سیاست کاخ سفید؛ جنگ افروزی و کشتار با «دلار»

تهران- ایرنا- اظهارات غیرانسانی و جنجال برانگیز سناتور باسابقه آمریکایی در مورد اینکه پول آمریکا «به بهترین نحو» برای کشتن روس‌ها هزینه می‌شود نشان داد که این کشور برای رسیدن به اهداف و منافع خود همیشه جنگ و کشتار را عادی انگاری می‌کند و در چند دهه گذشته، مضامینی همچون حقوق بشر و صلح طلبی، جز دستاویزی برای توسعه طلبی اش نبوده است .

به گزارش ایرنا، لیندسی گراهام در جریان سفر پنجم خرداد ماه خود به کی‌یف و دیدار با ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهوری اوکراین، در اظهاراتی که نشانگر خوی جنگ طلبانه دولتمردان آمریکایی است، گفت: روس ها (در جنگ با اوکراین) می میرند. پولمان به بهترین نحو خرج شده است.

گراهام در این سفر همچنین اعلام کرد: اگر آمریکا به اندازه کافی در جنگ علیه روسیه از اوکراین حمایت نکند، این پیامی به چین است که می‌تواند تایوان را بگیرد.

این سناتور آمریکایی پس از دیدار با زلنسکی افزود: جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا باید سلاح‌های بیشتری را علاوه بر ۳۵ میلیارد دلار تسلیحات و سخت‌افزار نظامی که از قبل ارائه شده بود، به اوکراین ارسال کند.

وی به خبرنگاران گفت: نمی‌توان از کمک به اوکراین عقب‌نشینی کرد زیرا اگر ما در اینجا شکست بخوریم تایوان هم از دست می‌رود.

با انتشار تصاویر دیدار زلنسکی و گراهام و انتشار اظهارات سناتور آمریکایی در رسانه ها و شبکه های مجازی ، برخی از کاربران اینترنتی واکنش خود را توییت کرده و اظهارات سناتور جمهوریخواه ایالت کارولینای جنوبی را محکوم کردند. کاربری نوشت: تصور کنید که چنین حرفی را یک روس در مورد شهروندان آمریکایی زده بود.

یک کاربر دیگر شبکه توییتر با تهوع آور خواندن اظهارات این سناتور آمریکایی نوشت: فقط خدا می داند که این جنگ طلبان در پس پرده مشغول به چه کاری هستند.

کاربری ضمن مخالفت با این سخنان، گراهام را جنگ طلب خواند و از اینکه این سخنان از سوی چنین چهره ذی نفوذی بیان شده، ابراز تاسف کرد.

جنگ افروزی‌های ایالات متحده

با نگاهی به تحولات پیش از جنگ اوکراین و اصرار آمریکا برای گسترش ناتو به شرق با پیوستن کشورهایی مانند اوکراین و گرجستان در همسایگی روسیه به این پیمان نظامی، می‌توان نیروی محرکه آغاز این مناقشه که نزدیک به ۱۵ ماه از آن می‌گذرد و به کشته شدن هزاران نفر و ویرانی های گسترده منجر شده را واشنگتن و متحدان غربی آن نام برد.

کاخ سفید با اتخاذ این رویکرد ستیزه جویانه و اعمال فشارها برای تحقق بخشیدن به مساله‌ای که روسیه حساسیت امنیتی بالایی نسبت به آن دارد، زمینه‌های تحریک کرملین را فراهم آورد تا مسکو تهاجم پیشدستانه که از آن با عنوان «عملیات ویژه نظامی» یاد شد را آغاز کند و جرقه جنگ با همسایه غربی زده شد.

در همین حین که واشنگتن به خواسته خود درمورد بازکردن پای روسیه به یک درگیری نظامی رسید تا این قدرت بزرگ را از رقابت‌های ژئوپلیتیکی عقب بیاندازد، اهداف دیگری نیز از جمله رونق بخشیدن به صنایع تسلیحاتی و فروش منابع انرژی، پشت این اقدام خود داشت.

همواره در طول چند دهه گذشته کاخ سفید در مناقشات بزرگ منطقه ای و جهانی نقش پر رنگی را ایفا کرده و در لایه‌های پنهان درگیری‌ها و تنش‌های خرد نیز مداخله داشته است. این کشور از آتش افروزی در نقاط مختلف جهان از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و حتی با افزایش خونریزی و پیچیده تر کردن معادلات در راستای رسیدن به اهدافش قدم برداشته است.

نقطه شروع ورود آمریکا به مناقشه‌ها در سراسر جهان (پس از جنگ جهانی دوم) برای تامین منافع خود از جمله مقابله با شوروی را می‌توان جنگ بین دو کره دانست که در آن واشنگتن شمال شبه جزیره کره را به شدت بمباران می‌کرد.

پس از آن مداخله نیروهای آمریکایی در ویتنام و جنایت های جنگی سربازان آمریکایی در آن کشور، نقطه تاریک بعدی اقدام‌های واشنگتن در چند دهه گذشته است. از جمله رویدادهای وحشتناک جنگ ویتنام که آمریکا آن را رقم زد، روز ۱۶ مارس ۱۹۶۸ بود که نظامیان آمریکایی با خونسردی کامل به دهکده ویتنامی مای‌لای حمله بردند و با کشتار بیش از ۵۰۰ نفر از جمله کودکان جنایت هولناکی را انجام دادند. ارتش آمریکا در توجیه این اقدام با افتخار اعلام کرد که منطقه به منطقه حرکت می‌کند و ویت کنگ‌ها (جبهه رهایی‌بخش ملی) را شکست می‌دهد.

اما روند مداخله‌های آمریکا در امور سایر ملل با پایان جنگ سرد با شوروی، در قرن حاضر شکل دیگری به خود گرفت و این کشور به بهانه مبارزه با تروریسم و ادعای تلاش برای برقراری صلح و سرنگون کردن حکومت‌های خودکامه تجاوزات خود را توجیه می‌کرد.

ورود آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ و اشغال این کشور به مدت دو دهه به منظور آنچه مبارزه با طالبان و سر و سامان بخشیدن به وضع افغانستان عنوان شد نیز نه تنها شرایط این کشور را بهبود نبخشید بلکه درگیری و تنش‌های روز افزون را به همراه داشت. در نهایت ایالات متحده پس از ۲۰ سال درگیری و به جا گذاشتن بیش از ۱۷۱ هزار کشته (از جمله نیروهای غیرنظامی، پلیس و طالب) افغانستان را به شکل خفت باری ترک کرد.

جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ نیز که به بهانه وجود سلاح‌های کشتار جمعی در این کشور آغاز شد، پای آمریکا را به این کشور عربی و نفت خیز منطقه باز کرد تا از منابع سرشار انرژی آن بهره برداری لازم را ببرد. اشغال گری آمریکا در عراق باعث شد که از زمان شروع تهاجم در سال ۲۰۰۳ تا سال ۲۰۱۸ حدود ۲۹۵ هزار نفر از جمله بیش از ۲۰۰ هزار غیرنظامی کشته شوند. این تعداد تلفات نشان می‌دهد که آمریکا با وجود گرفتن ژست‌های بشردوستانه از کشته شدن انسان‌ها و خونریزی برای رسیدن به اهداف جاه طلبانه سیاسی و مادی، ابایی ندارد.

با نگاه اجمالی به حدود ۷ دهه گذشته، شاهد هستیم که واشنگتن از هیچ تلاشی از جمله بر جای گذاشتن تلفات انسانی وسیع و ویرانی زیرساخت کشورها دریغ نکرده تا به منافع خود دست یابد. در برهه کنونی در جنگ اوکراین نیز واشنگتن سود زیادی را در جیب خود گذاشته و حتی به ظاهر هم هیچ نگرانی از گرفته شدن جان انسان‌ها هم در اوکراین و هم در روسیه ندارد. در خصوص اظهار نظر لیندسی گراهام مبنی بر اینکه «روس‌ها می‌میرند» و پول آمریکا «به بهترین نحو خرج» شده، می‌توان به صورت ملموس این سیاست غیر انسانی را درک کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha