امیدی به اکران فیلم نداشتم/برخی فیلمسازها از جامعه‌ای حرف می‌زنند که وجود ندارد

تهران- ایرنا- کارگردان فیلم «چرا گریه نمی‌کنی» گفت: برخی فیلم سازها درباره جامعه ای حرف می‌زنند که وجود خارجی ندارد و برساخته داستان‌ها و فیلم‌هایی است که ‌این فیلمسازان دیده اند و از آن تقلید می‌کنند

علیرضا معتمدی در گفت‌وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا درباره مطلوب بودن زمان اکران فیلمش در این روزها گفت: من به عنوان کارگردان حق انتخابی نداشتم که این فیلم چه زمانی اکران شود. نه تهیه کننده درباره حضور فیلم در جشنواره مشورتی با بنده داشت و نه بازیگران درباره اینکه بیانیه اعتراضی صادر کنند من را در جریان قرار دادند. درحالیکه هر دو می‌دانستند بعد از این اتفاقات چه ضربه بزرگی به فیلم می خورد.

وی در این باره ادامه داد: این گله تا ابد برای من می‌ماند که تهیه کننده و بازیگران با سرنوشت فیلمی بازی کردند که مالک و صاحب معنوی آن، من بودم. من را از گردانه کنار گذاشتند و سوار موجی شدند که تا دو سه ماه گذشته هیچ امیدی به اکران فیلم نبود.

حق انتخابی برای زمان اکران فیلم نداشتم

معتمدی درباره مشکلاتی که فیلم برای اکران داشت گفت: مشکل فیلم مشکلات قانونی نبود بلکه بیشتر حاشیه‌ها و عدم تمایل تهیه کننده، اکران فیلم آن را به تعویق انداخت. به همین جهت تا شرایطی برای اکران پیش آمد من فیلم را اکران کردم چرا که اگر صبر می‌کردم ممکن بود دیگر هیچ وقت زمان اکران پیش نیاید. من از آن فیلم‌سازهایی نبودم که حق انتخاب برای اکران داشته باشم.

این کارگردان درباره احتمال تحریم شدن دوباره جشنواره امسال توسط هنرمندان گفت: همه کسانی که پارسال گفتند جشنواره را تحریم می‌کنند، امسال فیلم خواهند داشت و پارسال هم فیلم می‌ساختند. بازیگران این فیلم نیز در پاییز سال گذشته فیلم بازی می‌کردند.

امیدی به اکران فیلم نداشتم/برخی فیلمسازها از جامعه‌ای حرف می‌زنند که وجود ندارد

بسیاری از فیلمسازها با زندگی مردم بیگانه‌‎اند

یکی از دلایل بیگانه بودن فیلم‌های ما با زندگی مردم این است که فیلم سازها درباره جامعه ای حرف می‌زنند که آن جامعه وجود خارجی ندارد؛ طبقه ای که ماشین مدل بالا دارند و شکل زندگی مرفهی دارندکارگردان فیلم سینمایی رضا درباره به کارگیری قصه ها و روایت های زیسته خود در فیلم هایش گفت: تقریبا همه فیلم‌سازها خودشان را در فیلم‌هایشان منعکس می‌کنند. بهترین فیلم‌سازهای تاریخ سینما آن‌هایی بودند که درباره اجتماع و طبقه خودشان فیلم ساختند.

وی ادامه داد: یکی از دلایل بیگانه بودن فیلم‌های ما با زندگی مردم این است که فیلم سازها درباره جامعه ای حرف می‌زنند که آن جامعه وجود خارجی ندارد؛ طبقه ای که ماشین مدل بالا دارند و شکل زندگی مرفهی دارند. این ها برساخته داستان‌ها و فیلم هایی است که ‌این فیلمسازان دیده اند و از آن تقلید می‌کنند.

این کارگردان در پاسخ به اینکه فیلم هایش برای قشر خاصی از مخاطب جذاب است گفت: من به هیچ وجه به مخاطب خاص عقیده ندارم. هر قصه لحن و ریتم خاص خودش را دارد. رضا لحن کاملا متفاوتی دارد این قصه به یک لحن رها و بازیگوشانه و سرخوشانه و رهاشدگی بدون قیدهای رایج سینما نیاز داشت. این تدوین منتسب به لحن فیلم است که در جشنواره نیز سیمرغ گرفت و بسیار درخشان بود.

کارگردان فیلم رضا درباره مشکلات اکران این اثر گفت: فیلم رضا به گروه هنر و تجربه تبعید شد درحالیکه می‌توانست فیلم موفقی در گیشه شود. زمانی که نسخه نمایش خانگی آن منتشر شد خیلی بیشتر از فیلم‌های سینمای تجاری دیده شد و هنوز درباره آن صحبت می‌شود.

معتمدی افزود: این اتفاق خوبی نیست که وقتی بخواهند فیلمسازی را بایکوت کنند از این برچسب ها به فیلمش می‌چسبانند. ما پیش از اینکه سینما به چنین وضعی دچار شود فیلم‍‌های آقایان میر کریمی، بیضایی و فرهادی را به عنوان پر فروش‌ترین ها داشتیم. فیلم‌هایی که علاوه بر سرگرم‌کنندگی واجد ارزش‌های انسانی و مسائل انسانی بوده اند.

وی با اشاره به اتفاقات ۱۰ سال اخیر در سینما گفت: اما در ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر اتفاقاتی افتاد که عده ای تنها برای نفع خود به فیلم سازی روی آوردند. عده ای که خودشان تولید می‌کنند و خودشان نمایش می‌دهند و به هیچ فیلم دیگری اجازه ورود به این دایره را نمی‌دهند. از این رو اعتقادی به این تقسیم بندی ها ندارم. اگر فیلمی خوب قصه تعریف کند تماشاگر با آن ارتباط می‌گیرد.

امیدی به اکران فیلم نداشتم/برخی فیلمسازها از جامعه‌ای حرف می‌زنند که وجود ندارد

از مهرجویی تاثیر زیادی گرفتم

این کارگردان درباره تضاد میان لحن فیلم و جدی بودن قصه آن گفت: لحن و فرم فیلم با مفهوم آن در تضاد است و این به طور آگاهانه انتخاب شده. این فیلم هم می‌توانست فیلمی چرک و کثیف باشد و قهرمانی داشته باشد که همیشه در حال آه کشیدن و غصه خوردن است اما من این تضاد را دوست دارم چرا که شخصیت اصلی گرفتار زنجیرهایی است که دست و پایش را بسته و باید از آن رها شود اما در جهانی زندگی می‌کند که این جهان شوخ طبع و خوش رنگ و لعاب است.

معتمدی درباره تاثیر پذیرفتن از جهان فکری مهرجویی در فیلم هایش گفت: مهرجویی فیلمساز مورد علاقه من است و در این فیلم نیز جهان آن شخصیت اصلی نیز با فیلم های او سر و کار دارد. مشخصا در سکانسی از فیلم که در گاوداری می‌گذشت و ابتدا قرار بود به گونه دیگری اجرا شود اما فکر کردم که با حضور در گاوداری و دیدن فیلم گاو موقعیت جالبی ایجاد می‌شود.

قصدم وارونه کردن معانی کلیشه‌ای بود

ما به طور ذهنی فکر می‌کنیم کسی که در کویر زندگی می‌کند، خردمند و پخته استاین فیلمساز با اشاره به فیلمبرداری فیلم‌هایش در خارج از تهران گفت: حضور کویر در این فیلم در راستای وارونه کردن معانی کلیشه‌ای است. ما به طور ذهنی فکر می‌کنیم کسی که در کویر زندگی می‌کند، خردمند و پخته است. می‌خواستم با این کلیشه بازی کنم چون همه این ها بازتاب‌دهنده زندگی اجتماعی ماست.

وی ادامه داد: کویر زمانی وارد قصه می‌شود که ما قرار است با همزاد و ورژن دیگری از کاراکتر اصلی رو به رو شویم. کسی که فکر می‌کنیم اهل مکاشفه است. این مفهوم باید به چالش کشیده می‌شد که همه چیز از معنا تهی شده و ورژن دیگر این آدم که فکر می‌کنیم به دلیل زندگی در کویر خیلی خردمند است، برعکس تهی مغز است و اصلا آن چیزی نیست که باید باشد.

معتمدی درباره جدیدترین اثر خود گفت: پروانه ساخت فیلم دختر پری خانم گرفته شده و فیلمبرداری آن به زودی شروع خواهد شد. منتظر بودیم این فیلم اکران شود. ضمن اینکه فیلمبرداری فیلم بعدی نیاز به فصل خاصی داشت و بازیگران مد نظر باید کار خود را در پروژه های دیگر تمام می‌کردند. پروانه ساخت این فیلم به تهیه کنندگی، کارگردانی و نویسندگی خودم در تابستان گرفته شد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha