یاران؛ چه غریبانه
شهید خرازی و شهید زاهدی در یک قاب

اصفهان-ایرنا- همیشه می آیید و همواره هستید؛ از همان روزها که در جبهه های نبرد در غبار ایستاده بودید تا این روزها که در آنسوی مرزها سودای آرامش وطن دارید؛ آری باید می دانستیم که شهدا مانده اند و زمان، ما را با خود برده است.

در میان آتش و دود و دشنه، راستی چه غریبانه مرد میدان بودید؛ چه آن زمان که دشمن تا بیخ گوشمان برای خاک وطن طمع کرده بود و چه اکنون که کسی را یارای درنده خویی های ضد بشری نیست.

چه بلندپایه اما گُمنام بودید، آنقدر که حتی دشمن بیشتر از ما که هموطنتان بودیم به جایگاهتان واقف بود؛ راستی مگر جز پایمردی و شجاعت چه داشتید که اینگونه هراس در دل اهریمن انداخته بودید؟

شانه به شانه هم، لبخندهای ملیح با دل های طوفانی اما مگر اسرار درونتان چه بود که اینگونه تاریخ هر بار برایتان می ایستد؟

راستی، در نیمه شب های دلدادگی با معبود و در بند تار و پودِ اخلاصتان مگر چه می گذشت که هر بار وقتی شهید می شوید تازه همچون چراغِ پُرفروغ می درخشید.

از خاک سنگرهای جبهه تا فرسنگ ها دورتر از وطن، کاش بگویید سِرّ پنهان رشته اتصالتان چه بود که اینگونه سبکبال خرامیدید و رفتید.

آه؛ ما کجا و شما کجا، پای ما در اسارت تعلقات و روزمرگی ها اما شما قدم زنان هر لحظه در اندیشه پرواز، راستی راز این قصه چیست؟

شاید تنها همرزم خرازی ها و سردار سلیمانی هایند که اینگونه خراش بر چهره منحوس دشمن می اندازند، تا آنجا که برای کوردلانِ غوطه ور در وحشی گری چاره ای جز حمله و ترور و کشتار نمی ماند.

راستی می دانید نامتان با شهادت در حرم دلها و حوالی چشمه اشک ها چه پُرآوازه شده؟ شاید این پاداش همه آن گمنامی هایی است که برای معامله با معبود به ساحت آن پایبند بودید.

وه که چه شورانگیز همیشه جمعتان جمع است، چه در سال های دفاع مقدس چه در دفاع از حرم و چه حالا که در میان ما نیستید، راستی می دانید دوباره نوای "کجایید ای شهیدان خدایی" در سرمان پیچیده است ؟

کاش راز آن لبخندهای میان التهاب نبردها، آن پیشانی های نشان بسته از سجود و آن انگشترهای بجا مانده در قاب شهادتتان را می دانستیم.

کاش می دانستیم راز رفاقت دیرینه سردار دل ها حاج قاسم سلیمانی، حاج حسین خرازی و حاج محمدرضا زاهدی که حالا یک ایران برای پیکر او آغوش شده در چیست؟

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی؛ آن هنگام که سردار در مشهد الرضا برات شهادت گرفت.

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من

به گزارش ایرنا، سردار محمدرضا زاهدی مستشار برجسته کشورمان در سپاه قدس و یار دیرین شهید حاج حسین خرازی و شهید حاج قاسم سلیمانی عصر دوشنبه ۱۳ فروردین در حمله رژیم صهیونیستی به سفارت ایران در دمشق به شهادت رسید.

یاران؛ چه غریبانه

او از فرماندهان باسابقه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که در کارنامه خود مسوولیت‌ فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) اصفهان، نیروی زمینی سپاه، فرماندهی نیروی هوایی سپاه و معاونت عملیات کل سپاه را بر عهده داشت.

سردار زاهدی متولد ۱۱ آبان ۱۳۳۹ در اصفهان، در سال ۱۳۵۹ به سپاه پاسداران پیوست و در طول جنگ تحمیلی از فرماندهان سپاه بود.

او همچنین در سال‌های اخیر در نیروی قدس فعالیت می‌کرد و فرمانده سپاه در سوریه و لبنان بود.

رژیم صهیونیستی برخلاف عرف دیپلماتیک و قوانین بین‌المللی، کنسولگری کشورمان در دمشق سوریه را بوسیله هواپیمای جنگنده‌های «اف‌۳۵» هدف موشک قرار داد که به شهادت چند تن از کارکنان این دفتر و مستشاران نظامی کشورمان منجر شد.

سردار محمدرضا زاهدی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شاخه سوریه و لبنان، سرتیپ حسین امین‌الله رییس ستاد کل نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شاخه سوریه و لبنان و سرلشکر محمد حاج رحیمی جانشین سردار زاهدی، در شمار این شهدا هستند.

پیکر مطهر سردار شهید محمدرضا زاهدی روز جمعه مصادف با روز قدس در تهران تشییع و روز شنبه در اصفهان تشییع و خاکسپاری می شود. اقامه نماز بر پیکر پاک شهید والامقام در تهران توسط رهبر معظم انقلاب انجام خواهد شد.

اخبار مرتبط

سرخط اخبار استان‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha