شهید ورامینی : صحنه هایی که در حج دیدم یاد عملیات بیت المقدس افتادم

شهر ری - ایرنا - حاج عباس ( ورامینی )وقتی که از سفر حج بازگشت به بچه‌ها در سنگر عشق و جهاد گفت: صحنه هایی را که من آنجا دیدم یاد عملیات‌های فتح المبین و بیت‌المقدس افتادم، زمانیکه بسیجی‌ها و سربازها در شب‌های عملیات کفن می‌پوشند و آماده نبرد می‌شدند.

به گزارش ایرنا ،خون پاک کبوتران خونین بال نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هیچگاه به فراموشی سپرده نخواهد شد و شجره طیبه انقلاب اسلامی که با خون این شهیدان سرافراز آبیاری شده است،هر روز تنومندتر می شود.

شهید ورامینی : صحنه هایی که در حج دیدم یاد عملیات بیت المقدس افتام

سردار شهید حاج عباس (محمد) ورامینی دانشجوی پیرو خط امام خمینی (ره) ، رئیس ستاد سپاه ۱۱ قدر ، رئیس ستاد لشکر ‎ ۲۷محمد رسول الله (ص ) در روز ۲۸ آبان ماه سال ۱۳۶۲ درعملیات والفجر چهار درفتح قله کانی مانگا از ارتفاعات پنجوین در جبهه غرب کشور به شهادت رسید.

 قائم مقام لشکر ۲۷ حضرت محمد رسول الله روز ۵ بهمن ماه ۱۳۳۳ چشم به جهان گشود و پس از طی کردن دوران نوجوانی و تحصیلات وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و پس از حضور در جبهه های نبرد حق بر ضد باطل و رشادت های فراوان  به آرزوی دیرین خود رسید و شهد شهادت را نوشید.

مراسم بزرگداشت سی ونهمین سالروز شهادت سردار رشید سپاه

مراسم بزرگداشت سی ونهمین سالروز شهادت سردار رشید سپاه حاج عباس محمد ورامینی در مسجد محبان الزهرا (س) با حضور خانواده شهید وهمرزمان این سردار جبهه های نبرد حق علیه باطل برگزار شد.

شهید ورامینی : صحنه هایی که در حج دیدم یاد عملیات بیت المقدس افتام

در این مراسم که شب گذشته همزمان با حضور خانواده معظم شهدا و خادمان اهل بیت عصمت وطهارت برگزار شد ، سخنران و مداحان با یاد آوری رشادت های سردار شهید ورامینی، یاد و خاطره والدین شهید مرحوم حاج محمد ورامینی و حاجیه خانم هاشمی نیک که فرزند شهید هم بود را در این مجلس معنوی گرامی داشتند.

همرزمان و دوستان شهید با گرد آمدن در این فضای معنوی خدمات این شهید بزرگوار را دوران مبارزات تا شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی ،‌ حضور وی در مناطق محروم کشور در سالهای ابتدایی انقلاب در کنار مستضعفین با هدف نبرد با فقر ،‌ همراهی با دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بعنوان مسئول شاخه عملیات نظامی ، شرکت در مبارزه با منافقین و حضور در کردستان و مقابله با اشرار و کومله و همچنین اعزام به جبهه های نبرد و مقابله با بعثی ها از همان روزهای نخست آغاز جنگ تحمیلی و از فاتحین خرمشهر درعملیات بیت المقدس از شهید ورامینی به عنوان موسس کمیته و پایگاه شهدای پاچنار یاد کردند.

عباس محرم شده بود، احرام در میقات عشق

شهید ورامینی : صحنه هایی که در حج دیدم یاد عملیات بیت المقدس افتام

عباس محرم شده بود، احرام در میقات عشق، در اوج پرواز آنجا که هفت مرتبه خانه معشوق را طواف می‌کنی، عباس به دیدار خدا رفته بود چشم در چشم خورشید حق، پا بر جای علی بن ابیطالب (ع ) نهاد و با خدا میثاق بست.با رزمنده‌ها خداحافظی کرد، باران اشک بود که از چشمان عباس می چکید.

نیم ساعت به شروع عملیات مانده دیده بان را صدا زد: باید به بالای قله برویم، الان دشمن بر روی بچه‌ها آتش می‌ریزد باید کار کنیم. ناگهان ترکش خمپاره ‎ ۶۰که سفیری الهی بود نزدیک او و دیده بان بر زمین اصابت کرد.هنوز فریاد یا مهدی (عج) که از عمق وجودش برآمده بود در فضا طنین انداز بود که ترکشی بر گوشه پیشانی‌اش نشست آنجا که محل اتصال ارض و سماء بود  ‌در سجده‌های طولانی عباس .

هنوز جای بوسه هایش بر گونه‌های بسیجیان تجلی عشق داشت که سر بر آستان الهی نهاد و یک سجده را به وصل رازگشایی کرد و عباس در آسمان شهادت، بال پرواز گشود.او می ‌دانست که کلید بهشت نام زیبای مهدی (عج ) است، گریه‌ها و مناجات های او بی‌پاسخ نماند.

یک آرزو در وجودم موج می‌زند و آن عشق به شهادت است

شهید ورامینی : صحنه هایی که در حج دیدم یاد عملیات بیت المقدس افتام

شهید حاج ابراهیم همت فرمانده وقت لشکر پیروز حضرت محمد رسول الله (ص) در سخنانی در مراسم هفتم این شهید بزرگوار در بهشت زهرا س بر سر مزارش گفت: حاج عباس همیشه دائم الوضو بود و روزهای دوشنبه و چهارشنبه را حتما روزه می‌گرفت، نماز شبش به خصوص در سالهای آخر حیاتش ترک نمی‌شد و همواره با گریه و تضرع همراه بود و دنیا را برای خود قفس تنگ و آزار دهنده‌ای می‌دانست که باید آن را شکست و رها شد. شهید حاج عباس بارها به این نکته در سالهای آخر حیات خود اشاره کرده بود که چقدر باید سر خود را به دیواره این دنیا بکوبم تا از این زندان خلاص شوم و به جایگاه ابدی خود بپیوندم. واقعا زندگی برایم مشکل شده، فقط یک آرزو در وجودم موج می‌زند و آن عشق به شهادت است.

شهید همت راجع به شهید ورامینی باز هم گفت: من هیچ کس را مثل او نمی شناسم که در سازماندهی لشکر بعد از عملیات و آماده کردن آن برای عملیات بعدی باشد.

 بابا رفت تا شاید بوی خون حسین (ع ) به مشامش برسد

شهید ورامینی : صحنه هایی که در حج دیدم یاد عملیات بیت المقدس افتام

شهید ورامینی طی نامه‌ای به فرزند خردسالش میثم نوشت: خدمت میثم کوچولو سلام عرض می‌کنم و از خدا می‌خواهم که تو یادگارم را زیر سایه خود حفظ نماید و خود او نگهدار تو باشد.

آره میثم جان !  بابا رفت به صحرای کربلای ایران، خوزستان داغ، تا شاید درد حسین (ع ) را با تمام گوشت و پوستش حس کند. بابا رفت تا شاید بوی خون حسین (ع ) به مشامش برسد. بابا رفت تا شاید بتواند بر رگ بریده حسین (ع ) بوسه بزند.بابا رفت تا شاید بتواند با خون ناقابلش راه کربلا را بر روی تمام دلهایی که هوای کربلا دارند باز کند.

 کتاب در هیاهوی سکوت

شهید ورامینی : صحنه هایی که در حج دیدم یاد عملیات بیت المقدس افتام

کتاب درهیاهوی سکوت شامل روایت مستند زندگی شهید عباس ورامینی از سوی انتشارات ۲۷ بعثت منتشر شد. این کتاب را جواد کلاته عربی بر اساس پژوهش‌هایش در زندگی شهید ورامینی به رشته تحریر درآورده است.

در بخشهایی از این کتاب آمده :‌ یار و همراه شهید ابراهیم همت در جبهه‌های نبرد، شهید بزرگوار عباس ورامینی ۵ بهمن ماه ۱۳۳۳ در محله پاچنار دیده به جهان گشود. دوران ابتدایی را در مدرسه جعفری پاچنار و دوران راهنمایی و متوسطه را در مدرسه علمیه طی کرد. عضو کمیته استقبال از امام در سال ۱۳۵۷ بود. از دانشجویان تسخیرکننده لانه جاسوسی بود و به عنوان جانشین عملیات لانه فعالیتش را شروع کرد. مسئول آموزش نظامی دانشجویان پیرو خط امام، مسئول آموزش تاکتیکی بسیج تهران، فرمانده گروهان یک گردان حبیب درعملیات فتح‌المبین، معاون گردان مقداد در عملیات بیت‌القدس ازاد سازی خرمشهر ، رئیس ستاد سپاه ۱۱ قدر در عملیات‌های والفجر مقدماتی و والفجر یک و رئیس ستاد لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله در سال ۶۲ و عملیات والفجر ۴ بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha