'نياز' و'تغيير شركاي سنتي'، محور ديپلماسي ترامپ است

'ديويد ايگناشس' ستون نويس واشنگتن پست در اين سطور آورده است:
رئيس جمهور 'ترامپ' در طول يك ماه گذشته دست به يك سري مانوورهاي ديپلماتيك زده است. ديدار با رهبر كره شمالي ' كيم جونگ اون' ماه گذشته در سنگاپور و نيز حضورش در اجلاس سران 'ناتو' در اين هفته در بروكسل كه از امروز /چهارشنبه/ آغاز شد ويا ديدارش با 'ولاديمير پوتين ' رئيس جمهور روسيه هفته آينده در هلسينكي، اين مانورهاي ديپلماتيك ترامپ را ظرف اين يك ماه تشكيل مي دهند.
احتمالا تحليلگران در مورد تشريح منش معامله گري ترامپ كه آن را در كتابش موسوم به ' هنر معامله كردن' شرح داده است مرتكب اشتباه شده اند. اين كتاب خاطرات تجربه كاري ترامپ است كه در سال 1987 نوشته شده است.
ترامپي كه ما الان نظاره گريم؛ يك شخص محتاج است ؛ نه يك غول سرمايه داري با خلقيات يك جوان پر شر و شور كه ناگهان و يك شبه در قله جهان جاي گرفته است.
ترامپ فعلي؛ ترامپي است كه خود را مدير اجرايي نه يك شركت بزرگ سرمايه داري رو به اوج، كه مدير اجرايي شركتي مي داند كه تقريبا بدست مديران اسبق شركت زمين خورده است.
حالا اين شخص در عوض آنكه به گرمي شركاي ديرينه اش در اروپا را در آغوش فشارد، آنها را مي رنجاند و جلوي موفقيت شان را مي گيرد. او وارد مبارزه هايي غيرضروري مي شود و سعي مي كند همه كساني را كه تا به حال او را دست كم گرفته بودند تحقير كند.
حالا اين ترامپ زخم خورده و بدخلق به دنبال دوستاني جديد و سرمايه گذاراني جديد است. گويا او آماده است تمام كارتهايي كه سبب باخت او در بازي است را برچيند و كارتهايي جديد را وارد بازي كند. اين كارتهاي تازه اي كه وارد بازي مي شوند عبارتند از:'كيم جونگ اون' رهبر كره شمالي، ' شي جين پينگ' رئيس جمهور چين و 'ولاديمير پوتين' رئيس جمهور روسيه.
شايد امروز كتاب خاطرات ترامپ كه در سال 1997 نوشته شده است و مربوط به دوران ورشكستگي او بوده است خواندني باشد. اين كتاب ' هنر بازگشت' نام دارد.
نويسنده كتاب هم عصباني بوده است وهم زخم خورده. او بلوف زد و با معامله كردن خود را از لبه پرتگاه نجات داد و دوباره به ميانه ميدان بازگشت. او اما در اين مسير طولاني دشمنان زيادي براي خود تراشيد. اكثر كساني كه به او قرض داده بودند به او بي اعتماد شدند. او در كتابش مي نويسد كه متوسل به سرمايه داران بزرگ روس؛ چيني و عرب مي شود يعني همانهايي كه مي توانند بر روي كسب و كار او مجددا سرمايه گذاري كنند.
ترامپ در اين كتاب؛ خاطرات خود از ورشكستگي اش در سال 1990را ذكر و اشاره مي كند كه با گفت وگوهايي گاه تند و گاه ملايم از ورشكستگي نجات پيدا مي كند.
اين خاطرات آدرس خوبي است براي يافتن ريشه هاي ديپلماسي زيگزاگي چند ماه گذشته ترامپ .
در پشت نقاب اين لاف زني هاي ترامپ يك حقيقت پنهان است و آن اينكه، او از جايگاه جهاني آمريكا ناراحت است.
به نظر ميرسد كه تصوير آرمانگرايانه، سخاوتمندانه ملي، كه آمريكا را در طول يك قرن سلطه جهاني حفظ كرد، چندان باب طبع ترامپ نيست. او مي بيند كه متحدان آمريكا رمق كشور را كشيده اند. او را به بازي گرفته اند. بنيه مالي آن را به خونريزي انداخته اند. و اينكه؛ شركاي تجاري اش هم استادانه قابليتهاي او را دستكاري كرده اند.
بله. گفت و گوهاي صلح كره يك پيروزي بود. اما براي كه؟
بدبيني ترامپ نسبت به دانه هاي زراعي و غلات آمريكاست. براي مردي كه تجربه ورشكست شدن را دارد؛ اين احساس قابل درك است.
اين احساس در همان نطق افتتاحيه رياست جمهوري او موج مي زد؛ آنجا كه از ' قتل عام آمريكا' صحبت كرد.
ترامپ اشاره كرد:' ما ساير كشورها را ثروتمند كرديم در حاليكه ثروت ؛ قوت و اعتماد به نفس كشور خودمان در اين افق محو شد'.
حالا اين ترامپ ناراحت و ناراضي به جان متحدان آمريكا افتاده است.
ترامپ چند روز پيش در آستانه برگزاري اجلاس سران 'ناتو' كه از امروز / چهارشنبه/ در بروكسل آغاز مي شود در سخناني گفت:' اتحاديه اروپا دارد از ما بهره كشي مي كند. حمايت آمريكا از ناتو؛ بيشتر آنكه به ما كمك كند ؛ به آنها كمك كرده است'.
ترامپ دارد تخلفات گذشته را مي بخشد و بر روي يك سري دوستان جديد سرمايه گذاري مي كند تا مجموعه جديدي بسازد.
او خيلي كودكانه و ساده انگارانه مي گويد:' من فكر مي كنم همراه شدن با روسيه و چين ؛ چيز خوبي است'.
چه كسي مي تواند مخالف اين باشد. با كدام هزينه و با كدام منفعت؟
ديپلماسي ترامپ در قبال كره شمالي نمونه مشهود اين استراتژي اوست. ترامپ از سنگاپور موفقيت را مي خواست و بر همين اساس هم 'مايك پمپئو' وزير خارجه اش را سريعا روانه كره شمالي كرد تا پيگير كار مذاكرات خلع سلاح هسته اي باشد.
وزارت خارجه كره شمالي هم به تملق گويي او پرداخت و در بيانيه اي آورد:' ما همچنان حسن نيت رئيس جمهور ترامپ را گرامي مي داريم'.
اما صحيح تر اين بود كه گفته مي شد:' آنها طرف خود را شناخته اند، مردي كه سخت گرفتار مشكلات است؛ زخم خورده است، تشنه يافتن شركايي جديد است. آرتيست 'بازگشت' است.
اروپام**1591**1590