اهداف برگزاری نشست گروه تماس منطقه‌ای در کابل

تهران-ایرنا- نماینده ویژه رئیس‌جمهور در امور افغانستان اهداف برگزاری نشست گروه تماس منطقه‌ای در کابل را که به پیشنهاد و ابتکار جمهوری اسلامی ایران انجام شد، تشریح کرد.

به گزارش سیاست خارجی ایرنا، حسن کاظمی قمی نماینده ویژه رئیس‌جمهوری اسلامی ایران در امور افغانستان و سرپرست سفارت ایران در کابل بعدازظهر امروز (دوشنبه) در نخستین نشست کارگروه کمیتۀ تماس منطقه‌ای به ایراد سخنرانی پرداخت.

متن سخنرانی کاظمی قمی در این نشست به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم

خانم‌ها؛ آقایان؛

همکاران محترم؛

برای اینجانب موجب سعادتمندی فراوان است که در زمانی نه چندان طولانی پس از درج «پیشنهاد تهران» در اعلامیۀ غازان 2023 فورمت مسکو برای تشکیل کمیتۀ تماس منطقه‌ای، نخستین نشست اعضای این کمیته با میزبانی کابل برگزار می‌شود. از این‌رو مایلم قدردانی خویش را از مقامات مسئول در حکومت سرپرست افغانستان که نمایندگان کشورهای همسایه و منطقه را به صورت رسمی برای آغاز این روند دعوت نمودند، ابراز نمایم.

حضار محترم؛

همگان نیک آگاهیم که سرنوشت جمعی سبب شده است تا برای هزاران سال نیاکان ما در همسایگی با یکدیگر زندگی کنند. لاجرم همین اقتضای جغرافیا موجب آن خواهد شد برای قرن‌های متمادی فرزندان ما نیز در کنار یکدیگر تجربه زیست مشترک را دوام بخشند. همزیستی و همسایگی با رعایت احترام متقابل و تمامیت ارضی دیگری، مستلزم پایبندی به اصولی مشترک و معاهداتی است که اینک ارزش و اعتباری بین‌المللی یافته و نشان از تفاهم جمعی نسل‌های گذشته ما در بنای تجارب سازنده و اجتناب از تکرار رویدادهای ناگوار دارد.

با این اندوختۀ گرانبها از تجاربِ نیاکان خود؛ مقتضیات زمانه ایجاب می‌دارد اکنون که برای گفتگو کنار هم گرد آمدیم، ابتدا به ضرورت ایجاد آن میزان از فرصت‌ها بیاندیشیم که با تشریک منافعِ مشترک به قوام محیط همسایگی ما می‌انجامد؛ آنگاه در منفعتِ جمعی با سایر ملل جهان راهی را برگزینیم که موجب دوام و بقای ماندگار خواهد شد.

جمهوری اسلامی ایران با این مقدمه معتقد است که دروازۀ محیط همسایگی دریچۀ خروج از بحران‌های سخت و گذرگاه عبور از خاطرات جانکاه برای رنج و محنتی است که مردم افغانستان قریب به نیم قرن اخیر به صورت مستمر تجربه نمودند. این باب همچنین پنجره‌ای برای حضور دوباره و موفق افغانستان در صحنۀ جهانی و بمنظور ایفای نقش و موقعیت بین‌المللی مبتنی بر جغرافیای طبیعی، انسانی و سیاسی‌اش است. در حقیقت افغانستان اگر در نقطۀ تماس و اتصال با محیط همسایگان خود با یک اندیشۀ منطقه‌محور واقع شود، دیگر نه تنها کشوری محصور در خشکی نیست بلکه با تعاملی مثبت و همگرایانه که متضمن پذیرش الگوی سنتی و بومی منطقه و مردم متنوع آن با فرهنگ‌ها، زبان‌ها، مذاهب و ارزش‌هایی خیرخواهانه است، به مقام و موقعیتی خواهد رسید که نقطۀ تعامل و تبادلی مهم در قلب قاره گردد و نقش آسیامحوری ایفا کند.

بر بنیاد این نگرش؛ چنانچه سیاست «منطقه‌محور» مورد اشارۀ کنونی با پذیرش الزامات مهم آن همراه شود، نخستین اثرش اینگونه جلوه خواهد داشت که افغانستان با موفقیت در ایفای نقشی سازنده در محیط همسایگی در موقعیت یک مرکزیت قاره‌ای‌ قرار خواهد گرفت و در مدار مناسباتی اثرگذار در تنظیم مناسبات جهانی قرار خواهد گرفت.

اکنون مایلم به دو سوال اصلی از نگاه جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور مهم و موثر در تنظیم مناسبات منطقه‌ای پاسخ دهم. نخستین پرسش آن است که جایگاه افغانستان به دنبال ایفای نقشی منطقه‌محور در رویکرد منطقه‌ای ایران چگونه است؟

در واقع الزام نیل به چنین موقعیتی، نگاه به نحوۀ حکومت‌داری یعنی مشارکت اشخاص صالح از اقشار متنوع در میان اقوام و مذاهب برادر و برابر افغانستان است. به عنوان مثال از نگاه مردم ایران با اتکا به این الزام؛ افغانستان نه تنها موقعیت خود را به عنوان یکی از کانون‌های مهم فرهنگی آسیا محفوظ می‌دارد، بلکه به مسیر اتصال فرهنگ و هویت غنی فارسی‌زبانانی مبدل خواهد شد که برای قرنهای متمادی با تولید ادبیات به خلق مضامین پُرمعنا در جغرافیایی میان ماورالنهر تا شبه‌قاره و کاشغر تا بالکان مبادرت ورزیدند. بدینگونه است که مکتب ادبی غزنین، محفل هنری هرات، مدرسه دینی قندهار و زاویۀ بلخ و چَشت که برای قرنها مکمل ری و شیراز، تبریز و اصفهان، دکن و بخارا و بغداد و بدخشان بود، احیا می‌شود.

بدین‌ترتیب افغانستان در نقطۀ کانونی تماس و اتصال این نگرشِ منطقه‌محورِ فرهنگی مجرای تعامل و تبادل میراث تمدنی و زبانی جوامع همسایه از شبه قاره و چین تا محیط ترک و تورانی‌زبانی و جغرافیای عرب‌زبانان در همسایگی ما خواهد شد.

میزبان محترم؛

همکاران گرامی؛

پرسش مهم دوم آنکه؛ کدامین الزام برابر افغانستان جهت ایفای نقش و مسئولیتی منطقه‌محور قرار دارد؟

از نگاه جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یک عضو موسس جامعۀ ملل و از اولین امضاءکنندگان منشور سازمان ملل متحد در کنفرانس سانفرانسیسکو؛ منطقه‌محوری در محیط همسایگی ما یعنی موفقیت در ایجاد تفاهم با همگان. این همه‌پذیری و رواداری اصلی زرّین برای موفقیت در نظامی منطقه محور است. بدین معنا حکمرانی بدون تبعیض در داخل و حُسن همجواری و همزیستی با همسایه در محیط منطقه دو مولفۀ اساسی در پیشرفت روندی منطقه گرا است که به یقین اگر در یک اعلامیه جلوه نماید با استقبال منطقه و فرامنطقه روبرو می‌شود.

در وجه داخلی اینگونه سیاستی پیشنهادی زیبنده‌تر از توجه به بنیادی‌ترین توصیه در شریعت اسلام با مبنا قرار دادن آیه شریفه «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبایل لتعارفوا ان اکرمکم عندااله اتقاکم ان الله علیم خبیر» را نمی‌توان برشمرد.

اسلام عزیز آمد تا برابری زن و مرد را مسجل نماید. همچنین تمایز زبانی، هویتی، فرهنگی و مذهبی میان ما مخلوقات الهی را عامل تنوع برشمارد تا بر اساس آن، جستجو و تکاپو برای شناخت دیگر مردم از قبایل و اجتماعات مورد اهتمام قرار گیرد. بی‌جهت نیست که حاکمیت بر اساس شریعت به مصداق تجربۀ صدر اسلامِ مدینه‌النبی؛ حکمرانی عادلانه همراه با نگاهی همه‌شمول نسبت به حقوق اهالی فارغ از جنسیت، قومیت، تمایزهای زبانی و فرهنگی بوده است. همین امر سبب شد در قرن اول اسلامی مهاجر و انصار عقد اخوت بندد و اویسِ قرنیِ یمانی و سلمانِ فارسی و بلالِ حبشی در دیدۀ پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) و سایر مسلمانان به یک چشم و با حقوق برابر و یکسان منزلت گیرند. همچنان؛ زنان دوشادوش پیامبرِ اسلام(ص) در ایفای مسئولیت‌های اجتماعی نقش پذیرفتند. اینگونه نظامِ همه‌پذیر که اتکایش به نص شریعت اسلامی و مبتنی بر اصل تقوا باشد، تفسیر حدیث شریف تشاورن العلماء العابدون برایش مصداق اصل مشورت جمعی با بزرگان و اصحاب فتوا از همه مذاهب اسلام را دارد. بر این اساس تحکیم مبانی شریعت و تدوین اصولنامه به عنوان میثاق میان مردم ایجاب می‌دارد دایرۀ عالمان عابد به گسترۀ همه مذاهبِ برابر و برادر افغانستان تعمیم پیدا نماید.

