فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) اخیرا مقررات جدید کارگزاران فوتبال (FIFA Football Agent Regulations) که در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۱ (۱۶ دسامبر ۲۰۲۲) مورد تصویب شورای فیفا قرار گرفته است را در راستای شعار جهانی سازی حقیقی فوتبال (Making Football Truly Global) و بهروزرسانی چارچوب مقرراتی فیفا ابلاغ کرده است. مقررات مذکور که مربوط به کارگزاران بازیکنان فوتبال است، از مهمترین عناصر اهداف راهبردی شعار فوق محسوب میشود. پیش از این دو قسمت از مقررات جدید کارگزاران رسمی فوتبال منتشر شده بود و در ادامه قسمت سوم این سلسله گزارش را مشاهده میکنید.
حرفهایسازی کارگزاران فوتبال (از اواسط دهه ۱۹۹۰ تاکنون)
در سال ۱۹۹۵ با حکم صادره در رابطه با پرونده بوسما، دادگاه اروپا به گونهای آزادی نقل و انتقال تمامی بازیکنان پس از اتمام قرارداد خود در داخل اتحادیه اروپا را تضمین نمود. این رویکرد جدید در سطح بازار، همزمان با رشد چشمگیر درآمد در صنعت فوتبال که ناشی از رقابت بیشتر و مقررات زدایی در حق پخش بود، مواجه گردید.
کارگزاران با بازاری که به آنها اجازه میداد تا از قدرت چانه زنی بازیکنان و آزادی نقل و انتقالات آنها در لیگهای فوتبال اتحادیه اروپا به طور کامل استفاده کنند، روبرو شدند و باشگاهها میبایست تعاملات خود را با نمایندگان بازیکنان آغاز میکردند که تمامی تلاش آنها، انعقاد بهترین قرارداد ممکن برای بازیکنان و همچنین برای خودشان بوده است.
با توجه به اینکه بازیکنان بدون پرداخت هیچ گونه هزینهای میتوانستند در پایان قرارداد خود انتقال پیدا کنند، تنها راه ممکن برای بازگشت بخشی از سرمایهگذاریهایی که باشگاهاً بر روی بازیکنان کرده بودند، به فروش رساندن آنها در بازه زمانیای بود که بازیکنان همچنان تحت قرارداد با باشگاه خود بودهاند. در نقطه مقابل، چنانچه باشگاهها قصد حفظ بازیکنانی که قراردادشان به پایان رسیده بود را داشتند، میبایست قبل از انقضای قراردادهای جاری آنها، قراردادهای جدید با شرایط و مزایای بهتر به بازیکنان پیشنهاد میدادند که در هر دو حالت، بیانگر موقعیتهای چانه زنی سودآور برای بازیکنان و کارگزاران آنها بوده است.
موج جدیدی از کارگزاران که توسط آژانسهای معتبر در کسب و کار نمایندگی ورزشکاران در سراسر لیگهای فوتبال پشتیبانی میشدند از بخشها و جهات مختلف وارد تجارت فوتبال گردیدند. به عنوان مثال، در کشور انگلستان، جان هولمز فروشنده بیمه عمر، اریک هال و آتول استیل نیز که به عنوان نماینده هنرمندان نمایشی مشغول بودند، به فعالیت در حوزه فوتبال پرداختند. برخی دیگر از افراد که فعالیت خود را آغاز نمودند؛ همچون سیریل رجیس، جاسپر اولسون و بری سیلکمن در گذشته، خود از بازیکنان حرفهای فوتبال بودند.
در فوریه سال ۲۰۰۱، تنها ۶۳۱ کارگزار دارای مجوز بودند. اما در سالهای بعد، زمانی که فیفا تحت تأثیرکمیسیون رقابت اتحادیه اروپا، قوانین مربوط به کسب مجوز رسمی فعالیت در حوزه کارگزاری را تغییر داد، تعداد کارگزاران بازیکنان دارای مجوز، به شکل قابل ملاحظهای افزایش یافته بودند؛ تا جایی که تنها در قاره اروپا، تعداد کارگزاران رسمی فوتبال حدود ۱۰۰۰ نفر در سال معادل ۳۰۰ درصد افزایش یافت و به طور کلی تا دسامبر ۲۰۰۹، تعداد کارگزاران رسمی مجاز در سراسر جهان به عدد ۵۱۹۳ رسید. اگرچه در حال حاضر، تعداد ۱۳۳ کشور جهان دارای حداقل یک کارگزار رسمی میباشند؛ اما همچنان اختلافات قابل توجهی در خصوص توازن تعداد کارگزاران بین قارهها وجود دارد. از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹، تعداد کارگزاران در آفریقا ۶.۳٪ و در آمریکای لاتین ۳.۴٪ نسبت به سایر نقاط جهان افزایش داشته است. از میان کشورهای غیر عضو اتحادیه اروپا، بیشترین تعداد کارگزاران در برزیل، آرژانتین و نیجریه حضور دارند که این کشورها همزمان، صادرکنندگان اصلی بازیکنان در سراسر جهان نیز محسوب میشوند.
فارغ از اینکه جایگاه کارگزاران بازیکنان در این دوره بسیار تقویت شده است؛ نقش کارگزاران فعال در حوزه باشگاهها نیز به صورت قابل توجهی پررنگتر گردید. کارگزاران قابلیت استخدام از سوی باشگاهها و همچنین بازیکنان را داشته و برای بررسی امکان انتقال بازیکنان از باشگاههای مبدا به باشگاههای مقصد، فعالیت مینمایند. این افراد حرفهای در تماس با سرمربیان، مدیران فوتبال و بازیکنان به عنوان میانجی، واسطه و دلال واقعی عمل میکنند که بعضا در میان آنها افراد فاقد صلاحیت و غیر توانمند نیز مشاهده میشود.
همانطور که پیشتر اشاره گردید، کارگزاران همیشه به نمایندگی از باشگاهها عمل میکردند، اما امروزه پیچیدگیهای بازار نقل و انتقالات و نظام قانونی حاکم در این بخش، سطوح بالاتری از تخصص و نفوذ در مذاکرات نقل و انتقالات را میطلبد. به گفته جان هولمز، رئیس سابق SFX Sports، در حقیقت دو نوع کارگزار وجود دارد: مدل آمریکایی، که در آن کارگزار نماینده بازیکنان و در نقش مشاور در تمامی امور مربوط به جنبههای حرفهای آنها تلقی میشود و مدل اروپایی، که در آن نمایندگان، همچون گذشته در نقش دلال معاملات فعالیت میکنند.
به منظور فائق آمدن بر موانع سیاسی، حقوقی و اقتصادی، در شرایطی که باشگاهها به تنهایی قادر به انجام معاملات نباشند، از خدمات کارگزاران استفاده میگردد. برای ارائه چنین خدماتی، کارگزاران نیازمند درک صحیح و ارزیابی مناسب از ارزش یک بازیکن در باشگاه خود و سایر تیمها میباشند تا بتوانند مسیر حرفهای او را به درستی ترسیم کنند.
ناگفته نماند که اقدام همزمان به عنوان واسطه برای باشگاهها و بازیکنان یک نقش دوگانه میباشد که میتواند مسائل مهمی همچون تضاد منافع برای کارگزاران ایجاد نماید و همچنین از دیگر نگرانیهایی که در رابطه با فعالیت کارگزاران میتوان نام برد، نحوه تعامل آنان با بازیکنان به واسطه نفودی که بر آنان دارند، میباشد که این نفوذ میتواند در جهت کسب منافع مالی کارگزار استفاده شود.
امروزه کارگزاران به مهمترین چهره در صنعت فوتبال تبدیل شدهاند و تعداد بیشتری از افراد نیز به فعالیت در این حوزه روی آوردهاند، که منشأ این جذابیت، ناشی از دریافت مبلغ کمیسیون چشمگیر در خلال مذاکرات مربوط به انعقاد قراردادهای چند صد میلیونی است. کارگزاران میتوانند با استفاده از فضایی که بین بازیکن و باشگاه وجود دارد، مانور لازم را داده و نقش کلیدی در معاملات بازیکنان ایفا کنند.
نتیجه یک نظرسنجی که در سال ۲۰۰۲ با مشارکت مدیران مالی باشگاهها در لیگ برتر انگلیس، چمپیونشیپ انگلیس و لیگ برتر اسکاتلند انجام گردید، گویای آن است که ۷۸ درصد از آنها اذعان نمودند که کارگزاران در دنیای فوتبال بسیار قدرتمند و تأثیرگذار میباشند. همزمان، مدیران مالی شرکتکننده در نظرسنجی اعتراف کردند که نمایندگان یک «ضرورت اجتناب ناپذیر» میباشند. اگرچه آنها بعضا باعث افزایش هزینههای باشگاهها میشوند، اما زمانی که باشگاهها به خرید و فروش بازیکنان نیاز دارند، میتوانند مفید فایده واقع شوند.
فعالیت کارگزاران در این دوره را میتوان عمدتاً در حوزه جابجایی بازیکنان، هزینه نقل و انتقال بازیکنان، دستمزد بازیکنان و ایجاد توازن در توان رقابتی باشگاهها در بازار عنوان نمود.
کارگزاران به واسطه افزایش تعداد بازیکنان، جهت جذب از سوی باشگاهها و در نتیجه رشد هزینههای نقل و انتقالاتی، منتفع میشدند و قطعاً در نقل و انتقالات بازیکنان و نحوه انجام آن تأثیر میگذاشتند.
در حقیقت، افزایش تعداد قراردادهایی که منعقد میشد و همچنین درآمد حاصل از آن موجب گردید تا کارگزاران تعداد نقل و انتقال بازیکنان را تسریع نمایند. منفعت موجود در نقل و انتقال عدیده بازیکنان، منجر به رفتارهای افراطی همچون رقابت فزاینده، بروز اختلافات بین باشگاهها، فشار رسانهها و استفاده ناصحیح از بازیکنان گردید؛ به طوری که بزرگترین باشگاهها قدرت خود در بازار نقل و انتقالات را هم قیمت با ارزش مادی باشگاههای متوسط و سطح پایین افزایش دادند.
با این حال، علیرغم قدرت مضاعفی که بازیکنان به دست آورده بودند و در ظاهر، نشاندهنده افزایش قدرت بازیکنان بود، در عوض، طرفین عرضه و تقاضا در بازارهای نقل و انتقالات به شدت پراکنده و ناهمگون بودند.
جدای از بازار اصلی که در نقل و انتقال بازیکنان شاخص و مطرح به کار برده میشد، بازار ثانویه، سرشار از فوتبالیستهای ناشناس و وضعیتی نسبتاً ضعیف فعالیت میکرد. همچنین رفته رفته، بازار بازیکنان شاغل در آکادمیهای جوانان از اهمیت ویژهای برای باشگاهها برخوردار شد و بازیکنانی که نمیتوانستند در این بازار حضور داشته باشند، با مشکل عدم امکان ثبت قرارداد در باشگاهها مواجه بودند. به همین دلیل واسطههای فوتبال برای حفظ موقعیت و جایگاه خود در بازار مجبور به ارتقاء سطح تخصص و دانش خود بودند تا بتوانند بازیکنان تحت قرارداد خود را به سایر باشگاهها منتقل کنند.
در فصل ۹۶/۱۹۹۵ پیش از عملیاتی شدن قانون بوسمن، افزایش حجم نقل و انتقال و مهاجرت بازیکنان، از عمده دلایل توسعه تدریجی شرایط - که در فوق به آن اشاره شد - میباشد که در این میان، نقش کارگزاران را نمیتوان نادیده گرفت.
در فصل ۰۹/۲۰۰۸ تعداد نقل و انتقالات، افزایشی حدود ۴۲ درصد داشت. اما این آمار با توجه به لیگ کشورها و در نظر گرفتن این نکته که تأثیرات اجتماعی- فرهنگی در کشورهای مختلف به طور قابل توجهی با یکدیگر متفاوت است، فرق دارد. از سال ۱۹۹۵، درصد بازیکنان خارجی در تمام لیگها ۱۵ درصد افزایش یافت که کمترین افزایش سهم اسپانیا با (۱۵.۴٪) و فرانسه (۱۵.۸٪) برآورد شده است. بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸، فرانسه تنها کشوری بود که تعداد بازیکنان خارجی در آن افزایش پیدا نکرد؛ در حالی که بیشترین رشد، متعلق به انگلستان با (۴۳.۴%) به ثبت رسیده است. به گونهای که تقریباً ۶۰ درصد از بازیکنانی که در لیگ برتر انگلیس بازی میکردند، از خارج از آن کشور جذب شده بودند.
برای درک حجم و جهت جریانهای مهاجرتی در فوتبال، باید جنبههای اجتماعی- فرهنگی را در کنار عوامل اقتصادی در نظر گرفت. به نحوی که بررسی بازار کار در فوتبال، گویای آن است که فرصتهایی که به بازیکنان فوتبال برای مهاجرت به خارج عمدتاً پیش میآید، صرفاً به عوامل اقتصادی بستگی ندارد؛ بلکه پیشینه زندگی شخصی بازیکنان و عوامل اجتماعی از عوامل مؤثر در این انتقال میباشند. با یک دیدگاه نسبی، علاوه بر تفاوت در میزان ثروت موجود بین لیگ کشورها، ارتباطات اجتماعی مبنای جریانهای مهاجرتی برای درک جغرافیای بازارهای بینالمللی فوتبال، مورد استفاده قرار میگیرند.
بازار قراردادهای فوتبال، بر پایه اصول اجتماعی تعبیه شده است. جابجایی بازیکنان تحت تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی با زمینههای تاریخی و اقتصادی خاص میباشد. بر این اساس، آگاه بودن بر بازارهای فوتبال از طریق اطلاعات دست اول، همیشه یک منبع مرتبط و راهبردی برای واسطههایی بوده است که جایگاه اساسی در جریان نقل و انتقالات بازیکنان به دست میآورند. زیرا مهم نیست که فوتبال چگونه تکامل مییابد؛ جذب و انتخاب بازیکنان همچنان بر پایه ارتباطات بین افراد در فرآیند انتقال بازیکنان بنا نهاده شده است.
علاوه بر حضور در جریان مذاکرات قراردادی، نقشی که کارگزاران ایفا میکنند، توسعه ارتباطات فراملی است که بازیکنان را مورد ارزیابی و آموزش قرار میدهند. هنگامی که بازیکنی شناسایی میگردد، واسطهها، بستر ارزیابیهای کوتاه مدت را در باشگاههایی که با آنها همکاری میکنند، فراهم مینمایند.
علاوه بر این، برای تسهیل نقل و انتقالات بین قارهای، کارگزاران مستقر در اروپا، اغلب با کارشناسان مستقر در کشورهای صادرکننده بازیکنان همکاری میکنند. در ازای دریافت حقوق توافق شده یا کمیسیونهای دورهای، این همکاران، استعدادهای محلی را مورد ارزیابی قرار داده و مسابقاتی را سازماندهی میکنند که در آن، شرکای اروپایی آنها حضور داشته باشند. همین کارشناسان از اولین نفراتی هستند که به برقراری تماس با فوتبالیستهای محلی و خانوادههای آنها مبادرت میورزند.
گسترش تعداد واسطههای حرفهای در فوتبال، مهر تأییدی است بر اینکه جهانیسازی، بدون بینالمللی شدن سطح بازار کار بازیکنان فوتبال و بدون توجه به سرمایهگذاری انبوه در ارتباطات، با در نظر گرفتن فاصلههای جغرافیایی رو به رشد، اتفاق نمیافتد.
این امر مستلزم آن است که کارگزاران فوتبال میبایست دانش عمیق و منتخب از فوتبال حرفهای در اروپا و سراسر جهان داشته باشند تا بتوانند بازیکنان را از طرف باشگاهها در مذاکرات مربوط به قراردادهای نقل و انتقالات، جستجو و مورد ارزیابی قرار دهند. از طریق آگاهی بر بازار و چارچوبها، کارگزاران نقش «دلال» و «پل» بین فضاهای دورأفتاده را بر عهده میگیرند. هر چند در نقل و انتقالات فوتبال، واسطههای بین دو شبکه ارتباطی، که ارتباط ضعیفی با یکدیگر دارند، اغلب در دستیابی به زنجیره اطلاعات مربوط به بازیکنان ضروری هستند. به این ترتیب، کارگزاران، حفرههای ساختاری در شبکه که به واسطه عدم وجود ارتباطات خاص به وجود آمدهاند، را پر میکنند و قادر به گره زدن شبکهها و ارتباطات متعددی هستند که به طور گسترده از یکدیگر دور ماندهاند.
واسطهها همچنین مسئول ساختارمند کردن کانالهای مهاجرتی که بهعنوان سیستمهای اطلاعاتی، افراد خارجی را برای یافتن شغل به خارج از کشور هدایت میکنند، تلقی میشوند و ورود به بازار کار در خارج را کنترل میکنند. در بازار نقل و انتقالات فوتبال، کارگزاران با تشویق بازیکنان، ورود به سیستم مهاجرت و پویایی جریان مهاجرت بازیکنان را مدیریت میکنند.
بدین ترتیب، کارگزاران نقش کلیدی در به دست گرفتن مراحل مختلف مسیرهای حرفهای بازیکنان دارند. از باشگاههای مختلفی که حتی از پاس بازیکنان به عنوان واحدهای تولیدی یاد میکنند، انتظار میرود با کسب سود، جایگاه بازیکنان را به عنوان کالایی برای فروش ارتقا دهند. به این ترتیب، کارگزاران میتوانند بر نحوه کنترل و هماهنگی شبکههای تولید جهانی از نظر تخصیص منابع مالی، مادی و انسانی زنجیره موجود در چرخه فوتبال تأثیر بگذارند. به عبارتی، کارگزاران میتوانند با جذب و خرید بازیکنان در بازار نقل و انتقالات، بر حاکمیت باشگاهها در بهبود راهبردهای فوتبالی خود تأثیر بگذارند. این جنبه، همچنین میتواند موضوع هماهنگی بین بازیگران دخیل در تجارت بازیکنان برای تصاحب ارزش اضافی تولید شده در مواردی که مسیرهای شغلی صعودی است را ترسیم نماید. این موضوع، تا حدی اهمیت بسزایی مییابد که در سالهای اخیر، تعداد شرکتها و صندوقهای سرمایهگذاری که کار اصلی آنها خرید حق نقل و انتقال بازیکنان از باشگاهها به منظور انتقال آنها و کسب سود است، افزایش یافته است. این روش که در آمریکای جنوبی نسبتاً قدیمی است، در آفریقا و اروپا نیز با حمایت باشگاههایی که توانایی سرمایهگذاری در جذب بازیکنان جدید را ندارند، توسعه یافته است.
