محمود جامساز كارشناس اقتصادي دريادداشتي در روزنامه آرمان، نوشت: در روزهاي اخير، براي مبارزه با فساد اقتصادي به ويژه براي رسيدگي به پروندههاي جرائم اقتصادي، شعب ويژهاي در دادسرا، دادگاههاي كيفري يك و دو، دادگاه انقلاب و محاكم تجديدنظر تشكيل شده است كه مسئولان به عنوان راهكار آن را مطرح و تشكيل دادهاند. فساد اقتصادي و مالي يك پديده جديدي نيست. و اين فساد در كشور رسوخ كرده است به هرحال علت اصلي آن نيز ساختار ناكارآمد دولتي نفتپايه است كه اصولا فسادآفرين است. اگر كساني در ردههاي اجرايي يا در برخي موارد ردههاي مديريتي، در بوروكراسي دولتي حضور نداشته باشند كه بخواهند انگيزههاي فساد را گسترش دهند، مسلم است كساني كه خارج از سيستم دولتي هستند قادر نخواهند بود كه اميال مفسدهانگيز خود را به منصه اجرا بگذارند.
بايد يك مثلث قدرت، اطلاعات و ثروت وجود داشته باشد كه در داخل اين مثلثها، رانتها شكل ميگيرند. ما شاهديم كه هرگاه هزاران ميليارد تومان اختلاس از يك شركت، بانك، موسسه مالي يا يك نهاد ميشود و انتشار اين اختلاسها يا فسادهاي اقتصادي و مالي ناشي از درگيري باندهاي معارضي است كه در خود سيستم وجود دارد و هر از گاهي به خاطر تضعيف گروه ديگر، فسادي را آشكار ميكنند كه آنها هم تلافي ميكنند و اختلاس ديگري را آشكار ميكنند. به هرحال اين مساله، مساله جديدي نيست و واژه اختلاس نيز اخيرا به وجود نيامده است.
متاسفانه تجربه به ما ثابت كرده كه وقتي موضوع بسيار حاد و فراگير ميشود و به سطح جامعه و كوچه و خيابان كشيده ميشود، در آن زمان اقدامات حاد و تصميمات بسيار شديدي در مورد حل آن مساله اتخاذ ميشود. براي مثال در مورد ريشهكني فساد، مبارزه با فساد و يا در مورد مساله ارز كه بازارهاي ثانويه هم نتوانسته جلوي افزايش قيمت آن را بگيرد، مشكل شديدتر شده است. افزايش قيمت ارز روي تمام عرصههاي اقتصادي اثرگذار است و بر سطح تمام قيمتها اثر ميگذارد. باعث ميشود كه قدرت خريد جامعه كاهش پيدا كند و ارزش پول ملي نيزكاهش پيدا كند، سبد مصرفي مردم در سه چهار ماه اخير نصف شده است.
حقوق حقوقبگيراني كه حقوق ثابت دريافت ميكنند، قدرت خريدشان نصف شده است. كارگر سادهاي كه يك ميليون حقوق دريافت ميكرد، در حال حاضر نميداند كه چگونه زندگي كند. به قدري هزينه و گرانيها بالا رفته كه مردم به خاطر معيشت خود به خيابانها آمدند و اعتراض كردند و نيز مالباختگاني كه سرمايهشان را موسسات مالي از بين بردند. به هرحال اين وضعيت چون يك وضعيت بحراني را به وجود آورده است و يكي از مطالبات مردم افشاي اختلاسگران و تعقيب كيفري آنها بوده است، براي پاسخ به مطالبات حاد مردم و به ويژه اين كه اين مطالبات به مطالبات سياسي، بدل نشود، قوه قضائيه وارد شده است و با همكاري قوه مجريه كه مفسدين و اختلاسگران را معرفي ميكند، قرار شده است كه اختلاسگران را محاكمه كنندكه به محاكمههاي كوتاه مدت و خارج از نوبت و محكوميتهاي كيفري حبس ابد و اعدام منجر ميشود، براي اينكه از اين التهابات جامعه كاسته شود.
در واقع ميتوان گفت كه اين راهحلها، راه حلهاي مقطعي و كوتاهمدت است و هرازگاهي به مناسبتهاي مختلف و با توجه به شرايطي كه در مملكت ايجاد ميشود، چنين تصميمهايي گرفته ميشود. بنابراين جريان حاد فعلي تا حدودي تلطيف ميشود. اين يك راهكار درازمدت نيست، در واقع ما يك استراتژي مبارزه با فساد نداريم يعني يك استراتژي بلندمدت كه بتوانيم ريشههاي فساد را در جامعه قطع كنيم، هنوز نداريم. اگر هرازگاهي اقدامات حادي صورت ميگرفت براي مثال افرادي مثل خاوري، بابك زنجاني و اخيرا موسسه كاسپين و ثامنالحجج چنين اختلاسهايي را انجام نميدادند. وقتي موضوع حاد شود، آن وقت دولت، دستگاه قضايي و مجلس به هم اعتماد پيدا ميكنند و اعلام ميكنند كه همكاريهاي نزديكي براي رفع اين مشكلات ميكنيم. اين مشكلات همواره برجاي ميماند. حتي اگر چند نفر را اعدام كنيم، فساد از بين نميرود چون اين فساد در بطن اقتصاد نفتپايه ريشه كرده است.
براي اينكه ريشههاي فساد خشكانده شود، بايد اقتصاد نفتي ما تغيير ماهيت دهد يعني اقتصاد مبتني بر نفت و دولتمحور نباشد. يك ساختار اقتصادي متكي بر محوريت بخش خصوصي باشد و دولت سياستهاي كلان را هدايت كند. به هرحال مساله اخلاق را كه ما در حال حاضر به شدت از آن دور شدهايم، به دليل سيستمي كه در اقتصاد داريم، انسانگرايي اقتصادي در اين سيستم نابود شده است و اخلاق اقتصادي مردم نيز به تبع بداخلاقيهاي سيستم دولتي و عوامل فساد كه با آن همكاري ميكنند، سرايت كرده است و اين بداخلاقيها به سطح جامعه هم كشيده شده است. همين فساد است كه ميبينيم قيمت كالاهايي بالا رفته كه در بازار موجود بوده و قيمت آنها ربطي به دلار ندارد. به دليل اينكه توليدكنندگان و يا فروشندگان قيمت آنها را بالا بردهاند و در انبار احتكار كرده و نميفروشند تا به سودهاي كلان برسند.
ممكن است اين مبارزه كه با شدت شروع شده است، عدهاي را سركوب كند. ظاهرا 100 نفر ممنوعالخروج شدهاند و 67 نفر هم دستگير شدهاند اما سختگيريها بيشتر هم خواهد شد. براي از بين بردن فساد ناچاريم كه استراتژي منطقي و متكي بر اصول علمي و واقعگرايي تنظيم كنيم و ريشه فساد را بايد از درون قطع كرد و تا ريشه قطع نشود، در جاهاي ديگر ظاهر خواهد شد؛ از جمله در بازار ارز كه اخيرا مشاهده شد. اين تنها بازار ارز نيست كه مشكلاتي را بهوجود آورده و باعث آشفتگي در اقتصاد شده، بلكه مساله مديريت ناكارآمد، فقدان تخصص، استخدامهاي نسبي و سببي، سودجوييهاي شخصي و ترجيح دادن منافع شخصي بر منافع ملي است كه بيشتر در بين مجريان بروكراسي قابل رديابي است.
اينها باعث ميشود كه مديريت ناكارآمد در اقتصاد و سياست به اقتصاد دستوري و تعيين دستوري متغيرها كشيده شود حال آنكه تا كنون در هيچ كجاي دنيا، هيچ كشوري نتوانسته با اقتصاد دولتي براي جامعه خود رفاه به ارمغان بياورد. سخن آخر اينكه تا اقتصاد، دولتي و نفتپايه است، فساد هم هست. اين اقدامات ممكن است در كوتاه مدت نتيجه بدهد، اما در بلند مدت به تدريج شاهد رشد جنبههاي ديگري از فساد خواهيم بود مگر اينكه ريشه فساد قطع شود كه منظور از ريشه فساد، زمينه رشد آن در اقتصاد است.
*منبع:روزنامه آرمان،1397،5،23
**گروه اطلاع رساني**1893**9131
تهران- ايرنا- گويا ريشه تمام مفاسد به فساد در حوزه اقتصادي و مالي بازميگردد. از اين روست كه محروم كردن مجرمان از عوايد نامشروع و غيرقانوني، بهعنوان يكي از موثرترين شيوههاي مبارزه با فساد شناخته ميشود.
سرخط اخبار پژوهش
-
انقراض گونههای زیستی در کشور شایع و نیازمند تغییر است
تهران- ایرنا- نتایج پژوهش «فرداد احمدی» نشان میدهد؛ انقراض گونههای…
-
جمعیت سالمندان جهان تا ۲۵ سال دیگر دو برابر میشود
تهران-ایرنا- نتایج برخی مطالعات نشان میدهد: جمعیت سالمندان جهان تا…
-
زخمهای کودکی؛ بادی که میکاریم و طوفانی که درو میکنیم
تهران- ایرنا- تنبیه بدنی هر چند امروزه در نظامهای تربیتی به عنوان…
-
مناطق آزاد تجاری، گلوگاهی برای بسترهای پولشویی در جهان
تهران- ایرنا- جدیدترین نتایج مرتبط با پژوهشهای علمی تئوریک و تحقیقات…