«کاپیتان» فیلمی در مورد پسربچهای سرطانی است که دوست دارد با کریم باقری دیدار کند و در آینده فوتبالیست و حتی به عنوان کاپیتان تیم ملی انتخاب شود.
بیش از نود درصد فیلم در بیمارستان کودکان اتفاق میافتد جایی که از اختلافات و مشکلات بزرگترها خبری نیست. خیانت، دورویی و بدجنسی در این فیلم جایگاهی ندارد. فیلمی پر از مضامین انسانی و فرهنگ ساز که از نظر آموزشی برای نسل جدیدمان که تحت تأثیر فضاهای مجازی و تبلیغات سوء و آموزه های غیر اخلاقی هستند مفید و بسیار آموزنده است.
محبت خالصانۀ این کودکان به یکدیگر در کنار شخصیت پردازی و بازی های قوی، فیلم را به یک اثر فوق العاده پر محتوا تبدیل کرده است. فیلمی که متأسفانه از دید داوران جشنواره دور و از سبد سیمرغ ها جا ماند.
فیلمی که مشکلات فنی اش هم آنچنان نبود که محتوای فیلم به حاشیه رود حتی قابل رقابت با بسیاری از فیلم های راه یافته به جشنواره بود. شاید ایدۀ نو و جدیدی ندارد ولی باز هم برای مخاطب جدید است چرا که این نوع فیلم ها تاریخ مصرف ندارند و همه پسند و همه جایی هستند.
نژاد و جنسیت و زبان در این فیلم معیار خوب بودن نیست بلکه در دنیای این کودکان سرطانی، عشق و علاقه به همنوع و شاد کردن دیگران اولویت دارد مثل کاری که پسر آبادانی انجام میدهد تا با خاطراتش بقیه را شاد کند در حالی که خودش غم زیاد دارد مانند همان کاری که دلقک فیلم میکند.
کاپیتان برای رسیدن به آرزویش تلاش میکند و علی رغم نظر پزشکان مخفیانه به تمرین فوتبال میپردازد که نشانۀ امیدواری و اعتماد او به خدا است. امیدی که حتی در پدرش دیده نمیشود ولی کم کم و به واسطۀ پسرش او نیز به زندگی و آینده امیدوار میشود.
فیلم، روان تصویربرداری شده با دکوپاژی ساده و نورپردازی لایت که این سادگی نه تنها در این فیلم عیب نیست بلکه آن را دوست داشتنیتر میکند. بازی خوب پانتهآ پناهیها یکی از نقاط قوت فیلم است.
این فیلم شانس نامزدی در هیچکدام از بخش های جشنواره را به دست نیاورد اما خوشبختانه در بخش تجلی ارادۀ ملی به عنوان بهترین فیلم با مضمون تعلیم و تربیت توانست به آنانی که دغدغهشان چیزی بیش از سرگرمی است خود را نشان دهد و این جای بسی امیدواری است که هنوز هستند کسانی که فیلم های خوب و فرهنگ ساز را تشخیص میدهند و زحمات سازندگانش را بی ثمر نمیگذارند.
نظر شما