۳۰ بهمن ۱۳۹۶، ۹:۵۱
کد خبر: 82836907
T T
۰ نفر

مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی، تبعیض یا رانت

۳۰ بهمن ۱۳۹۶، ۹:۵۱
کد خبر: 82836907
مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی، تبعیض یا رانت

تهران-ایرنا- عصر ایران در گفت وگویی آورده است: حذف آزمون از مدارس ابتدایی، یك شروع خوب است مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی، تبعیض است عدالت اجتماعی یعنی این كه مدارس دولتی متفاوت نداشته باشیم

یوسف ناصری در مقدمه این گفت وگو آورده است: شورای عالی آموزش و پرورش، حذف آزمون های مدارس ابتدایی و حذف آزمون ورودی به مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی را تصویب كرد. مخالفت ها و موافقت هایی هم در سطح جامعه در خصوص حذف آزمون های ورودی به مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی ابراز شده است.
به طور خاص وزیر فعلی آموزش و پرورش اعلام كرد حاكمیت آزمون ها، حجم انبوه كتاب های درسی و كمك درسی و تكالیف متعدد، شادی را از دانش آموزان سلب كرده و دانش آموزان نمی توانند به طور واقعی در دوران كودكی خود، كودكی كنند و نمی توانند از زندگی لذت ببرند.

عصر ایران در همین زمینه با دكتر احد نویدی، عضو هیات علمی پژوهشگاه آموزش و پرورش گفت و گو كرده و محور بحث با او حذف آزمون های مقطع ابتدایی، حذف آزمون های وروردی مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی و تبعات احتمالی این اقدامات جدید وزارت آموزش و پرورش است.

احد نویدی، در سال 1367 در رشته روان شناسی بالینی از دانشگاه تبریز لیسانس گرفته، در سال 1373 از دانشگاه خوارزمی(دانشگاه تربیت معلم) فوق لیسانس روان شناسی تربیتی گرفته و در سال 1385 دكترای روان شناسی از دانشگاه علامه طباطبایی گرفته است.

او در سال های 1367 تا 1368 به عنوان دبیر مشغول به فعالیت بوده است. از سال 1369 به بعد در اداره كل آموزش و پرورش تهران مامور به تحصیل شده، در سال 1373 به عنوان كارشناس مسئول در معاونت متوسطه وزارت آموزش و پرورش به خدمت پرداخته و از سال 1374 به بعد عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش است.
گفت و گوی عصر ایران با دكتر احد نویدی درباره حذف آزمون های مدارس و اثرات احتمالی حذف این آزمون ها و امتحان ها را می خوانید.
***

*در روزهای اخیر وزیر آموزش و پرورش انتقاداتی داشتند نسبت به حاكمیت آزمون های متعدد در نظام آموزشی و این كه حجم انبوه كتاب های درسی و كمك درسی و تكالیف متعدد، بچگی را از دانش آموزان گرفته است.
از طرفی وزارت آموزش و پرورش، حذف آزمون ورودی دوره اول متوسطه مدارس تیزهوشان یا سمپاد و نمونه دولتی را اعلام كرد.
با توجه به این كه مدت زیادی است كه در حوزه آموزش و پروش تحقیق می كنید به اعتقاد شما آیا این نوع صحبت كردن وزیر درباره مخرب بودن آزمون ها و حذف آزمون ورودی مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی می تواند شروع خوبی باشد برای این كه تحولی ایجاد شود؟

-به نظر من، شروع خوبی است. البته الزاماتی دارد ولی مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش باید به فال نیك گرفته شود. اولا حجم كتاب های درسی و مجموعه مواد درسی برای هاضمه دانش آموزان، مناسب نیست.

در كنار این حجم زیاد، برخی مواد كمك آموزشی هم اضافه می شود و معمولا معلمان هم به خاطر مطالبات خانواده ها به كتاب های كمك درسی تن می دهند و از این منابع كمك آموزشی استفاده می كنند. بنابراین، دانش آموز واقعا گرفتار شده. معلم هم گرفتار شده و دانش آموز نیز.

حذف آزمون از مدارس ابتدایی، یك شروع خوب استمدارس تیزهوشان و نمونه دولتی، تبعیض استعدالت اجتماعی یعنی این كه مدارس دولتی متفاوت نداشته باشیم

*واقعا خانواده ها هستند كه معلم و مسئولان مدرسه را مجبور می كنند كه كتاب های كمك درسی استفاده كنند؟

-یكی از فرزندان من در مدرسه تیزهوشان بوده و یكی دیگر در مدرسه نمونه دولتی. ما در همان دوره ابتدایی، نگران قبول شدن آنها بودیم. چون بالاخره گزینه ای بود كه برای ما نیز مطلوب بود. هم بچه ها فشار را تحمل می كردند و هم خانواده ها. ما در واقع خودمان هم به عنوان اولیاء، دوست داشتیم در همان جهتی كه موفقیت بچه های ما را در آزمون فراهم می كند، معلم ها در همان جهت حركت كنند.

الان هم همین طور است. حتی معلم ها در پایه های هفتم و هشتم هم، دانش آموزان را وادار می كنند كه كتاب های كمك درسی خریداری كنند و روی آنها كار كنند. در حالی كه واقعا بچه ها نمی رسند این كارها را انجام بدهند و وقت كم می آورند.

*در ابتدا گفتید خانواده ها نقش دارند و الان می گویید معلم ها، دانش آموزان را وادار می كنند به استفاده كتاب های كمك درسی. در حقیقت خود معلم ها نقش دارند در قضیه استفاده از این نوع كتاب ها؟

-خود معلم ها به خاطر تقاضای اولیاء و به خاطر جاذبه آزمون ها، سعی می كنند با استفاده از منابع كمك آموزشی، كار تدریس را انجام بدهند. درست است كه این كتاب ها، همپوشانی دارند ولی ممكن است كتاب های كمك درسی یك مقدار، تفصیلی باشد و یك مقدار راحت تر باشد یا حتی بعضی وقت ها به عنوان فعالیت مناسب معلم، تلقی شود.

برای مثال، معلمی كه فقط از كتاب درسی استفاده كند ممكن است خیلی برجسته دیده نشود ولی معلم می خواهد بگوید كه من هم از این كتاب ها استفاده می كنم. بر این اساس، هم معلم و هم مدیر مدرسه در دوره ابتدایی تحت فشارند كه حداقل به خاطر مطالبات خانواده ها كه عمدتا از طبقه متوسط هستند، تن بدهند به منابع كمك آموزشی.

حذف آزمون از مدارس ابتدایی، یك شروع خوب استمدارس تیزهوشان و نمونه دولتی، تبعیض استعدالت اجتماعی یعنی این كه مدارس دولتی متفاوت نداشته باشیم

*شما كه خودتان در حوزه تعلیم و تربیت فعالیت داشته اید چرا خودتان هم دچار این قضیه و مشكل شده اید و تاكید دارید بر استفاده از كتاب های كمك درسی در خانواده خودتان؟

-من وقتی نقش ولی دانش آموز یا پدر را بازی می كنم در زمینه انتخاب بهترین گزینه برای فرزند خودم، آزادی عمل دارم. اگر چنین گزینه ای وجود داشته باشد، من راغب هستم كه بچه من در یك مدرسه خوب تحصیل كند و هزینه اش هم، كم باشد.

وقتی كه مدرسه تیزهوشان و مدرسه نمونه دولتی هست، من در واقع نقش ولی دانش آموز را بازی می كنم و بهترین گزینه را برای فرزندم انتخاب می كنم.
اما به عنوان این كه متخصص حوزه تعلیم و تربیت یا پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت هستم و الان 38 سال، سابقه خدمت دارم، اگر دغدغه ملی مطرح باشد، چنین مدارسی در واقع یك تبعیض است. یعنی ما از سهم تك تك دانش آموزان استفاده می كنیم برای گروه خاصی.

*ریشه فعالیت مدرسه تیزهوشان برمی گردد به سال 1355 و گفته شده دكتر ایرج برومند این كار را انجام داده است. سمپاد در اصل سرواژه و برگرفته از عنوان سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان است. چه نیازی بوده كه در همان سال 1355 مدارس استعدادهای درخشان(سمپاد) یا به تعبیر امروزی تیزهوشان تاسیس شده بود؟

-من به این تاریخ، اِشراف ندارم ولی شنیده ام كه آقای دكتر جواد اژه ای[رئیس سازمان پرورش استعدادهای درخشان از سال 1367 تا 1378] گفته كه در اوایل انقلاب در زمینه مهندسی و غیره، كشور ما نیازهایی داشت كه تامین نمی شد و ما نیاز به نیروی انسانی داشتیم.

آقای جواد اژه ای گفته بود ما خواستیم در رشته ریاضی-فیزیك، برخی افراد را از دوره راهنمایی و دبیرستان تربیت كنیم و در آینده مهندس شوند. در حال حاضر، آن نیازی كه آقای اژه ای گفته بودند برطرف شده. در زمینه پرورش مهندس، اصلا جامعه ما اشباع شده. یعنی آن هدفی كه در زمانی برای تاسیس مدارس تیزهوشان مطرح بوده و یك دغدغه ملی بوده، آن هدف دیگر منتفی شده.

حذف آزمون از مدارس ابتدایی، یك شروع خوب استمدارس تیزهوشان و نمونه دولتی، تبعیض استعدالت اجتماعی یعنی این كه مدارس دولتی متفاوت نداشته باشیم
*بر اساس اطلاعاتی كه وجود دارد در سال 1355 مدارس پرورش استعدادهای درخشان یا سمپاد یا تیزهوشان فعلی با همكاری كارشناسان آمریكایی تاسیس شده بود. آیا بررسی كرده اید كه چرا در آن سال چنین سازمانی تاسیس شده؟

-خیر. من اطلاع دقیقی ندارم. اما نخبه پروری یا پرورش استعدادهای برتر، در خیلی از جوامع، مطرح است. اما این كه حجم آن چقدر باشد و مبتنی بر نیاز ملی باشد و بعدا آنها را هدایت كنند تا به ثمر برسند، همه اینها بحث هایی است كه الان مبهم است.

یك زمانی ممكن بود كه نیاز باشد. اما الان دیگر ممكن است نیاز نباشد. اگر نیاز هست، باید دوباره تعریف كنیم كه به خاطر فلان نیاز. اول در مورد مدارس تیزهوشان، یك نكته را اضافه كنم. اصلا انتخاب افراد با برخی روش ها، جای بحث دارد. این كه افراد انتخاب شده، واقعا تیزهوش هستند یا تیزهوش نیستند قابل بحث است. آیا آزمون ها می توانند افراد را سَرَند كنند؟ فرض كنیم كه افراد تیزهوش، همین افراد بوده و انتخاب شده اند.

یك زمانی آقای دكتر براهنی و دیگران، آزمون هایی در دوره های اولیه درست كردند[محمدنقی براهنی، روان شناس و سازنده آزمون تشخیص استعداد]. تعدادی دانش آموز را با آزمون پذیرش كردند كه متفاوت بودند.

بعدا این آزمون ها رفته رفته تضعیف شد و عمدتا كسانی وارد این مدارس می شوند كه تقویت شده باشند. به اصطلاح عامیانه می گویند اینها دوپینگ شده ها هستند و تیزهوش نیستند.

