۶ مهر ۱۳۹۳، ۱۳:۰۸
کد خبر: 81329683
T T
۰ نفر

ماهيان درياي خزر، آلوده به سم كشاورزي

۶ مهر ۱۳۹۳، ۱۳:۰۸
کد خبر: 81329683
ماهيان درياي خزر، آلوده به سم كشاورزي

تهران - ايرنا - درياچه خزر يا همان كاسپين ايراني، حجم قابل‌توجهي از ذخاير ارزشمند ماهيان خود را از دست داده و تبعات آلودگي آب خزر، گريبان ماهيانش را گرفته است.

به گزارش پارسينه: بعد از گذشت ٦ ماه انتظار، فصل صيد از دريا آغاز شده و چند روز ديگر صيادان به آب مي‌زنند تا تورهايشان را روي امواج خزر بيندازند.

ازچند روز ديگر، كم‌كم ماهيان پرطرفدار و گرانقيمت دريا، جايگزين پرورشي‌هاي ارزانقيمت مي‌شوند تا به گمان مردم، طبيعت بكر را مزمزه كنيم. اما در اين ميان، شايد كمتر كسي بداند كه درياي خزر، حالا تبديل به كلكسيوني از سموم خارج از رده و منسوخ كشاورزي شده است. حالا شيلات و صيادي هم در كنار بخش كشاورزي اين منطقه با بحراني تازه روبه‌روست كه ناشي از سموم كشاورزي استفاده شده در زمين‌هاي اين منطقه بوده است.

محل كار صيادان شمال، يا همان خزر، حالا گردابي مخرب از عناصر شيميايي خطرناك و سرطان‌زاست كه روزبه‌روز به حجم آلودگي آن هم اضافه‌تر مي‌شود. درياچه خزر يا همان كاسپين ايراني، حجم قابل‌توجهي از ذخاير ارزشمند ماهيان خود را از دست داده و تبعات آلودگي آب خزر، گريبان ماهيانش را گرفته است.

ماهياني كه براساس اطلاعات موجود با پساب‌هاي صنعتي، شهري و آب آلوده به سموم كشاورزي رودخانه‌هاي خزر رشد كرده‌اند و عنوان ماهيان مسموم به خود گرفته‌اند. عمق اين ماجرا را مي‌توان از زبان محلي‌ها و خزرنشينان درك كرد كه ديگر كمتر مشتري ماهي‌هاي دريا هستند. براي اثبات اين هراس هم نگاهي به ركوردداري مبتلايان به سرطان در كشور گوياست كه هراس خزرنشينان بيهوده و بي‌ربط هم نيست.

اقتصاد صيادي اين منطقه و سلامت مردم اين پهنه وسيع آبي در خطر است و بعد از مرگ خاموش خاويار ايراني (كه روزي يكه‌تاز بازار بين‌المللي بود) حالا منابع مختلف از ريزش شديد جمعيت ماهيان ارزشمند اين دريا و بيكاري صيادان و مشاغل دريايي خبر مي‌دهند. اين در شرايطي است كه كارشناسان مي‌گويند، دست‌هاي پنهاني در كار است تا مصرف سموم كشاورزي در ايران به كنترل جدي درنيايد و نجات خزر، اسير مناقشه‌هاي متعدد ميان نهادهاي مختلف شود.

سرعت ريزش جمعيت ماهيان خزر؛ چرا؟

بنا بر اعلام سازمان شيلات ايران، درحال‌حاضر حدود ٩٠درصد ذخاير ارزشمند ماهيان خاوياري خزر از بين رفته است. اين موضوع كه به صيد بي‌رويه و آلودگي خزر نسبت داده شده است، مدتي قبل مسئولان را به چاره‌انديشي واداشت. براساس برنامه‌ريزي‌هاي صورت‌گرفته، تصميم به تكثير مصنوعي ماهيان خاوياري گرفته شد.

در اين پروسه، تخم ماهيان خاوياري و بچه‌ماهي‌ها در رودخانه‌هاي منتهي به خزر تكثير مي‌شد اما آلودگي شديد اين رودخانه‌ها به پساب‌هاي سمي باعث شد پروژه تكثير مصنوعي ماهيان خاوياري بازده چنداني نداشته باشد و بيشتر بچه‌ماهي‌ها با فاضلاب مسموم كشاورزي جاري در رودخانه‌ها كشته شوند. غير از اين، منابع مختلف از ريزش شديد جمعيت ساير ماهي‌ها خبر دادند.

محمدرضا فكوري، دبير انجمن صنفي شركت‌هاي صيادي گيلان از كاهش ٧٥درصدي صيد ماهي كيلكا در ١٣‌سال گذشته به ايسنا خبر داده و سلمان تخم‌افشان، رئيس اتحاديه صيادان مازندران نيز از كاهش ٣٨‌درصدي صيد ماهي كفال، كاهش ١٦‌درصدي صيد ماهي سفيد و ٧٣‌درصدي كپور به همين منبع خبري گفت. اين مسئول اتحاديه صنفي همچنين از بيكاري و تعطيلي ٢٤درصدي تعاوني‌هاي صيادي در اين استان نيز خبر داده و اوضاع و درآمد صيد را نامناسب توصيف كرده است. علاوه بر ماهي‌ها بسياري از گونه‌هاي گياهي و جانوري خزر بر اثر همين آلودگي از بين رفته است به‌طوري‌كه جمعيت فك خزر به‌عنوان تنها پستاندار اين دريا در معرض انقراض قرار گرفته است.

روايت كارشناسان از تراژدي مرگ ماهيان و سموم

اما اين ماجرا مستندات ديگري هم دارد. اگر به حدود يك‌سال پيش برگرديم و از خزر ياد كنيم، صحنه تكان‌دهنده‌اي به خاطر مي‌آيد. تصاوير جان‌دادن انبوهي از ماهيان كفال در ساحل را رسانه‌هاي بسياري مخابره كردند اما پيگيري‌اش نكردند.

مسئولان شيلات و سازمان دامپزشكي كشور كه در ابتدا علت مرگ دسته‌جمعي ماهيان كفال را نامشخص مي‌دانستند، چندي بعد زير فشار رسانه‌ها اعلام كردند، موضوع تنها به يك بيماري ويروسي برمي‌گردد! حال آن‌كه پژوهشگران و استادان علوم‌دريا اين موضوع را رد كرده و آن را به آلودگي آب خزر به سموم كشاورزي نسبت دادند.

مجيد محمدزاده، استاد دانشگاه گلستان، مرگ‌ومير ماهيان كفال و كاهش قابل‌توجه ذخاير ماهيان خزر را به آلودگي شيميايي درياي خزر نسبت داده و به شمال‌نيوز گفته بود: آب ٦٠ رودخانه آلوده به پساب‌هاي سمي كشاورزي به درياي خزر مي‌ريزد و اين موضوع نه‌تنها باعث مرگ‌ومير ماهيان كفال كه ساير گونه‌هاي ماهي نيز شده است.

اين استاد دانشگاه همچنين گفته بود، گيلان و مازندران به‌عنوان قطب‌هاي كشاورزي ايران بالغ بر ٥/١‌ميليون هكتار اراضي كشاورزي دارند و از ٣٥‌هزار تن سم عرضه شده در كشور ٢٥‌هزار تن در اين دو استان استفاده مي‌شود كه پساب آن به صورت مستقيم و غيرمستقيم وارد دريا مي‌شود و خاك و آب را آلوده و درگير كرده است. در همين خصوص، محمدرضا فاطمي، مدير گروه دريا دانشگاه علوم و تحقيقات نيز با رد ويروسي‌بودن علت مرگ ماهيان كفال آن را به فاضلاب مسموم كشاورزي نسبت داده بود.

پساب ٧٠‌درصد سموم كشاورزي در خزر

حسين حيدري، عضو هيأت‌علمي سازمان تحقيقات گياه پزشكي ايران با تأييد مسموميت ماهيان خزر از وضع بحراني خزر و آبزيانش پرده‌برداري مي‌كند و به «شهروند» مي‌گويد: ٧٠‌درصد سموم كشاورزي ايران در مازندران مصرف مي‌شود و پساب سمي مزارع هم از طريق رودخانه‌هاي اين منطقه به دريا ريخته مي‌شود.

او ادامه داد: درياي خزر كه درواقع درياچه بسته است، به ديگر آب‌هاي آزاد دسترسي ندارد و اين سموم و عناصر سرطان‌زا را در خود حفظ مي‌كند؛ اين سموم حتي با تبخير آب دريا و ريزش‌هاي جوي از بين نمي‌رود و دوباره از طريق باران به دريا برمي‌گردد بنابراين با گذشت زمان و افزايش حجم آلودگي، خزر روز به روز سمي‌تر مي‌شود و سموم موجود در دريا به بدن آبزيان ساكن خزر وارد شده و اين سموم از طريق خوردن ماهي به بدن انسان منتقل مي‌شود. اين پژوهشگر ايراني همكار با سازمان جهاني خواروبار (فائو) با اشاره به پيشرفت آلودگي‌هاي درياي خزر ادامه مي‌دهد: بسياري از گونه‌هاي درياي خزر بر اثر همين آلودگي از بين رفته يا جمعيت آن به‌طور چشمگيري كاهش داشته است.

صدف‌هاي خزر چرا مردند؟

حيدري، به‌عنوان مثال از مرگ صدف‌ها ياد كرده و افزود: تا ٣٠‌سال قبل حجم صدف‌هاي ٢ كفه‌اي درياي خزر به اندازه‌اي بود كه سواحل شمال كشور را سفيد مي‌كرد اما درحال‌حاضر به ندرت ردي از اين صدف‌ها در سواحل خزر مشاهده مي‌كنيد. وي ادامه داد: نمونه ديگر، مرگ دسته‌جمعي ماهي‌هاي رودخانه «دره زرجوب» گيلان است كه بر اثر سموم صنعتي كارخانه‌ها اتفاق مي‌افتد؛ اين سموم از طريق آبزيان خوراكي به بدن انسان‌ها وارد مي‌شود. او همچنين به رشد سرطان در شمال ايران اشاره كرد و گفت: تقريبا يك خاندان و خانواده مازندراني وجود ندارد كه بيمار سرطاني نداشته باشد؛ بنا بر آمارهاي رسمي، شمار مبتلايان به سرطان‌معده و دستگاه گوارش و انواع ديگري از سرطان در مازندران بيشتر از ساير نقاط كشور است كه اين موضوع خود مويد آلودگي‌هاي سموم در اين منطقه است.

پرداخت حق پايش دريا در كشورهاي پيشرفته

بحراني‌شدن آلودگي خزر بيشتر از ١٠‌سال است كه توسط سازمان ملل متحد هشدار داده شده و به تشكيل يك كنوانسيون بين‌المللي براي خزر نيز منجر شده است اما اين كنوانسيون كه به مركزيت ايران شكل گرفته، تاكنون كار چنداني از پيش نبرده است. مركز پژوهش‌هاي مجلس در گزارشي كه به تازگي منتشر كرده، وضع آلاينده‌هاي خزر را خارج از استانداردهاي جهاني معرفي كرده است.

محمد پوركاظمي، رئيس موسسه تحقيقات شيلات ايران به «شهروند» مي‌گويد: بحث ايجاد تصفيه‌خانه‌هاي فاضلاب در حواشي درياي خزر سال‌هاست مطرح شده اما تاكنون هيچ ارگاني زير بار اجراي آن نرفته است. علاوه بر اين در تمام كشورهاي پيشرفته دنيا مرسوم است كه كشور آلاينده درياها مبلغي را مطابق ارزيابي كارشناسان به‌عنوان حق پايش دريا مي‌پردازد تا دريا از وجود سموم و آلاينده‌ها پاكسازي شود اما درباره درياي خزر اين اتفاق به تازگي با يك پروتكل از سوي كنوانسيون بين‌المللي خزر به كشورهاي حاشيه دريا ابلاغ شده است كه معلوم نيست تا چه حد جدي گرفته شود.

سازمان متولي سم؛ مسئول تأييد سلامت محصول!

فارغ از موضوع ايجاد تصفيه‌خانه حاشيه خزر كه مدت‌هاست مورد اختلاف و پاس‌كاري بين نهادهاي گوناگون است، كارشناسان از نبود استانداردهاي غذا و محصولات كشاورزي سالم در ايران خبر مي‌دهند و مي‌گويند، منافع عده‌اي مانع از آن است كه اين استانداردها تعيين و اجرايي شود يا راهكارهاي كاهش استفاده سم در مزارع جدي گرفته شود.

حسين حيدري، عضو هيأت‌علمي موسسه تحقيقات گياه‌پزشكي ايران كه خود از كارشناسان همكار فائو بوده است به «شهروند» مي‌گويد: سازمان خواروبار و كشاورزي سازمان ملل يا فائو، چندي قبل با وزارت جهاد كشاورزي ايران الگويي تدوين كرد كه براساس آن ميزان مصرف سم در مزارع كشور ٥٠ تا ٨٠‌درصد كاهش پيدا مي‌كرد؛ اين الگو كه به IPM موسوم است، توانست مصرف سم در اراضي كشاورزي شهرستان دماوند را به ميزان ٤‌هزار كيلوگرم كاهش دهد اما اين الگو نه به صورت سياست و برنامه درآمد و نه سيستم نظارتي خاصي براي اجراي آن تعريف شد.

اين كارشناس و استاد دانشگاه ادامه مي‌دهد: چند‌ سال قبل نيز يك كد ١٦ رقمي براي محصول سالم در نظر گرفته شد اما جالب است كه بدانيد نه‌تنها هيچ معيار و ميزاني براي تعيين سلامت اين محصولات ارايه و شفاف‌سازي نشد كه سازمان متولي توزيع سم كشاورزي مسئوليت تأييد سلامت محصولات كشاورزي را به عهده گرفت! آيا متولي توزيع سم بايد خودش را تأييد كند؟

سموم بي‌نام و نشان قديمي

پيروز يزداني، كارشناس گياه‌پزشكي هم در اين خصوص مي‌گويد: بيشتر از ٩٠‌درصد سموم فرموله داخلي با استفاده از مواداوليه بدون شناسنامه و از كمپاني‌هاي غيرمجاز خارجي تهيه مي‌شود كه غالب اين فرمولاسيون مربوط به سموم از رده خارج، منسوخ و مسأله‌دار ‌بوده كه بيشتر از چند دهه است در ساير كشورها ممنوع اعلام شده. اين در شرايطي است كه حجم انبوهي از سموم مورد استفاده در مزارع ما از راه قاچاق تأمين مي‌شود و مشكل‌ساز است.

با اين حال منافع عموم مردم فداي تعداد محدودي شده است كه در كار توليد و فروش سموم كشاورزي هستند. به گفته عيسي كلانتري، دبيركل خانه‌كشاورز نيز حجم قابل‌توجهي از سموم وارداتي كشور از چين مي‌آيد كه اين سموم تأثيرگذاري لازم بر آفات را ندارد و كشاورزان را ناچار به استفاده چندباره از آن مي‌كند. اين موضوع باعث افزايش دز آلاينده‌ها مي‌شود.

رئيس موسسه تحقيقات شيلات: هيچ پژوهشي درباره آلودگي گوشت آبزيان خزر نداريم

كارشناسان معتقدند ميزان دقيق سموم مورد استفاده در مزارع كشور بنا به دلايلي منتشر نمي‌شود. به گفته حسين حيدري، عضو هيأت مديره موسسه تحقيقات گياه‌پزشكي كشور يك دليل مهم براي منتشر نشدن آمار دقيق اين است كه سازمان حفظ نباتات و وزارت كشاورزي در ازاي كاهش مصرف سم، بودجه و رديف اعتباري دريافت مي‌كنند به همين دليل آنها از انتشار آمار واقعي خودداري كرده تا مشمول اين بودجه شوند.

با وجود ضعف آماري براي ارايه ميزان دقيق سم مصرفي در مازندران بيشتر مسئولان و كارشناسان كشاورزي و بهداشتي به ركوردشكني شگفت‌انگيز اين استان در مصرف سموم كشاورزي معترف هستند. بنا به اعلام دانشگاه علوم پزشكي مازندران و به نقل از ابراهيم صالحي فر، معاون غذا و داروي اين دانشگاه، مصرف سم در مازندران ٥ برابر ميانگين كشوري است. حسين حيدري، عضو هيأت مديره موسسه تحقيقات گياه‌پزشكي كشور نيز در اين‌باره مي‌گويد: آمارهاي رسمي كه در اختيار اين موسسه است نشان مي‌دهد كه ٦٠‌درصد از مجموع ٢٧‌هزار تن سموم مصرفي كشور، به تنهايي در استان مازندران استفاده مي‌شود.

اين در شرايطي است كه آمار رسمي تنها به سمومي بسنده كرده است كه از مبادي قانوني وارد مي‌شود و سموم قاچاق را در نظر نگرفته است وگرنه ميزان واقعي سم مصرف شده در استان‌هاي شمالي بسيار چشمگيرتر است. اين پژوهشگر همچنين ادامه مي‌دهد: در تحقيقات ميداني اين موسسه ديده شده است كه سم سهميه مصرفي گندمكاران ورامين استان تهران يا سم خطرناك و ممنوعه آندوسولفان متعلق به مزارع پنبه به شاليزارهاي مازندران آمده و در آن‌جا استفاده مي‌شود.

نهادهاي متولي: از ميزان سلامت ماهيان خزر بي‌اطلاعيم!

در شرايطي كه استفاده نگران‌كننده و بحراني سم در استان‌هاي شمالي و ريزش فاضلاب آلوده مزارع به درياچه خزر مورد تأييد بسياري از كارشناسان است، هيچ‌كدام از ارگان‌هاي متولي، ارزيابي جدي و قابل استنادي از ميزان آلودگي گوشت آبزيان خزر نداشته‌اند. كيهان پور، مدير روابط عمومي سازمان شيلات ايران در پاسخ به پيگيري‌هاي خبرنگار «شهروند» مي‌گويد: در درجه اول سازمان دامپزشكي و سپس موسسه تحقيقات شيلات ايران متولي اين موضوع هستند و در گام آخر موضوع به سازمان شيلات مربوط مي‌شود. بهتر است موضوع را از سازمان‌هاي گفته شده پيگيري كنيد تا از سازمان شيلات!

روابط عمومي سازمان دامپزشكي و معاونت بهداشتي اين سازمان نيز با اشاره به طرح پايش سلامت آبزيان به «شهروند» مي‌گويند اين طرح كه در ٢‌سال گذشته به اجرا درآمده تنها درباره ماهيان پرورشي بوده است و هيچ پايشي درباره سلامت آبزيان ساكن درياي خزر انجام نشده است.

هيچ گشت اختصاصي نداشتيم

محمد پوركاظمي، رئيس موسسه تحقيقات شيلات ايران نيز در پاسخ به اين پرسش به «شهروند» مي‌گويد: اخيرا هيچ گشت اختصاصي براي پژوهش درباره ميزان آلودگي گوشت آبزيان خزر نداشته‌ايم و تحقيقات موجود مربوط به پايان‌نامه‌هاي دانشجويي است. اين پژوهشگر اضافه مي‌كند: كشتي‌هاي تحقيقاتي حدود ٢ سالي است كه خراب و از كار افتاده بنابراين موسسه مدت زيادي است كه به آب‌هاي عميق براي انجام تحقيقات دسترسي نداشته است، پژوهش‌هاي دانشجويي نيز مربوط به نمونه‌گيري از آب‌هاي كم‌عمق زير ١٠ متر است كه آخرين مورد پايان‌نامه در اين زمينه مربوط به ‌سال ٩١ مي‌شود!

به گزارش شهروند، به اين ترتيب ارگان‌هاي متولي سلامت آبزيان در ايران تا امروز هيچ ارزيابي دقيق و مستندي از ميزان سلامت ماهيان خزر در اختيار ندارند. اين در شرايطي است كه ورود بي‌رويه سموم كشاورزي به خزر ادامه دارد و آبزيان صيد شده از اين درياچه همچنان در بازار مصرف عرضه مي‌شود.

اول *1521
۰ نفر