۲ فروردین ۱۳۹۸، ۷:۲۳
کد خبر: 83250891
T T
۰ نفر

فیضیه، دژ نفوذ ناپذیر انقلاب درگذر تاریخ

۲ فروردین ۱۳۹۸، ۷:۲۳
کد خبر: 83250891
فیضیه، دژ نفوذ ناپذیر انقلاب درگذر تاریخ

قم - ایرنا- مدرسه فیضیه به عنوان دژ رسوخ ناپذیر انقلاب اسلامی و پایگاه فقاهت و مجاهدت، درطول تاریخ حوادث و رویدادهای بزرگی را به خود دیده است كه بدون تردید، دوم فروردین 1342مصادف با 25 شوال سالروز شهادت حضرت امام صادق(ع) روزی سرنوشت ساز و تاریخ ساز برای این مدرسه و پایگاه عظیم شیعی است.

به گزارش ایرنا، روزی كه عمال رژیم طاغوت به عزاداران سالروز شهادت رئیس مذهب شیعه حمله كردند و طلاب و روحانیون را به خاك و خون كشیدند و جنایتی به جنایت های خود اضافه كردند.
هر چند نام فیضیه بزرگ و به بلندای نام مرجعیت شیعی است ولی شاید در تاریخ آن، از نظر سیاسی روزی به مهمی 25 شوال نداشته باشیم، روزی كه ظهور و بروز توأمانِ دیانت و سیاست، مرحله جدیدی از حیات شیعه را رقم زده و قم را پایگاه انقلاب كرده و زمینه ساز ام القرای جهان اسلام را برای این شهر مقدس شده است.
پرورش و نمود شخصیت های بزرگی همچون آیات عظام شیخ عبدالكریم حائری، سید محمد تقی خوانساری، سید صدرالدین صدر، سید حجت كوه كمره ای، امام راحل و آیت الله بروجردی و سایر بزرگان دینی كه هر یك در مقطعی ای در سرنوشت و حیات شیعه تاثیرگذار بودند، مكتب فیضیه را بلند آوازه كرده ولی در حقیقت، نام فیضیه بیشتر با حضرت امام راحل و انقلاب اسلامی ایران گره خورده است.

**امام خمینی(ره) و فیضیه
حضرت امام خمینی (ره) حدود هفت سال در حجره شماره 23 مدرسه فیضیه سكونت داشتند، در سال 1315 تدریس درس اخلاق را در این مدرسه آغاز كردند، برخی تالیفات خود مانند كشف الاسرار را در این مدرسه نوشتند، درس اخلاق آخر هفته حضرت امام خمینی (ره) چنان تاثیرگذار شد كه رژیم احساس خطر كرده و از آن روز رابطه حوزه و رژیم وارد فاز مجادلات جدیدی شده و شهرت فیضیه نیز از آن زمان برجسته گردید.
شاید بتوان اولین رویارویی امام راحل با رژیم پهلوی را همین حادثه مدرسه فیضیه قلمداد كرد، زیرا از این روز به بعد مبارزه با رژیم وارد فاز علنی خود شده و میان مرجعیت، مردم و بازاریان نیز پیوند سیاسی برقرار شده و امام راحل نیز رهبری نهضت را برعهده گرفتند.
آیت الله سیدمحمد سجادی از شاگردان و یاران امام راحل در دوران انقلاب در این زمینه گفت: بعد از حادثه مدرسه فیضیه، مرجعیت امام راحل جدی تر و فرآیند انقلاب نیز وارد فاز مهمتری شده بود.

**حمله به فیضیه و واكنش امام
روز جمعه مصادف با دوم فروردین 1342 و برابر با 25 شوال سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) امام ششم شیعیان شهر قم چهره دیگری به خود گرفت. به دنبال اعلام عزای عمومی و سخنرانی‌های افشاگرانه امام وتلاش وی در جهت بسیج علما در سراسر كشور، اطلاعیه‌های فراوانی از سوی مجامع مذهبی، مساجد و كانون‌های تبلیغاتی برای برپایی جلسات پراكنده گردید.
در این اطلاعیه‌ها از عموم مردم دعوت شده بود كه با حضور درمراسم شهادت امام صادق(ع)، به سخنان سخنرانان پیرامون حوادث چند ماهه اخیر كشور گوش فرا دهند.
اسناد ساواك حكایت از آن دارد كه رژیم نیز متقابلاً سطح آمادگی خود را در جلوگیری از این جلسات و نهایتاً سركوب موج مخالفت مردم بالا برده بود. سخنرانی امام در واپسین روز سال 41، كه سطح مبارزه را تا مرز شهادت پیش برده بود، باعث شد اركان حكومت حساسیت خود را نسبت به روز موعود بیشتر نشان دهد.
در همین راستا، ساواك طی بخش نامه‌ای دستورات لازم را در خصوص جلوگیری از برگزاری چنین جلساتی صادر نمود.