در حقیقت تأسی به الگوهای سنتی این منطقه، همان عصر زرینی که اخلاق اجتماعی بنیان مشورت را از یک توصیه لفظی به یک سلوک عملی مبدل ساخت، موجبات پیروزی و بُرد متقابل را فراهم می‌آورد. قُدما و عقلای این منطقه پیوسته توصیه بر تحمل و رواداری داشتند و گفتند: «طریقت ما در مشورت است و خیریت در جمعیت است».

امروز ما نمایندگان مردم این منطقه به دعوت میزبان در کابل اجتماع نمودیم تا در طریق مشورت میان دولتهای خود، مسیر خیریت و مصلحت را چنان بپیماییم که افغانستان نقطه اتصال و تماس آن باشد. لذا باور راسخ دارم تنها با بنیان مشورتی منظم و پیوسته مبتنی بر منطق و اندیشۀ منطقه‌محوری، زمینۀ پذیرش مسئولیت و تکالیف یک الگوی موفق حکمرانی توأم با رضامندی و کامیابی همۀ آحاد مردم افغانستان ممکن خواهد شد. مسیری که از منطقه آغاز شود و مورد توجه و حمایت جهان قرار گیرد، دهلیزی امن برای همه‌محوری و مشارکت در عرصۀ جهانی با حفظ احترام به تمامیت ارضی و استقلال افغانستان است. این نتیجه یک پیروزی موفقیت‌آمیز و برابر برای افغانستان، منطقه، جهان و از همه مهمتر ساختار نظام بین‌الملل به جهت آزمودن یک نتیجه کامیاب است.

در نتیجه مایلم تاکید نمایم هدف ما در این دورۀ نخست از گفتگو باید مبتنی بر حفظ امنیت مردم افغانستان و محیط همسایگی آن باشد تا مطالعه جهت آماده‌سازی یک برنامۀ امنیت‌جمعی در مقابله با ساختارها و سازمان‌های دهشت‌افکن تروریستی را بعنوان نخستین عنوان از «توافقات موضوعی که منافع مشترک را تضمین نماید» در دستور گفتگو قرار دهیم.

بنابراین پیشنهاد دارم کشورهای کمیتۀ تماس منطقه‌ای همچنان بر این نکته تصریح نمایند که مناسب است برای مقابله با تهدیدات دیرپا با منشاء افغانستان که عمدۀ آن ناشی از دوران اشغال آمریکاست و در مقولاتی از جمله موارد ذیل فهرست می‌شوند، گفتگو و اجماع نظر حاصل آید:

کشت، فراوری، انباشت، خرید و فروش و قاچاق مواد مخدر سنتی و صنعتی؛

قاچاق انسان، آوارگی و بی‌پناهی مردم؛

مبارزه با ریشه‌های افراط‌گرایی؛

تامین حقوق برابر و بدون تبعیض برای مشارکت، کار و تحصیل اقشار متنوع جامعه فارغ از جنسیت و نژاد و زبان و مذهب؛

مبارزه با بلایای طبیعی و مدیریت مسائل زیست‌محیطی؛

همچنین این اولویت ها به صورت همزمان و متوازن از سوی سازمان ملل متحد مورد توجه واقع شود و از هرگونه برخورد گزینشی و اولویت‌بخشی موارد تازه که ممکن است موجب کم‌توجهی به ریشۀ مسئلۀ افغانستان شود، اجتناب صورت پذیرد. در حقیقت اشتراک‌نظر و یکسانیِ تمرکز بر این عناوین است که زمینۀ نتیجه‌بخشی روندهای مطلوب بمنظور تعامل منطقه و محیط بین‌الملل در آینده با افغانستان را رقم خواهد زد.

پایان سخن خود را با قدردانی از میزبانی دولت سرپرست افغانستان و ملت شریف این کشور بدینگونه آغاز می‌نمایم که «در کابل برف باشد؛ زَر هم باشد». افغانستان با ورود به این گفتگو نشان داد به مسیری تازه و امیدبخش در مشارکت منطقه‌ای و الزامات آن توجه نشان داده است.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha