علاوه بر این، شرکتهایی مانند Good Maps از هوش مصنوعی برای ایجاد نقشههای دقیق از مکانهای مختلف استفاده کردهاند و به افراد نابینا اطلاعات مفیدی درباره محیط اطراف آنها ارائه میدهند. این پیشرفت به افراد نابینا قدرت میدهد تا با راحتی بیشتری در محیطهای ناآشنا حرکت کنند، استقلال خود را بالا ببرند و تجربیات خود را بیشتر کنند.
هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که نحوه تعامل افراد کم بینا با جهان را متحول کند و دسترسی سادهتری به مکانهای ناآشنا و اطلاعاتی که قبلاً در دسترس نبوده است را ارائه دهد. به عنوان مثال، فناوری تبدیل متن به گفتار که مبتنی بر هوش مصنوعی است، به کسانی که با خواندن مطالب چاپی مشکل دارند، کمک میکند. این امکانات میتواند تأثیرات عمیقی بر جامعه نابینایان در درازمدت داشته باشد.
هوش مصنوعی همچنین دارای برنامههای کاربردی برای فعالیتهای روزمره افراد است. این برنامهها میتواند به کارهای خانه مانند پخت و پز، تمیز کردن و شناسایی محصولات در هنگام خرید مواد غذایی کمک کند.
با این حال، قبل از اینکه هوش مصنوعی بتواند به طور کامل برای جامعه نابینایان مفید باشد، چالشهایی وجود دارد که باید برطرف شوند. نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی زمانی به وجود میآیند که افراد نابینا میخواهند درباره محیط اطراف خود اطلاعات کسب کنند و در عین حال محرمانه بودن اطلاعات خصوصی خود را نیز حفظ کنند. همچنین، تصورات نادرست در مورد تواناییهای افراد نابینا مانع مهمی است و جامعه اغلب استقلال و عملکرد افراد نابینا را دست کم گرفته و فرصتهای آنها را محدود میکند. این تصور غلط، دسترسی جامعه نابینایان به گزینهها و امکانات موجود را مختل میکند.
تکامل هوش مصنوعی برای افراد کمبینا نویدبخش است. این فناوریها کاربرپسندتر و دقیقتر خواهند شد و منجر به استقلال و دانش بیشتر برای افراد نابینا میشود. همانطور که هوش مصنوعی در دسترستر و مقرون به صرفهتر میشود، به لطف افزایش سرمایهگذاری کسب و کارها، تعداد بیشتری از افراد نابینا از برنامههای آن بهرهمند میشوند. این دسترسی گستردهتر منجر به افزایش استقلال و بهبود کیفیت زندگی برای جامعه نابینایان به مرور زمان خواهد شد.
لازم به ذکر است که در کنار استفاده از هوش مصنوعی و کمک گرفتن از امکانات این تکنولوژی برای افراد کمبینا و نابینا، باید سرمایهگذاری زیادی در بخش تحقیق و توسعه به منظور کشف و درمان علل بروز کمبینایی در افراد بشود. بدون شک علاوه بر تاثیراتی که این قبیل بیماریها بر زندگی شخصی افراد دارند، در اقتصاد کشور نیز اثرگذارند و در درازمدت میتوان این هزینهها را تا حد خیلی زیادی کاهش داد. درواقع پیشگیری و شناسایی علل بهوجود آوردن کمبینایی در افراد بسیار کمهزینهتر نسبت به درمان این بیماریها میباشد.
همچنین، افرادی که مبتلا به بیماریهای مرتبط با بینایی هستند، کیفیت زندگی کمتری نسبت به افراد مبتلا به افسردگی یا سرطان پیشرفته پستان دارند و این خود باعث بروز مشکلات جدیتری برای این افراد، خانوادههایشان و جامعه میشود. یک مثال کوچک از تاثیرات اقتصادی پیشگیری از بیماریهای مرتبط با بینایی این است که کاهش شیوع بیماریهای چشمی تنها به میزان یک درصد در سال میتواند تا پایان دهه از هزینه های ۳.۱ میلیارد پوندی در اقتصاد بریتانیا جلوگیری کند.
نظر شما