۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۰:۲۴
کد خبرنگار: 3049
کد خبر: 85097899
T T
۱ نفر

برچسب‌ها

پروندهٔ خبری

«میراثک» عروسکی که برای کودکان از پاسداشت میراث طبیعی و فرهنگی می‌گوید

اصفهان- ایرنا،"دست در دست هم دهیم به مهر، میهن خویش را کنیم آباد" این شعر عباس یمینی شریف جرقه خلق عروسکی ست شبیه یک دست به نام میراثک. عروسکی که کودکان را با خود همراه می کند تا به آنها از میراث فرهنگی و طبیعی سرزمینشان بگوید؛ واگویه هایی برای آگاهی و پاسداشت فرهنگ و طبیعتی که هویت ایران هستند.

ماجرای این عروسک از اصفهان شروع شد؛ شهری با یک میدان بزرگ و جهانی به نام« نقش جهان» که اولین بار بچه‌ها با میراثک در همین میدان، همراه و ضمن آشنایی با او با یکی از نمودهای میراث فرهنگی کشور آشنا می شوند. خالق این عروسک که خود دانش آموخته موزه داری و مرمت اشیا تاریخی و فرهنگی است می گوید دغدغه اش آموزش ، آگاهی و پاسداشت میراث فرهنگی و طبیعی به کودکان سرزمینش است؛ کودکانی که آینده این مرز و بوم هستند و باید از همین دوران کودکی از شاخصه های هویت کشورشان آگاه بشوند تا بتوانند حافظان خوبی برای آن باشند.

میراثک در واقع یک شخصیت عروسکی فانتزی ست که توانسته بچه ها را با خود در قالب سفرها و داستان ها همراه کند. آنها در عالَم سفرها، داستان‌ها و روایت‌های میراثک با جلوه های میراث فرهنگی ملموس و ناملموس از بناهای تاریخی و موزه ها تا جشن های ایرانی، باورها ، آداب و رسوم و فرهنگِ زیست و میراث طبیعی ایران آشنا می‌شوند. خالق این عروسک اما سمانه آقایی ست که این راه را به تنهایی آغاز کرده و تنها همراهِ او همین عروسکِ با سر و شکل عجیب و غریب است که بچه ها را توانسته مجذوب خود کند.

آقایی میراثک را در نوشته هایش برای بچه ها چنین معرفی کرده است: " میراثک آمده تا دست های کوچک شما را بگیرد و شما را با زیبایی های ایران آشنا کند. او از بین رنگ ها عاشق رنگ گنبدهای فیروزه ای مساجد است و هر روز طلوع خورشید را در شهر سراوان و غروب خورشید را در روستای جنگ تپه تماشا می کند. از بین غذاها فسنجان و قورمه سبزی را خیلی دوست دارد. میراثک بیشتر از هر چیزی از دیو "اپوش" ( در فرهنگ ایران، دیو خشکسالی) می ترسد. او عاشق حیوانات است و دلش برای سنجاب ها غنج می زند به ویژه برای سنجاب‌هایی که در جنگل های زاگرس زندگی می کنند ..."

«میراثک» عروسکی که برای کودکان از پاسداشت میراث طبیعی و فرهنگی می‌گوید

آقایی بچه ها را به همراه میراثک به مناطق حفاظت شده می برد و آنها را با زاغ بور، پرنده ای که در کل دنیا فقط در زمین و آسمان ایران باید سراغش را گرفت آشنا می‌کند یا آنها را به ورزنه، شهری در شرق اصفهان می برد تا آنها را با فرهنگ زیست و زنان سفیدپوش این دیار آشنا کند.

او با میراثک و به این واسطه با کودکان از دماوند و البرز می گوید ، از سرو ابرکوه ، یا از مهرگان و سپندارمزگان یا از «تیشتر» در فرهنگ ایران که فرشته نگهبان باران و «آناهیتا» که فرشته نگهبان آب‎هاست سخن می گوید.

اما به همین بهانه که آقایی راهی برای آموزش پاسداشت فرهنگ و زیست ایران به کودکان برگزیده و آن را به تنهایی و بدون هیچ انگیزه مالی راهبری می کند، با او به گفت و گو نشسته ایم.

چگونه و چطور به این فکر افتادید که باید به این مقوله مهم آموزشی یعنی آگاهی‌رسانی درباره میراث فرهنگی به کودکان بپردازید؟

من همیشه به کار با بچه‌ها علاقه‌مند بودم. در دوره تحصیل همیشه سعی می‌کردم اگر برای پروژه‌ای این امکان وجود دارد، آن پروژه را به سمتی ببرم که کودکان در آن نقش داشته باشند.

بعد از فارغ‌التحصیلی با توجه به رشته‌هایی که در آن تحصیل کرده بودم (موزه‌داری در مقطع کارشناسی و مرمت اشیاء تاریخی و فرهنگی در مقطع ارشد) و پیش‌زمینه‌ای که در حوزه کار با کودکان داشتم به این فکر افتادم که پیوند این دو موضوع می‌تواند بستر مناسبی را فراهم کند تا کودکان در قالبی جدید فارغ از کتاب‌های درسی با مباحث حوزه میراث فرهنگی و طبیعی ایران آشنا شوند.

چطور شکل دست مانند میراثک را انتخاب کردید؟

فرم دست با نگاهی به شعری از آقای عباس یمینی‌شریف انتخاب شد :«دست در دست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد» در حقیقت میراثک دست هر کدام از ماست که در کنار هم می‌توانیم شاهد ایرانی آباد و آزاد باشیم.

هرکدام از انگشتان این دست رنگ مخصوص به خود را دارد که هرکدام نشانه یکی از قاره‌های جهان است. زرد: آسیا، نارنجی: آفریقا، قرمز: آمریکا، آبی: اقیانوسیه و سبز: اروپا. میراثک ضمن اینکه ایرانی است اما با رویکردی جهانی سعی می‌کند تا پیام‌آور صلح و دوستی برای کودکان دنیا باشد. این موضوع در طراحی صورت که شبیه یک قلب کوچک است بیان شده است.

بچه‌ها ارتباط خوبی با این فرم برقرار کردند. آن‌ها به راحتی میراثک را نقاشی می‌کنند، عروسکش را می‌سازند و چهره آن را روی دستشان رنگ می‌کنند. به طور کلی سادگی و چهره این شخصیت از جمله مواردی است که در برقراری این ارتباط موثر بوده است.

میراثک چقدر در اصفهان و پرداخت به میراث اصفهان توانسته قدم بردارد؟

اولین ماجرای میراثک با عنوان «موجود عجیب و غریبی به نام میراثک» در میدان نقش‌جهان شکل گرفته است. در حقیقت بچه‌هایی که از سرتاسر ایران با میراثک همراه هستند در اولین مواجه خود با میراثک ضمن آشنایی با او با محوطه تاریخی نقش‌جهان و سپس با مسجد شیخ لطف‌الله به عنوان یکی از نمودهای میراث فرهنگی آشنا می‌شوند. این ماجرا در تاریخ یکم آبان ۱۳۹۹ در ضمیمه آفتاب مهتاب روزنامه اطلاعات هم منتشر شده است.

پس در واقع این شخصیت عروسکی فانتزی رو خلق کردید تا کمکی باشه به دغدغه شما در حوزه آشنایی کودکان با میراث فرهنگی ؟

بله همین طور است. میراثک یک شخصیت عروسکی فانتزی است که بچه‌ها با آن و ماجراهای او همراه شده اند.

آیا پشتوانه‌ای از نهادهایی متولی میراث فرهنگی اصفهان و یا کشور برای پیشبرد آنچه هدفتان از خلق این عروسک بوده داشته اید؟

حقیقتا با توجه به اینکه مکاتباتی با نهادهای متولی داشتم اما تاکنون هیچ اقدام خاصی در این خصوص انجام نشده است. با توجه به فعالیت‌هایی که صورت گرفته و با نظر به اینکه بچه‌ها ارتباط خوبی با میراثک برقرار کرده اند انتظار دارم تا در مجموعه‌های زیر نظر میراث فرهنگی مثل موزه‌ها موقعیتی را برای معرفی و فعالیت‌های میراثک اختصاص دهند تا به این ترتیب از پتانسیل‌هایی که حول محور این شخصیت به وجود آمده است بهره‌ بگیرند و بستری برای آشتی کودکان با مفاهیم حوزه میراث فرهنگی ایجاد کنند.

«میراثک» عروسکی که برای کودکان از پاسداشت میراث طبیعی و فرهنگی می‌گوید

شما تجربه کار با بچه ها داشته اید و با نوع نگاه آنها به میراث فرهنگی و طبیعی آشنا هستید، فکر می‌کنید چقدر اهمیت دارد که نهادهای متولی آموزش و پرورش در مقوله آشنایی کودکان با میراث فرهنگی و طبیعی قدم های جدی بردارند؟

اگر ما بخواهیم در آینده شاهد جامعه‌ای باشیم که حافظ هویت ملی خودش باشد باید در قدم اول کاری کنیم که به آن چیزی که تحت عنوان هویت ملی می‌شناسیم علاقه‌مند شوند. علاقه‌مند شدن به هرچیزی در پی شناخت از آن موضوع شکل می‌گیرد. پس از اینکه این شناخت شکل گرفت به صورت ناخودآگاه علاقه به‌وجود می‌آید و وقتی جامعه‌ای به این مرحله رسید خودش از آن هویت ملی (میراث فرهنگی و معنوی و طبیعی) حفاظت می‌کند. آنوقت است که دیگر ما شاهد این حجم از وندالیسم در محوطه‌های تاریخی و طبیعی نخواهیم بود.

در این میان یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین نهادهایی که می‌تواند جامعه را به این مرحله برساند آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش باید با برنامه‌ریزی منظم و با برگزاری کارگاه‌های عملی و بازدیدهای منظم از مراکز تاریخی و فرهنگی شهر، تلاش کند تا کودکان با هویت فرهنگی محل زندگی خودش آشنا شوند. در زمان حاضر، برخی بچه‌ها، شخصیت‌ها و محوطه‌های تاریخی کشورهای دیگر را به مراتب بهتر و بیشتر از نمودهای فرهنگی محل زندگی خودشان می‌شناسند. چرا؟ چون بیشتر در معرض آن هستند؛ آن هم با روش‌های خلاقانه و این در حالی است که مطالب موجود در کتب درسی ما فارغ از یک فضای تعاملی و در قالب به اصلاح خشک معرفی شده است که متأسفانه همان هم به دلیل حجم زیاد مطالب درسی و کمبود زمان اغلب به شکل چیزی شبیه رفع تکلیف ارائه می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha