به گزارش خبرنگار ایرنا، نمایش "مرثیهای برای چاقویی که گلوی اسماعیل را برید" با نویسندگی آمنه پور حسینی و کارگردانی و طراحی پژمان محراب پور از اجراهای پر تماشاچی آخرین روز جشنواره تئاتر منطقهای بوشهر بود؛ این نمایش در حالی به روی صحنه رفت که شماری از تماشاچیان نیز ایستاده یا نشسته بر زمین نظارهگر آن بودند.
"مرثیهای برای چاقویی که گلوی اسماعیل را برید"گروه خرمشهری یکی از پنج نمایش برگزیده استان خوزستان بود که به بیست و هفتمین جشنواره تئاتر منطقه ۲ راه یافته بود؛ این اثر روایتی از سنت قدیمی و معروف "زار" یا همان جن گیری است که امروز بیشتر در جنوب رایج است و در خلال آن قوانین سخت عشیره های عرب زبان خوزستان معرفی میشود.
داستان این نمایش از عشق برادر به همسر برادر کوچکتر آغاز میشود و با مرگ برادر کوچکتر ادامه مییابد تا فضایی برای این ازدواج مهیا شود اما در این مسیر اهل هوا یا همان " از ما بهترون" از او برای رسیدن به این خواسته خون میخواهند؛ حالا او باید اسماعیل پسر را قربانی کند و این بار بر خلاف داستان قرآنی، پدر برای رسیدن به هوس خود فرزند را قربانی میکند.
مراسم زار یا همان جن گیری در واقع یک مراسم آیینی همراه با موسیقی و با فلسفه درمان است . گفته می شود این مراسم از آفریقا به ایران آمده است و گرچه تفاوت هایی در نحوه برگزاری این مراسم در ایران و آفریقا وجود دارد اما هدف از برگزاری آن یکی است و ریتم موسیقی مشابهی نیز دارند.
در باور و اعتقادات مردمان مناطق جنوبی کشور "زار" نوعی باد فرا زمینی یا همان جن است که سوار بر موج دریا و همراه با بادهای موسمی وارد سواحل جنوبی کشور میشود و به صورتهای مختلف در بدن انسان رسوخ میکند؛ با رسوخ زار در بدن، انسان دچار درد و بیماری میشود، با روشهای معمول درمان، بهبود پیدا نمیکند و در اصطلاح هوایی میشود و تنها راه درمان آن برگزاری مراسم زار است.
در این مراسم که از سوی "بابا زار" و " ماما زار" برگزار میشود، ارواح خبیثه را از بدن بیمار خارج می کنند! بابازار یا مامازار کسی است که خودش چندین بار به بیماری زار مبتلا شده است و به تسلط کافی بر باد رسیده است و میتواند آن را از بدن فرد مبتلا خارج کند؛ به طور معمول بابا زار یا ماما زار از افراد میخواهند فرد بیمار را نزد پزشک برود، اگر بیماری وی رفع نشد به طور حتم باد زده شده و باید درمان شود.
از دیگر افراد حاضر در این مراسم اهل هوا هستند که خودشان حداقل یک بار از سوی اجنه تسخیر و بعد در مراسم زار بهبود پیدا کردند.
قبل از مراسم زار یا مجلس بازی بیمار توسط بابازار یا مامازار به مدت یک هفته دور از دیگران نگه داشته میشود و با انواع روغن ها و داروهایی که مامازار وبابازار برایش تجویز میکنند، تحت نظر آنها آمادگی لازم برای حضور در مراسم را پیدا می کند. سپس با توجه به نوع باد مراسم زار با حضور بیمار، اهل هوا و با رهبری مامازار یا بابا زار که چوب خیزران در دست دارند برگزار میشود و در این آیین برای خارج کردن باد از بدن کارهایی مثل غسل دادن بیمار، صحبت و پرس و جوی بابا یا مامازار از باد، حرف زدن باد از زبان بیمار، تکان خوردن و حرکات غیرارادی بیمار، نذر و نیاز، رد کردن بیمار از زیر قرآن، دود دادن مواد مختلف، پوشاندن سر بیمار با پارچه و برآورده کردن توقعات باد انجام میشود.
