شرح زندگی سیدحسین امیرلطیفی اولین شهید قیام گرگان در تاریخ انقلاب
شهید سیدچنگیز (حسین) امیرلطیفی نفر سمت چپ

گرگان - ایرنا - شهید سیدچنگیز امیرلطیفی دانشجوی تربیت معلم دانشسرای گرگان و یکی از مبارزین و پیشگامان انقلاب اسلامی این منطقه بود که پس از سال‌ها مبارزه علیه رژیم طاغوتی پهلوی در تظاهرات مردمی پنج آذر گرگان با سه گلوله ماموران رژیم به شهادت رسید و به عنوان اولین شهید راه قیام در تاریخ انقلاب ماندگار شد.

به گزارش ایرنا، "فرزند روح‌الله" به راستی برازنده شخصیت ممتاز و انقلابی این شهید واقعه قیام پنج آذر گرگان است که مرور ویژگی‌ها و خصایص این شهید، الگوی ماندگار و تمام نشدنی برای فرزندان این مرز و بوم است.

واقعه پنج آذر۱۳۵۷ نماد مظلومیت مردم گرگان و شهرهای اطراف در دوران حکومت مستبد و ستمشاهی پهلوی بود که پس از دهه‌ها تحمل ظلم و جورهای پهلوی‌ها، به خیابان آمده و هم‌راستا با دیگر شهرهای ایران پایان این دوره سیاه تاریخ ایران را فریاد زدند که پاسخی جز گلوله نگرفتند.

زمانی که حرف از شهدای قیام خونین پنج آذر به میان می‌آید، ناخودآگاه ذهن‌ها به‌سمت نقش‌آفرینی جوانان می‌رود؛ قیامی که در آن گروه ضربت ژاندارمری، کلانتری ، شهربانی، ساواک و ماموران رژیم پهلوی مردم از جمله دختران و پسران جوان را زیر آتش سنگین قرار دادند و به شهادت تاریخ، افزون بر ۸ هزار گلوله را به مردم بی دفاع شلیک کردند که یکی از این شلیک‌ها چنگیز امیرلطیفی را به شهادت رساند.

صبح روز پنجم آذر سال ۱۳۵۷ سیدچنگیز امیرلطیفی همراه حدود ۳۰ هزار نفر از مردم استرآباد ساکن محدوده ای به وسعت بندرگز تا علی‌آبادکتول در میدان امامزاده عبدالله گرگان جمع شدند تا ضمن علنی کردن اطاعت خود از فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر برگزاری عزای عمومی واقعه ۲۹ آبان، خشم و ناراحتی خود را از اتفاق رخ داده در حرم مطهر امام رضا (ع) نشان دهند.

تجمع برای یک راهپیمایی آرام بود اما ماموران رژیم پهلوی در همان آغاز تظاهرات با تیراندازی مستقیم مانع بلندشدن صدای اعتراض مردم شدند و خیابان مول‌اندروژ (پنج آذر فعلی) را به دریایی از خون و اشک و فریاد تبدیل کردند که منجر به شهادتت ۱۴ نفر از زنان و مردان جوان از جمله شهید چنگیز امیرلطیفی شد.

شرح زندگی سیدحسین امیرلطیفی اولین شهید قیام گرگانی‌ها در تاریخ انقلاب
شهید سیدچنگیز (حسین) امیرلطیفی نفر سمت راست

جهان عدل می‌آید و دنیا زنده می‌گردد

خواهر شهید امیرلطیفی به گفت: برادرم محجوب در برابر پروردگار، صبور در برابر ناملایمات زندگی، مهربان در دوستی، با گذشت در خطا و راضی و قانع به خواسته‌های بسیار محدود بود.

سیده شهربانو امیرلطیفی اظهار داشت: صبح روز پنجم آذر در حالی که به سوی امامزاده عبدالله گرگان می‌رفت تا در راهپیمایی با شکوه این روز شرکت کند پدرم به برادرم گفت: «پسرم ! نرو، امروز با همه روزها فرق می کنه تصمیم دارن تیراندازی کنن، کشته می‌شی. اینها رحم ندارن.» برادرم با لبخندی شیرین و با مهربانی در جوابش گفت: «اشکالی ندارد پدر. مگر آن‌هایی که کشته شدند خونشان رنگین‌تر از من بود؟»

این خواهر شهید گفت: تشکیل جلسات و بحث در مورد انقلاب با چند نفر از دوستانش، مطالعه کتب اسلامی و انقلابی، توزیع شب نامه و اعلامیه و تکثیر نوارهای مذهبی سیاسی شرکت در تظاهرات از جمله فعالیت‌های گسترده حسین بود حتی یک بار به پدرم گفت: «بگذارید مرا بکشند باز هم هستند کسانی که راه مرا دنبال کنند و بالاخره کسانی باقی می‌مانند که راحت و آزاد زندگی کنند، آن وقت است که عدل به وجود می‌آید و دنیا زنده می‌گردد.»

این خواهر شهید اظهار داشت: تاکیدات برادرم بیشتر بر کسب آگاهی و اطلاعات از سیره بزرگان دین و علم برای رسیدن به مقام بلند انسانیت بود.

خانم امیرلطیفی افزود: دختر پانزده ساله ‌ای در بندرگز که برادرم در این شهر به خاک سپرده شده در سه شب متوالی شهید چنگیز را در خواب دید که به او گفت: برو و به خانواده‌ام بگو که از این پس به جای چنگیز مرا "سیدحسین" خطاب بزنند . این دختر در عالم خواب گفت : اگر خانواده‌ات باور نکردند چه‌بگویم ؟ که شهید در جواب نشانه‌ای به او داد و گفت: به مادرم بگو به آن نشان که در یکی از روزهای عید هنگام تعویض آب گل زعفران، گلدان شکست که مادر شهید ضمن تایید مطلب گفت: در آن روزی که ظرف ما شکست هیچ کس جز من و سیدحسین شاهد ماجرا نبوده و جایی هم آن را نقل نکردم.

شرح زندگی سیدحسین امیرلطیفی اولین شهید قیام گرگانی‌ها در تاریخ انقلاب
شهید سیدچنگیز (حسین) امیرلطیفی نفر سمت چپ

با خون خود نوشتیم یا مرگ یا خمینی

برادر شهید هم در گفت و گو با ایرنا گفت: توزیع شبنامه، اعلامیه، نوار مذهبی، کتاب‌های عقیدتی و سیاسی و شرکت در تظاهرات علیه رژیم پهلوی از جمله اقدامات و سوابق مبارزاتی برادر شهیدم بود.

سید محمود امیرلطیفی افزود: برادرم از نام چنگیز خوشش نمی آمد و پس از شهادت چندین بار مادرم خواب‌نما شد که برادرم شهیدم درخواست داشت از این پس مرا با نام حسین خطاب کنید.

این برادر شهید گفت: همراه پیکر برادرم کاغذی پیدا شد که روی آن نوشته شده بود: "از جان خود گذشتیم با خون خود نوشتیم یا مرگ یا خمینی".

وی گفت: او با جان و کلام و بیان جهاد می کرد و برای مبارزه مکان و زمان نمی شناخت. گرگان، بندرگز، روستا، شهر، کلاس درس، دانشسرا، خیابان، منزل و مسجد همه جا میدان فعالیت و تلاش گسترده ضدطاغوتی برادرم بود. حتی در میان گردهمایی و مجالس خویشان و بستگان نیز فرصت را غنیمت می شمرد و از قیام مردم مسلمان سخن می‌گفت و از بی تفاوت‌ها متنفر بود.

شهید امیرلطیفی با خدا معامله کرد

دوست شهید هم به ایرنا گفت: زمان اعزام به خدمت سربازی بودم پس از خداحافظی با خانواده به تنهایی از بندرگز راهی گرگان شدم . وقتی به گرگان رسیدم احساس تنهایی عجیبی به سراغم آمد و بغض میخواست مرا خفه کند که ناگهان سیدحسین را دیدم که به طرفم می آید.

حسن صیدآبادی افزود: ما از دوران مدرسه با هم رفاقت زیادی داشتیم که حضور او در دانشسرای تربیت معلم گرگان از این دوستی چیزی کم نکرد.

وی ادامه داد: سیدحسین که مرا تنها دید، در آغوش گرفت، مدتی با من حرف زد و هنگام خداحافظی چون از وضعیت مالی من خبر داشت، مبلغی را در جیبم گذاشت . هر چه اصرار کردم که خودت بیشتر از من به این پول احتیاج داری قبول نکرد و پس از آن که به همراه دیگر سربازان سوار اتوبوس شدم، رفت.

مطابق داده‌ دستگاه‌های مرتبط در گلستان، نزدیک به ۳۳ هزار رزمنده از این استان در جنگ تحمیلی شرکت داشتند و نیز این استان شمالی در دوران پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس ۴ هزار شهید تقدیم کرده و افزون بر این ۱۳ هزار جانباز و هزار و ۱۷۸ آزاده دارد و همچنین هم اکنون پیکر پاک و مطهر ۱۴۰ تن از شهدای گمنام در ۵۴ نقطه گلستان در خاک استان حضور دارند و ۲۲۰ شهید گلستان در حال حاضر مفقودالاثر و جاویدالاثر هستند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha