۲۶ شهریور ۱۳۹۶، ۹:۲۵
کد خبر: 82667136
T T
۰ نفر
حركت چرخ توسعه كشور با اشتغال زايي براي زنان

تهران- ايرنا- اشتغال زنان يكي از مسايلي است كه بايد به آن توجه ويژه اي داشت زيرا آنها به عنوان نيمي از جمعيت پوياي جامعه نقش مهمي در فعاليت هاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي ايفا مي كنند و اشتغال زايي براي آنها چرخ توسعه كشور را به حركت در مي آورد.

مطبوعات كشور به طور روزانه مهمترين و برجسته ترين رخدادهاي داخلي و خارجي را پوشش مي دهند. اين در حالي است كه بخش زيادي از خبرها، يادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و ... به انعكاس شرايط اجتماعي و فرهنگي جامعه اختصاص مي يابد؛ موضوعي كه توجه ويژه به آن اهميتي فزاينده دارد.

گروه اطلاع رساني ايرنا؛ موضوع هاي يادشده را كه انعكاس قابل توجهي در روزنامه هاي صبح يكشنبه 26 شهريور 1396 داشت؛ با هدف آگاهي بخشي و اطلاع رساني بررسي كرده است.

**توجه جامعه به اشتغال زنان
امروزه شاغل بودن زنان، يكي از مسايل مهم جامعه است و زنان به علت هاي گوناگون به كار روي مي آورند و علاوه بر مسووليت هاي خود در خانه و تربيت فرزندان، مسووليت هاي اجتماعي را نيز پذيرا مي شوند.

روزنامه «اعتماد» در يادداشتي با عنوان «بيم‌ها و اميدهاي اشتغال زنان» نوشت: قرار بود كاهش سن بازنشستگي زنان در مجلس مصوب شود و ظاهرا در برنامه ششم هم گنجانده شده. هدف چنين طرحي، توجه به نيازهاي زنان و مسائل مبتلا به آنهاست. خانم‌ها مسووليت‌هاي دوگانه دارند و هم در محيط كار مشغولند و هم مسووليت اداره خانواده و حضور در خانه را بر عهده دارند كه اين نقش دوم را پدر خانواده نمي‌تواند به تنهايي اجرا كند و اين نقش دوگانه باعث مي‌شود فرسودگي شغلي و نيروي انساني خانم‌ها در زندگي بيشتر و سريع‌تر باشد. البته واقعيت اين است كه بازنشستگي، حكايت از نوعي زمان فرسودگي براي تلاش دارد و از اين جهت شايد يكي از دلايل كاهش دوره اشتغال خانم‌ها به ٢٥ سال، توجه به اين مشكل اساسي است كه خانم‌ها با آن روبه‌رو هستند. در عين حال، مسائلي مثل بارداري و دوران پس از زايمان و نگهداري فرزندان هم از نظر جسمي مي‌تواند روي خانم‌ها اثر بگذارد و آنها را از نظر جسمي و در مقايسه با آقايان، زودتر فرسوده كند.

حسين راغفر كارشناس اقتصادي در ادامه اين يادداشت مي نويسد: اين تصميمات پيامدهاي بسيار گسترده‌اي هم دارد و بايد اين پيامدها را هم در نظر گرفت. شايد در بازار كار، بخش عمومي و دولتي بتواند به اين پيامدها پاسخگو باشد و اين نكات را لحاظ كند و حتي بتواند هزينه‌هاي آن را از منابع عمومي تامين كند، اما واقعيت اين است كه وقتي ما روند فعاليت‌ها را در جهت گسترش بخش خصوصي مي‌بينيم، اين پرسش پيش مي‌آيد كه بخش خصوصي در شرايط مساوي براي استخدام يك خانم يا آقا، ترجيح مي‌دهد كه آقا را استخدام كند. پس چنين امتيازاتي مي‌تواند تاثيرات بسيار منفي بر فرصت‌هاي شغلي خانم‌ها ايجاد كرده و آنها را به دليل تبعيض‌هاي مثبتي كه قانون براي‌شان در نظر مي‌گيرد از فرصت‌هاي اشتغال بيشتر محروم كند.

روزنامه «شهروند» در گزارشي با عنوان «معيشت سوزني زنان سيستان» آورده است: سال‌ها پيش وقتي «مهتاب نوروزي» براي سوزن‌دوزي لباس‌هاي دربار وقت ايران انتخاب شده بود، كمتر كسي فكرش را مي‌كرد كه اين هنر-صنعت روزي ناجي اقتصاد روستاي مهتاب، قاسم‌آباد بمپور، باشد. روستايي در منطقه مكران استان سيستان‌و‌بلوچستان كه چرخش با كار و اشتغال زنان‌ مي‌چرخد. حالا زينب، برادرزاده مهتاب، راه او را در پيش گرفته، كارگاه خود را تأسيس و براي ١٥٠ زن سيستاني، سوزن‌دوزي، كارآفريني كرده است.دل زينب اما پر است. مي‌گويد معيشت و اقتصاد زنان و دختران بلوچ فراموش شده است. مي‌گويد نمونه‌هاي بي‌كيفيت افغان‌دوز و حضور دلالان براي او و ساير زنان كم دردسر درست نكرده و كار به جايي رسيده كه اين اواخر براي پرداخت حقوق زنان هم دچار مشكلات متعدد شده‌اند.

در ادامه مي خوانيم: زينب كارش را با ٣‌ميليون تومان سرمايه و از سال ٨٦ شروع كرده است.خودش به زبان نمي‌آورد اما خيلي‌ها معتقدند زينب آخرين كسي است كه بعد از مهتاب، هم و غم خود را روي بلوچ‌دوزي گذاشته و معيشت زنان سيستاني را تحت‌تأثير قرار داده است.

روزنامه «ايران» در گزارشي با عنوان «امكاني براي زنان تا خود را باور كنند» نوشت: چند وقتي از راه‌اندازي جمعيت «باور» مي‌گذرد، جمعيتي كه به گفته «سارا چرتابيان»، مديرعامل آن هدفش تقويت توانمندسازي زنان و مادران و بالقوه كردن استعدادهايشان است. «باور»، به مسأله اشتغال زنان عميق‌تر مي‌پردازد و آن نه فقط ماهي‌گيري ياد دادن كه تفكر ماهيگيري را در زنان پرورش مي‌دهد. چرتابيان در تشريح فعاليت اين جمعيت مي‌گويد: «يك زن براي كار كردن بيش از هر چيزي نياز به باور ظرفيت‌هاي دروني‌اش دارد. باور اين مسير را براي آنها هموار مي‌كند تا زنان خودشان و توانايي‌شان را باور كنند. هدف جمعيت باور توانمندسازي دروني و بيروني زن ايراني است كه بيشترشان سرپرست خانوار هستند. براي تقويت اين توانمندسازي در ابتداي راه، كارگاه خياطي چند منظوره‌اي راه‌اندازي كرديم كه دست آفريده‌هاي‌شان را در اين كافه براي فروش و كمك به خالقان اين آثار به نمايش گذاشته‌ايم. آثاري همچون عروسك و كوسن، كيف‌هاي پارچه‌اي و توليدات ديگري كه به زيباترين شكل توليد شده‌اند.حالا قرار است كارگاه ديگري با هدف آموزش و اشتغال راه‌اندازي شود كه در كنارش فرزندان زنان سرپرست خانوار، انواع رشته‌هاي هنري را آموزش ببينند. آنها با توليد دست آفريده‌هاي‌شان توانايي‌هاي دروني‌شان كشف شده و هنردروني‌شان به منصه ظهور مي‌رسد چيزي كه جنبه درآمدزايي هم دارد.»

در ادامه اين گزارش مي خوانيم: 20 زن سرپرست خانوار كه به آنها «باورجو» گفته مي‌شود در اين مركز مشغول به‌كارند. برخي از آنها كه فرزند دارند نگران مراقبت از كودكان خود هستند چرا كه نمي‌توانند هم كار كنند و هم مواظب آنها باشند.چرتابيان از راه‌اندازي پويش جديدي به نام «كودك-مادر-امنيت» خبر مي‌دهد كه مي‌خواهد امنيت كودك در كنار مادر تأمين ‌شود چرا كه مادر آن هنگام آرامش دارد تا به بيداري توانمندي‌هاي خود بپردازد كه خيالش از كودك خود آسوده باشد.

**تربيت نيروي انساني با ايجاد شرايط مناسب در مدرسه ها
شروع سال تحصيلي در اول مهر، ميليون ها دانش آموز را به شوق آموختن روانه مدرسه مي كند. همه ساله با شروع ماه مهر كوچه ها و خيابان ها رنگ و بوي ديگري پيدا مي كنند و شور و شوق دانش آموزان جلوه زيبايي به جامعه مي بخشد. هر چند كيفيت نظام آموزشي ارتباط مستقيمي با امكانات مدرسه ها و محيط دارد. سرمايه گذاري در جهت ارتقاي سطح كمّي و كيفي آموزش، هرچند بازده فوري ندارد، امّا قدم نخست براي تربيت نيروي انساني جامعه است. بنابراين يكي از مهم ترين مسايلي كه بايد به آن پرداخته شود ايجاد محيط مناسب در مدرسه ها است.

روزنامه «آرمان» در گزارشي با عنوان «خيانت مدارس برند به دانش آموزان» مي نويسد: هفته ديگر مدارس بازگشايي مي‌شوند و در حالي‌كه فصل ثبت‌نام به پايان رسيده است، ناراضيان از ثبت‌نام همچنان به تلاش‌هاي خود براي تغيير مدرسه ادامه مي‌دهند. نظام آموزشي ايران با طيف وسيعي از مشكلات مواجه است كه هرچند در شهريور و مهر و همزمان با آغاز سال تحصيلي مورد توجه قرار مي‌گيرند، اما با گذشت زمان به فراموشي سپرده مي‌شوند تا بار ديگر يك سال بگذرد و مشكلات باقي باشند. يكي از مواردي كه در سال‌هاي اخير در حوزه آموزشي مورد بحث قرار گرفته، مدارس برند هستند كه در پذيرش دانش‌آموزان ضوابط خاصي اعمال مي‌كنند. حتي اگر مواردي مانند آشنا داشتن و پارتي‌بازي را كنار بگذاريم، آزمون‌ها و مصاحبه‌هاي انجام‌شده براي ورود به اين مدارس خالي از اشكال نيست و جالب اينكه برعكس دانشگاه‌ها كه براي ورود به نتايج كنكور و نتايج مصاحبه بسنده مي‌كنند، برخي مدارس مدام آزمون‌هاي خود را تكرار مي‌كنند و درواقع ديوار بلند‌تري در برابر ورود دانش‌آموزان مي‌كشند. دانش‌آموزاني كه گاه سال‌ها در همان مدارس درس خوانده‌اند، حالا بايد به فكر مدرسه‌اي ديگر باشند؛ اين اتفاقي است كه معاون وزير آموزش‌وپرورش آن را خيانت مدارس برند مي‌نامد.