"داستان مرثیهای برای چاقویی که گلوی اسماعیل را برید درامی عاشقانه و کاری آئینی و سنتی از سرزمین من خوزستان در رابطه با آئین زار است" ؛ اینها بخشی از سخنان کارگردان این اثر نمایشی است.
به گفته محراب پور تلاش شده در این کار با استفاده از بوم خودمان داستانهای بسیار زیبایی که سینه به سینه از پدرانمان شنیده ایم به نمایش گذاشته شود و بسیاری از سنتها و آئین هایی که تا به امروز نیز در سرزمین پهناور خوزستان وجود دارد معرفی شود.
محراب پور در خصوص آئین زار در خوزستان اینطور توضیح میدهد این آئین شامل زارها و هواهایی بین اجنه و روح هستند که آدمها را تسخیر میکنند و به ۲ دسته خوب و بد یا مثبت و منفی تقسیم میشوند.
کارگردان مرثیهای برای چاقویی که گلوی ابراهیم را برید معتقد است که آئین زار با تمام ریز و درشت آن به خوبی در این کار به نمایش گذاشته شده و موفق شده بسیاری از تماشاگران تحت تاثیر فضا و کار قرار دهد.
اما در کنار معرفی این آئین سنتی در استان خوزستان در این کار نویسنده تلاش کرده به برخی قوانین حاکم بر طایفهها و عشیرههای خوزستان به خصوص در مورد ازدواج دختران نیز بپردازد و
اصولا در جوامعی که دارای بافت اجتماعی و فرهنگی سنتی هستند، اجبارهای اجتماعی در همه حوزهها دیده میشود و ازدواج نیز از این قاعده جدا نیست. در هنگام همسر گزینی، پسر و دختری که در این جوامع زندگی میکنند، نگاهی نیز به محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی انتخاب خود دارند.
در خوزستان نیز از دیرباز این گونه اجبارها وجود داشته است طوریکه والدین گزینههایی را برای دختر یا پسر نشان میکردند و آنها کمتر میتوانستند اعتراضی به این گزینهها داشته باشند؛ امروز با افزایش آگاهی والدین در مورد حق طبیعی دختر یا پسر در انتخاب هایشان ، افزایش سطح تحصیلات و سطح مراودات اجتماعی این گزینه ها بیشتر شکل پیشنهاد به خود گرفتهاند تا اجبار، هرچند هنوز هم در بسیاری موارد رد این پیشنهادات از سوی خانواده برتابیده نمیشود و طرد را به دنبال دارد.
در گذشته در جریان همسر گزینی رسمی به نام "ناف بران" مرسوم بوده است. بدین صورت که با به دنیا آمدن نوزاد دختر،ناف او را به نام پسر مورد نظر میبریدند و در عرف محلی میگفتند این دختر ناف بر فلانی است و بر این اساس در آینده بایستی با هم ازدواج میکردند.مردم محل نیز با دانستن این موضوع،هنگامی که دختر به سن ازدواج میرسید،به خواستگاری او نمی رفتند.
پسر عرب خوزستان زمانی به خواستگاری دختر مورد انتخاب خود میرود که اطلاع دقیق در مورد عدم وجود "ناهی" یا معترض در بین خویشاوندان درجه اول خانواده دختر داشته باشد این امر در حقیقت نوعی احترام از سوی خانواده پسر تلقی میشود. در صورتی که ناهی یا همان معترضی نسبت به این خواستگاری نباشد جوان عرب مرحله اول را شروع میکند که در اصطلاح این مرحله را المشیة یا "المشایة" (خواستگاری) گویند. البته رفتن مادر پسر به خانه دختر قبل از مشایه و دیدن دختر و گفتگوهایی که بین زنان رد و بدل میشود تقریبا درکشور بین همه اقوام متداول و مرسوم است.
اما آنطوری که آمنه پورحسینی نویسنده نمایش مرثیهای برای چاقویی که گلوی اسماعیل را برید می گوید: یک سری اجبارها و قانونهایی هنوز هم هر چند کمتر اما در عشیرههای خوزستانی وجود دارد که ازدواج اجباری در زمره آنها است.
به گفته او در این قانون اگر برادری فوت کند برادر دیگر باید همسر او را به همسری بگیرد و اگر بچهای داشته باشد تحت سرپرستی عموی خود قرار میگیرند و این در برخی عشیرهها اجباری است.
پورحسینی اذعان می کند: در میان این قوانین و رسوم و اتفاقات تلخی که به دنبال میآورد، دخترانی از بین میروند.
او با اشاره به مساله ناهی در بین عشیره های عرب زبان میگوید براساس قانون عشیره پسر عمو باید با دختر عمو ازدواج کند و تنها درصورتی انتخاب دیگری برای آن دختر وجود دارد که پسر عمو طالب او نباشد و در غیر این صورت از نظر پدر دختر اولین گزینه برای دختر خانواده همان پسر عمو است.
هنر در جایگاه اصلاحات اجتماعی
کارگردان این نمایش خوزستانی معتقد است که رسالت هنر گوشزد کردن خوبیها و بدهیهای اجتماع است تا مخاطب ضمن شناخت زیباییهای سنتها، از آسیبهای آن پند بگیرد و راهکار ارائه کند زیرا اکنون بسیاری از دختران و پسران با همین آداب و سنن مجبور به انجام ازدواج اجباری هستند.
از نظر محراب پور هدف "مرثیهای برای چاقویی که گلوی اسماعیل را برید" این است تا به مخاطب بگوید زمان برخی از سنتها به پایان رسیده و جامعه امروز جایی ندارند، جامعه دیگر اجبارهایی را که در قالب سنتها برافراد تحمیل می شود برنمیتابد.
نمایش مرثیه برای چاقویی که گلوی ابراهیم را برید از جمله نمایشهای برگزیده جشنواره استانی خوزستان به کارگردانی پژمان محراب پور و نویسندگی آمنه پورحسینی است.
آمنه پورحسینی، مسعود بغلانی، امید احمدی چهار بیشه و الهه رحیمی چهار بازیگر اصلی این نمایش و پارسا مژد، مجتبی محمدی ، حمید رضا دریس و خانم نخیلی از دیگر بازیگران این نمایش هستند.
موسیقی این اثر را مهران نارنجی، امید دارم و علیرضا آبیار به عهده دارند و صالح رشید پور دستیار نمایش، امید احمدی چهار بیشه طراح گریم و صحنه و لباس و محمد حنزالی صدا برداری این نمایش را به عهده دارند.
به گزارش خبرنگار ایرنا، جشنواره بینالمللی تئاتر فجر طی ۹ سال اخیر در بخش مسابقه بزرگ صحنهای؛ سهم مهمی از آثار خود را از میان خیل تولیدات هنرمندان تئاتر سراسر کشور که در جشنوارههای تئاتر استانی حضور داشتهاند، انتخاب میکرد.
اما پیش از آن زمان و در سالهای برگزاری جشنواره تئاتر فجر مناطق؛ شاهد حضور آثار برگزیده جشنواره تئاتر استانها و رقابت آنها با یکدیگر در این رویداد بودیم و در نهایت آثار منتخب هیات داوران در جشنواره تئاتر فجر مناطق به عنوان خروجی نهایی تئاتر استانهای کشور به جشنواره بینالمللی تئاتر فجر راه پیدا میکردند.
تا آنکه بار دیگر و همزمان با تغییرات صورت گرفته در چهلو یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر بار دیگر بنا به پیشنهاد کوروش زارعی دبیر این دوره جشنواره تئاتر فجر و کاظم نظری مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شاهد احیای جشنواره تئاتر فجر مناطق و برگزاری بیست و هفتمین آن هستیم.
بیست و هفتمین جشنواره تئاتر فجر منطقه ۲ کشور با حضور گروههای نمایشی از هفت استان روز چهارشنبه به میزبانی مجتمع فرهنگی هنری ۹ دی بوشهر گشایش یافت.
در این جشنواره ۱۵ نمایش از استانهای هرمزگان، بوشهر، فارس، کهکیلویه و بویر احمد، چهار محال و بختیاری و خوزستان در مجتمع فرهنگی هنری ۹ دی بوشهر و یک گروه از استان فارس در پلاتو استاد فخری مجتمع فرهنگی شهید شاهینی برازجان در مدت سه روز آثار خود را به نمایش میگذارند.
نظر شما