**مجلس عزاداری به دعوت آیت‌الله گلپایگانی در مدرسه فیضیه ترتیب یافته بود. درحالی كه از صبح آن روز بیش از20 اتوبوس در پوشش دهقانان و كشاورزان و در واقع ایادی رژیم همراه با كماندوها و نیروهای مسلح درقم تجمع كرده بودند. مدرسه فیضیه به عنوان مركز قیام قم از حساسیت و اهمیت بیشتری برخوردار بود.
نیروهای سركوبگر به دودسته تقسیم شده بودند.دسته‌ای علنی با لباس‌های نظامی سلاح‌های گرم وابزار سركوب و دسته دیگر با لباس‌های مبدل در حالی كه از سلاح‌های سرد و چماق نیز بهره‌مند بودند. اطراف مدرسه و درون مدرسه از نیروهای علنی و غیرعلنی پر بود. حدود هفت نفر بر زرهی و تعداد زیادی نیروهای مسلح در پشت بام مسجد همراه با دوربین و سایر آلات رعب، فضای وحشتناكی برای مردم ایجاد كرده بودند.
حجت الاسلام والمسلمین آل طه سخنران مدرسه فیضیه بود، در اواسط سخنرانی وی، مرحوم آیت‌الله گلپایگانی با عبور از دالان ماموران نظامی در بیرون مدرسه وارد صحن شدند و در یكی از حجره های جنب كتابخانه استقرار یافتند.
هنگام سخنرانی، عوامل رژیم، شروع به فرستادن صلوات كرده و به سمت سخنران هجوم برده و در حالی كه سعی می‌كردند میكروفون را از سخنران بگیرند، ناگهان با شعارهای زنده باد شاه جلسه را به هم ریخته ودر یك درگیری گسترده و بی‌سابقه شروع به ضرب و شتم حاضرین و تخریب و انهدام مدرسه می‌نمایند.
افراد زیادی توسط چاقو و زنجیر، زخمی و با جراحت‌های عمیق روانه بیمارستان و عده زیادی در بیوت علما پناهنده شده درحالی كه تعداد زیادی نیز دستگیر و بازداشت شدند. در یك چشم به هم زدن مدرسه و میدان آستانه، به میدان جنگ تبدیل شد و شهر قم به صورت یك شهر جنگ زده درآمد.
به گفته شاهدان عینی، بسیاری از طلاب از طبقه فوقانی مدرسه به داخل رودخانه خشك قم پرتاب شدند و دست و پای عده زیادی شكست. كماندوها و مأموران مخفی با شكستن درختان مدرسه به سمت طلاب حمله كرده و در عین حال از سوزاندن قرآن‌ها و كتب ادعیه و هر آنچه در حجره‌ها یافتند، ابایی نداشتند.
آیت الله حسن ممدوحی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم كه در حادثه مدرسه فیضیه نیز حضور داشت، با بیان خاطراتی از آن دوران به ایرنا گفت: ساواكی ها در آن روز به بزرگ و كوچك، روحانی و غیر روحانی رحم نمی كردند و علاوه بر ضرب و شتم طلاب، به ساحت برخی مدرسان حوزه های علمیه نیز جسارت می كردند.
وی بیان داشت: به خاطر دارم در آن روز، برخی از مدرسان حوزه را در مدرسه فیضیه گرفته بودند و عمامه را از سر آنها برداشته و ریش آنها را می گرفتند و می گفتند باید بگویید 'جاوید شاه'، ولی آنها مقاومت می كردند.
وی گفت: در آن مراسم مزدوران شاه با همهمه و سرو صدا اجازه نمی دادند، سخنران سخنرانی كند و فضای خفقان سنگینی در آن روز ایجاد كرده بودند، بعد از آن حادثه، فریاد امام راحل از دست این جنایت ها بلند شد و بعد از چند روز ایشان را بازداشت و به تركیه تبعید كردند، مردم نیز برای مبارزه با رژیم از همان زمان عزم خود را جزم كرده بودند.

