حکیم نظامی همه اشعارش به زبان فارسی است و از منظر فلسفی به موضوعات متعددی پرداخته است. یکی از موضوعاتی که او راجع به آن سخن گفته است؛ مساله عشق است. عشق، یک واقعیت زندگی است و از دیرباز تا امروز راجعبه عشق از منظرهای مختلف سخن گفته اند. موضوع عشق؛ چه زمینی و چه آسمانی آن، محل اختلاف بین حکما و متکلمین و فقها و متفکرین است. اصطلاح عشق زمینی و آسمانی را فلوطین؛ فیلسوف پس از افلاطون و قبل از اسلام، مطرح کرده است. پس از آن در جهان اسلام، عرفا راجع به عشق سخن زیاد گفته اند که پیشتاز آن سنایی است و پس از او عطار و پس از آن ها مولانا. حضرت مولانا؛ قهرمان عشق آسمانی است چه در مثنوی و چه در دیوان شمس، منتهی مولانا در مورد عشق زمینی کمتر سخن گفته است.
جناب حکیم نظامی به هر دو عشق زمینی و آسمانی پرداخته است ولی در منظومه لیلی و مجنون مرکز بحثش و موضوع اصلی منظومه، مساله عشق زمینی است و در این منظومه از بعد فلسفی از بعد روانشناسی به مسأله عشق و فعل و انفعالات آن در زندگی می پردازد و رابطه عشق، زندگی و جامعه را تحلیل و تبیین کرده است. از نظر حکیم نظامی عشق و هوس با همدیگر متفاوت هستند. هوس، بیشتر یک مسأله جسمانی و غریزه ای است اما از منظر نظامی عشق حتی نوع زمینی آن یک امر روحی است و در نهایت به تعالی روح منجر می شود. پس از این تفاوت، او به ماجرای عشق لیلی و مجنون می پردازد.
موضوع دیگری که از نظر متافیزیکی و روان شناسی فلسفی، نظامی بدان می پردازد مساله ویژگی های عشق و صفت عشق است. در عشق؛ تشویش، شیدایی، غربت، دل شکستگی و عشق جاری و ساری است. یعنی عشق با این موضوعات روحی و روانی در ترابط و تعامل است. یکی از موضوعات عشق، شیدایی است که عاشق و معشوق شیدا و دل شکسته میگردند.
در جمع بندی عشق زمینی از منظر نظامی میتوانیم بیان کنیم که از نظر وی؛ عشق پاک زمینی نیز معنوی و متعالی است. عشق، هوس نیست. عشق پاک باعث تلطیف دل می شود. عشق یک نیاز جسمانی یا عاطفی نیست بلکه پدیده ای روحی و لطیف است. زبان و حال عاشقان را اکثر مردم نمیفهمند لذا عاشقان غریب و تنها و بی کس هستند اما خدا ملجا و مامن و پناه عاشقان در تنهایی و رسوایی است. از منظر حکیم نظامی، عشق زمینی دل را برای وصول به عشق متعالی تلطیف می کند و هر دو عشق مجازی و حقیقی، ممدوح و متعالی هستند.
*استاد و پژوهشگر فلسفه و عرفان اسلامی
نظر شما