نسل‌های ساوه در کنار هم، آرمان قدس را مشق کردند + فیلم

 ساوه - ایرنا - امروز جمعه، خیابان‌های ساوه روایتگر صحنه‌ای شدند که گویی از دل تاریخ برخاسته بود، پیرمردان با محاسنی سپید، نوجوانانی با گام‌هایی پرصلابت، مادرانی که کودکانشان را در آغوش گرفته بودند، همه و همه آمده بودند تا حقیقتی را فریاد بزنند که قرن‌هاست در سینه تاریخ مانده است: قدس، نه فراموش می‌شود و نه تنها می‌ماند. 

به گزارش ایرنا، امروز در اخرین جمعه ماه مبارک رمضان، خیابان‌های شهر ساوه، آرام‌آرام از خروش قدم‌هایی که به سمت میدان معلم می‌رفتند، جان می‌گرفت. از هر کوچه و خیابانی، مردمانی با پرچم‌هایی در دست، پلاکاردهایی بر شانه و شعارهایی بر لب، راهی مسیری می‌شدند که هر سال، نقطه تلاقی ایمان و آرمان بود.

برخی از روزه‌داران با گام‌هایی استوار و لبانی خشکیده، دست در دست فرزندانشان حرکت می‌کردند، گویی این راهپیمایی، خود عبادتی دیگر در این ماه مبارک بود.

عکس‌های شهدا در دست مردم بالا رفت. قاب‌هایی از جوانانی که روزگاری جانشان را برای اسلام و مقاومت فدا کرده بودند، حالا در دستان کسانی بود که راهشان را ادامه می‌دادند.

روی یکی از پوسترها، چهره شهید حاج قاسم سلیمانی با لبخندی آرام حک شده بود و زیرش نوشته شده بود: "قدس، راه ناتمام ماست."

در میدان معلم، پیرمردی با چفیه‌ای که بوی سال‌های جهاد را می‌داد، عصایش را محکم در دست داشت. نگاهی به جمعیت کرد، به نوجوانان و جوانانی که حالا کنار او ایستاده بودند. در پاسخ به سوالم گفت: "خوشحالم که این پرچم، بر زمین نمانده است." کنارش نوجوانی ایستاده بود، قدبلند و مصمم، پرچم فلسطین را بر شانه انداخته و مشت‌هایش را گره کرده بود. از او پرسیدم: "چرا آمده‌ای؟" بی‌درنگ گفت: "برای آن‌ها که خانه‌هایشان را آتش زدند، برای کودکانی که هر شب صدای بمب لالایی‌شان است، برای مظلومیتی که نباید فراموش شود."

راهپیمایی آغاز شد. خیابان، زیر گام‌های استوار مردم، گویی به تپش افتاده بود و صدای طنین‌انداز شعارها، دیوارهای شهر را تکان می‌داد:"ای قدس، ما به‌سوی تو روانیم، بهر رهایی تو جان فشانیم!"، "مرگ بر اسرائیل! مرگ بر آمریکا!"، "ما ملت امام حسینیم!"، "محور مقاومت زنده است!" و "فلسطین آزاد خواهد شد!"، صدای طنین‌انداز شعارها در خیابان پیچید.

نسل‌های ساوه در کنار هم، آرمان قدس را مشق کردند + فیلم

میان جمعیت، مادری را دیدم که دختر کوچکش را بر شانه نشانده بود. کودک با دست‌های کوچک خود تکه‌ای مقوا را بالا گرفته بود که روی آن با ماژیک قرمز نوشته شده بود: "اسرائیل، نابود شدنی است!" مادرش با لبخندی محکم گفت: "او هنوز مفهوم این جمله را نمی‌داند، اما روزی خواهد فهمید که چرا امروز اینجا بود و یاد خواهد گرفت که عدالت، صدایی است که باید شنیده شود."

چند قدم جلوتر، گروهی از دانش‌آموزان، چفیه‌هایشان را محکم به دور گردن پیچیده بودند، یکی از آن‌ها، با خطی لرزان روی کاغذی نوشته بود: "فلسطین تنها نیست!" وقتی از او پرسیدم چرا این جمله را نوشته، گفت: "چون این حقیقتی است که باید همه دنیا بشنود."

راهپیمایان به مصلی نزدیک می‌شدند، اما شعله فریادهایشان فروکش نمی‌کرد.

در محوطه مصلی، کودکانی روی زمین نشسته بودند. مقابلشان جعبه‌ای از گچ‌های رنگی و برگه‌های نقاشی قرار داشت. یکی، تصویری از مسجدالاقصی را کشیده بود که در آغوش دستانی بزرگ قرار داشت. دیگری، تانک‌هایی را در حال فروپاشی نشان می‌داد و بالای آن نوشته بود: "قدس، آزاد می‌شود!"

امروز، خیابان‌های ساوه نه فقط میزبان راهپیمایی، بلکه صحنه‌ای برای نمایش وحدت، ایستادگی و ادامه راه مقاومت بود. نسل‌هایی که در کنار هم، آرمان قدس را مشق کردند، با گام‌هایشان خطی پررنگ در دفتر تاریخ کشیدند؛ خطی که فریاد می‌زد: قدس، در قلب ما زنده است.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha