به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، بهار ۱۳۲۱ در چنین روزهایی، درحالی که کمتر از یک سال از اشغال ایران توسط متفقین (انگلستان، شوروی و آمریکا) میگذشت و به دلیل حضور سربازان متفقین، قحطی کشور را فرا گرفته بود، در پی توافقات متفقین، آوارگان جنگی لهستانی به سوی ایران سرازیر شدند.
در جریان این فرآیند که بیش از یک سال به طول انجامید، بیش از ۱۵۰ هزار آواره نظامی و غیرنظامی لهستانی از مسیر بندرانزلی به ایران منتقل شدند. در همین رابطه محمدقلی مجد در فصل دهم کتاب «ایران پل پیروزی، سرزمین قحطی» که از سوی موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر شده است، بنابر اسناد موجود مینویسد: «در بهار سال ۱۹۴۲ (۱۳۲۱) در حالی که ایران گرفتار قحطی بود، آوارگان لهستانی نیز از روسیه به شمال ایران وارد میشدند. در جریان سرازیر شدن آوارگان که تا تابستان ۱۹۴۳ ادامه داشت، دست کم ۱۵۰ هزار نظامی و غیر نظامی لهستانی وارد ایران شدند. البته سربازان را بعدها از ایران منتقل کردند، اما بخش اعظم غیرنظامیان تا پایان جنگ جهانی دوم در ایران باقی ماندند. برای درک ابعاد نسبی این جمعیت باید توجه داشت که شهری مانند تبریز، دومین شهر بزرگ ایران، در سال ۱۹۴۰ بنا بر گزارشها ۲۱۳ هزار نفر جمعیت داشت؛ و جمعیت تهران نیز بنا بر اسناد ۵۲۱ هزار نفر بوده است».
آوارگان لهستانی درحالی از مرزهای شمالی وارد ایران میشدند که کشور تحت اشغال قوای متفقین قرار داشت و مردم نیز چارهای جز کنار آمدن با ماجرا نداشتند. این موضوعی است که مقامات آمریکایی حاضر در ایران که وظیفه کمک رسانی به آوارگان را بر عهده داشتند، به آن اشاره میکنند. در یکی از نامهنگاری بین آمریکاییها که در کتاب «ایران پل پیروزی» به آن اشاره شده، آمده است: «به همان دلایلی که ترکها نمیخواهند آلوده جنگ شوند، ایرانیان نیز از جنگ بیزارند. آنها احساس میکنند که جنگ جلوی پیشرفتشان را گرفته است. اما ایران از ترکیه ضعیفتر است و در برابر اشغال روسیه و بریتانیا تسلیم شده است. نماینده میدانی صلیب سرخ که چندی پیش به ازمیر و چشمه ترکیه رفته و رفتار ترکها با سیل آوارگان یونانی از جزایر اطراف را مشاهده کرده بود، از رفتار ایرانیان در پذیرش لهستانیها در بحبوحه خشکسالی و کمبود ارزاق به شدت تمجید کرده است. جنوب ایران به خشکسالی دچار شده و کمبود ارزاق روز به روز تشدید میشود. در هیچ جای ایران دارو به اندازه کافی موجود نیست. باید گفت که ایرانیان لهستانیها را می پذیرند چون مجبورند. اما از این حقیقت هم غفلت نکنیم که این سرازیر شدن آوارگان در ابعادی عظیم و هولناک هیچ سودی به نفع ایرانیان ندارد.»
شیوع «تیفوس»، ارمغان آوارگان لهستانی برای ایران
به گزارش موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، در مدت زمانی کوچ آوارگان لهستانی به ایران، در حالیکه مردم ایران گرفتار قحطی ناشی از اشغال کشور توسط متفقین شده بودند، بیماری «تیفوس» نیز در ایران شیوع بسیار گستردهای یافت. عامل اصلی شیوع این بیماری آوارگان لهستانی بودند. اغلب آوارگان لهستانی که وارد ایران میشدند، بیمار بودند و لباسهایشان کثیف و آلوده به انواع میکروبهای مهلک بود که پس از استحمام به آنها لباس جدید میدادند و لباسهای کثیف و آلوده به میکروب آنها، بدون آنکه ضدعفونی شود، در مقابل مبلغ مختصری به ایرانیان بیبضاعت و فقیر فروخته میشد.
این عمل در گسترش هرچه بیشتر بیماریهای مهلک به ویژه تیفوس که این آوارگان به آن مبتلا بودند، نقش مؤثری داشت. آوارگان لهستانی در تهران در اردوگاههای مخصوصی نگهداری میشدند و بهرغم ممنوعیتهای موجود، به خارج از اردوگاه نیز رفتوآمد میکردند. آنها در اماکن عمومی مینشستند و اینگونه، امراض شایع میان خود را به ایرانیان انتقال میدادند. اگرچه از وجود تیفوس در همه نقاط کشور گزارش میشد، اما روند شیوع این بیماری از بندر انزلی تا رشت، قزوین و تهران بود که در واقع مسیر عبور آوارگان لهستانی را دربرمیگرفت. تیفوسی که در اثنای جنگ جهانی دوم در ایران شایع شد، در مقایسه با موارد مشابه، بسیار گستردهتر و مهلکتر بود و در آن ایام افراد زیادی را در سراسر کشور، از جمله در پایتخت، مبتلا و به کام مرگ کشاند. در تهران تراکم زیاد جمعیت، باعث شد که این بیماری به صورت یک فاجعه بروز کند و انتشار بیماری تیفوس به صورت همهگیری افسارگسیختهای باشد.
همه این ها در شرایطی رقم میخورد که رضاخان چند ماه قبلتر کشور را به بیگانگان سپرده و از ایران گریخته بود. فرزندش محمدرضا پهلوی نیز که با چراغ سبز انگلیسیها به سلطنت رسیده بود، اساسا محلی از اعراب نداشت و این رهبران متفقین بودند که برای ایران تصمیم میگرفتند.
نظر شما