نويسنده افزوده است: در موضوع مذاكرات هستهاي ايران، بيتوجهي به اين منطق، آنگونه كه مخالفان توافق و مصالحه بهدنبال آن هستند، نه تنها مشكلساز، كه ضرورتا همه را وارد مدار بسيار خطرناك يك اشتباه بزرگتر و فاجعهآميزتر خواهد كرد. اشتباه اعلام پايان گفتوگو و خاتمه ديپلماسي. بسيار خب!اگر مخالفان لجوج آقاي رئيسجمهوري در كنگره و پارهاي از حاميان سياسي و بينالملليشان چنين چيزي را ميخواهند لطفا تعارف را كنار گذاشته و به صراحت به جامعه جهاني و نيز رايدهندگان آمريكايي اعلام كنند خواهان جنگ و يا حداقل بحران ديگري در خاورميانه هستند، مسئوليت آن را هم بپذيرند. حسين موسويان ديپلمات ارشد بازنشسته و عضو بلندپايه سابق تيم مذاكرات اتمي ايران كه هم اكنون در ايالات متحده حضور دارد چند روز پيش در ميان جمع زيادي از اهالي ايالت كاروليناي جنوبي كه تعجب آور مارك سنفورد نماينده كنگره در ميان آنان حضور داشت، گفته است: «كنگره نبايد قاتل اين فرصت تاريخي باشد. نه آمريكا تحمل جنگ جديدي دارد و نه منطقه پر آشوب خاورميانه». اما جان بينر در موقعيت رياست كنگره كه جايگاه آن را تا موقعيت شخصي خود تنزيل داده است، تنها به اين دليل كه هرچه مربوط به آقاي رئيسجمهوري باشد پس دليل كافي براي مخالفت با آن وجود دارد، پرچم مخالفت باآقاي اوباما و مصالحه منطقي با ايران را بلند كرده و چشم خود را روي واقعيت بسته است. او بهرغم مخالفتهاي داخلي و جامعه جهاني، صرفا براي اينكه ثابت كند چرا رئيسجمهوري را شايسته تحقير ميداند، از نتانياهو براي سخنراني در كنگره در اوايل ماه مارس دعوت كرده است. در حالي كه همه از مواضع و ادعاهاي تكراري و بيمبناي نخستوزير اسراييل كه ميگويد بهترين توافق با تهران عدم توافق با اين كشور است آگاهي دارند. او روز چهارشنبه گفته است: «هر كاري لازم باشد براي عدم حصول يك توافق را انجام خواهد داد. اكنون تنها فرصت باقي مانده مخالفت كنگره است.» ريچارد كوهن يادداشتنويس ارشد واشنگتنپست، اواخر هفته گذشته طي يادداشتي ميگويد: « بينر بر اين باور ايستاده كه بهعنوان رئيس كنگره اين حق را داشته است تا از يك رهبر خارجي براي سفر به آمريكا دعوت كند. اين مسأله قابل بحث است، چرا كه بينر به واسطه اجماع نمايندگان كنگره انتخاب شده، نه همه نمايندگان و نه مردم آمريكا. دعوت بينر، تحقير ديگري براي اوباما به شمار ميرود.» همه اين اقدامات تخريبي در حالي صورت ميگيرد كه نه تنها پروسه ديپلماسي با ايران ولو با كندي و سختي مسير طبيعي خود را طي ميكند، بلكه تهران عملا نشان داده به تعهدات خود ناشي از بيانيه اقدام مشترك ژنو پايبند بوده و براي اطمينانبخشي و رفع سوءتفاهمها، اقداماتي فراتر از الزامات ان. پي. تي انجام داده است. مخالفان توافق، مبناي مخالفت خود را وجود اختلافات گسترده با تهران اعلام ميكنند اما حاضر نيستند به اين سوال پاسخ دهند پس منطق گفتوگو و ديپلماسي براي چيست؟ اعضاي كنگره اگر براي اثبات صحت آنچه در جريان است تمايلي به پذيرش استنادها و گفتههاي مقامات ايران و حتي فضاي مثبت مذاكرات ندارند، مشكل آنهاست اما نميتواند حداقل هشت گزارش آژانس بينالمللي انرژي اتمي بهعنوان نهاد داوري راستيآزمايي ايران در يكسال گذشته كه طي آنها عدم انحراف تهران از تعهدات خود را تاييد كرده ناديده بگيرد. اينكه بينر، منندز، كرك، متحدان آنها در كنگره، نتانياهو و يا متحدان سنتي عرب نميتوانند با اين موضوع كنار بيايند، تاوان آن را جامعه جهاني، ايران و گروه ١+٥ نبايد پس بدهند.
حسين موسويان با بيان اينكه مذاكرات هستهاي در مرحله حساسي قرار دارد و ايران هم انعطافها و حسننيتهاي كمنظيري را به خرج داده ميگويد:
«توافقاتي كه تاكنون به دست آمده براي امضاي توافق نهايي كافي است، زيرا متضمن تعهدات حداكثري ايران در چارچوب معاهده ان. پي. تي است. به اضافه اقدامات حسن نيتآميز زيادي كه فراتر از ان. پي. تي ايران انجام داده است. مانند غنيسازي در سطح ٥% و يا عدم بازفرآوري در تأسيسات آب سنگين اراك». موسويان همچنين با صراحتي بيسابقه كه موجب تعجب بسياري شد با اشاره به برنامه تخريبي نخستوزير اسراييل در كنگره، پيشنهاد ميدهد «كنگره آمريكا در دهههاي گذشته بارها و بارها از نخستوزير اسراييل دعوت كرده است. با اين وجود يك بار هم كه شده از رئيسجمهوري يا وزير خارجه ايران دعوت كنيد تا براي كنگره واقعيتها را تشريح كند و حقايقي را به شما بگويد كه تاكنون نشنيدهايد.» اينكه كنگره پيشنهادهايي از اين دست را خواهد پذيرفت يا نه؟ شايد هيچوقت شاهد چنين اتفاقي نباشيم(دستكم در كوتاه مدت). اما تا آنجا كه به تحولات كنوني مربوط ميشود فرصتي براي انجام اين نوع پيشنهادها وجود ندارد. پس براي نجات مذاكرات چه ميتوان كرد؟ به باور من، پاسخ خيلي سخت نيست. چون در اتخاذ هر تصميمي از سوي كنگره به غير از مصالحه و توافق، بيشك جامعه جهاني، ايالات متحده را مقصر قلمداد خواهد كرد.سردار سرتيپ بسيجي محمد شيرازي رئيس دفتر فرماندهي كل قوا ضمن ابلاغ سلام مقام معظم رهبري (مدظلهالعالي) پيام حضرت آيتالله خامنهاي خطاب به فرماندهان و رزمندگان شركتكننده در رزمايش پيامبر اعظم (ص)٩ سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را ارايه كرد.
به گزارش فارس متن كامل اين پيام به اين شرح است:
بيترديد برگزاري نهمين رزمايش بزرگ پيامبر اعظم (ص) كه با حضور قدرتمندانه و با صلابت بخشي از توان نيروهاي دريايي، زميني و هوا فضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي انجام شد عرصهاي سترگ و ماندگار براي نمايش اقتدار و امنيت پايدار در سايه عزم ملي و مديريت جهادي و برجسته سازي اراده و ظرفيتهاي سرشار ملت ايران و نيروهاي مسلح مقتدر و دلاور جمهوري اسلامي در دفاع از استقلال و تماميت ارضي، صيانت از ارزشها و آرمانهاي انقلاب و رويارويي با تهديدات و تعرضات بيگانگان به شمار ميرود. اين رزمايش اقتدارآميز با ابعاد الهام بخش و معنادار خود، استيصال، ناتواني و هراس قدرتهاي مستكبر و خيره سر فرا منطقهاي برابر عظمت بيانتهاي ملت نستوه و مقاوم ايران را نمايان و توانمنديهاي ملي براي مقابله با توطئهها و نقشههاي شوم دشمنان اسلام ناب محمدي(ص) و بدخواهان نظام مقدس اسلامي را آشكارتر از هميشه در معرض حقطلبان عالم قرار داد. اينجانب ضمن ابلاغ سلام مقام معظم رهبري و فرمانده كل قوا امام خامنهاي عزيز (مدظلهالعالي) و عرض خدا قوت به فرماندهان و رزمندگان مومن، انقلابي و بيادعاي شركتكننده در اين رزمايش بزرگ و افتخارآميز، همت بلند سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را ارج مينهم و موفقيت بيش از پيش آنان در تقويت قدرت دفاعي و بازدارنده كشور را از درگاه خداوند متعال مسألت ميجويم.
نشريه آمريكايي «ديفنس وان» كه نشريهاي وابسته به دولت ايالات متحده است در مقالهاي هفته گذشته تأكيد كرد: « مسأله كليدي مذاكرات تعداد سانتريفيوژها نيست، بلكه جلوگيري از فروپاشي گفتوگوهاست. زيرا با شكست مذاكرات افكارعمومي جهان، آمريكا را مقصر اعلام خواهند كرد.»
در چنين وضعيتي تندروها نه مانند امروز، با محكوميتي گسترده نزد افكارعمومي رأيدهندگان آمريكايي و جامعه جهاني بايد پاسخگوي نتيجه اقدامات امروز خود باشند. آنگاه باز هم تمايل دارند نتانياهو براي آنان سخنراني كند؟
منبع: شهروند
اول**1368**
تهران- ايرنا- «كنگره، عواقب اقدامات خود را ميپذيرد؟» عنوان يادداشت امروز -شنبه- روزنامه «شهروند» به قلم «متين مسلم» كارشناس روابط بينالملل است كه در آن مي خوانيم: دامنه وسيع اختلافات بر سر برنامه هستهاي ايران دليلي بر عدم وجود يك راهحل براي خروج از بنبست نيست. اين منطقي فراگير براي هر بحران بينالمللي است. به همين دليل ديپلماسي براي تحقق صلح، ثبات و امنيت در مقابل جنگ و خصومت ذاتا امري مشروع تلقي ميشود.