شعارها ساختارشکنانه است اما با یک جنبش فرهنگی روبروییم

تهران- ایرنا- استاد دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است اعتراضات رخ داده در کشور، ماهیت فرهنگی دارد اما معترضان وقتی مقابل خود مانعی می‌بینند در جهت نفی آن اقدام می‌کنند، از این رو شعارهای ساختارشکنانه وضعیتی تبعی دارند. به عنوان نمونه، در شعارهای آن‌ها نمی‌بینید نظام سیاسی را با چه ویژگی‌هایی می‌خواهند.

با گذشت بیش از دو ماه از آغاز ناآرامی‌ها در کشور، بسیاری از کارشناسان بر تفاوت‌های جدی این جنبش با جریان‌های اعتراضی گذشته در کشور اذعان دارند. از آنجا که یکی از راه های شناخت یک جنبش اجتماعی شعارهای آن است، دفتر پژوهش ایرنا در این زمینه با دکتر محمدحسین پناهی استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی به گفت‌وگو نشسته است. پناهی که در زمینه جامعه‌شناسی سیاسی تدریس می‌کند، پیش از این پژوهشی عمیق درباره جامعه‌شناسی شعارهای انقلاب اسلامی ایران انجام داده که در قالب کتاب نیز به چاپ رسیده است.

ایرنا: شعارها چه جایگاهی در جریان تحولات این روزها دارند؟

شعار «زن، زندگی، آزادی»، تعریف معترضان از وضع مطلوب است؛ یعنی خواهان زندگی آزادانه بر اساس خواست خودشان هستند، به طوری که زنان با مردان از حقوق برابر برخوردار و مردان و زنان صاحب حق انتخاب و حقوق شهروندی باشند

بررسی شعارها در شناخت هویت و ویژگی‌های انقلاب‌ها و همچنین جنبش‌های اجتماعی نقش محوری دارد و معمولا می‌توان آنها را در سه بخش دسته بندی کرد؛ بخش اول، شناخت معترضان از وضع موجود را نشان می‌دهد، معمولا معترضان نقاط منفی و غیرقابل تحمل وضع موجود را در شعارهایی با واژه‌ها و احساسات منفی توصیف و وضع موجود را آن گونه که می‌بینند، معرفی می‌کنند. بخش دوم شعارهایی است که وضع مطلوب را از نگاه یک جنبش نشان می‌دهد و این که چه اهداف و ارزش‌هایی را دنبال می‌کنند و جامعه مطلوبشان چگونه است؟ نوع سوم شعارها چگونگی رسیدن از وضع موجود به وضع مطلوب و راهبردها و تاکتیک‌های معترضان برای تغییر و رسیدن به هدف را نشان می‌دهد. شعارهای جنبش‌های اعتراضی، نوعا حول این سه محور اصلی دور می‌زند. در ناآرامی‌های اخیر هم همین موضوع رخ داده و طبقه‌بندی شعارها هم همین سه محور اصلی را پوشش می‌دهد. البته شعارها کارکردهای دیگری نظیر ایجاد همبستگی و همراهی بین معترضان، تقویت روحیه آن‌ها، بروز احساسات منفی و خشم از وضع موجود هم دارند و در شعارهای جنبش اخیر، تاکید بر نقش زنان و کنشگری فعال آنها نیز مطرح است.

ایرنا: چه مواردی در شعارهای اعتراضات اخیر، برجسته‌تر است و بیشتر به آنها تکیه می‌شود؟

برجستگی شعارها، بستگی به تعداد و تکرار و شدت جهت‌گیری آنها دارد، پس هر چه یک مفهوم با مضامین بیشتر تکرار شود، نشانگر برجستگی آن موضوع برای شعاردهندگان است. درباره وضع موجود، به نظر می‌رسد برجسته‌ترین مطلب، عدم توجه مسئولان به خواسته‌ها و مطالبات نسل جوان است که به اشکال مختلف مثل نفی اقتدارگرایی، خشونت و ستمگری در شعارها دیده می‌شود و روشن می‌کند این مسائل برای آنها درباره وضع موجود مهم است و آنها را محکوم می‌کنند. درباره وضع آرمانی شعار «زن، زندگی، آزادی» که مدام تکرار شده است، تعریف معترضان از وضع مطلوب است؛ یعنی خواهان زندگی آزادانه بر اساس خواسته خودشان هستند، به طوری که زنان با مردان از حقوق برابر برخوردار باشند و هم مردان و زنان صاحب حق انتخاب و حقوق شهروندی باشند.

درباره چگونگی رسیدن به وضع مطلوب، نفی جمهوری اسلامی و طبقه حاکم آن که روحانیت است، در شعارهای معترضان برجسته و روی آن تکیه شده و به عنوان راهبرد حرکت آنان تلقی می‌شود؛ بسیج و سپاه هم به عنوان مدافعان سیستم محکوم می‌شوند، چرا که از نگاه معترضان، آنها موانع رسیدن به وضع مطلوب تلقی می‌شوند.

شعارها ساختارشکنانه است، اما با یک جنبش فرهنگی روبروییم
کتاب جامعه شناسی شعارهای انقلاب اسلامی ایران، نوشته محمدحسین پناهی

ایرنا: با توجه به این که تاکتیک این جنبش نفی جمهوری اسلامی است، می‌توان نتیجه گرفت که معترضین از اصلاح در جامعه ناامید شده‌اند؟

جنبش‌های اجتماعی جدید ماهیت فرهنگی دارند و نمی‌توانند انقلابی باشند، اما وقتی در مقابل مانعی می‌بینند، در جهت نفی آن اقدام می‌کنند. مثلا در شعارها نمی‌بینید چه نوع نظام سیاسی را می‌خواهند

اتفاقا برعکس. در واقع این جنبش را جنبشی فرهنگی سیاسی می‌توان تلقی کرد. خواسته‌های اصلی اینها اصلاح گرایانه است و اگر ببینند امکان تحقق خواسته آنها از طریق مسالمت آمیز وجود دارد، آن را دنبال می‌کنند. اما با توجه به موانع پیش رو و عدم انعطاف‌پذیری که در نظام سیاسی می‌بینند، متوجه مانع اصلی رسیدن به اهداف خود می‌شوند.

ماهیت این جنبش از نظر جامعه‌شناسی، «جنبش اجتماعی جدید» است. جنبش‌های اجتماعی جدید ماهیت فرهنگی دارند و نمی‌توانند انقلابی باشند، هدف آنها رسیدن به برخی اهداف فرهنگی است و اهداف اصلی آنها هم در آن قرار می‌گیرد، اما وقتی در مقابل مانعی می‌بینند که آنها را از هدف باز می‌دارد، در جهت نفی آن مانع اقدام می‌کنند. از این رو شعارهای ساختارشکنانه در این اعتراضات، شعارهای تبعی هستند. به عنوان نمونه، در شعارهای آنها نمی‌بینید چه نوع نظام سیاسی را می‌خواهند، چون هدف اصلی آنها رسیدن به خواسته‌های فرهنگی است.

ایرنا: رویکرد اصلی این جنبش را فرهنگی، سیاسی یا اقتصادی می‌بینید؟

فرهنگی می‌بینم. چرا که جنبش انقلابی رهبر و ایدئولوژی و سازمان می‌خواهد، اما این جنبش چنین مواردی ندارد. این جنبش‌های اجتماعی ماهیت انقلابی ندارند؛ با این شیوه در ایران و کشورهای دیگر، نه انقلاب می‌شود، نه نظامی را می‌شود سرنگون کرد. شعار «زن، زندگی، آزادی» هم ماهیت فرهنگی دارد، شعار سیاسی نیست و هدف و آرمان واقعی اینها در این تبلور می‌یابد که ما زندگی، سبک زندگی و پوششمان را می‌خواهیم خودمان انتخاب کنیم و اینها به ما تحمیل نشود. زنان هم چون در این سالها تحصیلات، تخصص و مهارت بالایی برابر با مردان یافته‌اند، حقوق شهروندی برابر می‌خواهند، اما وقتی نظام سیاسی مقابلشان سد می‌شود و هیچ انعطافی نشان نمی‌دهد، طبعا این جنبش‌ها برای رفع مانع، گرایش به سیاسی شدن و شعارهای ساختارشکنانه پیدا می‌کنند.

به همین علت این جنبش‌ها خشونت‌آمیز نیستند، یعنی تا وقتی نظام سیاسی مقابل آنها خشونت به خرج ندهد، خودشان بی مقدمه دست به خشونت نمی‌زنند. البته باید توجه داشته باشیم در کشورهایی مثل ایران عوامل خارجی هم در چنین مقاطعی به دنبال بهره برداری و به خشونت کشاندن و رادیکال کردن این گونه اعتراضات می‌آیند. این جنبشها وقتی سیاسی می‌شوند که نظام سیاسی به سرکوب بپردازد و شعارهای سیاسی آنها تبعی است.

