به گزارش خبرنگار ایرنا، در روزهای طلایی و نه چندان دور فوتبال استان در اواخر دهه هشتاد و اوائل دهه نود که « شاهین بوشهر » و « پارس جنوبی جم » در آسمان « لیگ برتر» تیزپروازی داشتند و ایرانجوان یکی از مدعیان پر و پا قرص سودای صعود از « لیگ یک » به « لیگ برتر » در سر داشت، شور و نشاطی وصف نشدنی در استان بوشهر موج می زد تا جایی که همزمان با درخشش فوتبال بسیاری از آمارهای رسمی نیز حکایت از کاهش چشمگیر آسیب های اجتماعی در سایه شادابی و روحیه مضاعف بندرنشینان بوشهری داشت.
جوانانی که بخش قابل توجهی از اوقات فراغت خود را صرف دیدن مسابقه و تمرینهای تیم های محبوب های خود می کردند دیگر فرصتی نیز برای فکر کردن به پدیده های مخربی چون مصرف موادمخدر نداشتند و معجزه فوتبال عجیب آنان را شیدا و شیفته مستطیل سبز کرده است.
اما روزهای روشن در سایه بی تدبیری ها و نبود درکی راهبردی از مقوله تفریح سالم جوانان زیاد به طول نکشید و فوتبال ناب و سراسر استعداد استان بوشهر پس از تغییراتی در بدنه اجرایی روند نزولی خود را با شیبی تند در پیش گرفت تا تیم های پرطرفدار استان بوشهر، این روزها در آستانه نابودی و فروپاشی قرار گیرند.
سرگذشت تیم فوتبال شاهین آدمی را به یاد رمان معروف « سرگذشت ملال انگیز حربا » نوشته « آنتوان چخوف » می اندازد که پس از سالها حضور در « لیگ برتر » به یک دسته پایین تر و سپس لیگ 2 رفت.
در فصل گذشته و در سالی که بوی سقوط شاهین به لیگ دسته سه نیز به مشام می رسید با همت و تلاش جوانانی گمنام اما جویای نام و در نبود حمایت مالی مناسب به طور معجزه آسایی شاهینیها در لیگ دو ماندگار شدند.
در حالی که امید می رفت امسال تیم با ساماندهی شایسته تری پا به رقابتهای امسال بگذارد با جدا شدن مهره های کلیدی و با تجربه هنوز عرصه بر این تیم تنگ وتنگ تر شد و در پیدان نشدن حامی مالی تنها با هدف حفظ سهیمه پا به رقابتها گذاشت.
با وجود مشکلات مالی فراوانی که دامنگیر تیم شده شاهین هنور نتوانسته در یکی از بازی های خود با ترکیب کامل و وجود بازیکنان ذخیره به میدان برود و در آخرین اعزام نیز با هزاران رنج و مشقت و کمک برخی از مسئولان استانی توانست شرایط سفر پروازی بازیکنان به ارومیه مهیا شود.
با این وضعیت تیم بدون حامی شاهین همچنان آبستن حوادث زیادی خواهد بود و باید دید جدای از نتیجه موفق به تامین هزینه و حضور در تمامی بازی ها خواهد شد یا خیر؟
از طرفی دیگر ایرانجوان بوشهر نیز که املاک چند صد میلیاردی در تملک دارد با وجود گره های بازنشدنی مدیریتی همچنان در حسرت یک سازماندهی مناسب و گشوده شدن قفل های چند 10 سال است.
البته خبرهایی نیز از گوشه و کنار رسیده که برخی از طلبکاران تیم در صدد گرفتن حکم فروش بخشی از زمین های در تملک برای رسیدن به طلب خود هستند که شاید این فروش متولیان تیم را از خوابی چندین ساله بیدار کند و کمر همت به احیاء تیم ببندند.
پارس جنوبی جم که طی سه سال پیاپی از لیگ دسته سه به لیگ برتر صعود کرد و توانست در سال اول حضور در این لیگ رتبه پنجم کشور را کسب کند نیز روندی نزولی و افتادن در رده های پایین را تجربه کرد تا آنها نیز در تبعیض فاحش نگاه وزارت نفت به حمایت از تیم های فوتبالی لیگ برتر گرفتار شوند.
در کنار شرایط نابسامان مدیریتی هر سه باشگاه مورد اشاره قرار گرفته، متولیان فوتبال استان بوشهر نیز دچار روزمرگی شده و نتوانستند در خور بوشهر از این تیم ها در سطح کشور حمایت کنند.
با وضعیت کنونی چشم انداز فوتبال بوشهر، ناکامی پار سجنوبی جم در لیگ آزادگان، سقوط شاهین به لیگ سه و ماندن ایرانجوان در برزخ ادامه و یا انصراف از حضور در لیگ دسته سه است.
فوتبال در بین بوشهری هایی که مانند کلان شهرهای کشور جاذبه تفریحی زیاد و قابل توجهی برای جوانانش وجود ندارد ارزشش از اگر بیشتر از نان شب نباشد کمتر از آن نیست.
در بوشهر هستند بانوانی که با وجود پا گذشتن به کهنسالی به طرز شگرف و عجیب دنبال کننده فوتبال هستند.
در وجود خانواده های کامل فوتبالی اکنون بوشهری ها در هر کدام از تیم های مطرح ایران و حتی آسیا و اروپا نام بازیکنانی بنامی چون طارمی، محبی و قائدی و دانشگر دارند.
از حیث استعدادهای فوتبالی و حتی منابع درآمدی استان بوشهر برای بازگشت به سطح اول فوتبال کشور کم و کاستی ندارد و به نظر می رسد در سایه اندکی تلاش و همت مسئولان می توان تیم ها را احیاء کرد و دوباره شعارهای هواداران شاهین و ایرانجوان نوار ساحلی بوشهر را در بگیرد و پارس جنوبی جم نیز در جنوب استان غوغا کند.
این در حالی است که فوتبال استان بوشهر به جای این که چراغی برای روشنکردن امید در دل هزاران فوتبالدوست این استان باشد در سایه بی مهری ها، به کنج عزلت افتاده و خس خس صدایش نشان از رفتن تدریجی آن به « کما» است.
حسرت بزرگ نبود بوشهری ها در لیگ برتری که بنام خلیج فارس نام نهاده شده آنجا بیشتر خودش را نشان میدهد که هیچکدام از ساحلنشینان خلیج فارس خود در آن جایی ندارند.
با وجود این که فوتبال در بوشهر نفس های آخرش را می کشد ولی وقتی تیم ملی فوتبال در برخی از دیدارها سه بازیکن بوشهری را در ترکیب اصلی خود می بیند حسرت و درد سقوط های سریالی تیم های بوشهری بیش ازهر زمانی ساحل نشینان را آزار می دهد که با اتمام سن بازی این بازیکنان، جایگزینی در تیم ملی کشورمان ندارند.
در استان فوتبال خیزی مانند بوشهر به گواه بسیار از کارشناسان برجسته فوتبال حضور یک تیم استان در لیگ برتر حداقل خواسته و انتظار است اما با این وجود فوتبال در لبه پرتگاه نیز حامی و پشتیبانی ندارد.
در حالی قانون دستگاه دولتی از کمک به فوتبال حرفه ای منع کرده که بسیاری از استان ها توانستند با داشتن چنین شرایط مشابهی، تیمی با اسپانسرهای مالی قوی روانه لیگ برتر و جام باشگاه های آسیا کنند.
با این حال اکنون کعبه آمال فوتبال بوشهر تنها حضوری آبرومندانه در لیگ های دو و سه و با ترکیب کامل و ۱۱ نفره است.(در شماری از بازی ها به دلایل مختلف تیم های بوشهری موفق به حضور ۱۱ نفر در میدان نمیشوند)
اوج مظلومیت در چند روز اخیر رقم خورده است که تیمی از بوشهر ۹ نفره روانه میدان شده و حتی یک بازیکن تعویضی نیز وجود نداشته تا بازیکنانی کم سن و سال از همین حالا ناگزیر به لب گشودن از بی مهری و کم توجهی باشند.
بازیکنی که در بدو ورودش باید عکس دست جمعی تیمش همراه با بنر درخواست حمایت از مسئولان باشد بدون تردید انگیزه و شادابی حضوری با صلابت نیز نخواهد داشت چراکه در نبود حامی مناسب به طور ناخواسته از انگیزه، تلاش و حتی تعصب بازیکنان گرفته می شود.
نیاز است در حوزه مسئولیتهای اجتماعی توسط صنایع به ویژه صنعت نفت، گاز و پتروشیمی، از تیمهای مختلف ورزشی به خصوص ورزش فوتبال آن هم در بخش حرفهای و قهرمانی حمایت ویژه ای انجام شود.
اگر صنایع و به خصوص صنایع نفتی، گازی و پتروشیمی در استان بوشهر به کمک فوتبال بیایند همچنان که در سایر استانها نه برای یک تیم که حتی برای چند تیم به میدان آمده، کمک کننده مناسبی برای پوشش ضعف بنیه مالی تیمهای ورزشی استان بوشهر خواهند بود که با وجود داشتن بایکنان مستعد، در گرداب بیپولی گیر افتادهاند.
به نظر میرسد اگر پاشنه مدیریت فوتبال استان بوشهر بر همین لولا بچرخد در آینده ای بسیار نزدیک شاید در لیگ دسته سه نیز این استان فاقد تیم باشد و باید مسئولان ذیربط بدانند که برای احیاء تیم ها و بازگشت شور و نشاط دوباره به مردم این خطه، فردا خیلی دیر است پس اگر می توانید و کننده کار هستید از همین امروز به فکر باشید.
نظر شما