۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ۱۱:۰۷
کد خبر: 83023383
T T
۰ نفر

دلار را باید فراری داد - علیرضا جباری *

۱۴ شهریور ۱۳۹۷، ۱۱:۰۷
کد خبر: 83023383
دلار را باید فراری داد - علیرضا جباری *

تهران - ایرنا - رویكرد برخی دولت ها در كنار گذاشتن دلار از مبادلات دو و چند جانبه خود، موضوعی است كه این روزها از سوی برخی كشورها مانند تركیه، عراق، روسیه، چین و حتی برخی كشورهای دیگر در آسیا و آمریكای لاتین زیاد به گوش می رسد.

این رویكرد كه به دنبال بازی های ارزی و نیز وضع تعرفه های مغایر با قانون تجارت بین الملل از سوی دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریكا از سوی كشورهای یاد شده اتخاذ شد، بنابر اعتقاد بسیاری از كارشناسا،ن ادامه آن می تواند موجبات افول دوران طلایی و تك قطبی و نیز ' هژمونی دلار ' را در جهان فراهم سازد.
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور تركیه به تازگی در سخنانی در قرقیزستان گفت كه آمریكا در تلاش است از طریق دستكاری ارزی در اقتصاد تركیه خللی ایجاد كند، اما اراده ما نیز بر استفاده از ارزهای محلی و ملی استوار است. اردوغان این را هم اضافه كرد كه یك بار برای همیشه باید به تك قطبی بودن دلار پایان دهیم.
این سخنان رئیس جمهوری تركیه كه آمریكایی را به ' گرگ های وحشی ' نیز تشبیه كرد، در پی افزایش تنش میان آنكارا - واشنگتن هر چند به نظر امری عادی و قابل انتظار بشمار می رود، اما اگر همانطور كه اردوغان عنوان كرد، دلار از داد و ستدهای تركیه حذف و فراری داده شود، با شیوه ای كه عراق نیز آن را به تازگی در معامله با ایران در پیش گرفت و انتظار می رود روسیه و چین نیز بزودی به این كمپین بپیوندند، به صراحت می توان گفت كه بخشی از زنجیره سلطه دلار در منطقه آسیای دور و غرب آسیا قطع و پاره خواهد شد.
امری كه اگر به درستی اجرا و هدایت شود و روسیه و چین نیز از آن حمایت كنند، می تواند موجب فرار زودرس دلار از زنجیره داد و ستد جمعیتی بالغ بر دو میلیارد نفر از مردم جهان از شرق تا غرب آسیا را شود.
این موضوع می تواند در زمانی نه چندان زیاد، به فاجعه ای برای دولت ایالات متحده تبدیل شود، دولتی كه خود از برخی كاستی ها در عرصه بیكاری و ركود رنج می برد و به لطف رسانه های هماهنگ تاكنون زیاد به آن پرداخته نشده و كاخ سفید نیز به همین علت تاكنون و تنها به لطف سیطره دلار بر بازارهای جهانی توانسته از آثار و تبعات آن فرار كند.
بدون تردید گره خوردن اقتصاد و تجارت جهانی به دلار آمریكا امروزه به مشكلی بزرگ برای بسیاری از دولت ها، موسسات و نهادهای ملی و تجاری جهان تبدیل شده و اگر این روند تا یك دهه دیگر ادامه یابد، بروز جنگ های سخت اقتصادی كه ممكن است در پاره ای از موارد نیز به جنگ های گرم تبدیل شود، امری دور از انتظار در سطوح مختلف جهانی نباشد.
برای توضیح این امر لازم است نگاهی كوتاه به هژمونی و تسلط دلار در بازار انرژی و نفت و نیز ذخیره ارزی كشورها بیندازیم.
برای همگان روشن است كه نقش دلار به عنوان ارز انحصاری در مبادلات بازار نفت و نیز ارز ذخیره نزد عموم كشورهای جهان به طور عملی مكانیزمی برای برتری ایالات متحده آمریكا در حوزه های اقتصادی و نظامی است. به عبارت دیگر هرگونه برتری و تسلط آمریكا بر پایه های دلار استوار است و بدون دلار هرگز نخواهند توانست برتری خود را در جهان حفظ كنند. به همین علت است كه حفظ موقعیت برتر دلار در صدر اولویت­‌های سیاست خارجی آمریكا قرار دارد.
برخی كارشناسان به همین علت معتقدند كه اساسا آمریكا برای حفظ نقش دلار به عنوان ارز انحصاری در مبادلات بازار نفت و ارز ذخیره‌ كشورهای جهان به مداخلات نظامی در بسیاری از نقاط جهان از جمله منطقه خاورمیانه روی آورده است .
مبانی این رویكرد دولتمردان آمریكایی پیشتر از سوی نظریه پردازانی مانند ' ویلیام كلارك ' و ' هزل هندرسون ' زمانی كه وی ساختار مبادلات مالی و اقتصادی جهان را به یك 'كازینو ' تشبیه كرد، فرمول­‌بندی شد.
كارشناسان حوزه اقتصاد سیاسی می گویند قریب به ۷۰ درصد مبادلات تجاری از سوی كشورهای جهان با دلار انجام می­‌پذیرد، در حالی­كه ارزش كل صادرات آمریكا به جهان تنها یك سوم این میزان است.
حال سوال اینجاست اولا چگونه می توان این تفاوت را توجیه كرد و اساسا این امر چگونه می تواند محقق شود، درحالی كه میزان دلارهای موجود در چرخه مبادلات جهانی ( صرف نظر از میزان آن در داخل خود آمریكا) بسیار محدود تر از آن است كه برخی می اندیشند.
پاسخ به این سوال تا حدودی می تواند شعبده بازی ارزی آمریكا را برملا سازد و اگر كشورهایی در جهان بخواهند به مقابله با این شعبده و ترفند ارزی بپردازند، یا باید خود را آماده جنگ نظامی كنند یا مانند تركیه، ایران، روسیه، چین و بسیاری از كشورهای دیگر بوسیله ابزارهایی مانند تحریم و غیره به جنگ اقتصادی تهدید شوند.
بدون تردید هژمونی دلار از آن­جا ناشی می‌­شود كه همه كشورها خواسته یا ناخواسته پذیرفته اند درآمد و دارایی خود را در اختیار ایالات متحده آمریكا قرار دهند ! چرا كه باید بپذیریم در جهان كنونی علاوه بر اینكه مبادلات نفت و انرژی در انحصار دلار است، ضمنا عمده كشورها تلاش می كنند تا ارز ذخیره در نظام بانكی خود را نیز به دلار تبدیل كنند و می كوشند كالاهای صادراتی خود را تا حداكثر ممكن به دلار بفروشند تا از این طریق بتوانند مایحتاج انرژی و سایر اقلام حیای خود را با دلار تهیه كنند.
این زنجیره و مكانیزم زمانی به اوج سودهی خود برای آمریكا كمك می كند كه بدانیم با مكانیزمی كه خود آمریكایی ها آن را تعریف كرده اند و دولت های بسیاری نیز از آن تبعیت می كنند، بانك‌­های مركزی كشورهای جهان ذخائر ارزی خود را ابتدا به دلار تهیه می كنند اما همین كشورها دلارهایشان را نیز در صندوق خود نگاه نمی­‌دارند، بلكه به منظور كسب درآمد و جلوگیری از ریسك­‌های ناشی از نوسانات بازار ارز، بخش قابل توجهی از آن ­را با خرید اوراق مشاركت بهادار در آمریكا سرمایه گذاری می كنند.
این شرایط به آنها این فرصت را می دهد كه بتوانند با تكیه بر درآمدهای حاصل از انباشت دلار در داخل، هزینه سنگین اقدامات مخرب خود را در حوزه های مختلف سیاسی، نظامی و تجاری در سطح جهان و به خصوص رویارویی با یك كشور دیگر را تامین كنند.
هر چند بسیاری از موسسات مالی، پولی و اقتصادی در سطح جهان به نوعی به شیوه كنونی داد و ستد بر مبنای دلار عادت كرده و آن را پذیرفته اند، اما آنها نیز به خوبی بر این نكته واقف شده اند كه دلار آمریكا كه با روندی رو به تزاید در حال وارد آوردن فشارهای ناشی از ماهیت سلطه گری خود به اقتصاد جهانی است، دیری نخواهد گذشت كه مشكلات بیشتر و بزرگتری را بر سر راه تجارت بین الملل قرار خواهد داد. به عبارت دیگر، ورشكستگی بخش بزرگی از بدنه تجاری جهان در آینده امری اجتناب ناپذیر خواهد بود.
بدیهی است كه در این مسیر اقتصادهای نوپا و نوظهور مانند تركیه ضربه پذیرتر از دیگران خواهند بود، چرا كه ایالات متحده آمریكا هر وقت كه خواسته توانسته ضربه ای جبران ناپذیر بر پیكره كشورهای مستقل یا كشورهایی كه مسیر استقلال را برای حركت خود انتخاب كرده اند، وارد كند و نمونه بارز آن را امروزه می توان در سراسر جهان از آمریكای لاتین گرفته تا اروپا و كشورهای آسیای دور یافت.
تركیه نیز یكی از این كشورهاست كه طی ماه های اخیر، آمریكا با وضع برخی تعرفه ها بر كالای ساخت آن كشور، عملا شرایط كاهش ارزش لیر ترك در برابر دلار را فراهم كرد تا جایی كه به همین علت و برخی مسائل در حوزه سیاسی و نظامی روابط آنكارا - واشنگتن رو به سردی و در پاره ای از موارد رو به تیرگی گذاشت.
و شاید به همین علت بود كه اردوغان در سخنان دیگری تاكید كرد كه كشورش مصمم به دستیابی به استقلال اقتصادی به ویژه در زمینه صنایع دفاعی است و اقتصا تركیه از مرحله فعلی عبور خواهد كرد و قدرتمند تر از گذشته خواهد شد.
اما صرف نظر از اینكه اختلاف ارزی و بعضا سیاسی نظامی تركیه و آمریكا به كجا خواهد انجامید و اساسا چرا شكل گرفت، مهمترین نكته ای كه در پی این اختلاف و سایر اختلافاتی كه ایالات متحده با كشورهایی مانند روسیه، ایران، چین و برخی كشورهای ریز و درشت منطقه ایجاد كرد، می توان به كم رنگ شدن نقش دلار در مراودات اقتصادی این كشورها اشاره كرد. این امر موجب سردرگمی دلار در بخشی از جغرافیای اقتصادی در جهان شده و بدون تردید مشكلات عدیده ای را در آینده ای نه چندان دور برای دولت آمریكا ایجاد خواهد كرد، اگر چه تاكنون مقامات كاخ سفید درباره این موضوع سخن زیادی به میان نیاورده و به مشكلات ارزی خود كه در پی وضع تعرفه ها با سایر كشورها اتفاق افتاده، اشاره و اذعان نكرده اند چرا كه بروز هر گونه خلل در مكانیزم سیطه دلار می تواند اثرات متقابلی را بر خود آمریكا نیز تحمیل كند.
برای مثال اگر تجارت و اقتصاد جهانی را مانند یك زنجیر كه با محوریت دلار آمریكا در پهنه جهانی گسترده شده فرض كنیم، بدون تردید جدا شدن حتی یك حلقه كوچك از این زنجیره نیز برای صاحبان این رشته بلند، فاجعه بار خواهد بود.
حال اگر چند كشور به صورت متحد و یكپارچه تصمیم بگیرند كه خود را از وابستگی و اعتیاد به دلار آمریكا برهانند، بدون شك این امر تزلزل دلار را در پی خواهد داشت. البته این امر مشروط به آن است كه این كشورها برای رهایی از وابستگی به دلار تلاش نكنند، خود را وابسته ارز بیگانه دیگری مانند یورو كنند. بنابراین برای مصون ماندن از عوارض این ترك اعتیاد، باید به یك ارز نزدیك به خود و البته مورد اتفاق اتكا كرده یا به ایجاد یك ارز جدید بیندیشند.
البته باید در نظر داشت كه تغییرات نرخ ارز كه گاه به یك ابزار سیاسی در حوزه تجاری برای برخی دولت ها تبدیل می شود، ممكن است در پاره ای از موارد كاركرد اصلی خود را از دست داده و به جای استفاده از كاركرد ذاتی و بیرونی آن به عنوان یك كالا تعریف شود كه در این صورت دولت ها برای كنترل التهابات بازار و پایش ارزش اصلی ارز به سمت بازی با آن در بازارهای داخلی رفته و همین امر موجبات افزایش سلطه گری ارزی مانند دلار را بدون آنكه حتی كشور مبدا در جریان باشد، به دنبال خواهد داشت. بر این اساس، اگر چند دولت اراده كنند كه خود را از هژمونی دلار خارج سازند، باید تمامی آنها با تعریف مكانیزمی متعهد شوند كه از هرگونه ' بازی ارزی ' چه در داخل و یا خارج از كشور خود بپرهیزند.
* كارشناس مسایل سیاسی
۰ نفر