ایرنا: با توجه به گذشت ۷۰ روز از آغاز اعتراضات، شعارها در این مدت یکسان بوده یا آنها را دارای سیر و روند می‌بینید؟

برای پاسخ دقیق، باید شعارها را به صورت زمانی طبقه‌بندی کرد، اما به نظر شعارها ابتدا با رویکرد فرهنگی، اجتماعی، قومی آغاز شده است و در ادامه، رفته رفته سیاسی‌تر شده و با برخورد انجام شده، خشونت و رادیکالیسم در آنها افزایش یافته است.

در روابط نسل‌های اخیر، مفاهیم بی‌ادبانه و رکیک عادی‌سازی شده و در روابط جوانان و نوجوانان بسیار به کار برده می‌شود و زمینه استفاده از این عبارات در شعارها هم ایجاد می‌شود

ایرنا: پدیده شعارهای رکیک را چگونه تحلیل می کنید؟ به ویژه که مربوط به زمان و مکان خاصی هم نبود و با وجود انتقاد گسترده و واکنش منفی به این پدیده، ادامه هم پیدا کرد.

ابتدا شعارها مسالمت آمیز و غیرخشن و فاقد کلمات رکیک هستند، اما وقتی موانع را جدی می‌بینند و مورد برخورد قرار می‌گیرند، رفته رفته خشم و نفرت بیشتری را مقابل برخورد می‌بینیم و این خشم زمینه ورود کلمات رکیک را هم فراهم می‌کند. به عبارت دیگر، فحش‌ها نشان دهنده میزان خشم و عصبانیت معترضین است. البته یک نکته مهم را هم باید اضافه کنم: متاسفانه در تحولات کشور در روابط نسل‌های اخیر، مفاهیم بی‌ادبانه و رکیک عادی‌سازی شده و در روابط جوانان و نوجوانان بسیار به کار برده می‌شود. قبح به کار بردن آنها از بین رفته است و این در خرده فرهنگ جوانان و نوجوانان دیده می‌شود و زمینه استفاده از این عبارات در شعارها هم ایجاد می‌شود.

ایرنا: با توجه به پژوهش شما درباره شعارهای انقلاب اسلامی سال ۵۷، آیا مقایسه شعارهای امروز با شعارهای انقلاب، قابل انجام است؟

هم شعارهای این اعتراضات و هم شعارهای انقلاب در همان قالب سه بخشی قرار می‌گیرند و با هم قابل مقایسه هستند. شعارهایی که وضع موجود را دارای اقتدارگرایی و تبعیض می‌بیند و مجموعه این شعارها در قالب کلی که شعارهای انقلاب ۵۷ تحلیل می‌شود هم قابل مقایسه است.

ایرنا: به نظر شما شیوه صحیح برخورد با این رویداد چیست؟

امروزه در جوامع دنیا نظیر جوامع غربی این نوع جنبش‌های جدید، کاملا عادی است و جامعه می‌تواند در مسیر حل مشکلات خود از آنها سود هم ببرد. در جاهایی باید توجه شود نسل جوان خواسته‌هایی دارند تا جامعه را در جهت خواسته‌های خود پیش ببرند، برای همین در جوامع، این جنبش‌های اجتماعی شبکه‌ای شکل می‌گیرد و تلاش می‌شود سیاستگذاران و مسئولان توجه کنند و تا حد ممکن با خواسته‌ها کنار بیایند. اینها مکانیزم‌های جدید اصلاح نظام‌های اجتماعی هستند و انواع این‌ها وجود دارد. اینها غیرعادی نیستند و انواع مختلفشان را در جوامع می‌بینیم و خواهیم دید. در جامعه ما هم جنبش‌های حقوق زنان، کارگری و.. وجود دارند و مکانیسم‌های اصلاح و تغییر و تحول جامعه تلقی می‌شوند. باید برخورد مناسب با این موقعیت با آنها شود و نباید تنها چاره را در جمع کردن خشونت آمیز آنها دید، بلکه باید خواستها فهمیده شده و در مسیر مناسبی مورد توجه قرار گیرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha