در واقع، حركت خودجوش دانشجويان و برخي از نهادهاي مدني براي نجات كارتن خوابهايي كه از خانواده و جامعه رانده شدند و تلاش براي اسكان آنها در آن زمان براي اولين بار جامعه ايران و مسئولان را با موضوع تلخ و غمانگيز كارتنخوابي و لزوم ساماندهي اين گروه روبهرو كرد. با وجود آنكه بيش از 10 سال از شناسايي آسيب جديدي به نام كارتنخوابي ميگذرد، جاي تاسف است كه اين معضل اجتماعي هر ساله با نزديك شدن به فصل سرما خود را در نگاه مسئولان نمايان ميكند. حال آنكه كارتنخوابها و مشكلات آنان تنها به يك فصل محدود نميشود و مربوط به تمامي فصول سال است. با وجود آنكه آسيب اجتماعي كارتنخوابي يكي از ويژگيهاي مشترك تمامي جوامع توسعه يافته و در حال توسعه محسوب ميشود، در سالهاي اخير اين پديده در كشور به دليل رشد بيكاري، بروز مشكلات اقتصادي، افزايش مهاجرت، افزايش تعداد معتادان و... رشد بيشتري داشته است. به طور حتم، رشد اين پديده و افزايش تعداد كارتنخوابهايي كه از كمترين امكانات زندگي محرومند، وظيفه خطيري براي برنامه ريزي به منظور اسكان و سامان دهي اين گروه از شهروندان را ميطلبد. اين در حالي است كه بنا بر تجربه ساليان گذشته، برخي مسئولان با كمتوجهي به ابعاد واقعي ماجرا نه تنها كمكي به رفع اين مشكل نكردهاند بلكه، در مواردي آن را از كنترل خارج ساختهاند. به باور من، پديده كارتنخوابي يا طرد بخشي از شهروندان از سوي خانواده و جامعه كه فصل مشترك بسياري از كشورهاست در مرحله اول نياز به رويكردي علمي دارد. به عبارت ديگر، اين آسيب اجتماعي همچون ساير آسيبها و معضلات اجتماعي در مرحله نخست بايد به طور دقيق تعريف و شاخصهاي آن از سوي كارشناسان اجتماعي تعيين شود. اين مهم جز با انجام انواع پژوهشها، بررسيها و ارتباط مستقيم با افراد كارتنخواب ممكن نيست. پس از آگاهي از شرايط اجتماعي كارتنخوابها در كشور، ايجاد بانك اطلاعاتي دقيق از تعداد افراد كارتنخواب، دلايل شكل گيري اين آسيب و گروههاي سني و جنسي مختلفي كه با اين آسيب درگيرند از ديگر اقداماتي است كه بايد در راستاي ساماندهي پديده كارتنخوابي در كشور مد نظر مسئولان قرار بگيرد. به طور حتم، آگاهي از تعريف درست كارتنخوابي و دلايل ايجاد اين آسيب به همراه اطلاعات مربوط به تعداد افراد كارتنخواب زمينه را براي تدوين برنامههاي لازم براي كنترل و حتي كاهش اين آسيب اجتماعي فراهم ميكند. البته، سياستگذاري به منظور مقابله با آسيب كارتنخوابي همچون ساير آسيبهاي اجتماعي نيازمند روند طولاني و پيچيدهاي است. به عبارت ديگر، مبتني بر تجربه، در موارد اين چنيني دولت به تنهايي قادر به كنترل آسيب و ايجاد شرايط مطلوب نيست و نياز به همكاري و همراهي جدي بخش خصوصي و سازمان مردم نهاد فعال در زمينه آسيبهاي اجتماعي دارد. به طور حتم، برنامهريزي براي كاهش تعداد كارتنخوابها بدون كمك خيرين و سازمانهاي مردمنهاد نه تنها به راهكاري پايدار نميانجامد بلكه در عمل رسيدن به هر گونه هدف مطلوب را با مخاطره روبهرو ميكند. علاوه بر همكاري سازمانهاي مردمنهاد و شهروندان به منظور سامان دهي كارتنخوابها، تقسيم بندي گروههاي آسيبپذير و برنامه ريزي جداگانه براي هر يك از گروهها از ديگر مواردي است كه بايد به طور جدي مورد توجه مسئولان و گروههاي اجتماعي قرار بگيرد. توجه به گروههاي سني، جنسي، شرايط خانوادگي و نوع ناتواني از جمله مواردي است كه بايد در برنامهريزيهاي اجتماعي مورد بررسي قرار بگيرد. توجه به تمامي اين موارد نه تنها كنترل اجتماعي بر وضعيت افراد كارتنخواب را افزايش ميدهد بلكه، ممكن است در مواردي به بهبود شرايط اين گروهها و بازگشت آنان به زندگي عادي كمك كند. دستيابي به اين هدف شايد از نظر برخي از كارشناسان اجتماعي سخت و حتي ناممكن باشد اما، به باور من، عزم جدي مسئولان، سازمانهاي مردمنهاد و مردم براي پذيرش گروههاي آسيبپذير از جمله كارتنخوابها و تلاش براي ايجاد زيرساختهاي لازم براي حضور آنان در جامعه نه تنها ميتواند به بهبود نسبي شرايط و كمرنگشدن اين معضل اجتماعي كمك كند بلكه، زمينه را براي همبستگي و اتحاد مردم براي پشتسر گذاشتن مشكلات در جامعه فراهم ميكند.
منبع: آرمان
اول**1368**
تهران- ايرنا- انتشار خبر مرگ 40 تن از كارتنخوابهاي تهران بر اثر سرما در زمستان 1382، تلنگر محكمي بر پيكره جامعه وارد و اولين مواجهه مسئولان با پديده كارتنخوابي را فراهم كرد.