به گزارش خبرنگار ایرنا، گویشهای محلی در جامعه امروز ایران با تلاش عامدانه بسیاری از خانوادهها در معرض فراموشی یا دستکم اختلاط و کم رنگ شدن قرار گرفته است.
بسیاری از خانوادههای ایرانی در زبانآموزی به فرزندان خود، اصراری مفرط برای پرهیز از بکار بردن واژههای محلی و سخن گفتن به زبان معیار دارند؛ آن هم زبانی که با بسیاری واژههای غیر فارسی ترکیب شده است.
در این شرایط بیان نسل فردای جامعه رفته رفته از گویشها و لهجهها خالی میشود و این عناصر فرهنگی در مقابل فرهنگ یکسانسازی شده رنگ میبازد، چند سالی است که توجه متخصصان و اهالی فرهنگ و ادب به این تهدید جلب شده و هر یک راهکاری برای حفظ این میراثهای ناملموس فرهنگی پیشنهاد کردهاند.
شعر و موسیقی را زبان موسیقی را زبان مشترک لقب دادهاند و همگان قادرند با آن ارتباط روحی برقرار میکنند، بنابراین از قابلیت بالایی دارند تا از رهگذر نغمههای دلنشین خود نغمههای دلنشین خود مجالی نیز برای ترویج و حفظ گویشهای محلی بسازند.
این مهم در شیراز نیز از سوی برخی ادیبان و اهالی موسیقی مورد توجه قرار گرفته و در بسیاری موارد جای خود را به خوی باز کرده و بر سر زبانهای نسل امروز افتاده است.
یکی از شاعران شیرازی فعال در این حوزه غلامعلی خوشبخت است که "ساعت گل" او سال گذشته جایزه کتاب سال فارس را برد و "باغ آینه" او نیز نامزد این جایزه شد تا گویش شیرین شیرازی را برسر زبانها بیندازد.
او که ابتدا شعر معیار میگفته، هنگامی که عرصه را برای ورود گویش شیرازی به شعر و ادبیات خالی دیده، تصمیم گرفته هنر شاعریاش را در این زمینه صرف کند.
این شاعر پیشکسوت شیرازی انجمن شعر بهار نارنج را راهانداخت تا بیش از گذشته به شعر شیرازی پرداخته شود؛ بسیاری از شاعران جوان و خوشطبع که به زبان معیار شعر میگفتند به این انجمن ادبی پیوستند، نقد و بررسی آثار و آموزش شاعری با گویش شیرازی در این محفل سبب شد تا اکنون جمعی شایسته توجه از شاعران شکل گیرد که به گفته خوشبخت اگر نه به طور کامل اما گاهی شعرهایی به گویش شیرازی میسرایند و ظرفیت بزرگی برای فرهنگ این شهر ایجاد شده است.
شعر شیرازی باید اصلاحهای شیرین گذشته را در جای خود بنشاند
این شاعر شیرازی گوی روز شنبه در بدو گفتوگو با ایرنا، این نکته را روشن کرد که گویش شیرازی این گمان را در ذهن شنونده اشعار ایجاد میکند که شعر طنز است درحالی که این شیرینی گویش است که لبخندی را بر لبها مینشاند و میتواند بیان کننده مفاهیم متنوعی باشد.
او با بیان اینکه گویش شیرازی از دیرباز در میان قشرهای گونانگون جامعه تا اندازهای متفاوت بوده، گفت: زیباترین آن بیان بانوان شیرازی بوده که از القاب گل بهترین استفادهها را میکردهاند.
به اعتقاد خوشبخت باید گویش اصلی و درست و فاخر جای خود را در بیان مردم باز کند در حالی که امروز بسیاری از اصطلاحات از جای خود خارج شده است.
او به ذکر نمونههایی از این آسیبهای زبانی در اصطلاحات و مثلهای شیرازی اشاره کرد و گفت: شعر میتواند این مثلها و اصلاحات اصیل را به جای خود بازگرداند.
این شاعر محلی سرا معتقد است که گویش شیرازی پر از اصطلاحات حکیمانهای است که نسل امروز نشنیده و به کار نمیبرد.
خوشبخت با اشاره به سخنرانیهای خود در جمع دانشآموزان مدارس نمونه دولتی شیراز، گفت: نوجوانان با شنیدن اینموارد مشتاق شدند تا بیشتر یاد بگیرند و اذعان کردند که با وجود شیرازی بودن، والدینشان این اصطلاحات پر مغز را به آنها یاد ندادهاند.
او بیان کرد: به شاعری جوانان شیرازی با گویش محلی جوانان دلخوشم وخود نیز ۱۰ کتاب شعر آماده چاپ دارم.
این شاعر محلی سرا، شاعری به گویش شیرازی را باعث افتخار خود دانست و گفت که تا کنون نیز در زنده کردن گویش درست شیرازی آثارش را دیده است.
