به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، خوشنویسی از گذشته تا کنون در میان ایرانیان جایگاه ویژه ای داشته است. چه در دوره ای که خط خوش فارغ از هنر ابزاری ارتباطی برای امور روزمره تعریف می شد و چه در قامت هنر سنتی توانست با پیوند کلام قدسی و ادبیات غنی ایرانی در صدر بنشیند و چه اکنون که در حضور معاصرش با فرم های خلاقانه توانسته است روح هنر ایرانی را در آثار مدرن بدمد.
در مطالعه تاریخ خوشنویسی ایرانی باید به ظهور دین اسلام و خطوط اسلامی اشاره داشت و به این ترتیب خط متداول آن زمان که نزدیک دو قرن قبل از اسلام شکل گرفته بود خط کوفی و نسخ قدیم بود.
در قرن هشتم میرعلی تبریزی از ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق خطی به نام نسختعلیق بوجود آورد که بسیار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظیمی در هنر خوشنویسی شد.
خطی که حدود یک دانگ سطح و مابقی آن دور است و نام آن در اثر کثرت استعمال به نستعلیق تغییر پیدا کرد.
بنا به گفته اساتید خوشنویسی، این خط از جمله زیباترین و ظریفترین و مشکلترین خطوط فارسی و می توان گفت که عروس خطوط فارسی است.
بعد از حدود یک قرن، خوشنویس نامی و آشنای همه، میرعمادالحسنی معاصر شاه عباس صفوی پا به عرصه ظهور نهاد که با نبوغ خود تغیرات و سبکی در خط نستعلیق بوجود آورد. پس از گذشت قریب ۴۰۰ سال به همت خوشنویسان بزرگی همچون علیاکبر کاوه این سبک هنوز مورد استفاده و الهام بخش خوشنویسان است.
تاثیر مسلم استاد علی اکبر کاوه در خوش نویسی معاصر ایران بسیار است و او را به تنهایی و با اغماض می توان نماینده برتر در مروجان شیوه عمادالکتاب دانست و بقیه شاگردان آن بزرگوار را با دسته بندی در سایهسار استاد کاوه ارج نهاد.
علی اکبر کاوه حقیقی متولد ۱۲۷۳ در شیراز بود که چنین روزی در ۵ شهریور ۱۳۶۹ چشم از جهان گشود.
چون از کودکی عشق و علاقه وافری به هنر خوشنویسی داشت، هر قطعه از خطوط استادان که به دستش میافتاد، از روی آن مشق و تمرین میکرد.
پدرش به محض آگاهی از عشق او به خوشنویسی، وی را نزد استادان زمان گذاشت تا به تکمیل هنر خود بپردازد. سرانجام به مکتب آخرین استاد ارجمند خود «میرزا محمد حسین» (عماد الکتاب) راه یافت و از محضر او بهره فراوان برد و از بهترین شاگردان او شد.
مرتبه هنر استاد کاوه تا به آن درجه رسید که مرحوم محمدتقی بهار (ملک الشعرا) در نامهای وی را «میرعماد عصر» لقب دادهاست.
زمینه اجتماعی، هنری و سلوک خوشنویسی
علی اکبر کاوه در خانواده ای اهل ذوق و هنر در شیراز چشم به جهان گشود. پدرش به خط و خوشنویسی دلبستگی داشت و به همین دلیل کودکی کاوه در مجاورت قطعات خوش نویسان بزرگی چون میرعماد و کلهر و درویش عبدالمجید طالقانی سپری شد. چشم های او از همان اوان با تناسب های آهنگین خط و روح زیباشناسانه آن ارتباط بصری ایجاد کرد و به تبعیت از شخصیت و منش پدر و دلدادگی او به حافظ و اشعار زیبای وی، او نیز بی آنکه درک روشنی از مفاهیم و مضامین شعری او داشته باشد، دل در گرو حافظ نهاد.
کاوه تجربه و خاطره در دست گرفتن قلم را تجربه ای همراه با ترس بیان می کند اما او ترس زدایی و تشویق پدر را در راه تعلیم خط، یگانه دلیل جرات یابی و تداوم تمرین و مشق می داند. در همان اوایل نوجوانی پدر در گوش علی اکبر زمزمه می کند: «علی اکبر نترس، بنویس تمرین کن، تو عاقبت خوش نویس خواهی شد، اگر شیفته خطی، طلبه باش، رنج بکش، علی اکبر هیچ هنری آسوده و بی خیال راحت هنر خوشنویسی را باز نیافته...» این کلمات درس نامه عاشقانه ای را برای تداوم تلاش استاد کاوه در راه خط مهیا ساخت و او با توشه های اولیه راهی تهران شد و با استقرارش در محضر استادان بزرگی چون میرزا طاهر کاتب همایون همدانی و میرزا کاتب الخاقان را که هر ۲ از تعلیم یافتگان میرزا غلامرضا اصفهانی بودند، درک کرد. (۱)
سختکوشی استاد کاوه در مشاقی از او سالکی در صریق خط ساخته بود و در اثر نگارش مکرر و جویندگی مداوم دست تقدیر و سرنوشت وی را با نادره خوشنویسی دوران یعنی عماد الکتاب آشنا ساخت. وی در ۱۳۰۰ خورشیدی به محضر عماد راه یافت و در آغاز این راه بود که مایه شکل گرفته نظام هندسی او در خط نستعلیق آرام آرام از گرایش به میرزا غلامرضا به شیوه خط عماد الکتاب در چارچوب مکتب کلهر متمایل شد. جد و جهد ۲۰ ساله کاوه و تعلیمات عمادالکتاب از او خوشنویسی برجسته ساخت. عماد الکتاب دوبار او را با دست نوشته های خود در قالب عبارت هایی ویژه در زیر سیاه مشق های استاد کاوه ستود و در واقع اجازه استادی او را صادر کرد.
کاوه نوشته های ارزشمند استادش را رمز شناسایی خود به عنوان خطاط و نمره قبولی پس از ۲۰ سال ممارست می داند. باید پرسید که این همه دلبستگی به خط نستعلیق چرا، استادی که از ابتدای کودکی تا پایان عمر یکصدساله خود فقط با عشق نگاشت و نوشت و هیچگاه از این هنر پررنج خسته نشد. او به این پرسش خودش پاسخ داده است: «معلوم است زیرا که نستعلیق پرحرمت و زیباست. اصلا من این هنر را زاییده فکر و هنر ایرانی می دانم. خطی که پیچیدگی تعلیق را با زیبایی و روانی نسخ در هم آمیخت و خطی شد زیبا، متین، باصلابت و روان، خطی که آدم از دیدنش به تحسین وا داشته می شود. این خط را من جامع ترین خط فارسی می دانم.» (۲)
دیدگاه های صاحبنظران
استاد عباس اخوین که یکی از علاقمندان شیوه خوشنویسی استاد کاوه به شمار می رود در تحلیل فنی خط او معتقد است که استاد کاوه کلمات را قرص، درست و محکم می نوشت.
دایره گسترده شاگردان کاوه و مطرح بودن تعلیم یافتگان او در دوره معاصر یکی از فرصت های ارزشمند برای محققان و علاقمندان است. استاد محمد سلحشور خوشنویس پیشکسوت معاصر بنابر نقل خودش ۱۶ سال افتخار شاگردی استاد کاوه را داشته و در بیان ویژگی های شخصیتی او نقل می کنند: «استاد کاوه شخصیت آرامی داشت با ملایمت زندگی می کرد و بسیار آراسته و مرتب بود.»
مختصات فنی و سبک خوشنویسی
استاد کاوه از نظر امانتداری و نزدیکی به ظرافت و دقائق استاد خود در مقایسه با دیگر شاگردان او دارای جایگاه نخست است. به ویژه در سال های ۱۳۰۴ تا ۱۳۱۷ خورشیدی در شیوه او بیشترین نزدیکی با خط عماد الکتاب مشاهده شده است. علاقه استاده کاوه شاید با تأسی از استادش به قالب سیاه مشق های مثال زدنی بوده زیرا او تعداد قابل توجهی سیاه مشق از خود به یادگار گذارد.
بنابر روایت استاد علی راهجیری استاد کاوه در قالب کتابت آثاری چون گلچین اشعار صائب، آیات منتخبه قران، تعلیمات دینی، صرف و نحو، تاریخ ششم دبستان ها را به قلم خود به یادگار گذارده است. به همین سان از آن بزرگوار نگارش آثار کتیبه ای معدودی نیز گزارش شده است اما آنچه باید به عنوان مرکز قلم استاد کاوه مورد توجه قرار گیرد، قلم مشقی از دودانگ تا شش دانگ است. به طوری که او متناسب با وجه تعلیمی کار خود که در دبیرستان های مختلف و بنا به نقل خسرو زعیمی در کلاس های صلاحیت دبیری خط، تدریس می کردند به تدریج این قلم را به کانون و مرکز اصلی آثار خوشنویسی خود تبدیل کرده و البته برای او مهمترین کار در این عرصه شاگرد پروری بوده است. نکته فنی و برجسته ای که در خط استاد کاوه دیده می شود و این صفت برگرفته شده از خط عماد الکتاب است، وجود شیب و جنیایی در خط وی است. خط کاوه نشسته و خشک نیست و افزون بر ایستایی و استحکام، ویژگی عمود نگاری در مولفه ها از شیب و حرکت نیز برخوردار است.(۳)
منابع:
۱. استاد کاوه، علی اکبر، گفت وگو، فصلنامه هنر شماره ۱۱، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز مطالعات هنری
۲. امیرخانی، غلامحسین، مقدمه قطعات منتخب استاد علی اکبر کاوه، انجمن خوشنویسان ایران
۳. راهجیری، علی، تذکره خوشنویسان معاصر، تهران: امیرکبیر
نظر شما