۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ۱۶:۴۵
کد خبر: 81593730
T T
۰ نفر
اهدای جایزه دكتر افشار به استاد محمد علی موحد

تهران - ایرنا- بیست و دومین دوره جایزه ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دكتر محمود افشار، شنبه 12 اردیبهشت ماه 94 مقارن با ولادت مولای متقیان علی(ع) و روز معلم و بزرگداشت مقام استاد، با حضور شخصیت های برجسته علمی - فرهنگی، به دكتر محمدعلی موحد، اهداء شد.

به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری ایرنا، مراسم اهدای جایزه دكتر محمود افشار به استاد علی موحد ، مولوی شناس، مورخ و صاحبنظر برجسته ادبیات در كانون زبان فارسی برگزار شد. این مراسم با حضور شخصیت های علمی – فرهنگی، شامل : دكتر شفیعی كدكنی، حسن انوری، ه.ا.سایه، ژاله آموزگار، داریوش شایگان، احسان اشراقی، هوشنگ مرادی كرمانی، منوچهر انور، سید محمود دعایی، ابوذر ابراهیمی تركمان، رضا داوری، محمد روشن، حمید ایزدپناه، ناصر تكمیل همایون، علی دهباشی، صفدر تقی‎زاده، عزت‎الله فولادوند، مریم تقدیسی، توفیق سبحانی، مسعود جعفری، محمد حسین عزیزی، دكتر محمداسلامی، اولریش مازروف، منوچهر پارسادوست، طهمورث سجادی، ناصرالدین پروین، ادیب برومند، دكتر میرمجلسی، دكتر علی جزایری، دكتر بهروز برومند، محمدرضا تقی‎دخت، نرگس روان‎پور، محمد حسن سمسار، هادی سودبخش، صمد موحد، علی میرزایی و كریم اصفهانیان، همراه بود.





**استاد موحد، تجلی پژوهشگری جامع در علوم اسلامی و تاریخ

دكتر مصطفی محقق داماد، اولین سخنران مراسم، با برشمردن وجوه ممتاز علمی و پژوهشی استاد محمد علی موحد ، گفت : عالم بزرگوار مورد سخن امروزما – جناب آقای محمد علی موحد - یكی از باقی ماندگان شیوه تحصیلی سابق است كه همای اوج سعادت به دام او افتاده و فرصت عمر را غنمیت شمرده و بدون هرگونه اغراق و مبالغه موفق شده كه به جامعیت كاملی در علوم اسلامی دست یابد . این مدعا ئی بدون دلیل نیست ، آثار مكتوب او گواهان در آستین می باشند. جامعیتی كه از یك سو به حقوق نفت می‎پردازد و از این رهگذر در دادگاههای بین المللی مدافع حقوق ملت ایران می‎گردد واز سوی دیگر به دریای بیكران عرفان سر می‎كشد و برای نخستین بار با تالیف مقالات شمس نقطه عطفی در مولوی شناسی می‎آفریند. مقایسه مطالعات مولوی شناسی قبل از تالیف آثار موحد با بعد از آن وتحولی كه در این زمینه ظهور كرده شاهد این گفتار است.

وی در ادامه افزود : موحد، در كتاب 'درهوای حق وعدالت'، حقوق بشررا بومی ساخته و در ترجمه 'فصوص' محی‎الدین بن عربی، آرزوی چندین ساله فارسی زبانان شیفته عرفان محی‎الدین را تامین ساخته است.

موحد مقاله ای در مجله كانون وكلا چندین سال قبل در معرفی یكی از متكلمین اسلامی بنام نجم‎لدین طوفی منتشر كرده است كه حاوی اندیشه ای عمیق در فلسفه حقوق اسلامی است.

حجت الاسلام محقق داماد در پایان سخنانش اظهار داشت : امروز روز تقدیم جائزه بنیاد موقوفات دكتر محمود افشار به این مفضال عالی مقدار است ونه روز بزرگداشت وی زیرا كه دراین صورت باید در خصوص هریك از اثار وی ساعتها سخن می‎گفتم كه البته در جای خود خواهم گفت.



** سفرنامه ی ابن بطوبه سرآغازی برای دوستی دو دانشمند

دكتر فتح الله مجتبائی، استاد مطالعات ادیان، كه با وجود ضعف جسمی در این مراسم حضور یافته بود با اشاره به جایگاه ارزشمند مؤسسات فرهنگی ای مانند موقوفات افشار،اظهار داشت: با كیفیاتی كه در این چند ساله در دانشگاه های ما پیش آمده است و مشكلاتی كه دانشگاه های ما با آن همراه بوده اند، باید به یك چنین سازمان هایی امید داشت. دانشگاه فقط شده است جایی كه مدرك می دهد و دكتر می آفریند و دیگر امیدی به آن نیست، من خودم شصت سال با دانشگاه سروكار داشتم الان هم هنوز در این سن، به هر حال تا جایی كه بتوانم در كلاس های درس شركت می كنم . اما اگر به آینده ی فرهنگی این مملكت و آینده ی تاریخی این مملكت علاقه داشته باشیم بایستی به این گونه تشكیلات و به این گونه سازمان ها حرمت بیشتر بگذاریم. موقوفات افشار واقعا یك نگین روشن و درخشانی است در تاریخ فرهنگ این مملكت.

مؤلف بنگاله در قند پارسی گفت : نام مرحوم محمود افشار و ایرج افشار همیشه در تاریخ این مملكت به نكویی برده خواهد شد.

مجتبایی در ادامه به نحوه ی آشنایی اش با محمد علی موحد و نیز تأثیر آثار و ترجمه های وی در دانشگاه اشاره كرد و با ذكر خاطره ای گفت: آشنایی من با جناب دكتر موحد یك دوره آشنایی غایبانه بود و اولش هم با ترجمه ی بسیار خوب ایشان از سفرنامه ی ابن بطوطه شروع شد؛ بنده در حدود سال 1340 مامور فرهنگی ایران در هند بودم. در یك از جلسه ای درباره ی سفرنامه ی ابن بطوطه و كلمات فارسی و تعبیرات فارسی‎ای كه در این كتاب به كار رفته است صحبت كردم. و به دورانی كه ابن بطوطه در قرن هشتم از افغانستان به هند می رود، بحث كردم. كلمات و تعبیراتی فارسی كه در شهرهای هند استعمال می شد و نام اشخاص بسیاری كه به عنوان وزیر و منشی و كارگزاران سلاطین و راجوهای هندو در دستگاه مسلمان ها كار می كردند را بر شمردم .

مرحوم حسن عابدی استاد دانشگاه پنجاب به من ایراد گرفت كه آقا این حرف های ابن بطوطه هیچكدام سند ندارد . این مسئله من را وادار كرد كه بروم ببینم كه این اشخاص واقعا اشخاص حقیقی هستند یا اینكه كسانی هستند كه ساخته شده اند، چون به نظر من هم عجیب آمد كه در قرن هشتم در جنوب هند یا در سراندیب كسانی باشند كه به فارسی سخن بگویند یا لغات فارسی به كار ببرند و نام بسیاری از جاها به زبان فارسی باشد، برای خود من عجیب بود . حتی در دوران بعد ،چند سال بعد كه ماموریت در هندوستان داشتم یك سفر به سراندیب كردم برای اینكه ببینم آیا واقعا چنین جاهایی وجود دارد یا وجود ندارد و هر چه گشتم چنین جاهایی را پیدا نكردم، ولی معهذا گمان من هنوز بر این است كه به هر حال اسم این نواحی تغییر كرده است و مورّخی در آن جا نبوده است كه صحت و این ادعاهای ابن بطوطه كه وزیر فلان راجه فلان مرد گیلانی ، یا فلان مرد شیرازی بود را اثبات كند. ولی آنچه مسلم است، مسلمان ها از قرن دوم سوم هجری به ممالك جنوبی ورود داشتند، و حتی آنچه كه باعث شد كه در اواخر قرن اول هجری ،در زمان حجاج یوسف به هند حمله بشود و منطقه ی سند تا حدود مولتان در تصرف مسلمان ها بیرون بیاید، این بود كه گروهی از مسلمان ها از همین سراندیب یا سیلان با كشتی می خواستند بیایند به طرف حجاز و وارد خلیج فارس بشوند و آن ها را به اسارت بگیرند و بیاورند به سند و در آنجا این ها مدتی اسیر می مانند. یكی از علل هجوم مسلمان ها به ناحیه ی سند رها كردن همین اسیران بوده است. پس معلوم می شود كه واقعا روابط تا آن حدی كه در ابن بطوطه آمده ‌است خیلی هم بی وجه نبوده است.

به همین علت وقتی كه من آمدم به تهران و شنیدم كه این كتاب را استاد موحد به فارسی ترجمه كرده اند كتاب را گرفتم كه ببینم ایشان در اینجا نظرش چیست و ایشان چه كمكی می توانند بكنند و حیرت كردم از استواری این ترجمه، ترجمه ای است كه این كتاب را در حقیقت زنده كرد، چاپ های عربی اش در دسترس بود ولی برای ایرانی ها آن طور كه بایسته و شایسته بود قابل استفاده نبود. مخصوصا در شبه قاره فارسی را بهتر از عربی می خواندند. خیلی خوشحال شدم كه این كتاب ترجمه شده است مخصوصا كه یك قسمت مهم هم درباره ی شبه قاره و هند است ، خیلی خوشحال شدم از اینكه این كتاب ترجمه شده است و خوشحال تر شدم كه این ترجمه واقعا یك نمونه ی بسیاربسیار خوب از ترجمه به زبان فارسی است . .بعد كه من آمدم به تهران به وسیله ی شادروان حیدری( مدیر خوارزمی )من با آقای موحد آشنایی شخصی پیدا كردم و در همان جلسات اولی كه ایشان را دیدم فریفته ی صداقت ایشان و صمیمیتش در كار علمی شدم.

مؤلف پیوندهای فرهنگی ایران و هند در دوره ی اسلامی ، افزود : كتاب بسیار مهم تر ایشان مسیله ی مبالغه ی مستعار است كه بحث درباره ی حقانیت ایران درباره ی جزایری است كه الان كسانی مدعی اش شده اند و نیز تاریخچه ی این جزایر و حقوق ایران ، كه یكی از نمونه های بسیار خوب و برجسته ی تحقیق تاریخی است. درس هایی از داوری‌های نفتی، درباره ی قانون‌ و حاكم جزو اولش هست و ملی كردن و غرامت جلد دومش است؛ و باز از تالیفات ایشان همان طور كه حضرت استاد(محقق)فرمودند توقعی نیست كه محققی كه با این تعمق مسایل حقوقی و حقوق اقتصادی و سیاسی ایران درباره ی نفت دارد تحقیق می كند، یكمرتبه درباره ی شمس و مولانا شروع بكند به كاركردن، و بعد باغ سبز، مجموعه ی سخنرانی های ایشان است درباره ی شمس تبریزی و رابطه اش با جلال الدین محمد بلخی،شمس و مولانا،برداشت بسیاربسیار خوبی است، ممكن است اختلاف نظر باشد در این مسایل ولی به هرحال اهمیت و تعمق تحقیقاتی به هیچ روی قابل انكار نیست. قسمت دوم كار ایشان ترجمه هایی است كه توسط ایشان صورت گرفته مانند همان ابن بطوطه كه اشاره كردم و ترجمه و شرح ده فصل اول فصوص الحكم است. برداشت بسیار خوبی است از فلسفه‌ ی عرفانی ابن عربی است . منتها ده فصل اول فصوص است و من همیشه وقتی ایشان را دیدم از ایشان خواهش كردم كه هفده فصل بعدی را هم به هرحال به همین شیوه ان شاالله ادامه بدهند و ایشان هم امیدوارم كه فصوص را تمام بكنند . ما در دانشكده ها از آن استفاده می كنیم و بهترین مدخل برای ورود به فكر ابن عربی است.

این استاد هند شناس سپس ترجمه ی استاد موحد از 'بهگوت گیتا' را ترجمه ای ممتاز خواند و گفت : بهگوت گیتا،كتابی بسیار مهم در عرفان و فلسفه ی هندویی است كه بخشی از منظومه ی مهابهاراتا را شامل می شود. این كتاب، امروز برای هندومذهبان در حكم قرآن است. بهگوت گیتا، كتابی است كه گاندی هرگز آن را از خودش جدا نمی كرد و همیشه با آن مثل ما كه با حافظ فال می‎گیریم - فال می گرفت. این كتاب هم در بین هندوها، هم شیواپرست ها، هم ویشنوپرست ها، و حتی بودایی ها مورد توجه و اهمیت بسیار است. یك وقتی كار من تحصیل و تدریس این كتاب بود به زبان سنسكریت كه من تدریس می كردم. در آمریكا كه بودم یكی از كارها این بود این كتاب را كه در هند خوانده بودم برای جوان هایی كه تازه وارد مسایل هندشناسی شده بودند ، تدریس می كردم . ترجمه ی ایشان ، از زمان اكبرشاه مغول، كه برادر ابوالفضل آن را دو بار به نظم و نثر ترجمه كرده ، از همه ی ترجمه هایی كه بارها از این كتاب شده ، به متن نزدیك تر است. هم چنین سلك و سلوك از فضل الله روزبهان خنجی و حدیقه الحقیقه از ابوالفتح مطهر بن محمد، نواده ی شیخ جام ، رساله ی سپهسالار كه در مناقب خداوندگار است و ابتدانامۀ سلطان ولد، كتب بسیار مهمی در عرفان اسلامی است، كه ایشان چاپ كرده است.



** استاد موحد ، گزینش گری موفق در انتخاب آثار ترجمه

دكتر نصرالله پورجوادی، استاد فلسفه ، به ذكر خاطره ای از تأثیر ترجمه بهگوت گیتا كه توسط دكتر موحد انجام گرفته پرداخت و گفت: من دانشجوی بیست و یك ساله بودم در كلاس درسی گرفته بودم تحت عنوان «ادبیات جهان». در این كلاس یك تعداد كتاب مربوط به فرهنگ‌های مختلف بود كه استاد به دانشجویان تكلیف كرده بود كه كتاب را بخوانند و باید سر كلاس گزارش دهند من درست یادم است یكی از كتاب‌ها كه درباره ایران بود اشعار عمر خیام بود و كتاب دیگر كه به من افتاد كتاب «بهگودگیتا» بود چون من ایرانی بودم و با هند زیاد فلاصه نداشتیم، این كتاب همان كتابی است كه آقای مجتبایی به آن اشاره كرد. من تا زمان نام این كتاب را نشینده بودم باید می‌رفتم این كتاب را می‌خواندم. این اولین كتابی بود كه مرا زیر و رو كرد كتاب‌هایی كه من می‌خواندم در یك فاز دیگری بود رمان بود و یا چیزهای مختلفی بود.

این كتاب«بهگودگیتا» اصلا چیز دیگری بود صحنه‌هایی كه در این كتاب وصف شده فراموش شدنی نیست. این كتاب یك كتاب كلاسیك است و كتابی است كه چكیده تفكر فلسفی و عرفانی هند است كه اگر بخواهیم و از من بپرسند كه ما می‌خواهیم یك كتاب بخوانیم كه تفكر هند را بدانیم این كتاب به ذهنم می‌رسد، این تاثیری بود كه این كتاب گذاشت.

وی افزود: مترجمانی بوده اند كه انتخاب بد كردند و كتاب های بی ارزش را ترجمه كردند و به قول مولانا از طلا، میخ طویله درست كردند. به نظرم جناب دكتر موحد یكی از مترجمانی هستند كه در ترجمه و انتخاب‌هایشان و تصحیح هایی كه داشته اند ، موفق بوده‌اند .



** محمد علی موحد، به مثابه ی یك اثر هنری

مصطفی ملكیان ، استاد دانشگاه و نویسنده، در این مراسم به برشمردن ویژگی های شخصیتی استاد موحد پرداخت و اظهار داشت :

من به دو جهت قصد ندارم كه به ٱثار آقای دكتر موحد بپردازم،جهت اول آن است كه من در هیچ كدام از حوزه های آقای موحد هیچ گونه تخصص و خبرویت ندارم،به صلاح من نیست كه در حوزه هایی اظهار نظر كنم كه شایستگی اظهار نظر و ارزیابی را ندارم.

آثاری كه از ایشان خوانده ام فقط به من لذت بخشیده اند، و فقط بدون اندكی مبالغه بر دانش من افزوده اند. اما داوری در باب كارشان مرتبه ای از صلاحیت را میطلبد كه من به جد فاقد آن هستم.

اما جهت دوم این است كه استاد موحد بیشتر و بسیار بیشتر مرا مجذوب میكند، آثار منتشر شده ی ایشان نیست، بلكه زندگی خود دكتر موحد می باشد.

اگر سوء تعبیر نشود می خواهم عرض كنم كه محمد علی موحد، یك اثر هنریست.