همراهی شعر و موسیقی اثری دوچندان دارد
خوشبخت معتقد است که اثرگذاری شعر محلی در زندهکردن گویشها با قرار گرفتن در قالب قطعههای موسیقی دوچندان میشود.
بیان گویشها در موسیقی زیبایی چندبرابری پیدا میکند، مورد توجه قرار میگیرد و بیشتر بر سر زبانها جاری میشود.
نغمههای موسیقی محلی، ظرفیتی برای القای بن مایههای اصیل زادگاه خود
نفمههای موسیقی محلی ظرفیتهای نهفته و آشکار بسیاری براینگهداری از میراث گویش، آداب رسوم دارد و میتوان از آن به عنوان ابزاری کارآمد بهره گرفت.
به گفته وحید رئیسی آهنگساز، نوازنده و پژوهشگر موسیقی هر قوم مشخصههایی برای معرفی فرهنگ و آداب و رسوم خود دارد؛ از موقعیت جغرافیایی و زبان گرفته تا جزئیات دقیقتری مانند خوراک و نوع پوشش و مراسم خاص، اما در این بین سهم موسیقی در معرفی و تثبیت و اشاعه ی فرهنگ بسیار مهم است.
به عقیده او موسیقی با همه ابعاد وسیع و تاثیرگذار خود بر مخاطب، تا به گوش می رسد در لحظه، بُن مایه های اصیل زادگاه آن نغمات خاص را بر جان مخاطب فرو مینشاند.
رئیسی ادامه داد: یکی از شگفتیهای مهم سرزمین ایران همین نغمههای موسیقی محلی ست که اقوام مختلف ایرانی ان را با گویشها و آداب و رسوم خود آمیخته کردهاند و خنده و گریه و آئینهای خود را مزین و همراه با آنها پیش برده اند.
او درباره موسیقی شیرازی که با سازهای ایرانی و گویش محلی اجرا میشود، گفت: شیراز و تمام آداب و رسوم و فرهنگش و موسیقی اش همواره مورد توجه همگان بوده و این معجزه ی فرهنگی اصیل شیراز و مردمانش است که موسیقی نماینده ویژه آن است.
این پزوهشگر حوزه شیرازی تاکید کرد: چنانچه می دانیم حفظ، نگهداری، مرمت و معرفی میراث ناملموس فرهنگی مانند گویش و موسیقی نیز همچون آثار باستانی از وظایف هر قومی است و موسیقی های بومی هم به عنوان عنصر اصلی تقویت این اصالت، باید حفظ و نگهداری و به نسل های آینده معرفی شود تا آیندگان با هویت و اصالت خود بیشتر آشنا شوند و با افتخار پذیرا و حافظ آن باشند.
او توضیح داد: موسیقی شیرازی مانند بسیاری دیگر از گونههای محلی کشور آن قدر ریشه دار است که حتی در شاخصههای جزئی خود تثبیت شده است و کوچک ترین تغییر در ریتم یا تمپو و نحوه بیان آن برای مخاطب محسوس است چنانکه واسونک معروف شیرازی اگر به غیر از آنچه از گذشته اجرا و تثبیت شده اجرا شود، مورد پذیرش مخاطب نخواهد بود یا دست کم دیگر آنچه بوده است، نیست و همین اصالت و قدرت در فرهنگ اصیل هر منطقه است که موجب حفظ ارزش های معنوی میراث کهن آن میشود.
این آهنگساز شیرازی و رهبر ارکستر آوای شیراز به اقداماتی خود در این راستا داشته نیز اشاره کرد و گفت: این گروه ارکستر که با ترکیبی از سازهای ایرانی و محلی به اجرای برنامه می پردازد، با قصد مرمت و بازنوازی نغمههای زیبای موسیقی محلی شیرازی تأسیس شده و امیدوار است بتواند سایر نغمات زیبای موسیقی استان فارس را بازنوازی کند و به گوش همگان برساند.
به عقدیه او فرهنگ غنی شیراز را باید با موسیقی زیبایش نوات و امروز معرفی فرهنگ و هنر اصیل برای نسل آینده مورد توجه قرار گرفته، پس اگر برای تولید محتوای غنی تلاش نشود محصولات بازاری و گذرا، جسم و روح آنها تسخیر میکند و در این موج عظیم و آشفته ی رسانه های مجازی، آینده فرهنگ و هنر مبهم و در خطر خواهد بود.
حفظ توامان گویش شیرازی به عنوان درونمایه و موسیقی به عنوان قالب و بستری که این نگهداشت فرهنگی را به پیش میبرد اهمیت بالایی دارد و چنانکه کارشناسان میگویند حمایت از این حوزه یک سرمایهگذاری فرهنگی بلند مدت است.
برپایی رویدادهای ادبی و هنری از شعر و موسیقی شیرازی میتواند دستکم تلنگری برای نوجوانان و جوانان شیرازی باشد که پیشتر از این غنای فرهنگی کمتر شنیدهاند تا برای حفاظت از گویش و فرهنگ شهرشان آگاهانه و عامدانه تلاش کنند.
نظر شما