در نهایت اینطور میتوان نتیجه گرفت که چگونه با نهادینه ساختن محیط، تا حد زیادی میتوان بر تکامل نقش کارگزاران فوتبال تأثیر گذاشت. آزادسازی بازار کار و مقررات زدایی در بخش رسانه، امکان بهرهبرداری کامل از مرکزیت و محوریت آنها در جریان نقل و انتقالات بازیکنان را با اتخاذ چندین استراتژی بر اساس مقررات مختلف فراهم کرد. در حالیکه در روزگار آماتوریسم – کارگزاران - کارآفرینان کوچکی بودند که از نبود سازماندهی در اولین باشگاههای حرفهای، سوء استفاده میکردند.
از سوی دیگر، نقش کارگزاران فوتبال، محدود به فعالیت به عنوان مشاوران باهوش باشگاهها در جهت کشف استعدادهای جدید فوتبال بود. سپس، با توجه به اصلاحات بازار کار که توسط اتحادیههای بازیکنان به دست آمد، کارگزاران شروع به کمک به بازیکنان در امضای قرارداد با باشگاهها و حفظ حقوق آنها پس از امضای قرارداد کردند. با رشد و توسعه بازار نقل و انتقالات بینالمللی، کارگزاران شروع به کسب جایگاه برجستهای در توسعه صنعت فوتبال کردند. امروزه آنها شرکتهای بزرگی ایجاد کردهاند که از طریق آنها خدمات متعددی ارائه میگردد و اغلب به طور همزمان برای بازیکنان و باشگاهها فعالیت میکنند.
با ادغام در صنعت کارگزاران فوتبال در دو دهه اخیر، آژانسهای غول پیکری ایجاد گردیده است که خدمات و فعالیتهای گستردهای را ارائه میدهند. مدیریت حقوق تلویزیونی، حمایت مالی، حمایت تجاری، بازاریابی استادیوم و سازماندهی رویدادهای ورزشی در حال حاضر با نمایندگی بازیکنان در همین آژانسها صورت میگیرد. مشارکتها، سرمایهگذاریهای مشترک و همکاریهای راهبردی، گرایشی را به سمت یک رویکرد یکپارچه که به نیازهای متعدد افراد موجود در صنعت سرگرمی پاسخ میدهد، ایجاد شدهاند.
ظهور این شرکتها ارتباط نزدیکتر بین ورزش حرفهای و دنیای سرگرمی را برجستهتر میکند. مهمترین نمایندهها (کارگزاران) تمایل دارند بر روی فوتبالیستهای باتجربهتر و شناخته شدهتر یا بازیکنان جوانی که استعداد آنها غیرقابل انکار است، تمرکز کنند. با این حال نباید از نقش عوامل فرعی در بازار فوتبال غافل شد. مؤسساتی با ساختارهای کوچکتر هنوز وجود دارند که بر اساس کار چند نفری، که با صبر و حوصله سرمایهای را برای مدیریت حرفه بازیکنان فوتبال ایجاد کردهاند، فعالیت میکنند. در واقع، اکثریت کارگزاران بازیکنان دارای مجوز کار، در شبکههای منعطف و پویا فعالیت مینمایند. آنها ریسک شرطبندی روی استعدادهای جوان را با حدس و گمان در مورد مسیرهای شغلی صعودی نهایی خود میپذیرند. بنابراین، فرآیند ادغام کسب و کار نمایندگی بازیکنان با ناپدید شدن شرکتهای کوچکتر که بیشتر با تمرکز بر کار کارگزاران به صورت فردی تمرکز میکنند، همراه نیست. با این حال، پیچیدگیهای بازارهای نقل و انتقالات و زمینههای تقنینی، نیازمند سطوح بالاتری از تخصص و نفوذ در مذاکرات نقل و انتقال در مؤسسات فوتبالی بزرگ و کوچک است.
در بخشهای بعدی این یادداشت ویژه، به بررسی و تحلیل ماده به ماده مقررات جدید فیفا در خصوص کارگزاران بازیکنان فوتبال خواهیم پرداخت.
دکتر غلامرضا رفیعی - دکتر امیر خسروی
نظر شما