نیروهای عراقی از مرز چزابه وارد خاک ایران شدند و پس از اشغال شهر بستان به سوی سوسنگرد حرکت کردند آنان مقاومت پراکنده مدافعان محلی را درهم شکستند و روز ۶ مهر ۱۳۵۹ وارد سوسنگرد شدند. عراقیها که از طریق جاسوسان خود متوجه کمبود نیروهای مدافع در این محور شدند، فرصت را غنیمت دانسته و بدون توقف در سوسنگرد، به سمت اهواز حرکت کردند. آنچه در فرآیند پیشروی عراقیها تاثیر زیادی داشت وجود نیروهای ستون پنجم از جمله اعضای جبهه التحریر خلق عرب و شیوخ منطقه بود که به نفع عراق جاسوسی میکردند و اطلاعات مفیدی را در اختیار آنها قرار میدادند وقتی بعثی ها شهر را اشغال کردند، عدهای از این افراد در برابر تانکهای عراقی به قربانی کردن گاو و گوسفند مبادرت کردند و به رقص و پایکوبی پرداختند.
زمانی که صدام حسین رئیس جمهور وقت عراق برای مشاهده فتوحات سربازانش به سوسنگرد آمد، در مسجد کنار رودخانه کرخه، برای تعدادی از مردم که نتوانسته بودند از شهر خارج شوند سخنرانی کرد و فردی را که در زمان حکومت پهلوی امام جمعه بود و با پیروزی انقلاب اسلامی از طرف مردم برکنار شده بود، دوباره به امامت جمعه سوسنگرد برگزید.
عراقیها پس از اشغال سوسنگرد با دو فلش یکی سمت شمال کرخه و دیگری به سمت حمیدیه پیشروی کردند. آنها در جریان پیشروی رودخانه کرخه در منطقه خزعلیه پل زدند و در شمال سوسنگرد از حاشیه جاده در نوار ساحلی رودخانه کرخه عبور کردند و به سمت حمیدیه رفتند تا جاده آسفالت اهواز-سوسنگرد را به کنترل خود درآوردند. عراقیها در مدت کوتاهی سه پل دیگر روی رودخانه کرخه احداث کردند و از طریق آن پلها نیروهای تیپ ۴۳ و ۳۵ لشکر ۹ زرهی عراق تانکهای خود را به طرف جنوب رودخانه منتقل کردند.
سرعت پیشروی واحد مکانیزه لشکر دشمن خیلی سریع بود. فاصله کوتاه شهر سوسنگرد تا اهواز و امکان الحاق با سایر واحدهای نظامی از لشکر ۵ مکانیزه که از سمت جنوب اهواز میآمدند، میتوانست یک خطر نظامی بسیار جدی برای نیروهای ایرانی باشد و اهواز را در آستانه سقوط قرار دهد البته در حمیدیه تانکهای عراقی در گل ولای منطقه زمینگیر شد و نتوانستند پیشروی کنند روز ۹ مهر عناصری از سپاه اهواز به فرماندهی علی غیور اصلی که از فرماندهان سپاه اهواز بود، شبیخونی به ارتش عراق که از مسیر سوسنگرد تا ۱۰ کیلومتری اهواز آمده بودند، زده شد. از آنجا که ارتش عراق انتظار چنین شبیخون و عملیاتی را نداشت دچار رعب و وحشت از حملات بعدی ایرانیان شد و با بهجا گذاشتن تلفات و تانک و نفربرهای زیادی عقبنشینی کرد و سوسنگرد بهدست رزمندگان ایرانی افتاد، اما بهطور کامل آزاد نشد.
روز ۱۵ آبان آیتالله خامنهای که به عنوان نماینده امام خمینی در ارتش و شورای عالی دفاع و فرمانده قرارگاه جنگهای نامنظم در منطقه حضور داشت، به سوسنگرد رفت و سرهنگ سیدکاظم فرتاش را به عنوان فرماندار نظامی شهر معرفی کرد و شهر تقریباً از اختیار گماشتههای عراق خارج شد.
محاصره سوسنگرد برای دومین بار
بعد از سقوط خرمشهر در اواسط آبان سال ۱۳۵۹، نیروهای بعثی دوباره از غرب و جنوب به سوسنگرد حمله و سرانجام این شهر را محاصره کردند. عراق در این منطقه یک لشکر زرهی با سه تیپ، یک گردان نیروهای مخصوص، یک گردان پیاده، دو گردان کماندو، یک گردان شناسایی و ۹۰۰ نفر از افراد جیشالشعبی را مستقر کرده بود؛ در حالی که کل نیروهای ایرانی را تیپ سوم لشکر ۹۲ زرهی ارتش، رزمندگان سپاه پاسداران سوسنگرد، نیروهای ژاندارمری این شهر و نیروهای ستاد جنگهای نامنظم زیر نظر مصطفی چمران تشکیل میدادند.
بعد از متوقف ماندن پیشروی نیروهای عراقی در جنوب غربی اهواز و ناکامی آنان برای اشغال این شهر، تلاش اصلی دشمن معطوف به این شد که در غرب، محور اهواز-حمیدیه-سوسنگرد-بستان را قطع کنند و به ترتیب تقدم حمیدیه یا سوسنگرد و یا بستان را اشغال و سپس به سوی اهواز حرکت کنند.
به این ترتیب حدود یکماه از آغاز جنگ، از اوایل آبان، ارتش عراق پس از استقرار لشکر ۹ زرهی در جنوب هویزه، شهر سوسنگرد را از جهات مختلف مورد تهدید قرار داد. با گذشت حدوداً سه هفته و در پی سقوط خرمشهر، در روز ۲۲ آبان فعالیت عراق در اطراف سوسنگرد افزایش یافت و بالگردهای عراقی مواضع پدافندی ایران را که در محور حمیدیه-سوسنگرد مستقر بودند گلولهباران کردند و در ساعت ۸:۴۵ دقیقه همان روز شهر سوسنگرد را بمباران کردند. نیروهای هوایی و توپخانههای ایران نیز متقابلاً در محور طلائیه-هویز-سوسنگرد واحدهای عراقی را بمباران کردند.
سوسنگرد زیر باران گلوله توپخانه عراق
شهر سوسنگرد ۴:۳۰ دقیقه صبح ۲۳ آبان از تمام جهتها زیر باران گلوله توپخانه عراق قرار گرفت و بالگردهای عراقی نیز محور حمیدیه-سوسنگرد را مورد حمله قرار دادند و در پوشش این آتش سنگین، واحدهای زرهی عراق از سمت غرب و جنوب به طرف سوسنگرد به حرکت درآمدند در مقابل، نیروهای مردمی و سپاه پاسداران و ژاندارمری مستقر در سایر محورها تنها مجهز به سلاح سبک و ضد تانک بودند.
پس از حمله همهجانبه عراق به سوسنگرد و محاصره آن، مقاومت نیروهای داخل شهر اجازه نداد نیروهای ارتش عراق شهر را به طور کامل اشغال کنند روز ۲۴ آبان همه ساکنان غیرنظامی سوسنگرد از راه و بیراهه شهر را ترک کرده و از آن خارج شده بودند. بمباران و عملیات عراق با آتش شدید شروع شد و این نشان میداد که ستون پنجم عراق که در شهر بود به مردم خبر داده بود که عراق دوباره میخواهد وارد شهر شود و مردم مطلع فرار کرده بودند و در عصر همان روز محاصره شهر کامل شد.