در ادامه مي خوانيم: اسم برخي مدارس كه بر لب جاري مي‌شود ناخودآگاه دانش‌آموزان لبخندي از سر رضايت و شادكامي مي‌زنند، مدارسي كه اغلب برند هستند و همه‌ساله متقاضيان زيادي براي حضور در آنها وجود دارد. حضور دانش‌آموزان در اين مدارس اغلب به معناي تضمين موقعيت اجتماعي و تحصيلي بهتر در آينده است، اما اغلب والدين از اثرات غيرقابل جبراني كه بر روح و جسم فرزندان خود براي قبولي در اين مدارس مي‌گذارند، اطلاع ندارند. برخي دانش‌آموزان از سال‌هاي اول دوره ‌ابتدايي با وجود آنكه هنوز سن قانوني شركت در كنكور را ندارند، در آزمون‌هاي سخت اين مدارس شركت مي‌كنند

روزنامه «اطلاعات» در مطلبي با عنوان «موفقيت در مدرسه از خانه آغاز مي‌شود» آورد: آموزشي كه والدين در منزل به فرزند خود مي دهند چه نقشي در يادگيري وي در مدرسه (به خصوص دوره ي ابتدايي) ايفا مي كند؟ دو جامعه شناس براي يافتن پاسخي براي اين پرسش تحقيقي تجربي را از خانواده ي بيش از 300 دانش آموز سال آخر دبستان به عمل آورده اند. در اين تحقيق در ابتدا از دانش آموزان ارزيابي جامعي به عمل آمد و پس از آن از والدين براي پي بردن به ارزش ها ، خواسته ها و آموزش هايي كه والدين در خانه به فرزندان خود مي دهند پرسش به عمل آمد.اولين مساله اي كه نتايج تحقيق نشان داد اين بود كه هرچه والدين كودك متعلق به طبقه اجتماعي بالاتري باشند ، نحوه آموزشي كه در خانه به فرزندشان مي دهند تطابق بيشتري با آموزشي دارد كه در مدرسه به وي داده مي شود. اين مساله مي تواند تا حدي موفقيت بيشتر اين دانش آموزان در مدرسه را توجيه كند. اين خانواده ها خواسته هاي بزرگتري براي فرزندانشان دارند و بيشتر از سايرين به استقلال فرزندشان احترام گذاشته و وي را در مسير نيل به آن تشويق مي كنند ، البته به همان اندازه هم در مورد مسائل زندگي روزمره از فرزندشان توقع جديت و مسئوليت پذيري دارند.

در ادامه مي خوانيم: توجه به اين مساله الزاميست كه به كار گيري روش هاي تشويقي و تفريحي در آموزش كودك ، نقش بسيار موثرتري از روش هاي به اصطلاح ' مدرسه اي' ايفا مي كند. نتايج به دست آمده در اين تحقيق مي تواند كمك شاياني باشد براي هم دانش آموزان و هم والدين ايشان. در نظام هاي آموزشي مدرن مدارس بايد همانطور كه بعضا براي دانش آموزان درخانه برنامه ريزي مي كنند ، براي والدين او هم برنامه ريزي كنند چرا كه الزاما همه آن ها با راه ها و روش هاي مختلف براي كمك به فرزندشان آشنا نيستند. اين مساله در نهايت مي تواند كمك شاياني به دانش آموزان و خانواده هايي باشد كه متعلق به طبقات پايينتر جامعه هستند.

روزنامه «شهروند» در يادداشتي با عنوان «مهر و مدرسه» نوشت: اولين چيزي كه با شنيدن اول مهر در ذهن تداعي مي‌شود، بازگشايي مدارس است. شروع فصل پاييز يادآور مدرسه، برگريزان درختان و شروع سرماست. بچه‌ها با شوق بسيار در اواخر شهريور به خريد كيف، لباس فرم و لوازم تحرير مي‌پردازند و كتاب‌هاي نو را با اشتياق ورق زده و بوي كاغذ را استشمام مي‌كنند. روز اول مهر خيابان‌هاي شهر با كودكاني سرشار از شور و نشاط زندگي كه راهي مدارس هستند، رنگ و لعاب ديگري به خود مي‌گيرد. همچنين نوجواناني كه با صداي خنده‌هايشان هنگام تجديد ديدار با دوستان و همكلاسي‌هايشان فضاي مدارس را روحي دوباره مي‌بخشند و درنهايت خانواده‌هايي كه با هزاران آرزو و اشتياق دوچندان فرزندان خود را براي آموزش و يادگيري بدرقه مدارس مي‌كنند، ولي شوربختانه اين همه شور و اشتياق و هيجان ديري نمي‌پايد كه جاي آن را به فضاي كسالت‌آور كلاس‌هاي درس مي‌دهد. جاي بسي تأمل و درنگ است؛ چرا اين همه اشتياق براي بازشدن مدارس نهايتا دو، سه هفته بيشتر دوام ندارد؟ و بعد از آن دانش‌آموزان چشم به راه آلودگي هوا، برودت هوا يا بارش سنگين برف و يخبندان و... مي‌نشينند كه موجبات تعطيلي مدارس و متعاقبا شادماني دانش‌آموزان و شايد بعضا معلمان را فراهم آورد.

مهناز معظمي در ادامه اين يادداشت آورد: فضاي خشك و يكنواخت كلاس‌هاي درس مسلما يكي از دلايل اصلي بي‌اشتياقي دانش‌آموزان و در كنار آن تأكيد زياد خانواده‌ها بر فرزندانشان براي گرفتن نمرات عالي است. مادر دانش‌آموزي مي‌گفت: «خوب به ياد دارم وقتي فرزند ارشدم كلاس اول بود، يكي دوبار نمره ديكته‌اش وقتي به حرف «ي» رسيده بود، ١٩ شد و هربار چنان فشار روحي به من وارد مي‌شد كه نكند درس فارسي نتواند ياد بگيرد، ولي در آن زمان هيچ توجهي به نبودن فضاي شاد در مدرسه‌اش نداشتم. حالا همان فرزندم با معدل بالاي ١٩ دوره دبيرستان را به پايان رسانده اما جاي خالي نداشتن لحظات شادي‌بخش، تجربه‌هاي عملي و آموختن مهارت‌هاي زندگي را در دوران تحصيلي‌اش به وضوح مشاهده مي‌كنم.

**توسعه گردشگري راهكاري مناسب براي ايجاد اشتغال
امروزه گردشگري يكي از اركان اصلي توسعه در جهان به شمار مي آيد. برپايه آمار سازمان جهاني گردشگري توريسم، چهارمين فعاليت اقتصادي دنيا محسوب مي شود و حدود 10 درصد توليد ناخالص و 10 درصد اشتغال دنيا را به خود اختصاص داده است. بنابراين با توجه بيشتر به آن مي توان چرخه اقتصادي كشورها را به گردش درآورد به سبب اينكه گردشگري از لحاظ اقتصادي باعث ايجاد اشتغال و كاهش بيكاري و افزايش درآمد مي شود در بسياري از كشورهاي پيشرفته به نيروي اصلي بهبود و رشد اقتصادي تبديل شده است. ايران به دليل برخورداري از اقليم چهار فصل و منابع تاريخي و فرهنگي بي شمار تأثير زيادي در جذب گردشگر و توسعه گردشگري دارد و با سرمايه گذاري در اين بخش مي توان تا حدودي بر مشكل اشتغال فايق آمد.

روزنامه «ايران» در يادداشتي با عنوان «اشتغال ماندگار و اقتصاد پايدار در گرو توسعه گردشگري» به قلم علي اصغر مونسان معاون رئيس جمهوري و رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري مي نويسد: رئيس جمهوري در گفت‌و‌گوي اخير تلويزيوني خود با تأكيد ويژه بر موضوع اشتغال آفريني، تمام اعضاي كابينه را ملزم به تلاش بيشتر در اين حوزه كرده و گفته است: «كار بزرگي براي اشتغال بايد انجام گيرد و يكي از وظايف مهم‌ دولت حل مسأله اشتغال است». از جمله نكات مهم مطرح شده در سخنان رئيس جمهوري نقش گردشگري در ايجاد اشتغال است و همان گونه كه بارها در سخنانشان استفاده حداكثري از ظرفيت گردشگري را از جمله عوامل توسعه پايدار دانسته‌اند، اين بار نيز با ذكر آماري از ايجاد يكصد هزار شغل در سال گذشته، به سهم گردشگري در اين زمينه اشاره داشته اند. ازديگر نكات قابل استخراج در گفته‌هاي رئيس جمهوري تأكيد بر سرمايه‌گذاري و ضرورت حضور فعال بانك‌ها براي توسعه گردشگري است. با عنايت به نامگذاري امسال با عنوان «اقتصاد مقاومتي؛ توليد و اشتغال» و با توجه به مطالبات نمايندگان خانه ملت از دولت در اين زمينه، اجماعي روشن در زمينه توسعه اشتغال و كارآفريني در بدنه نظام و جامعه به وجود آمده است و بدون شك گردشگري يكي از حوزه‌هاي مهم در اين زمينه است.

