این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؟! این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؛ این چه شمعی است که جان ها همه پروانه اوست؟
دل هر کس که حسینی ست ز خود بی خبر است؛ کشته عشق حسین از همه کس زنده تر است؛ بس که آن جلوه توحید مرا در نظر است؛ هر کجا می نگرم نور رخش جلوه گر است؛ هر کجا می گذرم جلوه مستانه اوست؛ ما ندانیم چه سِرّی ست که در خانه اوست
امام خامنه ای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی می فرمایند: ما امروز احتیاج داریم که حسینبنعلی را به دنیا بشناسانیم؛ دنیای دچار ظلم و فساد و دنائت و لئامت، محتاج معرفت آزادگی حسینی و حرّیت حسینی است.
معظم له همچنین می فرمایند: امروز هزار و ۳۰۰ سال یا بیشتر از شهادت حضرت اباعبدالله (ع) می گذرد و روز به روز این داستان برجسته تر و زنده تر شده است. این داستان در بطن خود دارای یک مضامینی است که این مضامین برای حیات اسلامی جامعه ضروری است. اگر این مضامین گسترش پیدا نمی کرد، از اسلام و از قرآن و از حقایق معارف اسلامی هم امروز خبری نبود.
امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران می فرمایند: اگر قیام حضرت سیدالشهدا ـ سلام الله علیه ـ نبود، امروز هم ما نمیتوانستیم پیروز شویم، تمام این وحدت کلمهای که مبدأ پیروزی ما شد، برای خاطر این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد ... این محرم را زنده نگه دارید. ما هرچه داریم از این محرم است و از این مجالس ... اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزاداری و اجتماعات سوگواری نبود، کشور ما پیروز نمیشد.
امام خامنه ای می فرمایند: امامحسین نه فقط برای شیعه، نه فقط برای مسلمان ها، بلکه برای احرار عالم درس دارد. رهبر آزادیبخش نهضت هند در ۶۰ سال،۷۰ سال قبل، اسم حسینبنعلی را آورد؛ گفت من از او یاد گرفتم؛ در حالی که هندو بود؛ اصلاً مسلمان نبود. در بین مسلمین هم همینطور است. ماجرای امامحسین این است. شما گنجینهدارِ یک چنین جواهر ذی قیمتی هستید که همه بشریت می تواند از او بهره برد و استفاده کند.
مهاتما گاندی،رهبر مردم هندوستان می گوید: من زندگی امام حسین (ع) ـ آن شهید بزرگ اسلام ـ را به دقت خواندهام و به صفحات کربلا توجه کافی نمودهام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین (ع) پیروی کند.
پروفسور ادوارد گرانویل براون، پزشک و مستشرق بزرگ انگلیسی می گوید: آیا اقلیتی پیدا می شود که حدیث کربلا را بشنود؛ اما آشفته و محزون نگردد، حتی غیر مسلمانان نیز نمی توانند پاکی روحی را که این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت، انکار کنند.
محمّد علی جناح، رهبر مردم پاکستان می گوید: هیچ نمونه ای از شجاعت، بهتر از آن که امام حسین (ع) از لحاظ فداکاری و تهوّر نشان داد، در عالم پیدا نمی شود. به عقیده من تمام مسلمانان باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد، پیروی نمایند.
توماس کارلایل،فیلسوف و مورخ انگلیسی می گوید: بهترین درسی که از تراژدی کربلا میگیریم، این است که حسین و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند؛ آنان با عمل خود روشن کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل روبرو میشود، اهمیت ندارد و پیروزی حسین با وجود اقلیتی که داشت، باعث شگفتی من است.
دکتر احمد محمود صبحی، متفکر و استاد فلسفه اسلامی دانشگاه های مصر و جهان عرب می گوید: اگر چه حسین بن علی (ع) در میدان نظامی یا سیاسی شکست خورد؛ اما تاریخ، هرگز شکستی را سراغ ندارد که مثل خون حسین (ع) به نفع شکست خوردگان تمام شده باشد. خون حسین، انقلاب پسر زبیر و خروج مختار و نهضتهای دیگر را در پی داشت، تا آن جا که حکومت اموی ساقط شد و ندای خون خواهی حسین (ع)، فریادی شد که با آن تختها و حکومتها را به لرزه درآورد.
سرپرسی سایکس، خاورشناس انگلیسی می گوید: حقیقتا آن شجاعت و دلاوری که این عده قلیل (در کربلا) از خود بروز دادند، به درجهای بوده است که در تمام این قرون متمادی هر کسی که آن را شنید، بیاختیار زبان به تحسین و آفرین گشود. این مردم دلیر غیرتمند، نامی بلند و غیرقابل زوال برای خود تا ابد باقی گذاشتند.
دکتر ژوزف فرانسوی می گوید: باید اعتراف نمود که شیعیان از بذل جان و مال خود در راه مذهب و سوگواری حسین(ع) دریغ ندارند. امروز در هر نقطه ای از عالم، مسلمانان شایسته ترین افرادی می باشند که به معرفت علم واقف شده اند و بخصوص فرقه شیعه، بر سایر فرق اسلام مزیت و برتری دارند.
کورت فریشلر، مورخ آلمانی میگوید: امام حسین(ع) در فداکاری قدم را از حدود فدا کردن خود برتر نهاد و فرزندانش را هم فدا کرد... تصمیم ثابت حسین (ع) برای فداکاری مطلق نه ناشی از لجاجت بود نه معلول هوی و هوس، و او با پیروی از عقل، مصمم شده بود که به طور کامل فداکاری کند تا این که مجبور نشود، به وسیله سازش کاری با یزید بن معاویه، به زندگی ادامه دهد.
واشنگتن ایرونیک، مورخ شهیر آمریکایی می گوید: برای حسین (ع) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن به اراده یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوایی و نهضت نجاتبخش اسلام اجازه نمیداد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد؛ لذا خود را برای هر ناراحتی و فداکاری برای رها ساختن اسلام از چنگال بنیامیه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان و روی ریگهای تفتیده عربستان، روح حسین (ع) فناناپذیر است.
ماساریک توماس، کشیش متفکر اروپایی می گوید: گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح مردم را متاثر می سازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین (ع) یافت می شود، در پیروان مسیح یافت نخواهد شد. گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین، مانند پر کاهی است در مقابل یک کره عظیم پیکر.
جرج جرداق، دانشمند و ادیب مسیحی می گوید: آن غیرتمندی که تا این پایه به ناموس مردمان اهتمام می ورزید و در حمایت از همسر و خانواده دیگران دمی از مجاهدت باز نمی ایستاد، چون در میدان رزم (طفّ) یکه و تنها ماند و از زخم شمشیر و نیزه بر زمین نشست و اوباش کوفه و سربازان مزدور دستگاه حاکم را دید که از هر سو به سرپناه (خیمه) زن و فرزندانش حمله ور هستند، دست پولادین خونین بر آورد و ندا زد که هان ای نامردان! اگر دین ندارید، آزادگی را در زندگی فرو مگذارید.
علامه محمد اقبال لاهوری، اندیشمند، عارف و شاعر پرآوازه پاکستانی میگوید: اگر قصد آن حضرت ( امام حسین) رسیدن به حکومت بود، عشق را رها میکرد و این چنین عاشقانه برنمیخاست، بلکه سپاهی فراهم میآورد. قیام او، تنها برای اصلاح امّت و احیای دین و محو فاسدان بود که اثرش تا به حال باقی است و تازگی ایمان ما نشأت گرفته از قیام آن حضرت است.
انتون بارا، دانمشند مسیحی سوری تبار می گوید: حسین(ع) راه رهایی را برای میلیون ها مسلمان روشن کرد، مسیر حرکت و گام برداشتن را به آنان شناساند و آنان را از افتادن در گودال ضلالت و سقوط در دام گناه و خفت برحذر داشت. با پرتو نور همیشه درخشان خود، راه حق را پیش چشم آنان آشکار کرد و نشانه های ترس و تنهایی را از این راه زدود و از آن پس انسان های مؤمن، با بهره گیری از نور شمعی که او با سوختن خود در سرزمین کربلا برافروخت و تا آنگاه که خداوند اراده کند، پرفروغ خواهد ماند، از این راه عبور خواهند کرد.
ماربین، خاورشناس آلمانی می گوید: حسین(ع) با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خود، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلندآوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هر چه ظاهرا عظیم و استوار باشد، در برابر حق و حقیقت چون پرکاهی بر باد خواهد رفت.
ابن ابی الحدید، دانشمند بزرگ شافعی سده هفتم می گوید: سالار پرشکوه شکست ناپذیران روزگار و قهرمان کسانی که در برابر ذلت و تحقیر سر فرود نیاورده و به عصرها و نسل ها، درس جوانمردی و شرافت و مرگ پر افتخار را زیر سایه شمشیرهای آخته داد، و آن را بر سازش با بیداد و فریب برگزید، پدر یکتاپرستان گیتی، حسین(ع)، فرزند رشید علی(ع) است. استبدادگران اموی به آن شخصیت تسخیر ناپذیر و یارانش امان دادند، اما او بدان دلیل که نمی خواست در برابر ذلت و بیداد سر خم کند و نیز بیم آن داشت که اگر با پذیرش امان نامه کشته هم نشود، ذلت بر او و دیگر آزادمنشان رهرو راهش از سوی عبید و دیگر خودکامگان سیاهکار و حقیر تحمیل گردد، مرگ پر عزت و افتخار را بر زندگی ذلیلانه برگزید.
شیخ عبدالله علائلی، نویسنده و ادیب برجسته اهل سنت لبنانی می گوید: در آنچه از اخبار و تاریخ حسین نزد ما است، می بینیم که حسین کمال مواظبت را در تأسّی به جدش داشت.
الیاس زغیب، رئیس انجمن نویسندگان لبنان می گوید: اگر مسیح نمیمرد، زندگی بر مرگ پیروز نمی شد و نور قیامت از رحم تاریکی متولد نمیشد و اگر امام حسین قیام نمیکرد و به شهادت نمیرسید، مظلومان بر ظالمان پیروز نمیشدند، بنابراین شهادت امام حسین، راه پیروزی مظلوم بر ظالم را هموار کرد.
مسیو ماربین، دانشمند و محقق آلمانی می گوید: حسین (ع) اولین شخص سیاست مداری بود که تا به امروز، احدی سیاستی به مؤثری سیاست او اتخاذ نکرده است. زمانی که بنیامیه ـ دشمن کینهتوز اسلام ـ در مقام هتک حرمت به اسلام برآمدند، حسین (ع) سکوت را جایز ندانسته، به طور جدی و علنی علیه بنیامیه و حکومت وقت قیام کرد و آل ابیسفیان و یزیدیان را به رسوایی و نابودی کشانید. او علناً و آشکاراً میگفت من در راه حق و جهت امر به معروف قیام خواهم کرد و کمترین تردیدی ندارم که در این راه کشته خواهم شد. من قیام خواهم کرد اگرچه جان خود و عزیزانم را در این راه از دست بدهم. او به گفتهاش عمل کرد؛ عملی که هیچگاه در دنیا سابقه نداشته و نخواهد داشت.
نظر شما