البناء:برای شكستن انحصار دلار ارز مشترك اسلامی ضروری است

ناصر قندیل روزنامه نگار لبنانی و سردبیر البناء در مقاله ای افزود: كارشناسان مالی و اقتصادی می دانند كه فرق بسیاری بین دعوت به بازگشت به طلا به عنوان پشتوانه ذخایر مالی دولت ها و تضمین پول ملی آن كشور و صدور یك واحد پولی مشترك جدید در یك یا چند كشور وجود دارد.
وی اضافه كرد: گزینه اول از زمان خروج آمریكا از توافق سیستم «برتون وودز» كه در سال 1945 تعیین و در آن بر سر یك نظام ارز ثابت و اتكا به دلار برای قیمت گذاری سایر ارزها و وابستگی دلار و طلا به یكدیگر توافق شده بود، غیر واقعی به نظر می رسد، درسال 1971 واشنگتن وابستگی دلار و طلا را برهم زد و دلار بر بازار ارزی هیمنه یافت و هرگونه بازگشت نیازمند موافقت آمریكا بود كه امكان نداشت و در سطح جهانی نیز غیر قابل قبول بود. كشورها می خواستند كه پول های نقدی آنها بدون فراهم كردن پشتوانه طلا برای آن ارزش داشته باشند.
قندیل یاد آور شد كه اتخاذ یك واحد پولی خاص برای هر كشوری چه سكه یا پول كاغذی جز امور حاكمیتی آن محسوب می شود همچنین كشورها می توانند با یكدیگر برای بر سر یك واحد پولی توافق كنند همانند یورو در اتحادیه اروپا. خروج آمریكا از توافق وابستگی دلار به طلا و استقلال دلار به سه مساله بازمی گردد : اول مساله جایگاه تجاری كالاهای آمریكایی به عنوان شریك تجاری نخست در جهان. دوم جایگاه بانكی، بانك های آمریكا تعیین كننده عملكرد بانكی است و سوم برگه تحریم كه آمریكا در دست دارد و از آن استفاده می كند و به یك اهرم محدود كننده در استقلال و رشد اقتصادی جهانی نیز تبدیل شده است.
وی نوشت: در مقابل تلاش ها برای اتخاذ پول های قوی به جز دلار در مبادلات و عملیات مالی و تجاری با آن، بانك های بزرگ این كشورها را با اقدامات مقابله ای و خشم بانك های آمریكایی و نیز تحریم های آمریكایی به دلیل حمله غیر قانونی به دلار مواجه می كند به همین دلیل این روند نیازمند جایگزین هایی خارج از شكل سنتی متداول است.
این تحلیلگر ادامه داد تبادل كالاهای راهبردی همانند نفت و گاز با دلار باعث تسلط واحد پولی آمریكا و سیاست های مالی آن بر جهان وتحكم آمریكا بر دولت ها می شود كه از آن به عنوان ابزاری برای فشار بر دولت ها استفاده می كند.
وی اضافه كرد كه در ماه های اخیر جهان با سیاست های غیر عقلانی آمریكا كه اقتصاد كشورها را تهدید می كند مواجهند و آمریكا ، سعی دارد از طریق سیاست های مالیاتی و گمركی و اعمال تحریم ها و غرامت های اقتصادی با بحران اقتصادی خود مقابله كند و چون نمی تواند از طریق نظامی بر جهان هیمنه داشته باشد تحریم های اقتصادی را جایگزین كرده است.
قندیل می نویسد: در سال 2003، ماهاتیر محمد نخست وزیر مالزی، در جریان نشست كشورهای اسلامی در كشور خود، موضوع ضرب سكه طلای اسلامی را مطرح كرد كه در آن زمان با استقبال گسترده ای مواجه شد؛ اما آمریكایی ها درصدد ناكامی این طرح و سرنگونی شخص ماهاتیر برآمدند. عربستان در هر دو این ماموریت ها نقشی محوری ایفا كرد.
وی افزود كه در آن برهه، تركیه كه تلاش می كرد تحت حمایت آمریكا باشد و پاكستان كه تحت نفوذ دو جانبه سعودی - امریكایی بود و به حمایت مالی عربستان و حمایت نظامی آمریكا نیاز داشت، موضعی مشابه عربستان اتخاذ كرد و استقبال ایران از این طرح، به عنوان دولتی كه در معرض تحریم ها و محاصره های زیادی قرار داشت، راه به جایی نبرد.
امروز پاكستان با پیروزی حزب انصاف و رئیس آن عمران خان، رابطه خوبی با عربستان و ایالات متحده ندارد و آنكارا و واشنگتن نیز در دو سطح سیاسی و اقتصادی در حالت مقابله با یكدیگر قرار دارند. ماهاتیر بار دیگر به صحنه سیاسی مالزی بازگشته است و ایران برای مقابله با تحریم ها آماده می شود، بنابراین طرح ضرب سكه طلای اسلامی، برای دولت هایی كه جمعیت آنها روی هم رفته به حدود نیم میلیارد نفر می رسد و حجم اقتصاد آنها نزدیك به سه تریلیون دلار است، بسیار ضروری به نظر می رسد.
این روزنامه نگار تحلیل كرد كه در شرایطی كه ایران از كشورهای اصلی تولید كننده نفت و گاز است، تركیه و پاكستان مهمترین گذرگاه های لوله های نفت و گاز را دارا هستند و مالزی مهمترین كشور در زمینه پالایشگاه های نفت و صنعت پتروشیمی است و تجارت نفت و گاز حدود نیم تریلیون دلار در این چهار كشور را به خود اختصاص می دهد، امكان انجام معاملات در این زمینه ، با تكیه بر سكه طلای اسلامی به عنوان یك ارز برای تبادل نفت و گاز، وجود دارد. به این ترتیب، سكه طلای اسلامی در سبد ارزهای متداول جهانی قرار می گیرد.
خاورم**9366**1049