مصادیق جنایات رژیم اشغالگر اسرائیل علیه ملت فلسطین

تهران - ایرنا - ستاد حقوق بشر در گزارشی اعلام کرد: مصادیق نقض حقوق بین‌الملل ارتکابی از سوی رژیم اشغالگر اسرائیل و ادبیات و مفاهیم قابل بحث در این حوزه، نشان می‌دهد که چگونه رژیم اسرائیل در سال‌های اخیر موجبات ارتکاب همه چهار جرم اصلی از جرایم بین المللی درج شده در اساسنامه رم (تجاوز ارضی، جنایت علیه بشریت، جرم جنگی و نسل‌زدایی) را فراهم آورده است.

به گزارش ایرنا از ستاد حقوق بشر، رژیم اشغالگر اسرائیل در همه سال‌های پس از ۱۹۴۸ و به ویژه در دو دهه اخیر، به مجموعه‌ای از اقدامات ناقض حوزه‌های مختلف حقوق بین‌الملل از جمله حقوق توسل به زور، حقوق بشر، حقوق بشردوستانه و حقوق کیفری بین المللی مبادرت ورزیده است.

نقض‌های ارتکابی حقوق بین الملل از سوی رژیم صهیوینستی، همواره هم از بعد کمی و هم از بعد کیفی توسعه یافته است؛ به نحوی این رژیم در روزهای گذشته آستانه نقض های ارتکابی خود را به بالاترین سطح رسانده و مرتکب نسل زدایی یا ژنوساید علیه مردم فلسطین شده است. این نقض‌های ارتکابی البته تعهدات و تکالیفی را برای سایرین ایجاد می‌کند و در قسمت نتایج این گزارش به آنها اشاره خواهد شد.

گزارش حاضر، ضمن پرداختن به مصادیق نقض حقوق بین الملل ارتکابی از سوی رژیم اشغالگر اسرائیل و ادبیات و مفاهیم قابل بحث در این حوزه، با استفاده از آمار و اطلاعات موجود نشان می‌دهد که چگونه رژیم اسرائیل در سال‌های اخیر موجبات ارتکاب تمامی چهار جرم اصلی از جرایم بین المللی مندرج در اساسنامه رم (تجاوز ارضی، جنایت علیه بشریت، جرم جنگی و نسل زدایی) را فراهم آورده و مسئولیت سایر بازیگران عرصه بین المللی در ارتباط با آن چیست.

مصادیق نقض حقوق بین الملل توسط رژیم اسرائیل

نکته حائز اهمیت آنکه نقض‌های سیستماتیک و مستمر حوزه های مختلف حقوق بین الملل توسط رژیم اسرائیل، به صورت سریالی و همراه با ارتقای سطح شدت و گستردگی بوده است. هدف رژیم اسرائیل از ارتکاب این نقض‌ها که از قضا در برخی موارد (تنها در برخی موارد) توسط سازوکارهای بین المللی نیز مستند شده‌اند، نه لزوماً توسعه اشغالگری بلکه تخریب و نابودسازی حقوق بین الملل موجود و تبدیل آن به حقوق بین‌الملل اسرائیلی است. در این میان سهم و نقش دولت‌ها و سازمان هایی که با انفعال خود یا گاهی حتی با شناسایی این رژیم جعلی با عناوینی چون عادی سازی روابط موجبات تهاجم هر چه بیشتر این رژیم به مرزهای حقوق بین الملل را پدیدی آوردند، کمتر از خود این رژیم نبوده و نیست.

در ادامه، مهمترین عناوین نقض حقوق بین الملل توسط رژیم اسرائیل، ذیل سه گروه حقوق توسل به زور، حقوق بشردوستانه و حقوق بشر مطرح و سپس اثبات می‌شود که رژیم اسرائیل چگونه در همه سال‌های گذشته سعی در افزایش کمی و کیفی نقض‌های حقوق بین المللی خود داشته و آستانه آنها را به جنایات بین المللی (با اتفاقات اخیر، نسل کشی یا ژنوساید) تبدیل کرده است.

الف) نقض حقوق توسل به زور: بر کسی پوشیده نیست که رژیم اسرائیل، در طول حدود هفت دهه اخیر، همواره در مسیر اشغالگری و تصرف عدوانی سرزمین های فلسطین گام برداشته و در این مسیر حتی به قطعنامه های متعدد شورای امنیت سازمان ملل که هم پیمان آن یعنی آمریکا نیز در آن نقش داشته، رحم نکرده است. بنابراین در زمینه نقض حقوق توسل به زور، تجاوز رژیم اسرائیل از ۱۹۴۸ و توسعه عمق آن از ۱۹۶۷ را باید اصلی ترین مصداق نقض قاعده منع تهدید و توسل به زور مندرج در بند ۴ ماده ۲ منشور ملل به حساب آورد.

بنابراین هرگونه استدلال مبنی بر دفاع مشروع رژیم اسرائیل در مقابل حماس در جریانات اخیر، از آنجا که این رژیم ذاتاً اشغالگر محسوب می‌شود، از اساس باطل بوده و در مسیر اسرائیلی سازی حقوق بین الملل (ذبح کردن حقوق بین الملل) باید تعریف و تفسیر شود. رژیم اسرائیل البته در قبلاً نیز تفاسیری نظیر دفاع مشروع پیشگیرانه را که هیچ جایگاهی در حقوق بین الملل نداشت، در توجیه اشغالگری های خود مطرح کرده بود و این ایده دفعی و بی سابقه نبوده است.

ب) نقض حقوق بین الملل بشر: اگرچه حقوق بین الملل بشر، مشتمل بر قواعدی است که در زمان صلح باید به مورد اجرا قرار گیرد اما وفق بند بند ۲ ماده ۴ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، برخی حق های بشری محدود به زمان و مکان نبوده، فراسرزمینی محسوب شده و عدول و تخطی از آن در هیچ زمانی امکانپذیر نیست. موضع اخیر در نظر مشورتی دیوان بین المللی دادگستری در سال ۲۰۰۴ (موسوم به دیوار حائل) مورد تاکید قرار گرفت. رژیم اسرائیل در همه سال های اخیر، اگرچه قدرت اشغالگر به حساب آمده و عمدتاً اعمالش ذیل تعهدات مندرج در کنوانسیون چهارم ژنو مورد بحث قرار گرفته است اما از هیچ تلاشی برای نقض حقوق غیر قابل عدول بشری فروگذار نکرده و این نقض های سیستماتیک را تا جایی توسعه داده که امروزه می توان از آستانه جنایت علیه بشریت این رژیم سخن به میان آورد.

مهم‌ترین نقض های حقوق بشری رژیم اسرائیل علیه مردم فلسطین عبارتند از: شکنجه و سایر رفتارهای تحقیرآمیز، غیرانسانی و ترذیلی، آزار و اذیت، محاصره کامل مردم، قتل خودسرانه و فوری، کشتار کودکان، اخراج دسته جمعی، به بردگی گرفتن، نقض حق آزادی دین و باور، تبعیض نژادی، جداسازی کودکان از خانواده، تجاوز جنسی به زنان و کودکان، کشتار خبرنگاران، نقض حقوق زندانیان، محروم سازی افراد از دسترسی به آب آشامیدنی سالم، غذا، و داروهای مورد نیاز و ...

پ) نقض حقوق بشر دوستانه: نقض حقوق بشردوستانه توسط رژیم اسرائیل، هم شامل نقض مقررات این حوزه موضوعی در موارد جنگ‌های میان این رژیم و گروه‌های مقاومت و هم شامل نقض مقررات این حوزه در زمینه تعهدات مرتبط با اشغال (مندرج در کنوانسیون چهارم ژنو) است. مهم ترین مصادیق نقض حقوق بشردوستانه در خلال جنگ های اخیر از سوی رژیم اسرائیل عبارتند از: عدم رعایت اصل تفکیک نظامیان از غیرنظامیان با مصادیق متعددی چون حمله بـه مراکز درمانی، خانه هـای مسـکونی و تخریب تعـداد زیـادی از آنهـا، تـدارک حملات کـور علیه منـازل و مکانهـای غیرنظامی به ویـژه کـودکان و زنـان، حملـه به مسـاجد که مـردم غیرنظامـی در آن پنـاه گرفته اند، استفاده از سلاح های کشتار جمعی نظیر سلاح های شیمیایی و میکروبی، نقض اصول تناسب و ضرورت، وارد آوردن رنج شدید یا آسیب جدی به سلامت افراد، تخریب و تصرف اموال در سطح گسترده و ...

