به گزارش گروه علم و آموزش ایرنا از «نیواطلس»، پیشرفتهای بزرگ در زمینه فناوری پزشکی منجر به ساخت دستگاه های عصبی کاشته (ایمپلنت) شده پیچیدهای مانند «دیپ برین» (اعماق مغز)، «واگال نِرو» (دستگاه وابسته به عصب دهم مغز) و محرکهای نخاعی شده است.
«نورولینک» متعلق به «ایلان ماسک» که یک رابط مغز–رایانه (BCI) است، یکی از معروفترین دستگاهها به شمار میرود. کشور چین نیز به تازگی از دستگاه ایمپلنت BCI خود رونمایی کرد و مشخص شد که این کشور نیز به سرعت در حال رسیدن به آمریکا در حوزه فناوری عصبی است.
دستگاههای کاشته شده فناوری مغزی و عصبی موجب ارتقای کیفیت زندگی افراد مبتلا به مشکلات و اختلالات عصبی شدهاند اما سوال این است که با توجه به سرعت و شتاب پیشرفتهای حال حاضر در این زمینه، چه خواهد شد؟ زمانی که فناوری عصبی کاشته شده به سرعت منسوخ شود یا دیگر از شرکت سازنده حمایتهای لازم را برای نگهداری دریافت نکند (برای آشنا شدن ذهن میتوان اینطور مقایسه کرد که مثلا «ویندوز» پشتیبانی از نسخههای قدیمی شده این سیستم عامل را پایان داد) آیا میتوان آن ایمپلنت را برداشت و در این صورت پول این کار را چه کسی خواهد داد؟
یک مطالعه انجام شده با هدایت پژوهشگران «موسسه بیماریهای عصبی نورمن فیکسل» در فلوریدای آمریکا که مقاله آن به تازگی منتشر شده است، پیشنهاد یک تعریف رسمی برای «رهاسازی وسیله عصبی کاشته شده» را داده است که از نظر آنها برای تدوین دستورالعملها، سیاستها و قوانین مرتبط با این دستگاه ها حائز اهمیت است.
نشریه «پزشکی طبیعت» در سال ۲۰۲۰ ماجرای یک زن استرالیایی با نام «ریتا لگیت» را گزارش داد که یک ایمپلنت مغزی آزمایشی را برای درمان بیماری صرع (epilepsy) دریافت کرده بود و این درمان برای او نتیجه خوبی هم داشت. اما در اواسط این درمان آزمایشی بالینی، شرکت «نوروویستا» (NeuroVista) سازنده این ایمپلنت، تحت فشار سرمایهگذاران نگران از حمایت مالی از چنین فناوریهایی دچار مشکل شده و به تعطیلی کشیده شد.
به علت اینکه این شرکت دیگر فعال نبود راهی هم برای نظارت بر عملکرد دستگاه وجود نداشت و این دستگاه عملا در داخل سر خانم لگیت بدون هیچ مسئولی که پاسخگو باشد، رها شد البته باطری آن قرار بود سه سال کار کند! همسر خانم لگیت پیشنهاد خرید دستگاه را کرد اما به علت مسائل مالکیتی رد شد و تنها گزینه او این بود که دستگاه برداشته و خارج شود.
علاوه بر مساله پایان دادن زودهنگام به درمان آزمایشی، این مساله هم وجود دارد که وقتی یک درمان آزمایشی به پایان طبیعی خود میرسد، چه بر سر یک ایمپلنت نوروتِک (فناوری عصبی) خواهد آمد.
در چنین وضعیتی معمولا برداشتن دستگاه به افراد شرکت کننده (در فرایند درمان آزمایشی بالینی) پیشنهاد میشود. اما در این زمینه هم ابهامهایی در مورد پوشش بیمهای وجود دارد و در حال حاضر هیچ خط مشی یا دستورالعمل روشنی در خصوص اینکه آیا ایمپلنت باقی بماند یا برداشته شود، وجود ندارد.
انتظار میرود که ارزش بازار جهانی برای محصولات فناوریهای عصبی تا سال ۲۰۲۶ به حدود ۱۷.۱ میلیارد دلار برسد. اما این تضمین نمیکند که همه شرکتهای سازنده این محصولات سر پا بمانند. «نوروویستا» تنها شرکت فناوری عصبی نیست که درهای خود را به روی مشتریانش بسته است.
در سال ۲۰۱۹ نیز شرکت «اتونومیک تکنالوجیز» (ATI) پس از آزمایشهای موفقیت آمیز دستگاه محرک (استیمولاتور) درمانکننده سردردهای خوشهای (cluster headaches)، به علت خلافکاریهای قانونی به تعطیلی کشیده شد و بیش از ۷۰۰ نفر بیمار استفاده کننده از این دستگاه نیز قادر به دسترسی به نرمافزارهای مورد نیاز نبودند هر چند این مشکل با خرید مالکیت معنوی محصولات این شرکت توسط یک شرکت دیگر در سال ۲۰۲۲ حل شد. برخی دیگر از شرکتهای فعال در این حوزه نیز با مشکلات مالی رو به رو شده اند.
وقتی شرکتهایی مانند اینها به پایان راه میرسند، ایمپلنتهایی که ساختهاند بر جا میماند و در بسیاری از موارد خارج کردن آنها بسیار پرهزینه و پرخطر است یا صرفا اقدامی غیرلازم درنظرگرفته می شود و به هر روی این بیماران سر خانه اول برمیگردند؛ با این تفاوت که یک تکه وسیله سختافزاری بیمصرف هم در بدن آنها کاشته شده و بر جا مانده است.
اگر آنها خوششانس باشند، میتوانند یک دستگاه جایگزین پیدا کنند. بر اساس یک مقاله چاپ شده در نشریه «نیچر» در سال ۲۰۲۲، جایگزین کردن ایمپلنتهای منسوخ شده مانند تحریک کننده (استیمولاتور) نخاعی شرکت «نووکترا» (Nuvectra) مستلزم یک عمل جراحی است که بهبود از آن هفتهها زمان لازم دارد و این جراحی همچنین ۴۰ هزار دلار هزینه خواهد داشت و این تازه به شرطی است که دستگاهی برای جایگزینی وجود داشته باشد.
از سوی دیگر، یک وسیله فناوری عصبی (نوروتک) که امروز پیشرفته محسوب میشود، ممکن است فردا دیگر پیشرفته نباشد و اینها یک تاریخ انقضای درونی هم دارند که در آن زمان دیگر بدون کارهای نگهداری و پشتیبانی کار نخواهند کرد.
در این زمان دشوار میتوان نظر کارشناسی در این خصوص پیدا کرد که آیا برداشتن یک دستگاه مانند «نورولینک» ایلان ماسک یا یک ایمپلنت مغزی دیگر موجب آسیب به بافت مغز خواهد شد یا نه. اما اگر ایمپلنت کردن یک دستگاه مانند نورولینک با خطر آسیب به بافت مغز همراه باشد، منطقی است که فرض کنیم برداشتن آن هم خطر آسیب به مغز را خواهد داشت.
موضوع مطرح شده در مقاله یادشده (مطالعه انجام شده با هدایت پژوهشگران «موسسه بیماریهای عصبی نورمن فیکسل» در فلوریدای آمریکا) روشن ساخته است که راهنماییها و خط مشی کاملتر و پایدارتری در این حوزه به سرعت در حال تحول برای محافظت از بیماران مورد نیاز است.
نظر شما