موفقیت یا ناكامی عملكرد دولت، بیشتر به مسائل خرد و حاشیهای توجه میكند. سخن آخر اینكه امروز به اذعان اغلب افراد مطلع در امر سیاست و امنیت در ایران، منطقه و نظام جهانی؛ دولت دكتر روحانی در عرصه سیاست داخلی و امنیت ملی موفقیتهای اساسی داشته است.
دولت در سه سال گذشته با درك واقعی از ابعاد چهار گانه قدرت و تحلیل دقیق از قدرت نرم و سخت و استفاده لازم و بموقع از فرصتها، توانسته تهدیدهای بزرگ پیش روی خود را به فرصتهای ملی تبدیل كند.
این مهم اولاً در سایه شعار و گفتمان «اعتدال» و پرهیز از افراط و تفریط محقق شده است و ثانیاً ناشی از فهم بالای رئیس دولت از مفهوم امنیت ملی به سبب تجربه بیش از دو دهه فعالیت در بالاترین سطوح امنیتی نظام و سكانداری امنیت ملی است. پیش از این نیز روحانی در آوردگاههای حساسی همچون مسأله نبرد با طالبان یا سقوط رژیم صدام نقش اساسی در موفقیت دیپلماسی منطقهای ایفا كرده و امروز هم حاصل آن تجربه به استخدام دولت و در خدمت حراست از آرامش و احساس امنیت آحاد ملت درآمده است.
نتیجه این رویكرد و موفقیت ایران در عرصه سیاست خارجی، افزایش انسجام ملی و اعتماد عمومی و ایجاد ثبات، آرامش و امنیت كم نظیری است كه بر كارآمدی نظام جمهوری اسلامی افزوده است. از اینرو معتقدم نادیده انگاشتن این توفیق بزرگ و تقلیل مفهوم امنیت به مسائل حاشیهای یك نوع انحراف در سطح تحلیل و انحراف افكار عمومی و جفا به مردم و نظام است.
*رئیس سازمان اسناد و كتابخانه ملی
منبع: روزنامه ایران، 20 شهریور 95
پژوهشم**9160**
یكی از مهم ترین دستاوردهای دولت دكتر روحانی، ارتقای سطح نرمافزاری امنیت در سطح ملی و فراملی بوده است. به بیان دیگر ایجاد امنیت از طریق مشاركت جویی، رضایتمندی، شفافیت، قانون محوری، افزایش اعتماد عمومی و توجه اساسی به امنیت فكر، قلم و بیان، محصول رویكرد دولت یازدهم در مواجهه با مقوله امنیت بوده است.