۲۹ بهمن ۱۳۹۷، ۱۶:۰۵
کد خبر: 83214082
T T
۰ نفر

شركت های پخش فیلم؛ پدرخوانده های سینمای ایران

۲۹ بهمن ۱۳۹۷، ۱۶:۰۵
کد خبر: 83214082
شركت های پخش فیلم؛ پدرخوانده های سینمای ایران

تهران-ایرنا-شركت های پخش فیلم كه شاید در دهه های گذشته كمتر مورد توجه و اثرگذار در روند فیلمسازی و سینما بودند، امروزه به یكی از قدرت های بلامنازع در این عرصه بدل گشته اند؛ قدرت هایی كه بیشتر از آنچه فكر می كنیم می توانند خط و جهت دهی كنند.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری، مدتی است كه در سینمای ایران صحبت از گروه ذینفوذ پشت پرده می شود كه به سلیقه و جریان فیلمسازی در ایران جهت داده است. این كه سینمای ایران به سمت یك دو قطبی فیلم كمدی بدون مضامین هدفمند و فیلم اجتماعی با رگه های عمدتا سیاه نمایی رفته را برخی نتیجه ی مستقیم حضور و قدرت تشدید یافته ی شركت های پخش می دانند كه این روزها حتی سفارش دهنده ی اصلی سینما شده است.
این روند كه بدنه ی سینمای ایران را تحلیل برده و ضعیف ساخته است هر روز بیش از پیش ژانرهای متعدد را به بهانه ی اقبال و استقبالی كه پخش كنندگان در دفاع از كمدی دارند، به حاشیه رانده و از صحنه حذف می كند. شركت های پخش فیلم به قدرتی بلامنازع در این عرصه تبدیل و بر تولید، ساخت و اكران اثری بی چون و چرا دارند.
این قدرت بلامنازع پخش كنندگان از طرفی و از طرف دیگر سخت گیری ها و فشارهایی كه در پروانه ی ساخت وجود دارد، سینمای ایران را به نوعی شكنندگی دچار ساخته است؛ سینمایی كه در آن تولید كنندگان آثاری جدا از این بازی، حتی در صورت پذیرش ریسك ورود به این میدان، با طرد و كم توجهی مواجه می شوند چرا كه در این عرصه فیلم هایی كه مطابق با سلیقه ی پخش كنندگان نباشند از پیش بازنده هستند.

**تولید؛ بدنه ی نحیف سینما
«محرم براتی» یكی از پخش كننندگان سینمای ایران است كه به دلیل علاقه و دلسوزی ای كه نسبت به سینمای ایران دارد حاضر شد تا بخشی از این داستان را تشریح كند. آنچه در ادامه می آید گفت وگوی پژوهشگر ایرنا با این پخش كننده فیلم است.
در ابتدا براتی از نقش پررنگ و كمتر توجه شده ی شركت های پخش گفت و بیان كرد: با این كه خودم پخش كننده هستم باید بگویم كه شركت های پخش «متاسفانه» خیلی نقش موثری در سلیقه ی مخاطب دارند، یعنی پخش دارد سلیقه مخاطب را در ایران تغییر می دهد. در واقع من كه به این سینما علاقه دارم نگران آن هستم از این بابت.
وی افزود: متاسفانه فیلم سازی در ایران خیلی سخت شده است چرا كه شما باید یا خیلی فیلمتان بازاری و طنز باشد یا این كه خیلی فیلم ساز برجسته ای باشید. بین این دو دارد حذف می شود؛ یعنی سینمای ایران از نظر تولید در حال لاغر شدن است. یك جایی ممكن است بادكنكی رشد كند ولی كیفیت دارد، كاملا قربانی یك سلیقه سازی ای می شود كه این سلیقه سازی از پخش نشات می گیرد. پخش، هیولا یا مافیا و آن چیزی كه درباره اش فكر می كنند نیست و منافعش را نگاه می كند. هیچ كس حواسش به سینما نبوده است تا قربانی منافع مالی پخش در این وضعیت نشود. ما از این بی توجهی ضربه می خوریم و از پول هایی كه از بخش هایی دیگر وارد سینما می شوند.
پخش از این بابت ها در سلیقه مخاطب موثر بوده است و در سینمادار بودن هم موثر است. پخش می تواند به یك فیلم كمك كند اگر بخواهد و اگر اراده ای وجود داشته باشد كه بخواهد سینمایی به مقوله ای نگاه كند، می تواند جوری مدیریت كند كه فیلم های بدنه و فیلم های بینابینی هم بیایند و اكران شوند و فیلم های حوزه اجتماعی هم بیایند و بفروشند. ولی متاسفانه این گونه نیست به دلیل این كه یك طرف ممكن است خیلی قوی تر باشد و طرف دیگر خیلی ضعیف تر.

**پخش مساوی با پول
معمولا فیلم ها را به دفاتر پخش می دهند كه به دلیل این كه توانایی اكران ندارند آن را ناخواسته می سوزانند و رد بخشی از بحث فیلم سوزی را كه مطرح می شود، باید در اینجا دید. ناخواسته فیلم را می سوزانند چون این تفاوت ظرفیت وجود دارد. زمانی بحثش بود (اما عملی نشد) كه بیایند یك هولدینگ یا شركت هایی را درست كنند كه چند شركت پخش با همدیگر باشند و همه نوع ژانر را پوشش دهند و یك دسته بندی بشود كه فیلم های بفروش یا فیلم هایی كه خوب می فروشند بروند یك طرف، كه نشد. در نهایت من واژه مافیا را قبول ندارم چون این فرایند ناخواسته است و دارد روی سینما تاثیر می گذارد.
این پخش كننده فیلم در جواب این سوال كه مگر می شود چنین عملی ناخواسته باشد خاطر نشان كرد: ناخواسته است. مثلا این را تصور كنید كه خیابانی هست و به آن فكر نمی كنیم و برایش برنامه ریزی نداریم، اما جوری درستش می كنیم كه باعث تصادف می شود. كسی نمی خواسته كه آنجا تصادفی رخ بدهد اما برایش فكر نشده و مهندسی ساخته نشده است و باعث رخ دادن این اتفاق می شود.
«پخش پول است نه سینما؛ آدم هایی كه در پخش هستند به پول فكر می كنند. یعنی كاملا قاعده اش براساس پول است و سطحی است كه پول تعریفش می كند و این نكته كه آیا این فیلم می فروشد؟. همه جای دنیا این گونه است كه سینمادار مشخص می كند چه فیلمی اكران بشود چون سینمادار است كه منافعش را نگاه می كند كه باید بچرخد و پولش را در بیاورد؛ اما اینجا این گونه نیست و ما اینجا همه چیزمان فرق دارد و طبیعی نیست و این را باید درك كنیم كل سینمای ما طبیعی نیست».

**پخش مافیا نیست
براتی در توضیح این كه فیلم پس از تولید به حال خود رها می شود در صورتی كه در این مرحله نیاز به توجه دارد ادامه داد: همه انتظاراتی دارند، یكسری پول را می آورند در سینما و تولید می كنند ولی زمانی كه فیلم می خواهد اكران شود، آن را رها می كنند. این همان پاشنه آشیل ما است كه رها سازی می شود. در هزار كمیته نظارت فیلم را می خوانند و می بینند و سانسور می كنند ولی زمانی كه به پخش می رسد، رها شده است. حتی در مورد آن فیلم هایی كه با بودجه هایی است كه دولت می گذارد داستان همین است چون بودجه دولتی است و هیچ نگرانی ای بابت این كه آورده قبلی یا بعدی داشته است، وجود ندارد. در نتیجه وقتی تولید تمام شد فیلم را رها می كنند؛ مانند كسی می شود كه سرپرستی ندارد در نتیجه نمی شود تضمین كرد كه به جای خوبی می رسد.
براتی در جواب این سوال كه چطور می شود كه پخش می تواند به چنین مافیایی بدل شود گفت: مافیایی بودن بار منفی دارد و من آن بار منفی را قبول ندارم. امروز صحبت از مافیای پخش بصورت ضمنی به یك نفر اشاره دارد و آن آقای «سرتیپی» است؛ یعنی شركت پخش «فیلم ایران» را مافیا می نامند به عنوان دفتری كه خیلی فیلم های پرفروش را پخش می كند یا هرچیز دیگری را.
«من می گویم این كه فیلم را پس از تولید به پخش بسپارند قاعده، قاعده بازار آزاد و قاعده ی راحت كار است. ما نمی توانیم این طرف داستان یعنی تا مرحله ی تولید فیلم مان دولتی باشد اما آن طرف داستان و در پخش به بازار آزاد منتقل شویم. تناقض داریم. اگر قرار است این طرف هم فیلم آزاد شود، پروانه نمایش را بردارند و بگذارند فیلم را بسازد و بعد بگویند بر اساس قاعده مشتری. شما هم باید یك سری اصول را رعایت كنید. ما در جمهوری اسلامی زندگی می كنیم و باید اصولی را رعایت كنیم كسی كه اصول را رعایت نكرد ناخواسته حذف می شود و این خیلی طبیعی است».
وی ادامه داد: من موافق نیستم كه دولت بیاید در حوزه پخش هم كار كند. كما اینكه این كار را كرد و موفق هم نبود. فارابی پخش داشت و موفق نبود. چون وقتی در حوزه دولت هستید برایتان مهم نیست چه اتفاقی می افتد. وقتی حقوق دولتی ات را می گیری خیلی مهم نیست كه چه اتفاقی برای فیلم خواهد افتاد و می فروشد یا نه چون شما ذینفع نیستید. من معتقدم اگر پخش خوب است و می خواهند این روند را ادامه بدهد، می توانند بخش هایی را در دفاتر خصوصی پخش تقویت كنند و یك سری فیلترهایی را (كه قبلا هم بود) بگذارند. مثلا قبلا می گفتند پخش می تواند 8 فیلم پخش كند. ولی آمدند و دفاتر اقماری درست كردند و این سیاست هم منحرف شد.

**گلوگاه پولشویی
این پخش كننده فیلم در توضیح جایگاه و موقیعت منحصر به فردی كه امروز شركت های پخش دارند اذعان داشت: پخش می تواند گلوگاه پولشویی باشد و پولشویی را می توانند از تولید بیرون بیاورند. كار سختی هم نیست، اصلا هم كار سختی نیست. پول كثیفی كه می آید در فیلم ساخته می شود در اینجا می تواند جریان یابد. اتفاقا خیلی زرنگ هستند و آن را آورده اند در جایی كه خیلی معلوم نیست. می آیند یك چیزی به آنان می دهند و بیرون می روند و اتفاقی هم نمی افتد ولی می روند و در حوزه پخش می مانند و آن زمان یك فیلمی نمی فروشد اما فكر می كنند دارد می فروشد یعنی این برای این است كه آن پول شسته شود و این اتفاقات می تواند در آنجا هم بیفتد. سینما به یك پخش قوی نیاز دارد.
براتی در پاسخ به این سوال كه مگر می توانند برای فیلمی كه نمی فروشد پولشویی را اعمال كنند، تصریح كرد: می توانند و این اتفاق می افتد. برای فیلم فروش سازی خیلی ممكن است. كمااینكه در كف فروش هم ابزار قدرت دفاتر پخش هستند.
«یك چیز مهم در مورد پخش وجود دارد و آن این است كه پخش می تواند قبل از فیلم تولید شود و به ساخت فیلم كمك كند. وقتی پخش به تولید فیلم كمك می كند در اصل دارد رد پا و جای پا می گذارد و به فیلم جهت می دهد كه بیا فیلم خود را بساز و به دفتر پخش من بیا. پس ما در تولیدمان مساله داریم. همه جای دنیا كمپانی ها دفاتر تولید و پخش هستند؛ یعنی فیلمی را كه خودشان می سازند پخش می كنند. این راحت تر و منطقی تر است. اما الان بیشتر دفاتری كه پخش دارند، لزوما تولید نمی كنند و دفاتری كه تولید می كنند، پخش ندارند».
«یك زمانی دفاتر پخش را فله ای می دادند و خیلی ها می رفتند و دفتر پخش می گرفتند. یك مدتی كلا محدودش كردند اما استثناهایی هم داشته و یك زمانی هم كه كلا ممنوعش كردند.

**پخش فیلم؛ شاهررگ كمدی مبتل
براتی ادامه داد: سینما ما امروز خیلی نحیف شده است و یك ضربه می تواند برای آن سنگین باشد. سال 97 را ببینید سقف فیلم هایی كه فروخته اند چه فیلم هایی بودند؟ این جای پایی است كه پخش دارد می گذارد. این قدرت پخش است كه فیلم ها در سال 97 تولید و در همان سال اكران می شود یعنی چیزی كمتر از یك سال.
«این قدرت دفتر پخش است كه فیم ها را سفارش می دهد. فیلم را جامعه باید سفارش بدهد یعنی جامعه به عنوان یكی از اهرم ها آن را بطلبد و كارگردان این را از دل جامعه بیرون بكشد اما این فیلم های سریالی و زنجیره ای با سوپراستارها یك شبه تولید می شود و این جریان البته دستمزدها را به شدت بالا برده است.
آقای پوراحمد گفته بود كه «به یكی از سوپراستارهایی كه خودم به سینما آوردم زنگ زدم كه اخیرا فیلم های طنز هم بازی می كند و درخواست نصف بودجه فیلم را كرده بود». طبیعی است دستمزدهای شده یك میلیارد تومان».
وی افزود: این جریان را پخش راه انداخته و نتیجه آن فیلم های بی محتوایی است كه خود سازندگانشان هم می دانند كیفیت كارشان در چه حدی است.
كمال تبریزی با فیلم «همه با هم هستیم»، آقای ده نمكی با فیلم «زندانی ها» و آقای «سرتیپی» با فیلم «رحمان 1400» كسانی بودند كه فیلم هایشان را از معرض نقد جشنواره خارج ساختند.
براتی در توضیح عدم حضور این فیلمسازان شناخته شده در جشنواره تصریح كرد: اینها فیلم هایشان را با دلیل بیرون كشیدند؛ در جشنواره نیستند اما منتظر اكران نوروزی هستند. چون می دانستند اگر بیایند فیلمشان نقد می شود و می گونید فیلمت خوب نیست و ضعیف است. فكر می كنید اگر مارموز یا قانون مورفی به جشنواره می آمد احتمال فروششان همینقدر بود؟ خیر چون اینها اصلا داستانی ندارند.
«این تاثیر پخش در سینما است در صورتی كه به نظرم تاثیر پخش باید در خود سینما باشد یعنی به فروش فیلم كمك كند.
ولی من فكر می كنم این زدن زیر میز و ترس از عیان شدن ضعف پیش مخاطب جدی تر است؛ چون تا زمانی كه می آیند در جشنواره و جایزه می گیرند فیلم خوب است اما بعد از آن بد می شود؟»
وی تاكید كرد: در جشنواره آدم های جدی تر می آیند؛ آدمی كه در سینما موثر است و همه جای دنیا هم همین است. جشنواره جای پخش نیست و جای محدودی است. آدم هایی می آیند كه به سینما علاقه مند هستند و این حضور در فروش یك سال و سال آینده فیلم اثر می گذارند. چون منتقدان نسبت به فیلم ها كامنت می دهند. در نتیجه اینها فهمیده اند كه اگر فیلمشان به جشنواره بیاید هو یا طرد می شود.
«به نظرم به این طریق دارند سر سینما را می برند. دخل و خرج سینما می رود در فیلم هایی كه خیلی سینمایی نیستند. هزارپا خوب بود آمد مخاطبش را داشت و فروخت چنین فیلم هایی فروششان طبیعی است ولی بعضی هایشان هیچ خروجی ندارند نه خنده و نه مفهوم و نه... اینها در سینما هست و هركس بگوید پخش در سینما اثر ندارد دارد دروغ می گوید. من اطلاع دارم و این حرف ممكن است تبعات زیادی برای من داشته باشد ولی باید بگویم كه پخش، سفارش دهنده ی این كمدی مبتذل است، به دلیل این كه از آن ارتزاق می كند و بقایش در گرو آن است. سینمادار دار هم همین را می خواهد و اینها دست در دست هم داده اند».
«برای همین سفارشی سازی فیلم و سریال دارند یك سری كارگردان را تربیت می كنند و اگر انتقاد كنیم می گویند هالیوود هم همین است اما ما در كدام قسمت شبیه هالیوود هستیم؟ در نتیجه همه رفته اند به این سمت كه پولشان را به دست بیاورند و این یك صنعت است كه در آن بده و بستان در جریان است. قرار نیست هیچ رسالتی را انجام بدهد».

**طنز مبتذل؛ مصداق بارز كم فروشی
براتی در ادامه خاطر نشان كرد: اما سرگرمی هم باید شرافتمندانه باشد و شما پولی را كه از یك آدم می گیرید در ازایش كالایی را بفروشید كه كم فروشی نكرده باشید. فیلم های طنز مبتذل، كم فروشی ای است كه از طرف شركت های پخش با همكاری سینما در حال رخ دادن است.
یكسری دوست دارند و می روند این فیلم ها را می بینند ولی به نظرم ما سلیقه مخاطب را تغییر داده ایم. طنز ما از فیلم های « مهمان مامان» و «اجاره نشین ها» به «لس آنجلس تهران» تنزل كرده است. البه اگر در این بین یك طنز شریفی هم بیاید وسط و بخواهد براساس یك دلایل موجه مردم را بخنداند عالی است، سینما باید مردم را بخنداند ولی نه خنده ای كه مصنوعی است و از یك سری شوخی هایی می آید كه غیرفرهنگی هستند. سینما در كنار صنعت بودنش یك كالا فرهنگی هم هست. به نظرم امروز یك بخش، فقط به صنعتش چسبیده اند و یك بخش فقط به فرهنگش. باید اینها را در كنار هم نشاند و آن را به عنوان یك صنعت فرهنگی تثبیت كرد. نه تمام معنا صنعت است و نه فرهنگ. یك صنعت فرهنگی است كه كالای فرهنگی می فروشد و نباید كم فروشی كند. در این كم فروشی سینمادار هست، پخش هست، و آدم هایی كه منافع شخصی شان را می بینند هم هستند. كسی دیگر نمی تواند باشد چون در سینما و پخش است كه پول جابه جا می شود. در تولید كه كسی چیزی در نمی آورد.
پژوهشم**س.ب
۰ نفر