هفته پایانی هر سال صداهایی در گوشه و کنار شهر شنیده می شود که شهرها را به میدان جنگی شبیه میکنند و پس از آن شاهد زخمی ها و حتی معلولیت های جسمی نوجوانان یا افراد بی گناهی هستیم.
چهارشنبه سوری که یکی از جشن های باستانی کشور ما است برخی از افراد ناآگاه با اقدامات نابجا و خطرآفرین این رسم تاریخی و شادی آفرین را به یک خاطره تلخ و خطرناک تبدیل می کنند.
از این رو درباره اهمیت چهارشنبه سوری، پیشینه تاریخی و دلیل اقدامات خطرناک در این روز را با "نوروز رجبی" باستان شناس و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد مرودشت گفت و گو کردیم.
رجبی اظهار داشت: میراث فرهنگی فقط تپه های باستانی نیستند حافظ، سعدی، بوعلی سینا، فارابی، موسیقی، جشن ها، نوروز و چهارشنبه سوری بخشی از این میراث ارجمند تاریخی و سرمایه های فرهنگی ما هستند.
وی تصریح کرد: ما نه تنها مواریث فرهنگی را فهم و درک نکردیم بلکه تلاشی برای شناخت هم نداشتیم چرا که ترقه بازی در جشن چهارشنبه سوری ناشی از ناآگاهی از این میراث گرانبهای کشور است.
این باستان شناس نقش نهادهایی مانند رسانه ها را در هدایت افکار عمومی را برای شناخت میراث تاریخی را ناچیز برشمرد و گفت: رسانه ها خیلی کم به معرفی این میراث تاریخی پرداختند و با این اوصاف چگونه باید انتظار داشته باشیم فرزندان این مملکت به اهمیت این عنصر تاریخی پی ببرند.
رجبی اضافه می کند: «مگر دانش آموز نباید در مدرسه و خانواده آگاه شود، پدر و مادرانی که این جشن به خوبی برای آنها تبیین و تعریف نشده است چطور می تواند در توجیه و آگاه سازی فرزندان خود ایفای نقش کند».
وی تاکید کرد: لازم است مدیران ما در هر شهری میدانگاهی برای برگزاری این جشن پیش بینی کنند که مردم ما در این میدان برای گرامیداشت این جشن دور هم جمع شوند نه اینکه به بدترین شکل ممکن آن را معرفی کنند.
این پژوهشگر باستانی تصرح کرد: هیچ فرد عاقلی موافق ترقه بازی و ایجاد آلودگی صوتی و رعب و وحشت برای مردم نیست اما از نگاه روانشناسی باید دلیلی باشد که این کودکان و نوجوانان خود را به خطر می اندازند بنابراین دلیل آن اتفاقی نیست بلکه یک امر معنا دار است چرا که برخی از افراد مسئول این جشن را نمی شناسند که بخواهند برای آن برنامه ریزی کنند که دچار این انحراف و کج روی نشود.
وی ترقه بازی های فرزندان را به ضعف خانواده ها و بخش عمده ای نهادهای فرهنگی برشمرد و گفت: «چرا که تلاشی برای معرفی درست این جشن نمی کنند بنابراین در ترقه بازی فرزندان ما همه ما مقصر هستیم، چطور چیزی را آموزش ندادیم ولی می خواهیم فرزندانمان یاد بگیرند».
این پژوهشگر، بد جلوه دادن و بد معرفی کردن این میراث تاریخی را دارای ریشه تاریخی می داند و اظهار داشت: به نظر می رسد فرزندان ایرانی و نوجوانان متوجه این جشن باشکوه نیستند و با اقدامات ناهنجاری که انجام می دهند آن را لکه دار می کنند.
وی یادآور شد: در طول تاریخ، برخی از روی ناآگاهی و تعصبات نژادپرستانه تلاش کردند که ایرانی ها را متهم به آتش پرستی کنند غافل از اینکه نمی دانند که ایرانی ها آتش پرست نبودند بلکه یک نگاه عمیق به هستی داشتند چرا که جهان هستی دارای چهار عنصر پایدار آب، خاک، باد و آتش، است که در نگاه و جهانبینی ایرانیان به خوبی تبلور یافته است مضافا بر اینکه چهارشنبه سوری، جشن آتش،عشق و مهربانی است.
وی گفت: ایرانیانی که در سرزمین سخت و سرد زندگی می کردند آتش را گرامی داشتند که با کشف آتش، دور این آتش نشسته و شادی می کنند بنابراین ایرانیان آتش پرست نبودند.
این پژوهشگر به دو مثال اسلامی اشاره می کند و گفت: حضرت موسی (ع) در کوه طور گم می شود و تا زمانی که آتش را پیدا نمی کند راه را پیدا نکرد و به عبارت دیگر آتش همان نور، روشنایی و راه است یا در قران سوره ای بنام نور داریم.
وی اضافه کرد: یکی از فرزندان برجسته ایران شیخ شهاب الدین سهروردی است که متوجه اهمیت نور و آتش در نگاه ایرانیان می شود و تلاش می کند که از سنت تاریخی ایران به این اهمیت برسد.
به گزارش ایرنا، شهاب الدین یحیی سهروردی (۵۴۹-۵۸۷ هجری قمری)، با تاسیس حکمت اشراقی، نقش مهمی در تداوم سنت فلسفی اسلامی دارد. او اولین فیلسوف مسلمان و ایرانی است که نظام فلسفی خود را برمبنای نور تاسیس می کند و آن را حکمت اشراق می نامد. نور در فلسفه سهروردی دارای دو نقش اساسی از جهت وجودشناختی و معرفت شناختی است. از لحاظ وجودشناختی، سهروردی کل هستی را به نور و ظلمت تقسیم می کند و بر این عقیده است که نور و ظلمت عناصر اصلی مقوم جهان هستند.
رجبی گفت: از نگاه تاریخ ایرانی جهان دو بعدی است: خیر و شر، خوبی و بدی، روشنایی و تاریکی، آبادانی و خشکسالی، خشم و خنده که آتش در جبهه خیر، نیکی و پاکی است.
وی یادآور شد: سیاوش وقتی در فرهنگ تاریخ ایرانی زمانی که در تلاش برای اثبات بی گناهی خود است، از دل آتش عبور می کند، به تعبیر حافظ « آتش که را بسوزد گر بولهب نباشد» تو اگر گناهکار نباشید و ذات بدی نداشته باشید آتش که خودش عنصر پاک کننده است به پاک کاری ندارد.
این پژوهشگر ادامه داد: «بنابراین در فرهنگ عمومی ما، به آدم مهربان، می گوییم فلانی گرم و آدام نامهربان را سرد یاد می کنیم، در فرهنگ پزشکی ما، پاییز منشا بسیاری از بیماری ها است و بهار منشا سلامتی ها است همینطور در ادبیات عرفانی ما "سودا زدگی" یعنی خزان، پاییز زدگی، سردی و بیماری است و عکس آن یعنی گرما عشق است در فرهنگ ما "زردی" بیماری است اما سرخی و قرمزی عشق و مهربانی است. پس آتش در جبهه خیر است و نماد نور، پاکی، خیر و راه است نوروز همچین جایگاهی را دارد و اینها سرمایه های فرهنگی ما هستند و باید تلاش کنیم که به خوبی آنها را درک و فهم کنیم.»
نظر شما