فیلم، آشوب ژانر است، هم ملودرام است، هم فرار از زندان، هم کمدی و هم یک فیلمفارسی تمام عیار. «پرونده باز است» که گفته شده آخرین فیلم سینمایی کیومرث پوراحمد است، آنقدر در فیلمنامه و کارگردانی خامدستانه است که باور نمیکنم همان فیلمسازی پشت دوربینش ایستاده که روزی «قصههای مجید» را ساخته است و مجبورم اینطور نتیجه بگیرم که احتمالا «قصههای مجید» اتفاقی بوده است.
فیلم از هرگونه قصهگویی، شخصیتپردازی و حتی یک شات درست تهی است و نهایتا بتوان آن را در قالب چند کلیپ کوتاه در اینستاگرام منتشر کرد. همه شخصیتها تختاند و هیچ رابطهای شکل نگرفته است. همه چیز باسمهای است و تنها لطفی که فیلم دارد، خنده گرفتن از تماشاگر بوده که آن هم ناخواسته است.
دوربین فیلم، از دیگر فجایع آن است. فقط به یک مورد اشاره میکنم. پسربچهای که به خاطر عشقش مرتکب قتل شده در راست قاب، در دادگاه دیده میشود. دوربین قاضی را میگیرد و از بسته قاضی کات میدهد به خاطره پسربچه با دختر همسایه و بعد برمیگردد به بسته قاضی. انگار در خاطرات قاضی سیر میکنیم. حتی اگر فیلمساز یک فلشبک درست در سینما دیده باشد، چنین نمایی را نمیگیرد. فیلم پر است از این غلطهای تکنیکی شگفتانگیز. بازیهای بسیار بد که بیشتر شبیه اتودزنی هستند، از دیگر وجوه خندهدار فیلماند.
توقع میرفت آخرین فیلم یک فیلمساز هفتادوسه ساله، پختهترین اثر او باشد. اما در کمال تعجب فیلم هم در پرداخت بسیار آماتور است و هم در فیلمنامه. حتی تم فیلم که به شبهژانر اعدام دو دهه اخیر سینمای ایران مربوط است، تمی مستهلک است و دیگر کار نمیکند.
فیلمساز که احتمالا خودش هم میداند فیلمش جانی ندارد، آن را پر کرده از دیالوگهای آموزنده و شعاری علیه قصاص. در انتها هم اعدامیاش فریاد میزند: «تمومش کنید» که فیلمساز خواسته این جمله خطاب به حکم اعدام به صورت عام باشد که خیلی گندهتر از دهان فیلمش است.
پرونده فیلمسازی کیومرث پوراحمد با «پرونده باز است»، بسته شد.
نظر شما