در ادامه اين گزارش مي خوانيم: صنعت گردشگري در ايجاد اشتغال داراي مزيت‌ها و ظرفيت‌هاي ويژه است. يكي از مزيت‌هاي متمايز صنعت گردشگري در مقايسه با صنايع ديگر ايجاد شغل به دو صورت مستقيم و غيرمستقيم است؛ به اين معنا كه در قبال هر شغل مستقيم در زمينه گردشگري چندين شغل وابسته و پيراموني ايجاد مي‌شود. به‌عنوان مثال وقتي در يك شهر هدف گردشگري، امكانات زير ساختي مانند مكان مناسب اقامتي، مجتمع پذيرايي و ديگر تأسيسات و تجهيزات لازم براي جذب گردشگر احداث شود، علاوه بر ايجاد اشتغال مستقيم در حوزه خدمات گردشگري، موجب رونق كسب و كار بسياري از فروشندگان صنايع دستي، توليدكنندگان مواد غذايي و پوشاك، رانندگان، رستوران‌داران و ده‌ها شغل خواهد شد.

روزنامه «دنياي اقتصاد» با انتخاب گزارشي با عنوان «تناقض سياستي در جذب گردشگران چيني» آورد: از حدود 135 ميليون گردشگر كه در سال 2016 از چين به نقاط مختلف جهان سفر كردند، تنها حدود 73 هزار نفر از آنها به ايران آمدند. مقايسه اين رقم با تعداد سفر توريست‌هاي ايراني به چين نشان مي‌دهد به‌طور ميانگين از حدود 95 گردشگر ايراني، مقصد يك نفر چين است؛ اين در حالي است كه از حدود 1850 گردشگر بين‌المللي چيني، يك نفر ايران را براي سفر انتخاب مي‌كند. جمعيت زياد گردشگران چين و حجم بالاي هزينه كرد آنان در سفر، موجب درآمدي هنگفت در صنعت گردشگري هر كشوري مي‌شود كه با اقبال گردشگران چيني مواجه شده است.

درادامه اين گزارش آمده است: از اين رو، جذب گردشگر از چين براي تمام كشورهاي جهان حائز اهميت بوده و رقابت فشرده‌اي براي تبليغ جاذبه‌هاي گردشگري كشورهاي مختلف براي مردم چين در جريان است. با اين وجود، گردشگران چيني در ميان ميهمانان خارجي ايران رقم چنداني به خود اختصاص نداده‌ و مسائلي همچون ايجاد اقامتگاه‌هاي غيرمجاز براي گردشگران چيني و ورود دانشجوهاي چيني محصل در ايران به عرصه راهنمايي تور، به دليل عدم سودرساني سفر آنها به اقتصاد ايران، بارها خبرساز شده است. اين درحالي است كه هفته گذشته علي‌اصغر مونسان در سفري به اين كشور، بار ديگر يادآور شده كه ايران تسهيلاتي از جمله صدور ويزاي سه ماهه فرودگاهي براي گردشگران چيني اختصاص داده؛ تسهيلاتي كه شايد تنها به همين بعد محدود شده باشد.

