در اين يادداشت به قلم محمدباقر نادي آمده است: زندگي بشر همواره پر از اشتباه و تجربيات گوناگون است، اما موفقيت از آن كساني است كه از خطاهاي خود، تجربه اي براي آينده كسب كنند. در بسياري از مواقع نيز استفاده از تجربيات ديگران، مشورت كردن و كار كارشناسي براي رسيدن به موفقيتهاي بزرگ راهگشاست و موجب صرفه جويي در زمان ميشود تا براي يافتن راه حل مناسب روش آزمون و خطا طي نشود.
ميگويند آخرين اشتباه انسان، بهترين معلم اوست؛ بنابراين، منطقي به نظر ميرسد كه بشر با مرور اشتباهات گذشته، آنها را تكرار نكند. هدف از اين نوشته نقد شهرسازانه مسكن مهر ميباشد تا با شفافسازي و نقد آن، اشتباهات گذشته در بخش مسكن تكرار نشود.
بسيار پيش آمده كه تعريف شهروندان و مهندسان شهرساز از شهر متفاوت بوده تا جايي كه به جاي حل مسائل شهري، مسئله يا مشكل جديدي ايجاد شده است. اما راه حل درست در مسائل شهري چگونه به دست ميآيد؟
آيا نتايج پروژههاي شهري با نتايج پيش بيني شده طرح يكسان است؟ اگر نيست چرا اين گونه است؟نقش دولت و شهروندان در موفقيت طرحهاي شهري چيست؟
در كليات طراحي مسكن مهر آمده است كه هماهنگي با بستر طبيعي، فرهنگي و تاريخي شهر و نيز ايجاد تنوع در فرم و نماي بناها براي ايجاد امكان تمايز بناها الزامي است، پس چرا اين گونه نشد و مسكن مهر با مهر و امضاي خاص و جديدي ساخته شد؟
يكي از جوابهاي اين قبيل سوالات را ميتوان در تصميمگيريهاي از 'بالا به پايين' جستجو كرد، چرا كه امروزه ثابت شده مديريت از 'پايين به بالا' ميتواند در پاسخگويي به مسائل شهري بهتر عمل كند و شهروندان، خود بهتر ميتوانند درباره مسائل شهري تصميم بگيرند؛ زيرا شهروندان قرار است در شهر زندگي كنند.
در مسائل و مشكلات شهري، ازجمله بخش مسكن، مداخله مستقيم دولت اشكالاتي از جمله، برهم خوردن پيوندهاي اجتماعي و روابط همسايگي، گسترش اسكان غير رسمي، تامين اعتبار مالي و طولاني شدن پروژه را به دنبال دارد؛ در حالي كه نقش تسهيلگري و تأمين خدمات و زيرساختها توسط دولت و مشاركت شهروندان در اين بخش، به كاهش چشمگير چنين مشكلاتي ميانجامد؛ چراكه دولت ميتواند با استفاده از تسهيلات مناسب، خود شهروندان را به ساخت مساكني در داخل شهر تشويق كند.
بدين ترتيب با مشاركت شهروندان در ساخت و سازهاي شهري، حس تعلق آنها به شهر افزايش يافته و موجب ميشود آنها خود، در جهت توسعه و پيشرفت شهر گام بردارند.
در پروژه مسكن مهر قرار بر اين بود كه واحدهاي مسكوني در مكانهاي قابل سكونت و داراي خدمات زيربنايي تامين و احداث شود اما اينگونه نشد تا مشكلاتي همچون تأمين زيرساختهايي مانند دسترسي به آب، برق، گاز، فاضلاب و...، در اين مكانها وجود داشته باشد.
با نگاهي وسيعتر به اين پروژه، عدم وجود فضاهاي عمومي(پاتوقهاي اجتماعي) و نبود خدمات روبنايي مانند مدرسه، مسجد و فروشگاه، عدم محوطهسازي، ورودي نامناسب شهرك، عدم وجود ارزشهاي معمارانه، نبود فضاهايي براي حضور شهروندان و بازي كودكان و...، مشخص ميكند كه مسكن مهر ديدي كالبدي به شهر داشته و واحدهاي مسكوني صرفاً خوابگاهي ايجاد كرده است و ابعاد فرهنگي و اجتماعي و ساير ابعاد شهري را در نظر نگرفته به طوري كه حتي نميتوان نام شهرك را برآن گذاشت.
از چهار عامل اصلي يعني زمين، سرمايه، مصالح و مديريت كه در توليد مسكن نقش دارند، كاهش قيمت زمين در توليد مسكن، نقطه قوت طرح مسكن مهر محسوب ميشود ولي آن هم متاسفانه به نحو مناسبي انجام نشد چراكه زمينهايي در حاشيه و دور از مركز شهر براي احداث مساكن مهر در نظر گرفته شدند.
استفاده از زمينهاي باير اطراف شهر و بي توجهي به زمينهاي قابل ساخت داخل شهر كه نمونه بارز مديريت 'از بالا به پايين' و بيتوجهي به مشاركت شهروندان است، علاوه بر تحميل هزينههاي گزاف نگهداري از شهر بر مديريت شهري و شهروندان؛ مصرف بي رويه زمين شهري كه منبع تجديد ناشدني است، اتلاف منابع انرژي و زيرساختهاي شهري و رشد ناموزون و غير قابل كنترل شهرها را به دنبال دارد كه هريك به صورت جداگانه جاي بحث فراوان دارد.
با نگاه زيبايي شناسانه به پروژه مسكن مهر، ميتوان گفت مسكن يك پديده انساني است و نميتواند در قالبهاي يكسان قرار گيرد و خوش نشان دهد؛ زيرا يكنواختي الگوي آن موجب گمگشتگي در فضاي آن ميشود. همچنين برحسب آب و هوا، شيب زمين و ساير ويژگيهاي اقليمي هر شهر، شيوه ساخت و سازها بايد متفاوت باشد.
مسكن مهريها به شرايط فرهنگي و اجتماعي متقاضيان آنها نيز بي توجه بوده اند؛ چراكه ساخت فرهنگهاي شهري صدها سال زمان نياز دارد و نبايد خرده فرهنگهاي گوناگون را كه پيامدهايي به دنبال دارد دركنار هم ساكن كرد.
اين پيامدها براي شهرهايي با جمعيت كمتر ممكن است قابل چشم پوشي باشد؛ زيرا افرادي كه درآنجا ساكن ميشوند از خود شهر هستند و فرهنگ افراد در شهرهاي كوچك تفاوت چنداني ندارد، اما در حاشيه شهرهاي بزرگ احتمالا مشكلاتي از قبيل افزايش جرمخيزي در اين مناطق را به دنبال خواهد داشت كه البته گذر زمان و ساكن شدن افراد در آنها، تحقق يا عدم تحقق مطلب فوق را مشخص ميكند.
در مجموع ميتوان گفت تجربيات شهرسازي نشان داده است سياست دخالت مستقيم دولت، آن هم با اين حجم وسيع نميتواند راه حلهاي مناسبي براي مسائل و مشكلات شهري ارائه دهد، همچنان كه در سياستهاي ابلاغي امام خميني(ره) نيز آورده شده است كه مسكن را خود مردم بسازند، اما در مسكن مهر، مسكن را دولت ساخت.
بنابراين انتظار ميرود كه استفاده از تجربيات داخلي و خارجي در حوزه مسكن، منجربه احداث پروژههاي موفق مسكوني توسط خود شهروندان شود و تجربيات گذشته حوزه مسكن، آخرين آزمون و خطا براي رسيدن به مسكني متناسب با فرهنگ شهر و ساكنان آن، مسكني با هزينههاي معقول و صرفه اقتصادي گردد.
گر ازين منزل ويران به سوي خانه روم/ دگر آن جا كه روم عاقل و فرزانه روم
منبع: پايگاه اينترنتي فرارو
اول**1577
تهران - ايرنا - پايگاه اينترنتي فرارو روز چهارشنبه مشكلات رفاهي، ساختماني و اجتماعي مسكن مهر را دستمايه يادداشت خود قرار داد.