به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا آنچه در پارلمان اروپا به تصویب میرسد، عمدتا بازتاب موضوعاتی است که توسط بخشی از پارلمان مطرح و پیگیری شده و در نهایت با توافقات و لابیهای داخل پارلمان و از سویی با فشار جریانها و افرادی از بیرون از پارلمان هستند، صورت میگیرد که در نهایت نیز ممکن است با آرای بالایی به تصویب برسد که حتی تعداد زیادی از این آراء و قطعنامههای مصوب را نباید انحصارا خواست و اراده واقعی پارلمان دانست.
برخلاف ادعاهایی که بعضا مطرح میشود، آنچه در پارلمان اروپا تصویب میشود لزوما بازتاب نظر و نگرانی «افکار عمومی» اروپا نیست و در بسیاری از مواقع ناشی از موجهای خبری و رسانهای است که در یک مقطعی از زمان شکل میگیرند و در نهایت نیز فروکش میکنند، ولی از فاصله شروع این موجها تا فروکش کردن آن، ممکن است مصوباتی از پارلمان در خصوص آن مسائل بیرون بیاید که تمام این موارد بیش از هر چیز بستگی به جریانها و فشارهای بیرون از پارلمان دارد.
در قطعنامه اخیر پارلمان اروپا در خصوص قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز باید به این نکته توجه شود که «لابی» و «فشار» گروهای معاند، برانداز و تروریستی ضد جمهوری اسلامی ایران که در دامن اروپاییها، پناه امن پیدا کرده و رشد کردند و حمایت شدند، نقش مهمی در تحریک این احساسات و شکلگیری موجی که منجر به این قطعنامه شد، دارند.
همین موضوع میتواند گواهی بر بیاعتباری این قطعنامه اروپایی باشد که نمایشی بیش از سوی اروپا نیست و نباید این قطعنامه را کاملا بازتاب افکار عمومی اروپاییها دانست.
همچنین سابقه تروریستی و آدم کشی منافقین که برای ایرانیان و افکار عمومی منصف بینالمللی روشن است، به دلیل کینه چند دههای که از سپاه و عملکرد این نیروی وفادار به انقلاب اسلامی در تار و مار کردن معاندین و تجزیه طلبان و براندازان داشتهاند و تمام وقت و انرژی خود را گذاشتهاند که با سوار شدن بر موج تحولات ماههای اخیر در ایران بعد از فوت خانم مهسا امینی، به آرزوی دیرینه خود برسند لذا همین که این گروه معدود از ایرانیان خارج نشین خود را پیروز این قطعنامه می دانند برای به زیر سئوال رفتن این قطعنامه کافی است.
همانگونه که گفته شد در این مرحله قطعنامه مصوب پارلمان الزام آور نیست و باید مراحلی را در داخل ساختارهای اروپایی و کشورهای عضو این اتحادیه طی کند تا اجرایی شود.
همچنین مسئولان و مقامات ایرانی باید پاسخ مناسبی به این موضوع داده و هشدارهای لازم را به مقامات اجرایی اتحادیه اروپا بدهند که وارد بازی خطرناکی که عدهای با تصویب قطعنامه پارلمان اروپایی آغاز کردهاند، نشوند.
از این رو این اقدام پارلمان را می توان به «بستن کمربند انتحاری» به دور اتحادیه اروپا دانست که فعال شدن و نشدن آن بستگی به عقلانیت و خردمندی مقامات اتحادیه اروپایی دارد.
بدون تردید در صورتی که اتحادیه اروپا تصمیم بگیرد که این کمربند انتحاری را که پارلمان به دورش بسته است، فعال کند قبل از دیگران، خود را هدف قرار داده و دچار آسیب می کند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بخشی از نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است که قرار دادن آن در لیست تروریستی توسط ترامپ حماقتی بود که اگر توسط اتحادیه اروپایی تکرار شود، می تواند تبعات بلندمدت و غیر قابل انکاری بر تحولات میدانی در غرب آسیا داشته باشد.
اگر اتحادیه اروپا تصور میکند با قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست سازمان های تروریستی جا پای آمریکا بگذارد و به خیال خام خود ایران را تحت فشار قرار دهد تا تهران تن به خواستهها و زیاده خواهی آمریکا و اروپا بدهد، قطعا دچار اشتباه محاسباتی بزرگ و خطرناکی شده است.
اروپا شاید بخواهد با قرار دادن نام نیروی رسمی نظامی ایران در لیست سازمانهای تروریستی بخشی از ناکامی های خود در خصوص بحران اوکراین را جبران کند، اما قطعا، در این زمینه نیز دچار اشتباه است چرا که این مسئله، پیچیدگی های بحران هایی که اروپا با آن روبروست را بیش از پیش خواهد کرد.
در روزهای باقی مانده، اتحادیه اروپا باید آنقدر دوراندیشی و هوشمندی داشته باشد که وارد بازی خطرناکی که گروهی جنگ طلب و معاند که با قطعنامه پارلمان اروپا برای آنها آغاز کردهاند، نشود و خود را از زمین خطرناکی که در حال مین گذاری است، دور نگه دارد.
نظر شما