«های پاور» فیلم نخست هادی محمدپور، درباره یکی از قهرمانان معاصر ما است؛ «منصور ستاری». فرمانده شهید نیروی هوای ارتش که در دوران جنگ توانسته بود با ابتکارها و خلاقیت هایش در زمینه پدافند هوایی، هم تلفات حملات دشمن را کاهش دهد و هم پیروزی های چشمگیری را به دست آورد. قصه این فیلم هم درباره بخشی از خلاقیت های او و همرزمان اش است. درباره پرتابل و قابل حمل کردن سیستم پدافند هاگ. این ماجرا، شاید یکی از نمونه های کمیاب و درخشان در حوزه نظامی جهان باشد که در قرن بیستم رخ داده است. اما با توجه به محرمانگی آن، تا سال ها نمی شد درباره اش صحبت کرد و خوشبختانه اینک امکان سخن گفتن و فیلم ساختن درباره اش، مهیا شده است. اما متاسفانه، نتیجه کار برای یک اثر سینمایی که درباره می باید با مخاطب ارتباط بگیرد و بتواند یکی از قهرمانان سرزمینی را به نمایش بگذارد، کم رمق و نه چندان جذاب بود.
مگر در یک سرزمین، چند قهرمان و نابغه همچون ستاری و بابایی ظهور می کنند که برای ساختن یک اثر تصویری از آنان، نتوانیم هزینه کنیم و اثری ماندگار خلق کنیم؟ متاسفانه گروه بازیگران فیلم، کارگردانی و فیلمنامه نویسی، در خور چنین ماجرای مهم نظامی نبود. بازیگر منصور ستاری در این فیلم (اتابک نادری)، نه تنها، شور و حال و هیجان یک فرمانده خوشفکر را نتوانست نشان دهد، بلکه بیشتر نقشی شبیه یک سرباز شکست خورده را ایفا کرد. همه شبه داستان های فیلم، ناقص و شتابزده و گذرا، به نمایش درآمد. عملیات والفجر ۸ که می شود درباره هزاران صفحه نوشت و هزاران ساعت فیلم ساخت، در این فیلم، به پرواز چند جنگنده خلاصه شده بود و نماهایی از کابین پدافند و البته چند نما از شلیک موشک های هاگ. آن عظمت عملیات، پس کجا جا ماند؟
«های پاور» گر چه حمایت های ارگان بزرگ و مهمی همچون ارتش و سازمانی باتجربه در عرصه سینما، یعنی بنیاد فارابی را پشت سر خود داشت، اما نتوانست از امکانات ایشان به درستی استفاده کند و فیلمی شد که در قامت قهرمانان بزرگ دوران جنگ نبود. با نگاه به تجربه های موفق سینما کشورهای موفق، باید بر این نکته پافشاری کنیم که فیلم ساختن از قهرمانان سرزمین مان، هزینه نیست، بلکه سرمایه است.
نظر شما