**ریشه های حادثه حمله به مدرسه فیضیه
فرزند ارشد مرحوم آیت الله گلپایگانی به عنوان برگزاركننده اصلی مراسم دوم فروردین ماه 1342 با اشاره به ریشه قیام فیضیه گفت: رژیم در برابر مردم و روحانیت شكست خورده بود و جریان رفراندوم، اصلاحات ارضی و انجمن های ایالتی و ولایتی آنها به نتیجه نرسید، بنابراین این افتضاح های شاهانه در آن زمان، عقده ای برای شاه شده بود.
قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی در اولین دورهٔ مجلس شورای ملی به منظور تشكیل شوراهای استان و شهرستان به تصویب رسیده بود و تا زمان نخست وزیری اسدالله علم این قانون بدون تغییر مانده بود. قانون مذكور در 14 مهر 1341 با 92 ماده و هفده تبصره از تصویب كابینه امیر اسدالله علم گذشت. ولی به دلیل مقاومت و مخالفت علمای دینی و مردم، در 7 آذر 1341 اسدالله علم نخست‌وزیر وقت در تلگرافی به علمای قم، لغو مصوبه انجمنهای ایالتی و ولایتی را اعلام كرد.
حجت الاسلام والمسلمین محمد باقر گلپایگانی كه خود شاهدعینی حادثه بود، اظهار داشت: در جریان انجمن های ایالتی و ولایتی، بعد از اینكه مردم به رهبری روحانیت قیام كردند رژیم ناچار شد حرف خود را پس بگیرد، این مساله برای شاه و دولت سخت تمام شد. چون شاه بر این باور بود كه پس از رحلت آیت الله بروجردی، در ارتباط با احكام دین دیگر كسی نیست كه برای او معارض باشد و هر گونه كه بخواهد می تواند عمل كند.
وی اظهار داشت: رژیم سه نقطه مهم از جمله مدرسه فیضیه را برای سركوب در نظر گرفت، یكی از جاها كه باید سركوب می شد بازار تهران بود، بازار پشتیبان انقلاب و انقلابیون بود، نقطه دیگر حوزه علمیه قم كه منشا این حركت ها و جوشش ها بود و نقطه بعدی تبریز بود.
گلپایگانی در شرح حادثه گفت: رژیم مراسم سالگرد شهادت امام صادق (ع) در مدرسه فیضیه در 25 شوال 1382 مطابق با دوم فرودین 1342 را مصداق تجمع می دانست، از شب قبل نزدیك 400 نفر از افراد خاصی از كماندوهای رژیم وارد قم شدند و شب در مدرسه امام صادق(ع) اسكان داده شدند، همه آنها یك فرم لباس داشتند و كت و شلوار مشكی پوشیده بودند.
وی افزود: برخی به آنها لقب بچه های پرورشگاهی می دادند و برخی هم نقل می كردند قبل از آمدن به مدرسه فیضیه، همه آنها مست بودند، چكمه های سربازی پوشیده بودند و به سلاح های سرد مجهز بودند.این افراد دیدند اگر بخواهند در منزل و دفاتر مراجع شورش كنند به هدف خود نمی رسند، مصمم شدند كه درمدرسه فیضیه و سالروز شهادت امام صادق (ع)سركوب را آغاز كنند و این كار را كردند.
بعد از حادثه فیضیه، مردم در شهرهای مختلف دست به اعتصاب و اعتراض زدند و با نزدیك شدن به مراسم چهلم، اقدامات مخالفان رژیم در آگاه سازی افكار عمومی راجع به جنایت های رژیم گسترش یافت و امام راحل نیز با صدور اطلاعیه هایی مردم را در مسیر مبارزه با رژیم هدایت می كرد. مراسم چهلم همچنین در تهران و چند شهر بزرگ دیگر برگزار و سخنرانان نیز با شهامت جنایات رژیم را محكوم می كردند و موج هایی از بیداری علیه رژیم در سراسر كشور ایجاد شد.
در حقیقت دوم فروردین ماه 1342 را می توان تولد انقلابی دانست كه با جریان 15خرداد همان سال خود را به جهانیان نشان داد.
حجت الاسلام والمسلمین احمد عظیمی زاده از مدرسان حوزه های علمیه نیز گفت: حادثه مدرسه فیضیه هرچند با تاخیر چند ساله، ولی منجر به انقلابی شد كه ریشه ظالم را خشكاند، در این حادثه مردم به رژیم شاه و استكبار جهانی ثابت كردند، خشونت، وحشی گری و برخورد با انقلابی گری ممكن است در مقطع كوتاهی پاسخ دهد ولی نمی تواند روحیه انقلابی گیری مردم مسلمان را بخشكاند.
وی حادثه 15 خرداد 42 را مولود حادثه مدرسه فیضیه در دوم فروردین سال 42 دانست و این دو روز را نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران برشمرد.
7401/ 6133/

سرخط اخبار فرهنگ