حذف آزمون از مدارس ابتدایی، یك شروع خوب استمدارس تیزهوشان و نمونه دولتی، تبعیض استعدالت اجتماعی یعنی این كه مدارس دولتی متفاوت نداشته باشیم
*آیا در چارچوب پژوهشگاه مطالعات آموزش و پروش، تحقیق خاصی انجام داده اید كه بدانید دانش آموزانی كه در مدارس تیزهوشان درس خوانده اند خلاقیت هم دارند؟

-خیر. كار منظمی اختصاصا انجام نشده ولی این دانش آموزان، یك ویژگی مشترك دارند. آن هم این است كه خانواده های آنها یا پدر و مادرشان می دانند بچه های خودشان را چطور هدایت كنند. اگر موفقیتی هم حاصل شده، نمی شود به حساب مدارس تیزهوشان گذاشت.

دوم این كه الان نزدیك 30 یا 40 سال است كه این نوع مدارس وجود دارد. اما الان ما نمی دانیم كه فارغ التحصیلان این مدارس به كجای این مملكت ما خدمت كرده اند و كجا هستند.

ممكن است فارغ التحصیلان این مدارس، در اهداف شخصی خودشان موفق شده باشند. برخی از آنها حتی در دانشگاه های آمریكا تدریس می كنند. اما ما این دانش آموزان را مدیریت نكردیم. ما آنها را تربیت نكردیم كه بر یك مشكل جامعه ما متمركز شوند و نیازی از جامعه ما را حل كنند.

حذف آزمون از مدارس ابتدایی، یك شروع خوب استمدارس تیزهوشان و نمونه دولتی، تبعیض استعدالت اجتماعی یعنی این كه مدارس دولتی متفاوت نداشته باشیم
*در سال های بعد از انقلاب تا قبل از تاسیس مدارس تیزهوشان در دوره جدید كه بحث مدارس تیزهوشان یا استعداد درخشان مطرح نبوده است دانش آموزان در مدارس دولتی درس می خواندند و به صورت یكنواختی خدمات آموزشی ارائه می شده ولی بعدا مدارس نمونه دولتی هم ایجاد شده اند. به غیر از مدارس سمپاد یا تیزهوشان، چرا مدارس نمونه دولتی شكل گرفتند؟

-تغییرات مختلفی اتفاق افتاده است. یك زمانی، مدارس ملی داشتیم. بعد هم بعضی از این مدارس، به مدارس غیر دولتی و غیر انتفاعی تبدیل شدند مثل مدرسه مفید و مثل مدرسه علوی. البته تعداد چنین مدارسی، كم بود.

هر كدام از این مدارس خاص، بر موضوع خاصی تاكید داشتند. برای مثال یك مدرسه می خواست افراد دیندار یا افراد متعهد تربیت كند. مدرسه دیگری می خواست افرادی را تربیت كند كه متخصص باشند مثل مدرسه روزبه. در گذر زمان، رفته رفته انواع مدارس تشكیل شد. یك زمانی مدرسه نمونه مردمی تاسیس شد. نمونه مردمی را منحل كردند و گفتند نمونه دولتی باشد.

مدارس نمونه دولتی، بیش تر در زمان وزارت آقای حاجی بابایی گسترش پیدا كردند. گفتند حالا كه مدارس غیر دولتی می توانند بهترین دانش آموزان را جذب كنند و پول بیش تری هم بگیرند، ما می توانیم در مدارس نمونه دولتی، با پول كمتر ولی خدمات بهتری ارائه كنیم.

بنابراین، آزمون های پذیرش دانش آموزان، فراگیر شد. تعداد مدارس نمونه دولتی، خیلی زیاد شد. افرادی كه در این آزمون ها شركت می كردند تعدادشان زیاد شد. آقای زرافشان معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در همین بهمن ماه گفتند آزمون های مدارس نمونه دولتی 350 هزار نفر شركت كننده دارد.

