۱۴ بهمن ۱۳۹۱، ۱۲:۳۳
کد خبر: 80524686
T T
۰ نفر
فيلم درخواست نهايي؛ روايتي سينمايي از قرباني شدن انسان و انسانيت در غرب

اراك- فيلم سينمايي درخواست نهايي كه جمعه شب از برنامه سينما چهار پخش شد، روايتگر قرباني شدن انسان و انسانيت در نظام سرمايه داري مبتني بر سود و پول در غرب است.

این فیلم محصول سال 2011 به نویسندگی و كارگردانی جی سی چاندور (j.c. chandor) فیلمساز مستقل آمریكایی است كه گوشه ای از بحران اقتصادی سالهای 8 -2007 را با تصویرگری 36 ساعت از اتفاقات یك شركت سرمایه گذاری روایت كرده است.

فیلم (margin call) كه اصطلاحی اقتصادی و به معنی درخواست آخر كارگزار بورس از سرمایه گذار برای خرید سهام با هدف جلوگیری از ضرر مالی است، نامیده شده و با صحنه هایی از اخراج برخی كارمندان به عنوان اولین قربانیان مشكلات اقتصادی شركت آغاز می شود.

نمایش موج نگرانی از تعدیل نیرو در بین دیگر كارمندان و سووال آنان در خصوص احتمال اخراج خود به عنوان قربانیان بعدی، این نگرانی را به تماشاچی منتقل كرده و او را درگیر ماجرای فیلم می كند.

اخراج اریك (استنلی توسی) با ظاهری به نسبت محترمانه ولی در واقع توهین آمیز و تحقیر كننده، بی رحمی دنیای سرمایه داری و بی اعتباری انسان در این دنیا را به خوبی به نمایش گذاشته است.

اریك كه خدمات شایانی به شركت كرده، سه بچه دارد و به تازگی خانه ای را به صورت قسطی خریده ولی با بی رحمی هر چه تمامتر مشمول تعدیل شده و تلفن همراه، ایمیل (پست الكترونیك) و راه های دسترسی او به شركت مسدود می شود.

اریك در آخرین لحظه خروج از شركت یك حافظه جانبی رایانه (فلش مموری) را به همكار خود پیتر سالیوان (زاخاری كوئینتو) می دهد تا تحقیقات او در خصوص احتمال ورشكستگی شركت را تكمیل كند، كاری كه باعث می شود چهره بی رحم و غیر انسانی نظام اقتصادی حاكم بر غرب هرچه بهتر به تصویر كشیده شود.

این دنیا بر اساس دیالوگ های فیلم مبتنی بر جا به جایی چند عدد بر روی صفحه رایانه با هدف پولدار شدن عده ای معتاد و خوشگذران در نقاط مختلف جهان است، عده ای كه به بهای زیان همه، نباید متحمل هیچ ضرری شوند.

اصطلاح منافع شركت كه بارها توسط بازیگران از جمله سم راجرز (با نقش آفرینی كوین اسپیسی) به كار برده می شود چیزی جز منافع افراد معدودی نیست و این امر به خوبی در فیلم بیان شده است.

قدر ناشناسی نظام سرمایه داری غرب نسبت به خادمان خود از دیگر مواردی است كه بارها در فیلم مطرح شده، به طوری كه افرادی كه موجب كسب درآمدهای سرشاری برای شركت شده اند نیز مشمول تعدیل شده و یا همواره با خطر از دست دادن كار خود مواجه هستند.

اریك كه قبل از استخدام در شركت سرمایه گذاری، مهندس بوده، در یكی از سكانسهای تاثیرگذار فیلم در حالی كه با همكار سابق خود روی پله نشسته اند، می گوید كه پلی كه او ساخته باعث صرفه جویی بسیار زیادی در وقت مردم آمریكا شده، كاری كه اكنون كسی قدر آن را نمی داند.

قدرناشناسی نظام سرمایه داری كه حاكی از بی اعتباری انسان در این نظام است، با مطرح شدن لزوم اخراج كارمندان پس از اینكه با موفقیت سهام شركت در حال ورشكستگی را می فروشند، به اوج می رسد.

فیلم رقابت های ناسالم داخلی مدیران شركت را نیز به خوبی به تصویر كشیده به طوری كه سارا رابرتسون (دمی مور) كه زیر آب اریك را زده، خود نیز قربانی رقابت با كوهن (سیمون بیكر) شده و از كار، بی كار می شود.

دیالوگ سم با رییس كل شركت به نام تاد (جرمی آیرونز) در یكی از سكانس های پایانی فیلم به صراحت بر قربانی شدن انسانیت در نظام سرمایه داری غرب تاكید دارد.

در این سكانس تاد با استعفای سم مخالفت می كند و به او می گوید كه تو خیلی خوش شانسی كه به خاطر كار در شركت در فقر به سر نمی بری و سم در پاسخ می گوید در آن صورت می توانستم سرم را بالا بگیرم، هیچ وقت فكر نمی كردم این قدر پست باشم، این كار به قیمت بدبختی آدمای دیگه تموم شد، یه جور دزدی است.

با این حال سم موافقت می كند كه دو سال دیگر در شركت بماند و انسانیت خود را همانند 34 سال گذشته، بیشتر و بیشتر فدای پول و خدمت به رییس شركت كند.

بی طرفی فیلمساز باعث شده تا فیلم حالتی مستند گونه به خود بگیرد به همین دلیل نكته مثبت شركت سرمایه گذاری، یعنی شفافیت نیز در آن مطرح شده و مدیران میانی در سخت ترین شرایط نیز از كارمندان خود می خواهند تا مشكلات را به طور صادقانه با مدیران ارشد مطرح كنند، هر چند این صداقت نیز برای تامین منافع شركت رنگ باخته و آنان از كارمندان می خواهند تا با دروغ به مشتریان و به هر قیمتی شده، سهام شركت را بفروشند.ك/4

نگارنده: علی حیدر شاه حسینی

559/507 ** 1418
۰ نفر

سرخط اخبار فرهنگ