همچنين اين روزنامه در مطلبي با عنوان «ورود سرمايه هاي خارجي به توريسم نيشابور» آورد: سرمايه‌گذاران ايتاليايي به‌منظور اجراي پروژه‌هاي گردشگري و ايجاد فرصت‌هاي سرمايه‌گذاري در حوزه گردشگري و ميراث‌فرهنگي در شهر نيشابور حضور پيدا كردند. به‌گزارش ميراث‌آريا، در اين نشست كه با حضور نمايندگان شركت ايتاليايي برگزار شده بود، سرپرست شهرداري نيشابور با معرفي فرصت‌هاي سرمايه‌گذاري اين شهر گفت: «آذربرزين‌مهر به‌عنوان بزرگ‌ترين آتشكده ساساني، عضويت در شبكه شهرهاي ميراث ناملموس جهان (ICCN)، وجود دانشمنداني چون عطار، خيام، كمال‌الملك و ارتباط نيشابور و سالرزبورك به‌واسطه دو دانشمند بزرگ خيام و پاسكال، رابطه نيشابور و اگريجنتو ايتاليا به‌واسطه سعيد بن سلام مغربي برخي از اين فرصت‌ها و پتانسيل‌هاي گردشگري هستند.» مهدي كوثري افزود: «سالانه 20ميليون نفر از نيشابور عبور و 5ميليون نفر نيز از اين شهر بازديد مي‌كنند و مي‌توان براي جذب هرچه بيشتر اين گردشگران برنامه‌ريزي كرد.»

روزنامه «گسترش تجارت» در مطلبي با عنوان «هشدار؛ تخت جمشيد در معرض نابودي است» نوشت: براساس گفته‌هاي كارشناسان محيط‌زيست تخت‌جمشيد به‌دليل نشست زمين در حال نابودي است. نشستي كه مكان جغرافيايي تخت‌جمشيد تجربه مي‌كند بزرگترين نشست كره زمين است و 45 سانتي‌متر يعني 140 برابر شرايط بحراني است. در واقع مرودشت كه تخت‌جمشيد در آن ساخته شده در حال نابودي بوده و اكنون نيز به‌طور مداوم شكاف‌هايي در آن ايجاد مي‌شود.كارشناسان بر اين باورند اين نشست بي‌سابقه در كره زمين هيچ راهكاري ندارد و جلگه مرودشت، يك دشت مرده است.برخي كارشناسان معتقدند راهكار مناسب براي مقابله با نابودي تخت‌جمشيد و جلگه مرودشت كه به دشت پارسه معروف است، وجود دارد و نمي‌توان با قاطعيت اعلام كرد تخت‌جمشيد براي هميشه نابود مي‌شود، مشكل اينجاست كه اين كارشناسان نيز تاكنون هيچ نتيجه‌اي از اقداماتي كه به منظور محافظت از پارسه انجام داده‌اند، به‌دست نياورده‌اند و بررسي‌هاي آنها به هيچ راهكار مناسبي نرسيده است.

در ادامه مي خوانيم: متاسفانه خطر نشست زمين تنها متوجه تخت‌جمشيد نيست، بلكه مردم ساكن در اين منطقه را نيز تهديد مي‌كند، به طوري كه محمدحسن طالبيان، معاونت ميراث‌فرهنگي سازمان ميراث‌فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري بيش از هرچيز نگران فاجعه انساني است كه در اين منطقه به وقوع خواهد پيوست و به گفته او فرونشست زمين در دشت پارسه يا همان مرودشت ابعادي گسترده‌تري از نابودي يك اثر جهاني ارزشمند تاريخي دارد و معضلات فرهنگي، انساني، اجتماعي و اقتصادي آن دور از تصور است.

*گروه اطلاع رساني
خبرنگار: مهدي احمدي**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**9370**9131
ايرنا پژوهش، كانالي براي انعكاس تازه ترين تحليل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشي ايران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شويد.
۰ نفر

سرخط اخبار پژوهش