در روز سوم تعدادی از تانکهای عراقی وارد سوسنگرد شدند و مدافعان شهر که تعدادشان از ۵۰۰ نفر تجاوز نمیکرد، با سلاحهای سبک و امکاناتی اندک و ناکافی در مقابل آنها به مقاومت پرداختند. از روز اول محاصره اکثر مهمات و آذوقه رزمندگان مدافع شهر به اتمام رسید و حتی ارتباط تلفنی آنها نیز قطع شده بود و این شهر در محاصره ارتش عراق قرار گرفت این در حالی بود که وقتی در همین روز خبرنگاری از بنی صدر درباره محاصره سوسنگرد، تهدید اهواز و تصمیمات اتخاذ شده برای مقابله با این بحران سؤال کرد وی در پاسخ داد: در حال حاضر شهر سوسنگرد در محاصره نیست طبق اطلاعی که به من دادند، آنها طی یک تلاش مذبوحانه حملاتی به نیروهای ما وارد کردهاند که آن هم با شکست روبرو شده است.
منفعل بودن بنی صدر تا فرمان امام برای آزادی سوسنگرد
با توجه به اینکه سوسنگرد برای تصرف شهر اهواز برای عراق هدفی مهم و حیاتی در جنگ بود خارج شدن آن از محاصره عراقیها نیز برای رزمندگان ایرانی بسیار اهمیت داشت سید ابوالحسن بنی صدر که فرماندهی کل قوا را به عهده داشت به طرق مختلف در جریان وضعیت رو به سقوط سوسنگرد قرار گرفته بود، اما به شنیدههای خود اهمیت نداده و اقدامی نکرده بود. در روز ۲۵ آبان علی تجلایی فرمانده مدافعان شهر از طریق تماس با آیتالله اسدالله مدنی امام جمعه تبریز وضعیت سوسنگرد و کوتاهی ارتش در حمایت از مدافعان شهر را به گوش امام خمینی رساند. مهمترین اتفاق در آن زمان که معادلات جنگ سوسنگرد را تغییر داد صدور فرمان امام خمینی (ره) بود که «بایستی تا فردا سوسنگرد آزاد شود.» نیروهای ایرانی هم در پاسخی سریع به فرمان رهبر تصمیم گرفتند فردای همان روز به عملیاتی برای آزادسازی شهر دست بزنند.
نیروهای گروه جنگ های نامنظم شهید چمران که حدود ٢٠ تن بودند به فرماندهی مصطفی چمران به کمک نیروها آمدند حمله از بیرون و مقاومت از درون شهر موثر واقع شد در محور سبحانیه نیز رزمندگان موفق شدند، دشمن را عقب برانند. نیروهای خسته از درگیری مداوم و ایستادگی در برابر دشمن که ثمرات مقاومت خود را میدیدند. با دیدن رزمندگانی که به شهر نزدیک میشدند از خوشحالی گریه شوق سر داده، همدیگر را در آغوش میکشیدند و خدا را شکر میکردند. پیکرهای پاک هشت تن از پاسداران که تانکهای بعثی از روی اجساد آنها عبور کرده بودند، گویای وضعیت نبرد چند روزه در سوسنگرد بود در این عملیات حدود ۸۰ تن از نیروهای خودی به شهادت رسیدند.
در عملیات آزادسازی سوسنگرد ۲۴ خلبان نیروی هوایی شرکت داشتند که از این تعداد ۶ تن از آنها به شهادت رسیدند. در جریان این عملیات، شهید چمران به عنوان یکی از فرماندهان در عملیات که در خط مقدم حضور داشت به شدت از ناحیه پا مجروح شد و برای مداوا به تهران منتقل شد به هر ترتیب دشمن از جنوب سوسنگرد حدود ۱۰ کیلومتر و از غرب آن حدود ۲ کیلومتر عقب رانده شد که از آنجا شهر را با تانک و خمپاره میزد. با پایان یافتن برخی درگیریهای پراکنده، جاده حمیدیه ـ سوسنگرد از وجود دشمن پاکسازی و راه تدارکاتی قوای خودی باز شد.
نظر شما