۲۵ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۵۷
کد خبر: 81089675
T T
۰ نفر

پرفروش ترین های سال 92 سینمای ایران در یك نگاه

۲۵ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۵۷
کد خبر: 81089675
پرفروش ترین های سال 92 سینمای ایران در یك نگاه

تهران- ایرنا- هنر هفتم به واسطه نزدیكی اش به صنعت همواره به مساله سرمایه و بازگشت آن از طریق گیشه و بازار نمایش خانگی توجه ویژه ای دارد كه سینمای ایران نیز بدون شك از این قاعده كلی مستثنا نیست.

در سال جاری پنجاه و هشت فیلم به روی اكران رفته و از آن میان تنها ده تا دوازده فیلم با توجه به میزان فروش اعلام شده قادر به بازگشت سرمایه و اندكی سوددهی شده و الباقی از این لحاظ با چالشی سخت روبرو هستند. در حقیقت سینمای ایران كه در آخرین روزهای اسفندماه با فروش نسبتا مناسب اكران نوروز 93 مواجه شده است در طول سال 92 با حقیقت تلخی به نام ریزش مخاطب مواجه بوده كه بخش مهمی از آن به كمبود قصه های جذاب و غیرتكراری بازمی گردد.

همچنین باید به فقدان ستاره در سینمای ایران اشاره كرد كه قرار گرفتن نامشان بر سر در سینماها بتواند مخاطبان علاقه مند به آنها را پای گیشه ها بكشاند. حال نگاهی گذرا به ده فیلم نخست گیشه سینمای ایران در سال 1392 خواهیم انداخت.



*رسوایی

مسعود ده نمكی در چهارمین ساخته سینمایی اش كه نوروز 92 روی اكران رفت توانست لقب پرفروش ترین فیلم سال را به خود اختصاص داده و از این لحاظ ركوردی را برای خود به ثبت برساند.رسوایی كه با نگاهی به داستان مشهور شیخ صنعان ساخته شده و البته نیم نگاهی هم به فیلم مالنا ساخته جوزپه تورناتوره داشته،فیلمنامه ای ساده و یك خطی با شخصیت های مثبت و منفی مطلق دارد كه بسیار متكی بر شخصیت اصلی اش(روحانی پیش نماز مسجد محل)می باشد. اكبر عبدی هم با گریمی جدید و ته لهجه آذری این نقش را ایفا كرده كه بسیار هم مورد توجه عامه مخاطبان قرار گرفته است.با این حال قصه كشش لازم برای یك فیلم بلند سینمایی را نداشته و از نیمه آن به بعد افت ریتم كاملا به چشم می آید.با همه اینها رسوایی با فروش میلیاردی اش در كشور توانست چراغ بسیاری از سالن ها را روشن نگاه داشته و به اقتصاد نحیف سینمای ایران كمك كند.



**هیس دخترها فریاد نمی زنند!

دومین فیلم پرفروش سال برخلاف اولی یك درام تلخ اجتماع محور است كه دست روی سوژه حادی گذاشته و به خوبی از عهده روایت آن برآمده است.شخصیت اصلی فیلم(با بازی درخشان طناز طباطبایی)در كودكی با فاجعه ای بزرگ رو به رو شده كه در جوانی هم دست از سرش برنمی دارد تا اینكه درست در شب عروسی اش به یك قتل ختم می شود.

پوران درخشنده در مقام كارگردان درامی تكان دهنده ای را خلق كرده كه می تواند برای خانواده ها نیز هشداردهنده باشد.اما این فیلم از بابت فیلمنامه تا حدود زیادی ضربه خورده كه در نیمه دوم فیلم بیشتر به چشم می آید.تغییر لحن داستان از یك درام اجتماعی به سمت یك تریلر حادثه ای نیز مشكل دیگر فیلمنامه است كه فیلم را با سكته ای خفیف مواجه كرده است.با این حال فیلم با توجه به مولفه های تماشاگرپسندش توانست مخاطبان زیادی را به سالن های سینما بكشاند و پوران درخشنده را به یكی از مهمترین چهره های سال ایران تبدیل كند.



**حوض نقاشی

گونه ملودرام در سینمای ایران همواره مورد توجه مخاطبان عام بوده و بخشی از پرفروش ترین های تاریخ سینمای ایران را به خود اختصاص داده است:از گل های داودی رسول صدرعاملی گرفته تا جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی.مازیار میری پس از فیلم موفق سعادت آباد این بار به سراغ زوجی رفته كه مشكل ذهنی داشته و به مرور در ارتباط با تنها فرزندشان به مشكل می خورند. ایده استفاده از شخصیت هایی از این دست ایده ای قدیمی اما كاملا امتحان پس داده ایست كه به خوبی مخاطب را به همذات پنداری با شخصیت ها وامی دارد.میری هم به خوبی از این ایده بهره گرفته و با تكیه بر بازی های روان شهاب حسینی و نگار جواهریان قصه اش را پیش برده است.حوض نقاشی با همه نقاط ضعف و قوتش از این جهت حایز اهمیت است كه پایانی امیدبخش داشته و مخاطب را ناامید و پریشان به سمت خروجی سالن های سینما راهنمایی نمی كند.



**گذشته

اصغر فرهادی پس از فیلم موفق جدایی نادر از سیمین به فیلمسازی تبدیل شده كه نامش می تواند تماشاگران بسیاری را فارغ از قصه و كیفیت كار راهی سینماها كند.اتفاق نادری كه تنها در مورد چند سینماگر معدود همچون:مسعود كیمیایی و داریوش مهرجویی اتفاق افتاده و در میان نسل جوان تر سینمای ایران بی سابقه می باشد.گذشته كه تماما در فرانسه فیلمبرداری شده،درام تلخ چندلایه ایست كه مخاطب را به فكر فروبرده و آرام آرام در ذهنش رسوب می كند.فرهادی در اینجا نیز به مفهوم قضاوت پرداخته و این بار در فضایی متفاوت با ملیت های گوناگون آن را به تصویر كشیده و قهرمان هایش را به چالش فراخوانده است.بازی خوب و به اندازه علی مصفا بدون شك نقطه قوت بزرگ فیلم است كه برنیس بژو و طاهر رحیم آن را كامل كرده اند.گذشته از آن دسته فیلم هایی است كه مخاطب را به تفكر واداشته و اثرات آن چندروزی پس از تماشایش نیز برجای خواهد ماند.



**تهران 1500

بهرام عظیمی با سابقه ساخت انیمیشن های جذاب كوتاه برای اداره راهنمایی و رانندگی و نگارش فیلمنامه فیلم آل به صورت مشترك،در تهران 1500 دست به ریسك بزرگی زده و به سراغ ساخت انیمیشن بلند ایرانی رفته است.وی برای این كار قصه اش را به سال 1500 شمسی برده و شخصیت هایش را در این دوران به تصویر كشیده است.شخصیت هایی به شدت نزدیك به چهره صداپیشگانشان كه همگی از بهترین های سینمای ایران هستند و از این طریق شوخی های بامزه ای هم خلق شده است.اما مشكل اینجاست كه فیلمنامه اساسا برای تبدیل به یك فیلم بلند سینمایی مصالح كافی نداشته و خیلی زود به دور تكرار می افتد.در واقع عظیمی و گروهش كه هزینه سنگینی هم صرف تولید فیلم كرده اند به قدری مجذوب وجوه تكنیكی كارشان شده اند كه از قصه به عنوان مهمترین عامل موفقیت یك فیلم غافل شده اند.موضوعی كلیدی كه می توانست حداقل فروش فیلم را به دو برابر میزان فعلی رسانده و راه را برای تولیدات انیمیشن بعدی باز كند.



**پل چوبی

حوزه هنری به عنوان بزرگترین متولی سینماهای كشور پس از اتمام جشنواره سی امین دوره جشنواره فیلم فجر هفت فیلم را در فهرست فیلم های مسئله دار خود قرار داده و از اكران آن در سینماهای تحت مدیریت خویش ممانعت ورزید.یكی از این فیلم ها پل چوبی ساخته مهدی كرم پور بود كه با تاخیری نسبتا طولانی روی پرده رفته و با فروش نسبتا خوبی هم مواجه شد.فیلم داستان زندگی مهندس جوانیست كه زندگی آرامی با همسر جوانش دارد،قصد مهاجرت می كند كه همزمان با آن ماجراهای انتخابات 88 و دیدار مجددش با نازلی(دوست قدیمی اش)رخ می دهد.كرم پور تلاش زیادی برای ساخت یك كازابلانكای ایرانی را به خرج داده اما ضعف و سستی فیلمنامه از یك طرف بازی های كاملا معمولی ستاره هایش(مهناز افشار،بهرام رادان و هدیه تهرانی) جلوی این امر را گرفته است.لایه های سیاسی داستان نیز به قصه اصلی چفت نشده و راه خود را طی كرده و مخاطب را میان دو طیف مضمونی سرگردان می سازد. از طرف دیگر گذشته بازی های قهرمان فیلم در رستوران دایی اش هم وصله نچسبی است كه به هیچوجه با سن و سال و مهمتر از همه شخصیت طراحی شده او از سوی نویسندگان فیلمنامه جور درنمی آید.



**دربند

سال ها پیش پرویز شهبازی با فیلم نفس عمیق مخاطبان خود را در جشنواره بیست و دوم فیلم فجر غافلگیر كرده و خبر از حضور فیلمسازی جامعه گرا در سینمای ایران داد كه مخاطب می تواند با قهرمان هایش همذات پنداری كند.حال پس از گذشت ده سال مخاطب با فیلمی مواجه است كه قهرمان عاصی اش جای خود را به دختر دانشجوی پزشكی و بسیار هدفمندی داده كه در موقعیتی بغرنج قرار گرفته و خود را در آستانه فاجعه قرار می دهد.فیلم تا جایی كه نازنین از به زندان افتادن سحر به واسطه چك برگشتی مطلع می شود،خوب پیش رفته و كارگردانی فوق العاده ای هم دارد.اما درست از جایی كه نازنین سفته های بدهی سحر را امضا می كند،منطق داستانی به هم ریخته و مخاطب قادر به هضم این حجم از فداكاری آن هم پس از دعوای شدید این دو در اوایل فیلم نمی باشد!.در حقیقت شهبازی نازنین را از دختری ساده و مهربان به فردی با ضریب هوشی پایین تبدیل كرده كه خودش زمینه را برای كلاهبرداری سحر آماده می كند كه اوج آن را در صحنه دیدن پاسپورت سحر در چمدان آماده سفرش مشاهده می كنیم.



**دهلیز

موضوع قصاص در سال های اخیر مورد توجه سینماگران بسیاری قرار گرفته و فیلم های زیادی هم در این رابطه ساخته شده كه دهلیز را می توان یكی از بهترین نمونه های آن به حساب آورد.یك درام درخشان و تكان دهنده درباره مرد جوانی كه ناخواسته مرتكب قتل شده و حال در آستانه قصاص قرار دارد.این در حالیست كه همسر مرد برای رضایت گرفتن به آب و آتش می زند.بهروز شعیبی در دهلیز به درستی روی پسربچه این زوج متمركز شده و روی رابطه میان این سه نفر كار كرده كه بخش مهمی از قوت فیلم از همین جا نشات گرفته است.در حقیقت شعیبی با این كار مخاطب را به فكر فرو برده و عواقب وحشتناك یك لحظه عصبانیت را به بهترین شكل به مخاطب نشان می دهد بی انكه به ورطه احساسات گرایی بیفتد.رابطه میان پدر و پسر نیز پس از چند سال دوری خوب و باورپذیر از كار درآمده كه بخش مهمی از آن به بازی گرم حامد شیرخانلو و رضا عطاران برمی گردد.پایان باز فیلم هم برخلاف بسیاری از نمونه های این چنینی در سینمای ایران خوب از آب درآمده و رگه هایی از امید برای اخذ رضایت از خانواده مقتول را با خود دارد.



**چه خوبه برگشتی

داریوش مهرجویی در ادامه فیلم های دوره تازه فیلمسازی خود پس از نارنجی پوش،كمدی عجیب و غریبی را به نام چه خوبه برگشتی را روانه اكران كرد كه در نمایش های جشنواره های با استقبال گرم مردم و منتقدین روبرو نشده بود.فیلم درباره دو دوست قدیمیست كه یكی از آنها پس از سال ها به ایران برگشته و در ویلای همجوار دوست قدیمی اش ساكن می شود كه این همجواری در نهایت به یك درگیری همه جانبه با كمك سایرین ختم می شود.مهرجویی این داستان ساده و یك خطی خود را در فیلم گسترش داده و با افزودن سكانس طولانی میهمانی و ...مدت زمان آن را با زمان استاندارد یك فیلم سینمایی می رساند.طنز به كار رفته در فیلمنامه چه خوبه برگشتی بیشتر نزدیك به كمدی های اسلپ استیك(بزن،بكوب)بوده كه نمونه های درخشانش را در دوران سینمای صامت شاهد بوده ایم.مهرجویی هم در برخی لحظات در اجرای این سبك كمدی موفق نشان داده كه بخش مهمی از آن را مدیون حضور رضا عطاران در یكی از دو نقش اصلی فیلم است.انتخاب حامد بهداد با آن گریم و شكم اغراق شده انتخاب نادرستی برای ایفای نقش دكتر خوشگذران پا به سن گذاشته فیلم است كه بازی اغراق شده اش كاملا از فیلم بیرون می زند.



**جا به جا

جا به جا ساخته علی توكل نیا سومین فیلم كمدی فهرست ده فیلم پرفروش سال جاریست كه قرار گرفتنش در این لیست با توجه به بسیاری از فیلم های اكران شده تا حدودی عجیب نشان می دهد.یك كمدی ساده و سردستی با قصه ای تكراری با تم جا به جایی كه تا به حال بارها و بارها مورد استفاده فیلمسازان ایرانی هم قرار گرفته است.در اینجا مردی با فرمانده زمان جنگ اشتباه گرفته شده و ماجراهایی را پیش می آورد كه اساس فیلمنامه جا به جا را تشكیل داده است.ستاره این فیلم مطابق كمدی هایی از این دست اكبر عبدیست كه بسیاری از ضعف های كار را پوشانده و در كنار او بازیگرانی همچون:افسانه چهره آزاد،مهران رجبی،جواد عزتی و حمید لولایی قرار داده شده اند تا میزان رضایت مخاطب عام از فیلم را بالا ببرند كه ظاهرا در این كار هم موفق بوده اند.

فراهنگ(5)**1983**1588
۰ نفر

سرخط اخبار فرهنگ