بنابراین اگر كسی مثل من با چشمانی ضعیف بتواند وجوهی از زیبایی های این اثر هنری را ببیند و با بیان الكن خودش بتواند آن دیده های خودش را بازگو بكند به مراتب به گمان خودم ارزشمند تر از این است كه نقاط قوت آثار علمی و فكری ایشان بپردازد.

معمولا انسان ها از دور دوست داشتنی تر اند،از دور زیبا تراند، این نكته ی حكیمانه ی راسل به نظر من ناظر به همین نكته است كه می گفت: ' دوست داشتن انسانیت كار چندان دشواری نیست، أما دوست داشتن تك تك انسان ها كاری محال است. '

هر چه به انسان ها نزدیك تر میشوید میبینید تصوری كه از ایشان داشته اید، تصوری زیبا تر از حد واقع، دوست داشتنی تر از حد واقع بوده است.

اما هر كدام از ما سعادتی داشته باشیم در طول عمرمان به معدود افرادی برخورده ایم كه ناقض این قاعده اند، خلاف این قاعده اند و هر چه به آنها نزدیك تر میشویم عظمت بیشتر و عظمت روحی بیشتر در آنها ادراك میكنیم،جلال و شكوه روحی بیشتر در ایشان ادراك می كنیم،و جمال و زیبایی روحی بیشتر.

نیچه فیلسوف آلمانی، حتي اخلاق را به زیبایی شناسی فرو می كاهد، و می گفت اصلا اخلاقی زیستن یعنی از خودت یك اثر هنری زیبا بسازی. اخلاقی زیستن به جز زیبا زیستن نیست.

اولین وجه زیبایی شاخصی كه در این مرد هست، فروتنی وتواضع اوست.این تواضع به نظر من شگفت انگیزه و نخستین خصیصه ای است كه جلب نظر هر منصفی را میكند.

وجه شاخص بعدی ایشان ، ادب است.ادب نه به معنای رعایت آداب ورسوم، ادب به معنای پاسداشت حضور. این كه حضور تو را كسی پاس بدارد، حضور تو برای او فرق بكند. و وقتی كه تو وارد محضرش می شوی حضور تورا با تمام وجودش احساس بكند و پاسدار این حضور توست و توجه او به تو چنان است كه تو همیشه گمان می كنی كه محبوب ترین دوست او هستی. دكتر موحد نه تنها رعایت پاسداشت حضور تو را دارد بلكه توجهش به تو ،منحصر بفرد و به نظر خودت بی بدیل، جانشین ناپذیر و بی همتاست.

ویژگی سومی كه در ایشان هست وفا داری است. من هیچ وقت تا كنون نشنیده ام كه ایشان دوستان خودشان در غیاب خودشان به بدی یاد بكند.

در عین حال ویژگی چهارم كه با ویژگی وفاداری جمعش خیلی مشكل است، ویژگی انصاف است.

ویژگی پنجم، ویژگی میانه روی ایشان است،من هیچ چیزی كه از افراط یا تفریط در رفتار ایشان اعم از كردار و گفتار ایشان باشد ندیدم.

بعد از این ویژگی، یعنی ویژگی میانه روی ایشان، ویژگی دیگری كه به نظر من در ایشان خیلی شاخص است ،دوراندیشی است. .من هیچ وقت ندیده ام چه در گفته ها وچه در نوشته های ایشان، كه داوری شان، داوری باشد در حوزه های نزدیك. همیشه هر نكته ای را در دورترین سپهر، در دورترین ساحت ممكن قرار میدهند و از آنجا به آن نگاه می كنند ودر بابش داوری می‌كنند.

ویژگی دیگری كه در ایشان هست، ویژگی حسن نیت است .حتما شما در زندگی تان به كسانی بر خورده آید كه ظاهرشان باشما تندی می كنند اما شما هیچ به دل نمی گیرید. چون میدانید این تندی ناشی از یك حسن نیت عمیق است.

این حسن نیت در دكتر موحد هست.برای اینكه وقتی دكتر موحد در جایی با تو سخن می‎گوید مفتخری كه مثلاً مورد این عتاب قرار گرفته ای، هنوز می فهمی كه محبوب دكتر موحدی. این خشونتِ عشق را در دكتر موحد در حدی دیدم كه در هیچ كس در طول عمر خودم ندیده ام.

ویژگی دیگر ایشان حقیقت طلبی است. حقیقت طلبی كه افلاطون از آن یاد می كرد یا چیزی كه در روانشناسی كنجكاوی علمی می گویند .این حقیقت طلبی یا كنجكاوی علمی. معمولا هنوز نوجوانی را به پایان نرسانیده در ما می‎میرد. اما دكتر موحد نسبت به هر نكته ای كنجكاوی نشان می دهند.

ویژگی دیگر اینكه ایشان واقعیت پذیر هستند.معمولا ما با واقعیت ها كنار نمی‎آییم. دكتر موحد هر واقعیتی را در باب خودش می پذیرند.

ویژگی دیگر حق گذاری نسبت به هستی ست.سپاس مندی از هستی.یك سپاس مندی عمیق نسبت به هستی و بدون گلایه از آن. و به تعبیری دینی یك نوع شكر به هستی دارند.

و آخرین ویژگی ایشان چیزی است كه به آیرونی سقراطی تعبیر میكنیم.اثر این آیرونی سقراطی اینست كه تو نقش خودت را در زندگی به جدیت هر چه تمام تر بازی میكنی، در حالی كه اصل نمایش نامه را خیلی جدی نمگیری. این آیرونی در دكتر فراوان است كه باید نقش را جدی بازی كرد اما كل نمایش نامه جدی نیست.

جایزه ی دكتر محمود افشار كه بیست و دومین دوره خود را پشت سر گذاشت ، در طی این دوره ها به فرهیختگانی در پاسداشت فرهنگ ایران زمین خدمات ارزنده ای را ارائه داده اند ، تعلق گرفته است. فهرست برندگان پیشین این جایزه عبارتند از :



1368/9/28 نذیر احمد دانشمند هندی، استاد بازنشستة دانشگاه علیگره

1369/9/28 غلامحسین یوسفی دانشمند ایرانی، استاد بازنشستة دانشگاه فردوسی (مشهد)

1369/7/31 این عبدالمجید بدوی دانشمند مصری، متخصص ادبیات فارسی، استاد دانشگاه عین شمس

1371/9/28 سید محمد دبیرسیاقی دانشمند ایرانی، از مؤسسة لغتنامة دهخدا

1371/9/28 ظهورالدین احمد دانشمند پاكستانی، استاد بازنشستة دانشگاه پنجاب (لاهور)

1376/12/11 منوچهر ستوده دانشمند ایرانی، استاد بازنشستة دانشگاه تهران

1377/2/12 جان هوننین دانشمند چینی، استاد و رئیس بخش فارسی دانشگاه پكن

1377/12/22 كمالالدین عینی دانشمند تاجیكستانی، استاد و متخصص ادبیات فارسی (دوشنبه)

1380/7/14 كلیفورد ادموند باسورث دانشمند انگلیسی، استاد بازنشستة دانشگاه منچستر

1/9/1382 عبدالحسین زرینكوب دانشمند ایرانی، استاد بازنشستة دانشگاه تهران

1382/9/1 فریدون مشیری سخنسرای نامور ایرانی

1382/9/1 تسونهئو كورویاناگی دانشمند ژاپنی، استاد ممتاز دانشگاه مطالعات خارجی توكیو

1383/4/2 ریچارد نلسون فرای دانشمند امریكائی، استاد بازنشستة زبان فارسی دانشگاه هاروارد

1385/9/28 هانس دوبروین دانشمند هلندی، استاد بازنشستة زبان فارسی دانشگاه لیدن

1385/9/28 نجیب مایل هروی دانشمند افغانستانی، پژوهشگر و مصحح متون عرفانی

1386/3/30 شارل-هانری دوفوشهكور دانشمند فرانسوی، استاد بازنشستة دانشگاه پاریس

1387/10/8 بدرالزمان قریب دانشمند ایرانی، بازنشستة دانشگاه تهران

1389/3/20 برت گ. فراگنر دانشمند اتریشی، استاد دانشگاههای آلمان و اتریش

1390/2/22 احمد منزوی دانشمند ایرانی، كتابشناس و فهرستنگار برجسته

1390/9/12 آنجلو میكله پیهمونتسه دانشمند ایتالیائی، استاد بازنشستة دانشگاه رم

1392 احمد اقتداری دانشمند و ایرانشناس ایرانی

اندیشه **آ.ش ** 1601**
۰ نفر