از طرف دیگر اما مهمترین مصادیق نقض حقوق بشردوستانه مرتبط با تعهدات رژیم اشغالگر نیز عبارتند از: اخراج یا انتقال اجباری جمعیت یا کوچ اجباری آنها، محبوس ساختن آنها و بستن دسترسی ها به آب، غذا و دارو، نقض تمامی حق های بشری مذکور در بالا، دستور اخیر مبنی بر تخلیه مناطق شمالی غزه، آپارتاید (گزارش ۲۷ اوریل ۲۰۲۱ دیده بان حقوق بشر) و ...

مصادیق جنایات رژیم اشغالگر اسرائیل علیه ملت فلسطین

مصادیق جنایات رژیم اشغالگر اسرائیل علیه ملت فلسطین

مصادیق جنایات رژیم اشغالگر اسرائیل علیه ملت فلسطین

مصادیق جنایات رژیم اشغالگر اسرائیل علیه ملت فلسطین

مصادیق جنایات رژیم اشغالگر اسرائیل علیه ملت فلسطین

این نمودارهای مربوط به تعداد کشته شدگان جنگ اسرائیل و فلسطین است که در گزارش دفتر سازمان ملل متحد برای هماهنگی امور بشردوستانه در سرزمین‌های اشغالی منتشر شده است.

این آمارها تخمینی بوده و ممکن است از دقت کافی برخوردار نباشند همچنین، برخی از منابع آمار متفاوتی ارائه می‌دهند؛ برای مثال در جدول فوق برخی رسانه های موافق با اسرائیل کشته‌های طرف مقابل این رژیم در جنگ ۱۹۷۳ را ۲۰۰ نفر اعلام کرده‌اند؛ در حالی که برخی مورخان و فعالان حقوق بشر فلسطینی این عدد را حداقل چهار هزار اعلام کرده اند که ما در این جدول حد وسط آمارهارا ذکر کرده ایم.

با این حال، با بررسی منابع مختلف و مقایسه آمارهای ارائه شده توسط طرفین درگیر، می توان اطمینان بیشتری به دقت این آمارها پیدا کرد. بر اساس آمار ارائه شده، زنان فلسطینی بیشترین قربانیان جنگ های اسرائیل و فلسطینی ها بوده اند. در طول این جنگ ها، بیش از پنج هزار زن فلسطینی کشته شده اند، در حالی که تعداد زنان اسرائیلی کشته شده به حدود ۵۰۰ نفر می رسد.

ج) برخی اظهارات مقامات رژیم اسرائیل موید قصد نسل زدایی مردم فلسطین

وزیر دفاع اسرائیل روز دوشنبه از محاصره کامل غزه خبر داد و مبارزان فلسطینی را که در آخر هفته به اسرائیل حمله کردند را «حیوانات انسان نما» توصیف کرد.

یوآو گالانت، وزیر دفاع، در تلافی حمله غافلگیرانه حماس در آخر هفته که منجر به کشته شدن بیش از ۷۰۰ نفر در اسرائیل شد، خواستار تخریب بیشتر و افزایش حملات هوایی اسرائیل به سرزمین ۲.۳ میلیون نفری تحت حاکمیت حماس شد. اسرائیل روز یکشنبه به طور رسمی به گروه شبه نظامی حماس اعلام جنگ کرد و به بسیج نظامی بزرگی اشاره کرد که تاکنون نزدیک به ۵۰۰ نفر از جمله زنان و کودکان را در غزه کشته است. حماس مدعی است که در این حملات حدود ۱۰۰ نفر را به اسارت گرفته است.

گالانت گفت: «ما با حیوانات انسان نما می جنگیم و بر اساس آن عمل می کنیم».

در حالی که به نظر می رسد گالانت در آن اظهار نظر به طور خاص به مبارزان حماس اشاره می کرد، بقیه اظهارات وزیر خواستار سرکوب بیشتر مردم غزه با انکار نیازهای اولیه انسانی آنها بود.

گالانت گفت: «ما در حال تحمیل محاصره کامل غزه هستیم. نه برق، نه غذا، نه آب و نه سوخت وجود خواهد داشت. همه چیز بسته خواهد شد».

برای رژیم های سرکوبگر استفاده از زبانی که مردم تحت ستم را غیر انسان توصیف کند، به منظور توجیه اعمال خشونت بر آنها، غیر معمول نیست. در مورد آپارتاید اسرائیل، اظهارات گالانت به فضایی کمک می کند که در آن برای افراد و سیاستمداران ضد فلسطینی - از جمله دولت راست افراطی فعلی اسرائیل - آسان تر است که مردم غزه را کمتر از انسان بدانند که در نتیجه مستحق آب، غذا، برق و یا راهی برای خلاصی از خشونت هم نباشند.

بر اساس گزارش سازمان ملل، بیش از ۱۲۳۰۰۰ فلسطینی از خانه های خود در غزه گریخته اند، جایی که خانواده ها در حال حاضر تحت محاصره ۱۵ ساله رژیم صهیونیستی دست و پنجه نرم می کنند. گروه های حقوق بشری مدت هاست که غزه را عملاً یک زندان در فضای باز می دانند.

گالانت چندین بار در مصاحبه ها و بازدیدها ی خود این توصیف را در مورد حماس به کار برده است.

رژیم اسرائیل قبل از نابودی ملت‌ها به نابودی حقوق بین‌الملل مبادرت ورزیده است

همانطور که از آمار و مصادیق یادشده بر می آید، رژیم اسرائیل در طول بیش از ۷ دهه اشغالگری خود، مرتکب تمامی انواع نقض حقوق بین الملل (اعم از حقوق توسل به زور، حقوق بین الملل بشر، حقوق بین الملل بشردوستانه) شده و می شود. لذا، به جرات می توان گفت این رژیم قبل از نابودی ملت ها، به نابودی حقوق بین الملل مبادرت ورزیده است.

نقض‌های حقوق بین المللی رژیم اسرائیل در سال‌های گذشته، علاوه بر اینکه از لحاظ کمیت بیشتر شده (اوج آن را در حملات پر تکرار و جنون آمیز اخیر علیه غزه شاهد هستیم)، از لحاظ کیفیت نیز توسعه یافته، به نحوی که دیگر نباید و نمی‌توان این رژیم را تنها ناقض قواعد حقوق بین الملل قلمداد کرد، بلکه آن را باید استانه نقض های ارتکابی را در محدوده ای فراتر از نقض حقوق بین‌الملل یعنی جرایم یا جنایات بین المللی در نظر گرفت.

با عنایت به رشد کمی و توسعه کیفی نقض های صورت گرفته توسط رژیم اسرائیل، تقریباً تمامی جنایات چهارگانه بین المللی (تجاوز ارضی، جنایت علیه بشریت، جرایم جنگی و نسل زدایی) را می توان به این رژیم منتسب نمود.

در میان جرایم بین المللی رژیم اسرائیل، تجاوز ارضی، جنایت علیه بشریت با استفاده از مستندات بین المللی موجود نظیر آپارتاید و جرایم جنگی این رژیم تا به امروز مورد بحث قرار گرفته و بعضاً نیز شناسایی شده است. برای مثال دیوان بین المللی کیفری، پس از دریافت شکایت دولت فلسطین، صلاحیت خود را احراز نمود و دادستان دیوان تحقیقات خود را از سال ۲۰۲۱ آغاز نموده است. آنچه مورد تاکید و ادعای دولت فلسطین در این شکایت است و دیوان نیز بدان خواهد پرداخت، جنایت علیه بشریت قدرت اشغالگر می باشد.

اتفاقات و رخدادهای اخیر، زمینه را برای اثبات این ادعا که آستانه جرایم بین المللی رژیم اسرائیل از جرم جنگی و جنایت علیه بشریت نیز فراتر رفته و به مرز نسل کشی یا ژنوساید رسیده است، فراهم می کند. مصاحبه های مقامات رژیم اسرائیل مبنی بر لزوم خارج شدن تمامی مردم از غزه و عملکرد آنها در به خاک و خون کشیدن همه غیرنظامیان و تعریف آنها تحت عناوینی چون حیوانات وحشی، قطع آب، برق و سوخت غزه و بسیاری از اقدامات دیگر، جرایم ارتکابی توسط رژیم اسرائیل را وارد فاز نسل کشی یا ژنوساید می کند. اگر به تعریف نسل زدایی وفق اساسنامه رم مراجعه نمائیم، می توان این مصادیق را منطبق با تعریف مطروحه دانست. اساسنامه رم نسل زدایی را اینگونه تعریف می کند: «کشتن اعضای یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی، ایجاد شرایط دشوار زندگی برای آن گروه به قصد نابود ساختن کل یا بخشی از آن گروه، وارد آوردن صدمات شدید جسمی یا روانی به اعضای آن گروه».

جنایات بین المللی رژیم اسرائیل که اخیراً نیز وارد مرحله جدیدی به نام نسل کشی (همانند اتفاقات روآندا و یوگوسلاوی سابق) شده است، طبعاً آثار و تکالیفی را بر سایر دولت ها و سازمان های بین المللی بار می کند. اساساً نقض قواعد آمره حقوق بین الملل عام توسط یک رژیم یا دولت، سه دسته تعهد برای سایرین ایجاد می کند. این سه دسته عبارتند از: عدم شناسایی وضعیت حاصل از نقض، عدم همکاری جهت تداوم آن وضعیت و همکاری و مشارکت در مسیر متوقف سازی آن وضعیت.

جرایم بین المللی علاوه بر اینکه نقض قواعد آمره و غیر قابل تخطی حقوق بین الملل محسوب می‌شوند و بدین واسطه تعهداتی را برای سایر بازیگران عرصه بین المللی ایجاد می نمایند، خودشان به واسطه جرم بین المللی بودن آثار خاصی نظیر صلاحیت جهانی محاکم ملی، صلاحیت شورای امنیت جهت ورود به موضوع به عنوان نقض صلح و امنیت بین المللی و اعمال مواد ۴۱ (تحریم) و ۴۲ (اعمال نظامی)، صلاحیت ورود دیوان کیفری بین المللی و ... را به همراه خواهند داشت.

همه دولت ها در زمینه جنایات رژیم اسرائیل که اخیراً نیز وارد مرحله نسل زدایی شده است، نه تنها حق رسیدگی و تعقیب دارند بلکه در چارچوب تعهدات ناشی از نقض قواعد آمره، تکلیف مقابله با وضعیت پدید آمده را بر عهده دارند. در این میان البته تکلیف دولت‌های عربی پر رنگ‌تر جلوه می‌کند، چه آنکه با نسل زدایی طرف هستیم.

در چنین صحنه ای، اقدامات انفعالی نظیر سکوت، به آرامش فراخواندن طرفین و ... ناقض حقوق بین الملل (تعهدات سایرین در قبال نقض قواعد آمره) محسوب شده و اقداماتی نظیر عادی سازی روابط با رژیم اشغالگر که دست به نسل زدایی برده است، علاوه بر اینکه خطایی راهبردی محسوب می شود، همکاری با رژیمی است که پیش از نابودسازی فلسطینیان و اعراب، قصد نابودسازی حقوق بین الملل را دارد.

حال این پرسش مطرح می شود که به راستی مسئولیت اقدامات این رژیم جعلی با کیست؟ این رژیم که از ابتدا مسیر خود را مشخص کرده و در همه این سال ها قصد خود بر نابودی حقوق بین الملل را به نمایش گذاشته است.

آیا نباید و نمی توان سخن از لزوم پاسخگویی و مسئولیت پذیری حامیان این رژیم به انحاء مختلف اعم از حامیان مالی و نظامی یا حامیان معنوی با طرح هایی چون عادی سازی روابط، در قبال جرایم ارتکابی آن در حال حاضر راند؟

به نظر می‌آید جهان یکبار برای همیشه نیازمند صداقت و پاسخگویی در قبال جنایات رژیم اسرائیل در عصر موسوم به «حسابرسی و پاسخگویی» است.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha