۱۵ بهمن ۱۳۹۷، ۱۵:۳۱
کد خبر: 83197015
T T
۰ نفر
اكونوميست: صلح در افغانستان نبايد حاكميت قرون وسطي طالبان را احيا كند

تهران - ايرنا - روزنامه اكونوميست در گزارشي ضمن تاكيد بر برقراري صلح پايدار در افغانستان تصريح كرد، اين صلح نبايد حاكميت قرون وسطايي و عصر جاهليت 'طالبان' را در اين كشور زنده كند.

اين نشريه انگليسي در ادامه نوشت: 17 سال نبرد در طولاني ترين جنگ تاريخ آمريكا، اما آمريكا هنوز كه هنوز است به شكست دادن طالبان حتي نزديك هم نشده و امروز هم در اين جنگ در همان نقطه اي است كه 10 سال پيش بود.
اين گروه شبه نظامي اسلامگراي سركوبگر قرون وسطايي، تا سال 2001 حاكم بخش هاي وسيعي از خاك افغانستان بود. در حاليكه امروز دولت منتخب 'اشرف غني' كه از حمايت آمريكا هم بهره مند است فقط بر خطه هايي كوچك از خاك كشور كنترل و حاكميت كامل دارد.
نبرد افغانستان تقريبا به بن بست رسيده اما همچنان خونين است. در سال 2017 نزديك به 10 هزار نيروي پليس و سرباز، 3400 غيرنظامي و تعدادي نامشخص از شورشيان كشته شدند. از آن موقع به بعد، دولت آمار تلفات نظاميان را اعلام نمي كند تا اوضاع بدتر نشود.
اين روزها اخبار خوبي در مورد مذاكره ميان آمريكا و طالبان براي پايان دادن به اين نبرد به گوش مي رسد.
'زلماي خليل زاد' مذاكره كننده ارشد آمريكا مي گويد كه دو طرف در مورد اصول و 'چارچوب' يك توافق با هم به توافق رسيده اند. طبق توافق، آمريكا نيروهاي خود را از افغانستان خارج مي كند و در مقابل طالبان هم متعهد مي شود اجازه ندهد خاك افغانستان به جايگاه تروريست هاي خارجي مبدل شود. اين شرايط قبلا در مورد 'اسامه بن لادن' پيش آمده بود.
به حكم توافق، طالبان ضمنا با يك آتش بس موافقت خواهد كرد و مذاكرات با دولت افغانستان را شروع خواهد كرد. طالبان پيشتر حاضر به مذاكره با دولت نبود و دولت اشرف غني را ساخته دست آمريكايي ها مي دانست.
اين آرماني كاملا اصولي است كه طالبان به سمت يك سياست صلح طلب سوق داده شود و آمريكا هم از شر يك نبرد پرهزينه و ويرانگر خلاص شود.
اما يك اشكال عمده در اين چارچوب عنوان شده وجود دارد. بيم آن مي رود كه اين چارچوب آن نتيجه دلخواه را بدست ندهد به خصوص آنكه جزييات آن فوق العاده دردسرساز است.
طالبان از اول هم ميلي به اجراي آتش بس و گفت وگو كردن نداشت. بايد كارها به نحوي منظم و ساماندهي شود تا مانع از پيشرفت مذاكرات نشود.
نگراني ديگر اين است كه طالبان وعده سرخرمن بدهد تا خود را از شر آمريكايي ها برهاند. البته منطقي است چون حدس مي زند كه حتي اگر آمريكايي ها زير قولشان بزنند؛ اطلاعات جغرافيايي به نظر نمي رسد كه برگردد.
ماموريت نظامي تحت رهبري آمريكا در افغانستان 'پشتيباني مصمم' نام دارد اما اين عزم رئيس جمهوري ترامپ است كه خيلي هم مصمم نيست.
ترامپ آرزو كرده است كه روزي سربازان آمريكايي را به خانه بازگرداند. ترامپ اشاره اي نمي كند كه ثابت كند، او براي هرچيزي متناسب با مثمرثمر بودنش ارزش قائل است.
طالبان تا سال 2001 كه بدست آمريكا سرنگون شد، يك 'استبداد ديني'، مدل يك حكومت قرون وسطايي را بر افغانستان حاكم كرده بود.
طالبان به نام حاكميت دين در جامعه، رفتاري ضد انساني با مردم داشت. ايدئولوژي آن قرائتي بود از دين اسلام، با پيروي از دوران جاهليت بشر.
زنان حق خروج از منزل را نداشتند مگر آنكه سر تا پا پوشيده باشند و يك مرد محرم آنها را همراهي كند.
مردان حق تراشيدن ريش صورت خود را نداشتند.
ابراز تمام غرائز طبيعي انسان در نطفه سركوب مي شد از قبيل شادي كردن و رقصيدن به خصوص در محافل عمومي. ابراز يك چنين رفتارهايي با مجازاتهاي سنگين همراه بود از جمله شلاق خوردن در ملاء عام، زنداني شدن و حتي اعدام.
طالبان يك عناد جنون آميزي با مجسمه سازي و آثار باستاني داشت و مجسمه سازي را نوعي 'شرك' و 'بت پرستي' مي انگاشت.
طالبان با همين تفكر جاهلانه، هرچه آثار ارزشمند باستاني در كشور وجود داشت را كينه توزانه به باد تخريب سپرد و با ديناميت همه آنها را منفجر كرد.
دو سوم از جمعيت 24 ميليوني افغانستان كه در شهرها و نواحي تحت كنترل كامل دولت زندگي مي كنند آرزوي ريشه كن شدن طالبان را دارند.
اين فقط مردم افغانستان نيستند كه آرزوي زمين گير شدن طالبان را مي كند، آمريكا هم از اين موضوع خوشحال مي شود.
اگر با خروج آمريكا از افغانستان، طالبان دولت كابل را سرنگون كند، همچون ويتنام، فقط عرق شرم بر روي پيشاني آمريكا خواهد نشست. اگر دولت كابل متزلزل شود و تا آستانه سقوط پيش برود، خروج آمريكا بدون آنكه يك توافق صلح بدست آمده باشد، بلوا و آشوب در كشور به راه خواهد انداخت.
قدرتهاي منطقه اي نظير چين ،هند، ايران، پاكستان و روسيه به تاخت به سمت افغانستان يورش خواهند برد و اين خلاء را پرخواهند كرد.
خوشبينانه ترين تصور ممكن اين است كه جنگ بالا بگيرد اما فرض بدبينانه اين است كه 'كل منطقه ناآرام و بي ثبات خواهد شد'.
همين وضعيت پيش از اين در سال 2014 بدست يكي از سرشاخه هاي طالبان در پاكستان بوجود آمد و نزديك بود كه كشور را به ورطه يك جنگ داخلي سوق بدهد.
اگر يك چنين وضعيتي براي افغانستان تكرار شود، آمريكا ناگزير دوباره به درون باتلاق افغانستان مكيده خواهد شد.
آمريكا در عرض اين 17 سال و اندي، با يك نيروي 140 هزار نفري هم نتوانست طالبان را محو كند، اما امروز به نظر مي رسد نيروي 13 هزار نفري سربازان افغانستان مي تواند كم و بيش شورشيان را زير نظر داشته باشد.
خليل زاد بايد اين مساله را به وضوح روشن كند كه آمريكا بدنبال يك راه حل پايدار است، نه فقط لاپوشاني كردن عقب نشيني خود. سربازان آمريكايي بايد آنقدر در افغانستان بمانند تا طالبان در عمل ثابت كند در مورد تعهدات خود صادق است و مي خواهد وارد فعاليت سياسي شود و سلاح را زمين بگذارد. در غير اينصورت طالبان دليلي نمي بيند كه اين راه و روش را كه 'برند' شناخته شده او است تغيير بدهد.
كشور افغانستان 40 سال است كه در جنگ و خونريزي است، با اين اوصاف، محكوم است از اين پس نيز همچنان در جنگ و خونريزي غوطه بخورد.
اروپام ** 1591 ** 1071

سرخط اخبار جهان