به همین دلیل خانواده ها درگیر موضوع می شوند. تعداد زیادی از دانش آموزان، درگیر این آزمون ها می شوند ولی تعداد كمی از آنها قبول می شوند. خط مشی آقای حاجی بابایی در زمان وزارت، این بود كه ما خودمان هم می توانیم خدمات بهتری ارائه كنیم و پولی هم از اولیاء دانش آموزان بگیریم.

اصلش این بود اما از یك موضوع غفلت می كردند كه مدارس عادی دولتی چه می شود. حالا اتفاقی كه افتاده این است كه مدارس نمونه دولتی مانند آهن ربا، بهترین دانش آموزان را جذب می كند و معلمان خوب را هم جذب می كنند.
مدارس دولتی عادی هم به محل تجمع معلم های نسبتا ضعیف و دانش آموزان ضعیف تبدیل شده اند. یعنی این اتفاق، بافت دانش آموزی را به هم زده است.

حذف آزمون از مدارس ابتدایی، یك شروع خوب استمدارس تیزهوشان و نمونه دولتی، تبعیض استعدالت اجتماعی یعنی این كه مدارس دولتی متفاوت نداشته باشیم
*در برخی اظهار نظرهای مقامات دولتی، بحث حذف مدارس استعداد درخشان یا تیزهوشان و نمونه دولتی مطرح شد. یك بحث دیگر هم در جامعه مطرح شد كه گفتند این كارها در نهایت به نفع مدارس غیر انتفاعی تمام می شود و مدارس غیر انتفاعی، افرادی را كه در مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی بوده اند در آینده جذب می كنند.
واقعا كار به اینجا كشیده می شود و انحلال احتمالی مدارس تیزهوشان به نفع مدارس غیر انتفاعی تمام خواهد شد؟

-این خطر وجود دارد و بعضی از خانواده ها كه بچه های آنها در این نوع مدارس تحصیل می كردند به خاطر اهتمامی كه برای تحصیلات بچه های خود دارند و اگر احساس كنند مدارس عادی دولتی، این كیفیت را ندارد، مجبور می شوند دست به جیب شان ببرند و یك مقدار پول بیش تری بدهند و بچه های خودشان را به مدارس غیر انتفاعی بفرستند.

*وزیر آموزش و پروش در سخنرانی اخیرشان علاوه بر این كه از حاكمیت آزمون ها در نظام آموزشی و حجم كتاب های درسی و كمك درسی انتقاد كرده بودند، همچنین گفته اند دانش آموزان حق زندگی دارند، باید شادی كنند، لذت ببرند و كودكی را تجربه كنند.
با انجام چنین اقداماتی كه وزیر آموزش و پروش گفته اند فضایی كه در مدارس دولتی شكل می گیرد آیا می تواند شادی را برای دانش آموزان فراهم كند و دانش آموز وقتی كه در مدرسه حضور دارد لذت ببرد از زندگی و آموزش؟

-قطعا تاثیر دارد ولی كافی نیست. این آزمون ها، به طور مستمر علامت می دهد و همه به سوی آنها حركت می كنند. قطعا تاثیر دارد این كه بار تكالیف را كم كنند. اما این كار به تنهایی كافی نیست.

حجم كتاب های درسی و تعداد مواد درسی، یكی از عواملی است كه شادی را از بچه ها می گیرد. تعداد زیادی مواد درسی داریم. بدون این كه توجه شود كه آیا واقعا همه این مواد درسی برای آموزش، لازم است یا لازم نیست، اینها را به خورد دانش آموزان می دهیم. جدا از تاثیر منفی آزمون ها و منابع كمك درسی، خود آموزش رسمی بار سنگینی برای بچه ها دارد.

*وضعیت ظاهری كلاس های درس مدارس دولتی را می دانیم. در رنگ آمیزی كلاس ها، معمولا از رنگ های خنثی استفاده می شود و از رنگ های شاد استفاده نمی شود. آیا نیاز است به این ابعاد و جنبه ها هم توجه شود یا فقط كارهای اصلاحی باید محدود شود به نوع درس ها و این كه دانش آموزان به اصطلاح باهوش و بقیه دانش آموزان كنار هم باشند؟

-اگر ما بخواهیم نظام تعلیم و تربیت ما اصلاح شود همه این قدم ها باید برداشته شود. حتی به نظر من، قدم اساسی این است كه حساسیت های سیاسی- ایدئولوژیك كم شود. عمده مطالب كتاب های درسی ما، فقط تبلیغ است و فقط تبلیغات رگباری است كه دانش آموزان نیز عمدتا واكنش منفی نسبت به آنها نشان می دهند.

ما نیاز داریم به این نوع مطالب تبلیغی هم بپردازیم و حجم آنها را كم كنیم. این كه ما بخواهیم همه ارزش ها را به صورت القایی به دانش آموزان، ارائه بدهیم شادابی را از بچه ها می گیرد.


*اگر گذری هم به تجربه كشورهای دیگر داشته باشیم برای مثال در مالزی برای این كه دانش آموزان انتخاب شوند و از دوره دبستان به دوره متوسطه یعنی كلاس هفتم بروند، آزمونی تحت عنوان «یو پی اس آر» كه امتحان ارزشیابی مقطع دبستان است گرفته می شود.

همچنین در مالزی قبلا آزمونی با عنوان «پی تی اس» رایج بوده كه دانش آموزان باهوش را ارزیابی می كرده اند كه البته این آزمون حذف شده. دو آزمون پی ام آر و اس پی ام در دبیرستان هم دارند كه امتحان های مربوط به ارزشیابی دانش آموزان و گواهی تحصیلی است. در این نوع كشورها كه تقریبا مشابه كشور ما هستند و آزمون می گیرند آیا آنها هم در ارزشیابی اشتباه می كنند؟

-اولا آزمون تا آزمون فرق می كند. ما می توانیم برای این كه فرد از ابتدایی به دوره متوسطه وارد شود ارزیابی همه جانبه كنیم و ببینیم اهداف دوره ابتدایی تحقق پیدا كرده است یا نه.

برای مثال اگر قرار بود دانش آموزان چهار عمل اصلی حساب را یاد بگیرند یا در علوم، اطلاعات خاصی را كسب كنند، ما می توانیم این آزمون را بگیریم فقط برای این كه مطمئن شویم این فرد ارتقا پیدا كند یا ارتقا پیدا نكند و نه این كه دانش آموزان را از همدیگر جدا كنیم.

بحث اصلی ما این است كه اگر فردی، مجوز تحصیل در دوره متوسطه را دارد باید اهداف دوره ابتدایی را كسب كرده باشد. ما الان این اهداف را خیلی جدی نمی گیریم كه این اهداف، كسب شده یا نه بلكه فقط یك ابزار داریم. آن ابزار هم، فقط امتحان است.

امتحان هم، همه آن اهداف را پوشش نمی دهد. یعنی باید مشخص باشد مثلا دانش آموزی كه پایه دوازدهم را تمام كرده و دیپلم می گیرد ویژگی هایی داشته باشد.

حذف آزمون از مدارس ابتدایی، یك شروع خوب استمدارس تیزهوشان و نمونه دولتی، تبعیض استعدالت اجتماعی یعنی این كه مدارس دولتی متفاوت نداشته باشیم
*شما در جایی گفته اید دانش آموزان در وضعیت فعلی و در مدرسه، اهداف تعلیم و تربیت را یاد نمی گیرند، احساس مسئولیت پیدا نمی كنند و در مواجهه با زندگی ناتوان هستند. پیشنهاد خاص شما در این زمینه چه هست؟

-الان در همه كشورها، آموزش عمومی برای این است كه یك شهروند مطلوب تربیت شود. این شهروند مطلوب، فقط فردی نیست كه امتحان بدهد و قبول شود و پیش برود. این فرد باید آن اهداف را پوشش بدهد.
فرد باید احساس مسئولیت كند و حدی از ارزش های ملی را بپذیرد. این آدم، باید همزیستی مسالمت آمیز با دیگران را آموزش ببیند. این آدم، باید صداقت را آموزش ببیند.

*در ایران فقط حفظ كردن مطالب و امتحان دادن را داریم و آموزش احساس مسئولیت مطرح نیست.

دقیقاً. ما اهداف و غایت های تعلیم و تربیت را نمی سنجیم. غایت های تعلیم و تربیت همین مواردی است كه من و شما داریم بحث می كنیم یعنی احساس مسئولیت، خلاقیت، اعتماد به نفس، عزت نفس و این كه فرد برای زندگی مسالمت آمیز با دیگران آماده شود و همچنین برای خودش هم یك شخصیت قابل قبولی شود.

*آقای بطحایی، وزیر آموزش و پرورش در زمان رای اعتماد گرفتن از مجلس اعلام كرد كه مدرسه مورد انتظار ما مدرسه ای است كه منطبق بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش باشد.

وزیر آموزش و پرورش در دی ماه امسال هم در گردهمایی مشترك معاونین و مدیران كل اعلام كرد سامانه ای در خصوص تحقق اهداف سند تحول بنیادین طراحی شده.
اگر بر اساس گفته وزیر، آن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مبنا باشد و آزمون ورودی از ابتدایی به مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی حذف شود آیا چارچوب مشخصی وجود دارد كه آموزش و پرورش طبق آن اقدام كند؟

-سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سندی است كه به اعتقاد من، یك مقدار ابهاماتی دارد. این طور نیست كه نقشه راه را به روشنی، نشان بدهد. این سند، قابل تفسیر است. از طرف دیگر، جنبه ایدئولوژیك آن، پررنگ است.
بنابراین، آن سند در جای خودش، هم مزیت هایی دارد و هم معایبی دارد. به نظرم، حذف آزمون ها می تواند در راستای سند تحول بنیادین باشد ولی فقط می تواند گام اول باشد.

این اقدامات در مسیر همان هدفی كه برای تربیت افراد در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ذكر شده است، قرار می گیرد. اما سند تحول بنیادین، نقشه راه كاملا روشن و تعریف شده ای به دست نمی دهد.

موضوع عدالت اجتماعی و فراهم كردن فرصت های برابر برای آحاد دانش آموزان هم اهمیت دارد و قابل بحث است. چرا كه همه بچه ها حق دارند. اما یك فرد چون قدرت بیش تری دارد كاری می كند كه بچه اش از منابع بچه های دیگر استفاده كند برای پیشرفت شخصی خودش. این كار از نظر عدالت اجتماعی، درست نیست.

ممكن است كه بچه آن فرد، پیشرفت هم داشته باشد و حتما هم پیشرفت می كند. چون محیط آموزش را در قالب مدرسه تیزهوشان فراهم كرده ایم، چون همتایان بهتری را در این مدارس فراهم كرده ایم و همكلاسی های آنها دیگر افرادی از خانواده های بد سرپرست و بی سرپرست نیستند.

آیا حاكمیت حق دارد كه از منابع عمومی، برای این دانش آموزان پرداخت كند؟ این یك نوع رانت آموزشی است. جامعه نمی تواند این رانت آموزشی را تحمل كند.

بحث من این است كه حالا اگر چنانچه دولت مجبور شده تن بدهد به ایجاد مدارس غیر انتفاعی یا مدارس غیر دولتی، به خاطر این كه منابع كافی ندارد اما در حوزه مدارس دولتی، نمی تواند به صورت طبقاتی عمل كند. بحث اصلی این است كه دولت نمی تواند بین مدارس دولتی، تبعیض قائل شود.

عصرایران/28بهمن 96
اول*علیرضافرجی
۰ نفر